حدودا ۴۸ ساعته که پسرک خونه یه وعده درست حسابی نخورده، کلاااا یه وعده نخورده!! و چون گرسنه س همش نق😵‍💫
من همچنان مریضم و رسما دیگه ریه و سینه ندارم از بس سرفه کردم🫠
از صبح پسرک در حال نق بود و کارای منفی جهت جلب توجه منفی میخواست بکنه و اگه اجازه نمیدادم بغض و گریه...
تیر خلاص وقتی بود که من بعد کلی بازی و قربون صدقه و بوس و بغل، خواستم یه چایی بخورم اومد شیشه ش رو کرد تو چایی داغ... بهش گفتم نباید اینکارو بکنی، و اجازه ندادم ادامه بده! رفت تو فاز بغض و گریه که گفتم بدو تو اتاقت اونجا گریه کن بدو ببینم. رفت و بعد حدودا ده دقیقه رفتم اروم سراغش و دیدم خواب رفته😅
راه حلی دارین برای برگشتن اشتهاش؟؟!!

۳ پاسخ

عزیزم اگه سرفه داری شربت هانی تیم بخور فوق العاده س من دکتر فوق تخصص ریه واسم نوشت 2روزه خوب شدم

مریض بوده؟کمکم خوب میشه زورش نکن و سعی کن این تایم ک بد قلقی مکینه فقط چیزایی بدی ک دوست داره

این پسرک دخترک خونه چیه همتون جدیدا یاد گرفتین😅😅

مقالات مرتبط

گریه نوزاد در شب
گریه نوزاد در شب | علل و درمان گریه شبانه کودک
از خواب پریدن کودک با گریه
از خواب پریدن کودک با گریه نشانه چیست؟
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران

سوال های مرتبط

مامان امیرعلی مامان امیرعلی ۲ سالگی
سلام خانوما خوبید امروز از ساعت۷دیگه به پسرم شیر ندادم تا ساعت ۲با تنقلات و بازی و فیلم اروم بود از ۲شروع کرد به گریه تا الان چون عادت داره با سینم میخوابه،اینقد گریه کرد که نگو با همون حال گذاشتم تو کالسکه یه ۵دقیقه نکشید خوابید آوردم خونه،تو رو خدا راهکار بگین برا شب🤦‍♀️
مشاهده ۳ پاسخ
مامان دلسا🩷دخترم🩷 مامان دلسا🩷دخترم🩷 هفته بیست‌وچهارم بارداری
*روز دوم از شیر گرفتن*
دلسا الان دقیقا 37 ساعته که شیر نخورده
دیشب وسط شب یه بار بیدار شد یکم نق زد ابش دادم و خوابید چون کلا قبلشم تو شب زیاد بیدار نمیشد دم صبح بیدار میشد همیشه دیشبم طبق عادتش 6 صبح بیدار شد به گریه پاشدم بغلش کردم یکم راهش بردم یکم اب دادم بهش دوباره اوردمش تو رختخوابش نخواستم خوابش بپره یکم خوابش برد دوباره بیدار شد باز بغلش کردم یکم دوباره گذاشتمش تو تشکش گفتم مامان باید بخوابی گفت می می گفتم اوخه خلاصه حدودای ساعت 7.15 خوابش برد تا 10 که بیدار شد
همیشه وقتی بیدار میشه حال ندارم خودم زود از رختخواب بیام بیرون نیم ساعتی وول میخوردیم و شیر میخورد امروز صبح گفتم پاشو بریم بیرون باز گفت می می گفتم اوخه و نشونش دادم خندید ول کرد رفت بهش صبحونه دادم بعدش یه سه ساعتی بردمش پیش مامانم اونحا بهش خوش میگذره مامان بابام باهاش بازی میکنند تا عصر که رفتم دنبالش اومد چسبید بهم باز یکم بهونه گرفت بهش میوه دادم خورد پیش مامانمم که بود بهش نهار داده بود دیگه تا عصر اونحا بودیم حوصلش سر رفت پاشدیم رفتیم خونه مادر شوهرم
شوهرمم اومد اونحا دیگه تا حدودی ساعت 10 اونجا بودیم حالا این بین خیلی باهاش بازی کردم توپ بازی قایم موشک و کلی بدو بدو خواستم خسته بشه
ساعت ده اومدیم خونه باز یکم بازی کردیم کتاب براش خوندم یکم گوشی دستش گرفت چراغا را خاموش کردم گفتم باید بخوابیم ساعت 11.30 هم بهش شام دادم خورد
دیگه اوردمش اوردمش تو اتاقش یکم زدم تو کمرش خوابش برد خدا را شکر
تا ببینیم شب دوم چجوریه
در کل امروز کمتر از دیروز بهونه ی شیر خوردن گرفت
مشاهده ۷ پاسخ
مامان همتا مامان همتا ۲ سالگی
سلام خانوما توروخدا یه راهکار بدید ..دخترمن دوشب رفت خونه پدرم بهش چایی میدادن از وقتی آوردمش شیر اصلا نمیخوره همش میگه چایی اگه شیر بریزم شیشه رو پرت میکنه میگه چایی موندم چ کنم کلا از شیشه بگیرمش یهویی یانه اعصابم خرابه
مشاهده ۴ پاسخ
مامان ایلیا مامان ایلیا ۲ سالگی
به عشق دیدن ماه گرفتگی با ایلیا رفتیم بیرون کنار دریاچه که ماه گرفتگی رو نگاه کنیم ولی متاسفانه هوا ابری بود و اصلا ماهی در کار نبود. و زود برگشتیم خونه...
اشتباهی که کردم این بود که به ایلیا گفتم بدو بیا آماده شیم بریم ماه ببینیم. اولش با تعجب بهم نگاه کرد براش عجیب بود چرا باید بریم ماه ببینیم. بچه ام تو کل مسیر از تو کالسکه اش به آسمون نگاه میکرد و میگفت ماه.
وقتی رسیدیم خونه زد زیر گریه میگفت ماه نیس!!! مااااه!!!
اخرسر هم با گریه خوابید که ماه ندیده. هرچی بهش گفتم فردا شب میریم ببینی با بغض میگفت ماه.
امشب فهمیدم خیلی خیلی باید حواسم به قولهایی که به ایلیا میدم جمع باشه نکنه یه وقتی وعده الکی یا قولی الکی بدم و بعد انجامش ندم. یه وقت فکر نکنم چون هنوز دو سالش نشده فراموش میکنه قول و قرارامونو.... بچه ها خیلی تیزتر و باهوش تر از چیزی هستن که تصور میکنیم.
مشاهده ۷ پاسخ
مامان تیارا مامان تیارا ۱ سالگی
سلام میخوام از تجربه پستونک گرفتن تیارا بگم.روز اول از صبح اصلا پستونک و نشونش ندادم،واسه خواب ظهر سراغش و گرفت که گذاشتم انقدر خسته شد تا با شیشه شیر خوابش برد،واسه شبش هم همینطور حسابی بازی کردیم تا خسته شد بردم تو جاش و بهونه پستونک که گرفت بهش یه تیکه نون دادم درحین خوردنش خوابش برد.چند شب همین روال بود و بهش میگفتم پستونک رفت پیش یه نی نی دیگه،تو دیگه بزرگ شدی.تا اینکه کم کمک نون هم از سرش افتاد آب و جایگزین کردم.اصلا هم بچه رو بغل نگرفتم یا رو پام بخوابونم
مشاهده ۳ پاسخ
مامان آنیل مامان آنیل ۲ سالگی
سلام شبتون بخیر دخترم یک سال و نه ماهشه یه هفته است از شیر گرفتمش اول یه سینه رو گرفتم دوروز بعد یه سینه دیگه ولی همش گریه می‌کنه موقع خواب گریه می‌کنه فقط میگه بریم تو ماشین اونجا می‌خوابه میارمش خونه خیلی اذیت میشه اون لحظه می‌خوام بدونم بعد یه هفته طبیعی یا نه ؟؟
مشاهده ۱ پاسخ
مامان علی جانم 😍 مامان علی جانم 😍 ۱ سالگی
چقدر بغض دارم چقدر دلم گرفته
اولین روزیه که علی از شیر گرفتم
یه مظلومیت خاصی تو چهرشه
پخ بگی گریه کردم
مشاهده ۸ پاسخ
مامان هومن مامان هومن ۲ سالگی
سلام مامانا دیروز که پسرم از خواب بیدار شد نمیتونست پاشه دستشو گذاشته بود رو پاش گریه میکرد توپ اوردم بازی کنه چهار دست و پا اومد پیش توپ خواست که بلند بشه نتونست گریه کرد هرکاری کردم پانشد آخرش آهنگی که دوست داره رو باز کردم به سختی بلند شد یه ذره راه رفت بعد درست شد تا آخر شب هم راه رفت هم دویید فقط آخرشب نمیدونم از خستگی بود یا چی پاشو میکشید الانم صبح بیدار شد یه ذره با سختی عین پیرمرد پیرزنا از زمین بلند شد البته بدون گریه بنظرتون چش شده
مشاهده ۳ پاسخ
مامان شاهان مامان شاهان ۱ سالگی
سام تجربه ایی دارید از شیر گرفتن من از ساعت ۸ صبح پسرم بهش شیر ندادم شبم با نق خوابید دو بار هم تو خواب بغض کرد از سینم نگم سنگین شده . باید بچه رو اروم کنید و سینه خودت هزاران درد😭
مشاهده ۸ پاسخ
مامان yara♥️ مامان yara♥️ ۱ سالگی
خانما بچه ی من همیشه در حال نق زدنه یا گریه میکنه برا گوشی یا بیرون رفتن خسته شدم واقعا😭خیلی جیغ میزنه بعضی وقتا که بهش گوشی نمیدم میزنه تو سر خودش اصلا یه وضعی دارم که نگو دیشب کلی نشستم گریه کردم حس میکنم چون من زیاد از اول هی بهش گفتم نکن نکن یا سرش داد میزنم اینجوری شده😭😭😭بچهای شما چطورن؟
مشاهده ۵ پاسخ
مامان Mahlin مامان Mahlin ۲ سالگی
خانما الان دو هفته میشه بچمو یواش یواش از شیر گرفتم اوایل چند روز گریه کرد بعد خوب شد الان چند وقته خیلی بدجور شده و همش میگه جی جی بو
چیکار کنم اصلا فراموش نمیکنه و خیلی عصبی شده کلا عوض شده جیغ میکشه
لج میکنه دیشب برای اولین بار بدون اینکه ببریمش تو ماشین یا گوشی ببینه خودش خوابید اما ۴قلح پاشد و خیلی گریه کرد بعد باباش آروم رفت دسشویی
ماهلین انگار خواب و بیدار بود صدا آب و شنید بدو گریه کرد اومد سمتم بعد چند دقیقه که داشت به یه سمت نگاه می‌کرد جیغ کشید و بلند شد و همش میکفت هاپوووووو
و خیلی بد جیغ میکشید
چیکار کنم
مشاهده ۲ پاسخ
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
سلام
این روزها بیش از حد فشار رومه از هر نظر دیدم داره حالم بد میشه گفتم بهتره یه کار خوب برای خودم بکنم گفتم شروع میکنم حتی شده ده دقیقه یه روزایی وقت میزارم کتاب بخونم وقتی مهراب خوابه بقیش هم کارای خونه میکنم و کارای دیگه و یه کتاب رنگ آمیزی هم گرفتم برای خودم که رنگ کنم مطمئنم بعد این حالم خیلی بهتر میشه .دوست دارم حالا که بیشتر وقت ها تو خونه ام حواسم به حال خودم باشه تا بهتر بتونم با مهراب وقت بگذرونم
البته بگم صبح ها با مهراب میرقصیم و ورزش میکنیم دوتایی .شما چیکار میکنید برای حال خوبتون؟یا فقط میشینید حرص می‌خورید و گریه میکنید ؟
مشاهده ۱۱ پاسخ
مامان 💙زندگی💙 مامان 💙زندگی💙 ۱ سالگی
آب نارگیل تازه میان وعده گل پسری
از صبح با پسرم خونه رو برق انداختیم مونده ی چایی من بخورم یه میان وعده گل پسری بعد هم استراحت چ دلچسبه اینجوری زندگی کردن😍خدارو شکر ❤️
مشاهده ۵ پاسخ
مامان فندق مامان فندق ۲ سالگی
خانما یه سوال
ما توی حرم بودیم، دست پسرم یه ماشین و یه اسباب بازی دیگه بود. یه بچه‌کوچولو دیگه اومد ماشین پسرمو برداشت برد. پسرم رفت سمت ش. بعد دیدیم برخلاف تصورمون که بره ماشین شو بگیره رفت که اون‌یکی اسباب بازی شم بده به اون بچه. تحلیل رفتار بچم چیه؟ نباید میرفت اسباب بازی شو بگیره؟ یا زوده برای این رفتار؟ ۲۱ ماهشه الان
مشاهده ۲ پاسخ
مامان نورا و حلما مامان نورا و حلما ۱ سالگی
سلام
مامانا میشه یه راهنمایی کنید.
من امروز دخترم رو بردم پیش دبستانی. بعد یکی از دانش آموزها از اول مهر هر روز گریه می کنه. امروز دیدم پای مامانش رو گرفته و گریه می کنه. بعد مامانش با حالت قهر از مدرسه رفت بیرون و یکی از مامان ها بچه رو در حالی که داشت گریه می کرد بغل کرد و برد توی کلاس. بعد جلوی در مدرسه من به مامانش گفتم چرا بچه ات رو سال دیگه نمی فرستی پیش دبستانی .بچه ات نیمه اولی هستش برو از اداره آموزش و پروش سوال کن ببین می تونی سال دیگه بفرستی پیش دبستانی. که مامانش گفت سال دیگه هم باز این طوری می کنه دیگه من گفت تا سال دیگه عاقل تر میشه که همون لحظه بچه با گریه از کلاس اومد بیرون و مامانش رفت پیش بچه اش. حالا شوهرم باهام دعوا می کنه می گه تو مگه فضولی الان می ره به مدیر میگه برات شر درست می کنه‌. به نظرتون من حرف بدی بهش زدم‌.
مشاهده ۱۰ پاسخ