از دیروز که گذشته .. هزار بار صحنه های عمل آوش میاد جلو چشمم . هر سری بغص میکنم اشکم میریزه 💔 از دیروز هزار برابر بیشتر دوسش دارم . نمیدونید بچتون غذا بخواد نتونید بدبد چه حالیه .. آب بخواد همش بگه اب چه حالیه💔 نمیدونید در اتاق عمل بزنی باز نکنن . پشت در بسینی صدای گریه ها و زجه هاشو بشنوی چه حالیه 💔 جونم به جون این بچه وصله . من دیروز واقعن یه بار مردم و زنده شدم .
تمام دیشب تو ناخواداگاهم مرور میکردم . شاید بگین تموم شد ولی بخدا تموم نشد .. تو دهن من همش مرور میشه ...
وقتی ازم گرفتن بردنش قلبمو انگار ازم کندن بردن ..
فکر میکردم بیهوش کامل میکنن اما نه !سرپایی بود
همش فکر میکنم خدایا چی به سر بچم اومد بدون من ...
چقدر ترسید بچم .. عملش کلا شاید ۱۵ دقیقه گشید برای من یهه عمر گذشت
بعد اونم بچمو تحویل دادن . دستش آنژیو
چشمش بیته بینیش خونی .. خودش بی حال و درحال گریه .. نمیزاشتن از روتخت برش دارم بغلش کنم . سرش واینمیستاد رو بدنش. جون دادم من بعد اونم تا یکساعت نباید شیر میدادم بچم تو اون حال طلب شیر میکرد . خیلیی سخت گذشت . ۴۰ دقیقه تمام تو بغلم گریه میکرد تا خوابش برد ... شبم همش بیدار میشد ترسیده بود ...
از دیروز هرچی غدا میخوره از ته دلممم میگم نوش جووونت بشه آوشم

تصویر
۲۳ پاسخ

خدا سلامتی بده ❤️🌹..منم دخترمو دوماهگی عمل قلب باز کردیم البته ما بیهوشی کامل بود و بعد چند روزی هم تو بخش پی آی سیو بود و اونجا به یه دستگاه وصل بود که دکترش میگفت برو دعا کن از این دستگاه جدا بشه وگرنه زبونم لال ... اخرشم عفونت ریه کرد و یک ماهی بیمارستان موندیم خیلی روزای سخت و بدی بود

تاپیو دیروزم ببینید

خدابهش سلامتی بده عزیزم
کجاشوعمل کردین؟؟

الهی واقعا درکت میکنم عزیزم الان که تاپیکت رو خودم چشام پر شد آدم که مادر میشه تازه میفهمم چه خبره انشاالله که هر چی زود تر خوب میشه و راهتون دیگه به بیمارستان نیوفنه

عزیزم خدا سلامتی بده منم پسرم فروردین پاش عمل شد توی تهران خیلی سخت بود از خدا میخوام هیچ مادری این لحظه هارو تجربه نکنه

ان شالله همیشه سالم و سلامت باشه
خدا هیچ مادری رو با مریضی بچه اش امتحان نکنه

كاملا دركت ميكنم ي ماه پيش دست پسرم شكست عملش كردن مردم وزنده شدم الانم اگه عكساي بيمارستانشو ببينم اشكام ميريزه بااينكه من پسرم كلاس اوله اينقدر سخت بود برام برا توحتما سختتره

الهی دیگه هیچوقت این حس رو تجربه نکنی. من با خوندنش قلبم هزار تیکه شد. الهی همیشه سلامت و عاقبت بخیر بشه.

وقتی بیهوش نبوده کاش تو بغل خودت میبود

انشاالله دیگه هیچ وقت گذر تون ب بیمارستان نخوره

وای وای نفسم حبس شده بود تا بخونم تموم کنم چقد سخته خدا هیچ مادریو با بچه ش امتحان نکنه
کجا عمل کردی

داری تعریف میکنی قلبم داره از کنده میشه خیلی سخت بوده میدونم عزیزم ولی بازم خداروشکر کن الان حالش خوبه و کنارته🌹❤️💋

الهی بمیرم ایشالا همیشه سالم سلامت باشه گل پسر 🥹
منم پسرم ۵ماهگی تشنج کرد یک هفته بیمارستان بودیم آی سیو😭ینی واقعا منم اونجا مردم و زنده شدم منم یک ربع پشت درش وایسادم آزمایش از نخاع گرفتن نمیذاشتن برم پیشش 😭😭😭😭....هعی آزمایش هعی آزمایش همه جاش سوراخ سوراخ شده بود

جیگرم برای چیزی که کشیدی خون شد یه ذره دیگه مینوشتی میشستم مفصل گریه میکردم😭😭😭😭

میگن آدم سنگ شه مادر نشه هاااا....تجربشو داشتم خیلی سخته خدا کنه همیشه تنشون سلامت باشه و هیچوقت راهشون به بیمارستان نیوفته

عزیزم 🥺♥️

عزیزم خداقوت تموم نوشته هاتو با تموم وجود درک کردم.ان شاالله دیگه این روزارو تجربه نکنی .شیر پسرمون سلامت باشه

🥲🥲🥲 خدا برات حفظش کن
واقعا راسته که میگن وقتی بچه دار بشی دنیا ی گروگان ازت داره ....پسر جاری منم فتخ داشت و ۶ ماهگی عمل شده در موردش همین حرفارو میزد اون موقع درک نمیکردم العان که بچه دار شدم متوجه میشم چی به چیه

عزیزم 🥺🥺💔💔💔

آخی عزیزم چشه مگه

دلم خون شد

سلام گلم چش شده بود

الهی بگردم عزیزم چی شده

مقالات مرتبط

گریه نوزاد در شب
گریه نوزاد در شب | علل و درمان گریه شبانه کودک
از چه سنی می‌توان به کودک آب داد
آب دادن به نوزاد شیر خشکی-از چه سنی می‌توان به کودک آب داد
علائم گرسنگی و دریافت شیر مادر در نوزاد
علائم گرسنگی و دریافت شیر مادر در نوزاد
آموزش خواب به کودکان
آموزش خواب به کودکان بدون گریه در سنین مختلف

سوال های مرتبط

مامان آوَش🤍🌊 مامان آوَش🤍🌊 ۱۶ ماهگی
آقا بیاید یه چیزی تعریف کنن از دیروز . که خیلی از خودم عصبانی شدم و بدم اومد . ما دیروز رفتیم روستا خونه مادرشوهرم .
ما ماهی یه بار یا دوهفته یه بار گاهی هفته ای یه بار میریم میبینیمشون . اونم یکی دو ساعت . خلاصه آوش خیلی باهاشون آشنا نیست . هرکسی جز منو و باباش و ابجیم و مامانم براش غریبس . حتی داداشمو و بابام هرروز میبینه بازم پیششون نمیمونه
خلاصه مادرشوهرم رفتیم رسیدم آوش بغل کرد اینم اروم بود . فکر کرد اره دیگه پیشش میمونه . خلاصه گفت میبرم مغازه خوراکی بخرم . گفتم شب شده سرده بابا بچم یخ میکنه . همسرم گفت بزار ببره خباصه من راضی شدم پوشوندمش برد
ده دقیقه بعد دیدم از کوچه صدای گریهه و هق هق بچم میاد
فهمیدم بلهه بچه منو میخواد تمام مدت میگفت ماما
ینی اینو من دیدم انقدرحس بد گرفتم عصبی شدم . از خودم بدم اومد . من حس کرده بودم میخواد گریه کنه و باید نمیزاشتم . من رو این موضوع بچه دور شه ازم یا بزور بغلش کنن خیلی حساسم
شاید بگید اشکال نداره و فلان . اما اون میدونه بچه گریه میکنهحتی کوچکتر بود اصلا بغلش نمیرفت گریه میکرد
خلاصه بچرو من بغل کردم هق هققق نفسش بالا نمیومد قرمز شده بود ینی میخواستم موهامو بکنم خودمم گریه کنم
تا یکساعت بچم چسبیده بود بهم گریه میکرد .
بعد رفتیم شام . دوباره کوچرو دید زد زیر گریه . ینی بچم انقدرر ترسیده بود . تا نیم ساعتم تو مهمونی گریه میکرد . با اینکه آوش اصلا تو جمع گریه نمیکنه و عاشق جمعه .
همش استرس دارم اضطراب جداییش برگرده تازه خوب شده بود
بیشتر فکر میکنم بچم اون تایمی که منو صدا میکرده ازم دور بوده چی کشیده جیگرم کباب میشه بخدا ...
مشاهده ۱۱ پاسخ
مامان آوَش🤍🌊 مامان آوَش🤍🌊 ۱۶ ماهگی
دردتتت به جونم مادر ...
عمل آوش تموم شد . تمام مدت گریه کرد . بیهوش نکردن و سرپایی بود
منم تمام مدت گریه کردم و حال هیچی ندادم . الانم بزووور خوابوندمش . خیلی اذیت شدیم خیلی 💔
منتظرم بیدار شه یکم شیر بدم
تمام مدت تو خواب بیداری میگفت همه . آب
جیگرم سوخت . سرمم که از درد داره میترکه .
خداکنه هیچوقت راهمون دیگه به بیمارستان و دکتر نخوره ...
بچم انقدر جیغ کشید ...
خدایا هیچ مادری بدون بچش و هیچ بچه ای بدون مادر نمونه ...
انقدرر گریه کردم دلشون برام سوخت بخدا ...
مشاهده ۴۵ پاسخ
مامان دلارا مامان دلارا ۱ سالگی
امروز دخترم از صبح كه بيدار شده بود همش جيغ و گريه ميكرد گازم ميگرفت ميزد تو سر و صورتم تموم تايم فقط سينه ام تو دهنش بود تا از دهنش درمياوودم جييييغ ميزد ولي سر سينه ام زخم شده بود و اصلا نمستونستم تو دهنش نگه دارم قرار بود ساعت ٤ بريم سفر
انقدددد يه ريز گريه كرد براي اينكه خداي نكرده دستم روش بلند نشه تو مرز انفجار بودم رفتم تو اتاق يه ربع تو بالشت جيغ زدم و گريه كردم اونم پشت در اتاق گريه ميكرد بعد امدم باز با همون سينه زخم بهش شير دادم نيم ساعت تو دهنش بود تا خوابيد
الان دااااغونم واسه اون تايمي كه پشت در گريه ميكرد😭
يعني واقعا بنظرتون از مامان بودن كار سخت تري هم تو دنيا هست؟!
مشاهده ۵ پاسخ
مامان شاهان مامان شاهان ۱۵ ماهگی
خدا لعنت کنه منو دستم بند بود بچم همش گریه میکرد هرچی شوهرمو صدا میکردم نمیومد بچمم همش جیغ میزدوگریه میکرد من هی سرش داد میزم اخرش گرفتم تکونش دادم گفتم گریه نکن بعد بالا اورد نمیدونم از گریه زیاد بود یا ازتکون 😔😔
مشاهده ۴ پاسخ
مامان آویسا مامان آویسا ۱ سالگی
سلام مادرا دخترم دیشب با یه چنگال پلاستیکی زد تو چشمش من خیلی حواسم بهش هست ذچنگال خودمم پیشش نبود یهو نمی‌دونم از کجا پیدا کرد زد تو چشمم اولش چشماش بست و گریه کرد بعد چیزی نگفت فقط یکم تو سفیدی چشمش قرمز شده خیلی استرس کشیدم از دیشب تا الان همش نگاهش میکنم نگرانشم
چرا از وقتی مادر شدم اینقدر زود رنج شدم دوست ندارم به خار تو دست بچم بره هر دردی باشه خودم میتونم تحمل کنم اما واسع بچم نه همش از دیشب تا الان هی نگاه چشمش میکنم و غصه میخورم 🥺
مشاهده ۲ پاسخ
مامان لپي مامان لپي ۱۷ ماهگی
همش دارم گريه ميكنم خودم مريضپسرم مريض بچم جلو چشم اب شدهههه نه غذا نه شير نه او ار اس لب نمييييزنه😔😔دلم تنگ شده واسه اينكه پوشكش خيس بشه از شيرو اب😭😭😭😭لعنت به من كه بچمو بردم بيرون مريض شد
مشاهده ۴ پاسخ
مامان الوین مامان الوین ۱ سالگی
قبل از پسرم هیچوقت زندگیمو با هیچ احدی مقایسه نکردم چون هم خیلیا از من سرترن هم خیلیا پایین‌تر و بنظرم این برای همه هست اما راستش چون بچمو زمانی بدنیا آوردم که میشه گفت تو یک سال نصف بیشتر از دوستام و تو آشناها بچه دار شدن همش میگم خدا جون شکر بابت سلامتی وجودش هزار هزار بار شکر ولی چرا راحتیش مال بقیه بود چرا تا حالا پیش نیومده ی بار بچم خودش بخوابه ینی تو اوج خواب من ۴۰ دیقه لالایی باید بگم خودم خوابم میگیره اونم تا صب وول بخوره و سینم دهنش باشه شیر خوردنم که تا یکسال تو خواب می‌خورد الانم که باید غذا بخوره بشدت وابسته سینه شده سینم رو از بس کشیده زخم شده مهلت نمیده ترمیم بشه غذا هم دو ماه میشه در حد یکی دو قاشق اونم چایی خوری بخدا که خسته شدم امشب خونه مادر شوهرم بودم کلا نفهمیدم کی چیکار میکنه چون ولش کنم تا صب نمیذاره بخوابم همش شیر میخواد دو نوع غذا بردم براش از این اتاق به اون اتاق بخدا خیلی خستم نه خوابش نه خوراکش حتی شیر خوردنش نه به اول سال که با سرنگ میدادم بدنش کم آب شده بود نه به الان که خاصیتی دیگه نداره اما ول نمیکنه شیر خوردنو چرا هرچی پیش میره بدتر شده دندونم اگه خاصیت داست این همه باهم در نمی‌آورد چون بشدت بد غذاس فک میکردم دو تا دندون جدید بالا درآورده امروز فهمیدم ۴تا بالا در آورده باهم فقط،۸تا بالا داره ۵تا پایین ۳تام باز پایین ورم کرده ینی تا ی ماه دیگه میشه ۱۶تا دندون نه خودش استراحت کرد نه من هستن خیلیا یکسالگی تازه دندون در آوردن والا این بهتره دیرترم خراب میشه من قطره لیپوزوفر میدم هم بعدش تمیز میکنم با دستمال هم آب میدم باز بالایی هاش خراب شدن
مشاهده ۱۱ پاسخ
مامان نخودچی و کشمش🍼 مامان نخودچی و کشمش🍼 ۱ سالگی
امروز خیلی واسم روز بدی بود یکی از دخترام موهای اون یکی رو کشید بعد اون یکی ب حدی گریه کرد ک کاملا بی جون شد ینی ی لحظه فک کردم اصلا نفس نمیکشه😭هرچی ب پشتش میزدم فقط چشناش باز بود جیغ زدم بردمش تو حیاط آب سرد زدم ب صورتش دیدم کم کم صداش درومد ینی داشتم‌میمردم براش این چ حالتی بود چرا اینجوری شد همش میگم خدایا اگر بچم خوب نمیشد چیکار میکردم خدایا شکرت ک دوتا معجزه بهم دادی خواهش میکنم همیشه مراقبشون باش از ظهر دارم فقط اشک میریزم خیلی حالم بده همش اون حالتش میاد جلو چشمم خیل بد بود خیلیییی جدیده گریه ک میکنه نفس خودشو میبره نمیدونم چیکار کنم از سرش بیوفته بچم نزدیک بود از دستم بره خدایا تا زندم ب چشمم نبینم بچه هام چیزیشون بشه😭
مشاهده ۷ پاسخ
مامان رونیکا مامان رونیکا ۱ سالگی
سرما خوردم . بدن دارد دارم اینقدر امروز سخت گذشت داروهارو میخورم گیج میشم به زور بچه رو نگه میدارم . اتفاقا امروز هم همش گریه میکرد و میخواس بغل باشه . اینها همه یه طرف غصه م گرفته بچم از من نگیره مریض بشه . دارم جون میدم از بی حالی . تو شهر غریب حتی یه کمکمی هم ندار م
مشاهده ۴ پاسخ
مامان آنِلی مامان آنِلی ۱ سالگی
مامانایی که بچه همسن من دارین بیاین بگین بچه های شماهم اینجوری ان؟خوابش کمه،رو پام میذارم بخوابه همش میخواد بلند شه،خودشم میخواد بخوابه گریه میکنه،وسط شب دو یا سه بار برای شیر بیدار میشه،خوابش خبلی بی کیفیته و خیلی وقتا بی دلیل گریه میکنه
واقعا کلافه ام هیچی تو خونمون از دستش در امان نیست نه تابلو نه کاور لباس نه وسایل آرایش نه کابینت
بخدا دوست دارم بشینم بکساعت گریه کنم هرجارو میام تمیز کنم نمیذاره یه لباس میخوام تا کنم میاد ازم میگیره😥😥
مشاهده ۵ پاسخ
مامان آرتام💙 مامان آرتام💙 ۱ سالگی
از خودم متنفرم من خیلی مادر بدیم میخوام بمیرم پسرم سرما خورده بود بردمش امروز دکتر ولی از صبح گریه میکرد همش باباشم سرکار بود نیومده باهام با مامانم رفته بودم متاسفانه یهو کنترلمو از دست دادم چون گریه میکرد جلو همه سرش داد زدم سه بار جلو همه خودمم داغون شدم مامانمم از دستم ناراحت شد چون با اونم بد رفتاری کردم نمیدونم چیمار کنم بعضی وقتا کنتزثرلمو کامل از دست میدم جوری عصبانی میشم که جلو چشمم هم نمیبینم
انقدر بچم طفلکی گریه میکرد منم خیته بودم مغزم درد میکرد
خیلی حالم بده خیلی
مشاهده ۱۲ پاسخ
مامان Aylin😙 مامان Aylin😙 ۱۶ ماهگی
خدالعنتم کنه نمیدونم چه مرگمه حوصله بچه ندارم تا یکم لجبازی میکنه دلم میخواد بزنمش خاک تو سرم بشه همش حرص میخورم
گاهی دعواش میکنم بعدش عذاب وجدان میگیرم و فحش میدم خودمو
مثلا امشب تنها شدیم با دخترم مامانم رفت مغازه
مثل این جن زده های بدبخت شدم همش دعواش میکردم
بچم مث اینکه ترسیده باشه همش میومد بغلم و گریه میکرد
هرچی بوسش کردم گریه کردم باهاش حرف میزدم اروم نمیشد اخرم وقتی مامانم اومد اروم شد
شوهرم حتی داد نمیزنع سر بچم تو بدترین شرایطم باشه دعواش نمیکنه
نمیدونم من روانی شدم جن زده شدم چکار شدم
مشاهده ۱۵ پاسخ
مامان قلب کوچولو مامان قلب کوچولو ۱ سالگی
چیکار کنم بچم شیر خشکشو بخوره هر شیر خشکی میدم نمیخوره از اول شیر خشکی بود هر روز از دیروز بد غذا تر میشه غذا که اصلا نمیخورع آخه همش میزارم دهنش تف میکنه بگین چی تو شیرخشک بریزم که طعم دار بشه
مشاهده ۲ پاسخ
مامان ماهلین مامان ماهلین ۱ سالگی
سلام مامانا بچم غذا نمیخوره هر کاری میکنم همش شیر میخوره به خاطر همینم خوابش خوب نیست و همش کلافه است و گریه میکنه تو رو خدا چیکار کنم وی بدم اشتهاش باز بشه چیکار کنم غذا بخوره اخه
مشاهده ۴ پاسخ
مامان شاه 👑 مامان شاه 👑 ۱ سالگی
بچم چرا خوب نمیشه همش دارع گریه می‌کنه خدایا این چه ویروسیه
انداختی به جون ما
مشاهده ۰ پاسخ