خانوما ما لبیرون پارک بودیم طول کشید تااومدیم تااومدیم رفتم دس صورت دخترمو شستم اومدم اتاق ک پوشکش کنم تاگذاشتمش رو تخت از جاش تکون نخورد هی اونورو نشون داد هی گف ن ن نرف جلو هی گفتم انیا برو اونورتر هی اونورو نشون میداد مثلا ک داشت دعوا میکرد من ی قران تو کمد دارم تواتاق ی کوچیک با ی جاقو بالاسر تختش دفه اول بود اینجوری میکرد منم ترسیدم والله الان خوابوندمش ولی نمیدونم همینجا بخوابیم یا ببرمش اون اتاق دیکه یاتوحال اخه پذیرای کولر گازی روبروعه کمشم زیادعه میترسم مریضش کنه اون یکی اتاقم حموم توشه اصلا دوسش ندارم گذاشتم اتاق مهمون حتی واسه انیا اتاق درسش نکردم گفتم خونه بعدی انیا پیش خودم مبخوابه همسرمم نیس بنظرتون چیکاکنم؟

چهار قل بخون
ایه الکرسی بخون

سلام اسفند دود کن یه تخم مرغ دور سرش بچرخون بنداز بیرون باهاش حتما بخواب بزار با خیال راحت بخوابه

بچه هست دیگه بازیش گرفته ۴ تا صلوات بده بگیر بخواب هرچند الان صبح شده😀

خیره انشاالله بچه ها خیلی ام که خسته میشن رفتارای عجیب نشون میدن یازدت تا سوره ی قدر بخون براش بخوابید

احتمالا از گربه ای چیزی ترسیده براش ایت المرسی و جهار قل بخون و حتنا پیش خودت یخوابونش حالا هرجا که راحتی

ان شاءالله که چیزی نیست

پیش خودت هرجا که راحتی بخوابون