بچم مدام گریه میکنه از وقتی خدا روزش میکنه تا شب که بخواد بخوابه یخ سره گریه میکنه دیگه مرض اعصاب گرفتم بعد شوهرمم سرکاره خودم تنهام شب و روزم با سردرد میگذره بعد شوهرم میگه تقصیر خودته بچه گریه میکنه آخه من دلم میخواد گریه کنه؟ یا غذا نخوره؟ میگه چرا شبا نمیخوابی تا صبح بیداری که بچه هم با خودت بیدار نگه میداری من درسته خودم اوایل که از خونه مادرشوهرمینا بار کردیم و خونه جدا گرفتیم شبا چون تنها بودم از ترس خوابم نمیبرد الانم تنظیم خوابم بهم ریخته یعنی بخوام زودم بخوابم فقط دور خودم میچرخم ولی بچمو زود میخوابونم با خودم بیدار نگه نمیدارم خودم صبح میخوابم تا ظهر میخوابم دیگه پسرمم با خودم بیداد میشه ولی ناهار میدم اصلا دوس نداره نمیخوره اشتها نداره عصرونه و صبحونه هم کلا نمیخوریم فقط شام اونم بچم باز خیلی کم میخوره تازه شوهرم از پشت گوشی کلی دعوا کرد گفت کاری نکن پاشم بیام خوابتون درست کنم که شبا بخوابی انگار من از دلخوشیم نمیخوابم خو میخوام بخوابم خوابم نمیبره چیکار کنم خوابم دیگه بهم ریخت قرص ملاتونین هم بعضیا میگن ما خوردیم الکی بود

۵ پاسخ

خواب خودت خیلی مهمه حتما تنظیم کن

خودت مقصری دیگ اول تایم خواب خودتو درست کن هر وعده جای خودشو داره

ببین ساعت خواب و بیدار شدن بچه روی غذا خوردنش خیلی تاثیر داره
اگه بچت ظهر با خودت بیدار میشه قطعا دیر می‌خوابه
سعی کن 100بخوابه که 8 یا 9بیدار بشه صبحونه بهش بدی حتماااا

که بعد بتونه ساعت 1یا 1.30ناهار بخوره
و سعی کن دیگه از صبح که بیدار میشه نخوابه که بعد از ناهار یه دو ساعت بخوابه اینجوری نهایت تا 4عصر می‌خوابه از اون طرف 10یا 10ونیم شب می‌خوابه


کاری که خودم میکنم

گل گاب زبون دم کن یا اسطوخودوس دم کن بخور برا خواب خوبه

عزیزم چند روز ساعت بزار زنگ صبح زود بیدار شو یکم سخته هفته اول ولی بدنت عادت میکنه
صبحونه آماده کن آهنگ بزار هم خودت انرژی میگیری هم کوچولوت
صبحونه خیلی وعده مهمیه تخم مرغ بزن حلوا شکری پنیر کره لقمه بگیر خودت با اشتها بخور پسرتم میخوره
کم کم بدقلقی و میزاره کنار

سوال های مرتبط

مامان رایان مامان رایان ۲ سالگی
سلام خانوما ظهر همگی بخیر
اینم میان وعده شیطون خونه 😊
صبح ۴نیم با گریه بیدار شده پا شده میگه مامان تاب 😐 هی گفتم نه مامان بیا اینجا بخواب آخه دو شبه هی بیدار میشه میگه تاب گفتم از سرش بیوفته ولی کلی گریه کرد گفت تاب تاب مجبوری بردم تو تاب گذاشتم به صندلی اشاره می‌کنه ک بیار بشین میگم بچه بخواب میگه مامان مامان رفتم صندلی آوردم اینسری پاشو آورده بالا میگه پا پا. که پاهاشو ماساژ بدم 😐😐😐 میگم من خپابم میاد می‌خوام بخوابم ببین کسی بیدار نیست همه خوابیدن اشاره می‌کنه ک ببرمش از پنجره بیرون رو نگاه کنه 🙄 بردمش نیم ساعت بیرون نگاه کرده حتی گفتم من میرم لالا نیومد رفتم به زور اوردمش گریه کرد ، شوهرم بیدار شده دادم بهش خودم رفتم دراز کشیدم
بیچاره نیم ساعت تابش داد نخوابید میگه شیر درست کن میگم بابا من اینو از شیر شب گرفتم توام هر شب تا گریه می‌کنه میگی شیر بده 😑😑😑 گفتم برو بخواب خودم باهاش بازی میکنم ، یکم کتاب خوندم براش ادا در آوردم
تا آقا رضایت داده خوابیده ، وای یعنی امشب اگه گریه کرد می‌خوام مقاومت کنم تا این تاب از سرش بیوفته 🥴🥴 سه شبه خواب ندارم امشب هم دیگه دو ساعت بیدار بود ۶نیم خوابیدیم 😐
چرا اینجوری شده ؟
نگاه کردم دندون هم در نمیاره ، شکم درد هم ندارد چون آب نعناع میدم بهش ، نمی‌دونم چرا هر شب بیدار میشه میگه تاب 😑😑😑