۴ پاسخ

داداشتون حق داره رو بچش حساس باشع، ولي وقتي ميبينه اينجوريه نبايد بياد خونتون! اینکه بیاد و بچه شمارو دعوا کنه اصن منطقی نیست…بنظرم غیر مستقیم ی بار الکی بگو مثلا دیشب میخواستم بیام‌خونتون بعد گفتم پسرتون اذیت میشه نیومدم، اخه دوس ندارم مهیارو هی بکن نکن بکنم چون تازه خواهرشم اومده حساس تر میشه

من بودم میگفتم ناراحتی نیا ...بگو زن خودت اجازه میده کسی توی روی بچت تند بشه

منم ناراحت میشم حقیقتا .چون به قول شما اون الان داره شرایط حساسیو تجربه میکنه.الان تو خونه ما هم به دختر بزرگم که ۸ سالشه همه نهیب میزنن که نکن بچه رو بغل نکن و فلان.منم مدام دارم ازش دفاع میکنم میگم نه دخترم داره به من کمک میکنه به داداشش رسیدگی کنم و....
داداشتون اگه خیلی ناراضیه به نظرم سر نزنه بهتره.اگرم سر میزنه که باید با این شرایط کنار بیاد.به نظرم حتما بهشون بگید که دلتون نمیخواد این بچه دعوا بشه و بهشم بگید به خاطر اینکه نی نی حدید اومده و حساس تر شده دارم اینو میگم که یه وقت داداشتون هم دلگیر نشخ

راستش منم خواهرزاده م همش میاد سمت بچم بهش میتوپم گاهی
چون با آرامش گفتن به حرف نمیکنه
همشم درحال اذیته از نظر من
یا بوس میکنه بچمو یا خودشو میمالونه به صورتش یا قلقلک میده
به خیال خودش و مامانش دارت بازی میکنه باهاش
ولی خودم متوجه م بچم اذیت میشه
من که مادرش باید مراقب باشم
با این حال بچمو میدم بقلش
اما بازم ول‌کن نیس

منم مجبورم بزور دورش کنم
یعنی خواهر منم ناراحت میشه از من؟؟؟
آخه خودش باید بچه شو کنترل کنه

سوال های مرتبط

مامان پناه مامان پناه ۵ ماهگی
خانوما شما به چشم نظر اعتقاد دارین من بچم وحشتناک بهم ریخته الان یه هفتس خواب نداره همش گریه شبا که دیگه وحشتناک
خشک میشه دیگه نفسش می‌ره دیشب مادر شوهرم اینجا بود اون که اومد رفتن بچه وحشتناک باز شروع کرد که فقط پرواز نمی‌کرد از دیشب هم که جلوشون شیر خورد بعد دیگه حتی شیر نمیگرف به بدبختی
خودم می‌دونم مادر شوهرم اینا اینجورن الان دیگه ثابت شد امروز بردم بچم پیش یه خانومی گفته چشم نظر داره و خودمم میدونستم تا میان بعدش دیگه بچه دیوونه میشه فرار کردم اومدم خونه مامانم دیشب اومدن باز بچه اینجور شد
از وقتی وسایل بچه دید
کلا حسودی همش هم شوهرم مقصر نشون داد خدایی یه گهواره کریر چندتا تیکه وسایل ضروری واسه بچم بعد یازده سال خیلی 🥺لعنتیا همه جا هم گفتن حالا اینا چندتان که به شدت حسودن
باید چیکار کنم واسه چشم نظر
چقد هم خودم اذیت می‌کنه همش میگه امنه مقصر هی آمنه فلان اومدم خونه مامانمم باز هم اومد دیشب شوهرمم گیر داد پسفردا برگردیم خونه برم این دیگه ول نمیکنه خونمون یه جا روانی فکر می‌کنه خیلی حالیش