هنوز مادر نشدم اما میدانم که خیلی دلم برای کودک نداشته ام تنگ شده دلم لک زده برای کودکی که جای خالی اش تنها دغدغه زندگی ام شده این روزها خدا می‌داند و می‌بیند که مادرانی هایم را چگونه در تنهایی و خلوتم بروز میدهم با کودک نداشته ام راه میروم و حرف میزنم و مدام زیر لب می‌گویم کی می‌آیی؟
میدانی فرزندم تا پای جان هم برای داشتنت رفتم تمام گفته ها و ناگفته ها را تحمل کردم تا روزی تو را در آغوش بگیرم.بیا که دیگر تاب نگاه های سنگین جماعت را ندارم.بیا و در مقابل دیدگان پدرت سرافرازم کن راستش را بخواهی از روی پدرت هم خجالت میکشم امسال هم دارد می‌گذرد و نیامدی انصاف نیست کسی را که این همه بی تاب ات هست منتظر بگذاری من خودم را همین حالا یک مادر میدانم بخاطر تمام سختی هایی که برای داشتنت از یک مادر واقعی بیشتر کشیدم اما هیچ کس مرا مادر خطاب نمی‌کند
فرزند عزیزم زود بیا که من و پدرت اینجا بی صبرانه منتظر حضورت هستیم

تصویر
۲۰ پاسخ

ایشاالله عزیزم بزودی بیای خبر باردار شدنت بهمون بگی نگران نباش . ایشاالله همه چیز درست میشه🤲🏻

انشالله😭

😭😭😭😭😭😭

انشاءالله به زودی مادر میشی ❤️

انشالله عزیزم خیره خدا بهت یه نی نی بده

حتما مادر خیلی خوبی میشی.مطمئنم

عزیز دلم الهی هرچی زودتر مادربودنتو باافتخاربه همه نشون بدی واززیراین بار سنگین خلاص بشی.الهی امین

انشالله بزودی

خیلی قشنگ بود بخدا گریم گرفت🥺
چقدر منم دلم نینی میخواد😞😭



ان شاءالله دامن جفتمون زود زود سبز بشه😞❤️‍🩹

😢😢😭

ان شاءالله دامنت سبزبشه ب زودی عزیزم.
چقدر بغضم گرفت با این متن🥺❤️

عزیزم نمی‌دونم اشتباه گرفتم یا نه گمش کردم تو دوستام بود اونی یا نه
میخواست روزش تولدش شوهرشو سوپرایز کنه بتاشم مثبت بود
قبلاً نوشته بود جوجو علی اونی یا اشتباه گرفتم

این متنوکاملن درک کردن😔
عکسه خودتون هستین؟اگ خودتونین ک عشقتون پایدارانشالله سال بعدم وسطتون یه نی نی خوشگل باشع

انشالله خدا از چشم انتظاری در بیاره 😔😔

الهی بگردم
اشکم در اومد با این متن...

🥺🥺❤️‍🩹

عزیزم انشاالله به زودی رود دامنت سبز بشه🥺🥲

عزیزم مشکلتون چیه برا بارداری
من خودم تنبلی،تخمدان و کیست دارم

انشالله ب زودی دامنت سبز شه عزیزدلم
چن وقته اقدامی

انشاالله عزیزم🥲

سوال های مرتبط

پناه پناه قصد بارداری
هنوز مادر نشدم.، اما میدانم که خیلی دلم برای کودک نداشته ام تنگ شد
دلم لک زده برای کودکی که جای خالی اش تنها دغدغه زندگی ام شده.و
این روزها تنها خدا می داند و می بیند که مادرانگی هایم را چگونه در تنهایی و خلوتم بروز می دهم.
با کودک نداشته ام راه می روم و حرف می زنم و مدام زیرلب می گویم کی از پیش خدا می آیی؟ ملاقاتت باخدا تمام نشد!
آه نمی دانی اینجا برای نداشتنت هزار راه نرفته را رفتم ولی نشد.
می دانی فرزندم تا پای جان هم برای داشتن ات میروم
تمام گفته ها و ناگفته ها را تحمل کردم تا روزی تورا در آغوش بگیرم.ولی نشده
روز های مادر ک همه ب مادرشان هدیه میدادن، اما من از تو می خواستم خودت را به من هدیه کنی، اما نشد
کاش می امدی چون دیگر طاقت نگاه های سنگین دیگران را ندارم
کاش می امدی و در مقابل دیدگان پدرت سرافرازم کنی
راستش را بخواهی از روی پدرت هم خجالت می کشم.ک انقدر بهش امید دادم
ولی نیامدی و مادر نشدم.
اما هیچ کس نمی داند حس مادرانگی از تمنای وجودم لبریز شده.
هیچ کس نمی داند درونم داغ نداشتنت مثل کوه آتشفشان در حال انفجار است.
فرزند عزیزم، اینجا برای داشتنت دست به هر کاری زدم، هزار درد را تحمل کردم.اما نشد
انصاف نبود کسی را که برایت این همه بی تابی می کرد را بیشتر از این چشم انتظار بگذاری.
من خودم را همین حالا مادر می دانم به خاطر حسی که برای داشتنت از وجودم لبریز شده، به خاطر تمام سختی هایی که برای داشتنت از یک مادر واقعی بیش تر کشیدم، بی منت!!!
اما هیچکس مرا مادر خطاب نمی کند،
می دانی تا تو را نداشته باشم هیچکس مرا مادر به حساب نمی آورد.
عزیزترین آرزوی محالم😢😢.خدایا دلم هر روز شکسته تر میشه صدای دردام گریه هام ب گوشت میرسه؟!
هانیــه✨ هانیــه✨ قصد بارداری
۳۰ روزه که ندارمت…🖤ب
فدای جانت جانِ مادر… میدانی تصمیم دارم به دنیا آمدی یا حتی در دلم جوانه زدی کلبه دلم را گلستان کردی چه صدایت کنم؟ جان مادر
البته خیلی وقت است دوست دارم تو را جان صدا کنم راستی مادر، جایت خوب است؟ دلت برای نوازش های مادرانه ام تنگ نیست که نیامدی جانِ مادر؟
جانه جانه جانم چه لذت بخش است وقتی حس کنم دوباره هستی و دست روی شکمم بزارم و بگویم جان مادر عشق مادر، خانم ام سوت و کور است نمیایی؟
فرشته مادر خدا در نزدیکی توست؟ اگه دیدی یا صدایی از او شنیدی یا آن حوالی بوی خدا را حس کردی بگو مادرم منتظر من است اجازه بگیر و بیا به درونم تا از درونم تا وجودم و قلبم و زندگیم آشیانه بسازم برایت. جان مادر پیشانی ات را بوسیدن آرزویم شده وقتی که بدنت بوی شیر بدهد و لباس نوزادی بر تن داشته باشی، آخ، که چه لذتی دارد وقتی برای اولین بار ببوسمت و بگویم خدایا شکر که جان دوباره دادی به وجودم آخ که قلبم تیر میکشد به آن لحظه فکر میکنم تنم میلرزد. من دوستت دارم حتی الان که ندارمت، من عاشقت هستم مرا رها نکن ، از این گریه های شبانه خسته شدم دیگر توانی برایم نمانده تورا میخواهم جان مادر…😭
مامانِ فاطمه🖤 مامانِ فاطمه🖤 قصد بارداری
هر روز که می‌گذرد، می‌گویند “فراموش می‌شود نبودش، داغش سرد می‌شود”. اما برای من، هر طلوع، داغ دلم را تازه‌تر می‌کند. در این تقویم بی‌رحم، روزها نه که بگذرد، که هر کدام زخمی تازه بر دل می‌نشاند.
می‌بینم تمام آنان را که همسفر بارداری‌ام بودند، اکنون یکی یکی فرزندانشان را در آغوش می‌کشند. از ته قلب برایشان شادم، دعای خیر بدرقه‌شان می‌کنم تا در سلامت کامل، عطر وجود فرزندشان را استشمام کنند.
اما، من هم انسانم، دلم می‌شکند… چه کسی می‌تواند خرده بگیرد بر مادری که می‌خواهد عطر تن پاره تنش را در آغوش بکشد؟ دلم می‌خواست، آری، دلم می‌خواست من هم کودکم را در آغوش می‌کشیدم. اگر بود، امروز یک ماه و هفت روز از آمدنش به این دنیا می‌گذشت. یک ماه و هفت روز پر از لحظه‌های ناب، پر از عطر حضورش، پر از شوق مادری.
امروز، خبر زایمان دختردایی‌ام را شنیدم. اولین کلامم شکر بود، شکر برای سلامتی او و فرزندش. اما بلافاصله بعد از آن، داغ دلم تازه شد، زخم کهنه‌ام سرباز کرد.

آه، بمیرم برای تو، فرزند از دست رفته‌ام… آیا می‌شود من هم دوباره طعم مقدس مادری را بچشم؟ آیا دوباره آغوشم پر می‌شود از گرمای وجود کودکی؟ در این لحظه، امیدی به بغل گرفتن فرزندم ندارم…💔
مامان زندگیم مامان زندگیم هفته چهاردهم بارداری
تحسین، چگونه؟🤔

برای شکل دادن یک رفتار خوب در کودک لازم است از تحسین بجا و مناسب استفاده کرد.
رفتار او را تحسین کنید نه شخصیتش را؛ مثلاً نگویید «چه دختر خوبی بگویید چه کار خوبی کردی»

🪴 کلی گویی نکنید؛ به جای «آفرین عزیزم» بگویید «از این که صبح رختخوابت را جمع کردی خیلی خوشحال شدم ممنونم»
پیشرفت های کوچک او را نیز ستایش کنید؛ اگر بار اول فقط یکی از چند اسباب بازی اش را جمع کرد تعریفش کنید و بگویید «چه خوب کردی که ... بگذار کمکت کنم بقیه را هم جمع کنی»

🪴 خردسالها را بیش تر با آغوش گرفتن بوسیدن و کلمات مهرآمیز و بزرگترها را بیشتر غیر مستقیم تحسین کنید؛ مثلاً با یک لحن آمیخته به شوخی به دخترتان بگویید؛ عجب کدبانوی با سلیقه ای اینجا بوده است. برای تحسین از جمله ها و روش های تکراری استفاده نکنید‌

🪴 بین رفتار پسندیده کودک و تحسین او فاصله نیندازید. بعد از نهادینه شدن رفتار درست تحسین را کمتر و در فواصل طولانی ترانجام دهید ولی هیچ گاه قطع نکنید.
niloo niloo قصد بارداری
”پسرکی از مادرش پرسید: مادر چرا گریه می‌کنی؟
مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت: نمی‌دانم عزیزم، نمی‌دانم!
پسرک نزد پدرش رفت و گفت: چرا مامان همیشه گریه می‌کند؟ او چه می‌خواهد؟
پدرش تنها پاسخی که به ذهنش رسید این بود: همه‌ی زن‌ها گریه می‌کنند بی هیچ دلیلی!
پسرک از اینکه زن‌ها خیلی راحت به گریه می‌افتند، متعجب بود.
یک بار در خواب دید که دارد با خدا صحبت می‌کند.
از خدا پرسید: خدایا چرا زن‌ها این همه گریه می‌کنند؟
خدا جواب داد: من زن را به شکل ویژه‌ای آفریده‌ام؛
به شانه‌های او قدرتی دادم تا بتواند سنگینی زمین را تحمل کند.
به بدنش قدرتی داده‌ام تا بتواند درد زایمان را تحمل کند.
به دستانش قدرتی داده‌ام که حتی اگر تمام کسانش دست از کار بکشند، او به کار ادامه دهد.
به او احساسی داده‌ام تا با تمام وجود به فرزندانش عشق بورزد؛ حتی اگر او را هزاران بار اذیت کنند.
به او قلبی داده‌ام تا همسرش را دوست بدارد و از خطاهای او بگذرد و همواره در کنار او باشد و به او اشکی داده‌ام تا هر هنگام که خواست فرو بریزد.
این اشک را منحصراً برای او خلق کرده‌ام تا هرگاه نیاز داشت بتواند از آن استفاده کند