پارت ۳۶
تکه نهم" احساس دقیق خود را به صورت واضح و شفاف بیان کنید"
کودکان از اینکه بدانند درون ما چه میگذرد خوشحال میشوند و تلاش میکنند شرایط را به حالت عادی برگردانند
🚫نامطلوب:
کودک:مامان .مامان.باید اون لباس رو برام بخرین
مادر: تو که هزاردست لباس داری چرا اینقدر بهونه میگیری؟
✅مطلوب :
_کودک : مامان..مامان..باید اون لباس رو برام بخرین
_مادر :وقتی بهم میگی مامان باید برام کاری رو بکنی ناراحت میشم

تکه دهم" شفاف باشید و انتظارات خود را به طور دقیق بیان کنید
وقتی به فرزند خود میگویید " دوست دارم مودب باشی"
فرزند ما خصوصا اگر زیر ۷ سال باشد متوجه منظور ما نمیشود.او نمیداند چه حرف یا چه کارهایی نشان دهنده بی ادبی هستند.
احتمالا در این شرایط از کودکان خود شنیده اید" مگه چی گفتم"
یا " من که چیزی نگفتم" اغلب ما این جملات را نشانه گستاخی و بی ادبی فرزند خود میدانیم.در حالی که موضوع بسیار ساده است
آنان نمیدانند بی ادبی یعنی چه؟
بی ادبی..نامرتبی..تمیزی...خوبی...کلمات مبهمی هستند که برای هرکس تعریف خاصی دارد
این تفاوت دیدگاه در کودکان هم وجود دارد
به همین دلیل بهتر است شفاف باشیم
به جای اینکه بگیم دوست ندارم این طوری حرف بزنی
بگیم : وقتی میگی باید، یعنی مجبورم کاری رو بکنم و احساس خیلی بدی دارم و از انجام اون کار دلسرد میشم.
فرزند ما با این توضیحات به مرور متوجه میشود با دیگران واضح صحبت کند و دقیقا متوجه میشود درخواست ما از او چیست
✅انتظار دارم وقتی از بیرون میام خونه، خونه مثل قبلش تمیز باشه
لازمه که عزیزم این ظرف ها رو بذاری توی ظرفشویی و اسباب بازی ها رو از کف زمین جمع کنی

۰ پاسخ

سوال های مرتبط

مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۳ ماهگی
پارت ۱۹
ما بارها به فرزندانمان می گوییم که به ما اعتماد کنند و همه مسائل خود را با ما درمیان بگذارند ولی در عمل چنین اتفاقی نمی افتد.
متاسفانه نه تنها کودکان راز های خود را با والدین در میان نمیگذارند، مراقب اند والدینشان پی به رازهایشان نبرند.
مطمئنا یکی از دلایل آن این است که ما مهارت کافی در ارتباط برقرار کردن با کودکانمان را نداریم
-مامان بزرگ منظوری نداره..خیلی هم دوستت داره
-بابا که حرفی نزدن..تو اینقدر زودرنجی..

او به مرور زمان ترجیح میدهد که حرف هایش را با شما در میان نگذارد.
وقتی ما مسیر عصبی درک و تایید احساسات فرزندمان را در خود ایجاد کنیم با جملاتی مثل
یه زمین خوردن ساده که این همه ناله و شیون نداره
اخه یه بادکنک ترکیدن این همه گریه داره؟ مثل بچه ها نشستی داری گریه میکنی..یکی دیگه شو میخریم
اینطوری یاد میگیری چهارچشمی مراقب وسایلت باشی
خداحافظی خواهیم کرد.
تایید احساس کودک حاوی این‌ پیام است که ما تو را همین طور که هستی دوست داریم:
خیلی درد داشت مگه نه؟
تو اون بادکنک رو خیلی دوست داشتی...
اصلا فکرشم نمیکردی سینا دستکشتو پاره کنه...چه ناراحت کننده

میتوانیم به راحتی ارتباط عمیق تری با فرزندمان برقرار کنیم
مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۳ ماهگی
پارت ۲۳
تکه دوم : " منظور خود را کوتاه و ترجیحا در یک کلمه بیان کنید
کودکان هیچ حوصله و تمایلی برای شنیدن سخنرانی های طولانی ما ندارندمتاسفانه ما عادت داریم زیاد و به وفور حرف بزنیم.شاید به این دلیل که خوب حرف زدن خیلی راحت تر از خوب عمل کردن است.
فرزند ما در ابتدا خصوصا هنگامی که مرتکب اشتباهی شده و در حال موعظه هستیم ممکن است از صحبت های طولانی ما برنجد یا حتی از حرف های ما به گریه بیفتد.اما به مرور زمان راه بهتری انتخاب خواهد کرد.او خیلی زود یاد میگیرد که حرف های ما را نشنود.با حرکات صورت و چشم و ابرو متوجه بی تفاوتی او خواهید شد.یا حتی ممکن است کمی جسارت به خرج بدهد و بگوید : وای چه قدر غر می زنی
فرزند ما با وجود تذکرهای متوالی و تلاش های ما، منظم تر نمیشود.با اینکه دوازده ساله شده هنوز در حال جمع کردن لباس ها و وسایل شخصی اش از گوشه و کنار منزل هستیم
واقعیت علمی حاکی از آن است که کودک ما فقط ابتدای حرف های ما را میشنود.به ادامه ی آن توجهی نمیکند.
مغز در حال رشد کودک ظرفیت محدودی برای پردازش کلمات دارد.ممکن است منظور اصلی شما بین کلماتی که به کار میبرید گم شود
پس بهترین راه کوتاه و ساده صحبت کردن است
🚫من از صبح تا شب دارم لباس های تو رو از گوشه و کنار خونه جمع میکنم.از صبح تا الان یک لحظه هم ننشستم.من آدمم استراحت لازم دارم.اگه یک بار دیگه این بی نظمی ها رو ببینم نمیذارم کارتن ببینی
✅ پسرم لباسات
مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۳ ماهگی
پارت ۴۲
شاید با خود بگویید این که نشد قاطعیت.حق با شماست
گاهی در دنیای واقعی ما نیاز داریم بین چندچیز یک انتخاب داشته باشیم
من همیشه سعی میکنم از خودم بپرسم الان چه ارزشی رو میخوام به پسرم منتقل کنم؟
به او عملا یاد میدهم زود ناامید نشود.شاید این یکی از بهترین فرصت هایی است که میتوانم هنر مذاکره را به او آموزش دهم
به هر حال به جز در زمان هایی که آگاهانه تصمیم داریم ارزش خاصی را به فرزندمان منتقل کنیم اجازه نداریم از حرف مان پایین بیاییم
آرامش بچه ها منوط به داشتن والدین آگاه و قاطعی است که کاملا قابل پیش بینی باشند.در این صورت فرزند ما خیلی زود خواهد فهمید ما از چه چیز خشنود و ناراحت میشویم.حتی خود ما هم از ارتباط با آدم دم دمی مزاج لذت نمیبریم.چون نمیتوانیم عکس العمل آن ها را در شرایط مختلف پیش بینی کنیم
فرزند ما اگر بداند میتواند با اسباب بازی هایش به راحتی بازی کند و نگران ریخت و پاش نباشد اما در حضور مهمان اجازه آوردن اسباب بازی به داخل سالن ندارد خیلی راحت میتواند تصمیم بگیرد
اما اگر یک روز او را به خاطر آوردن اسباب به سالن پذیرایی سرزنش کنیم و یک روز او را آزاد بگذاریم و بگوییم بچس،عیبی نداره ،با ایجاد تناقض فرزند خود را سردرگم کرده و او نمیداند بلاخره میتواند در سالن بازی کند یا نه و به احتمال زیاد گزینه ساده تر را انتخاب میکند
این مثال را در تمامی زمینه ها به یاد داشته باشید
مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۳ ماهگی
پارت سوم
وقتی ما با فرزندان خود درباره احساساتشان صحبت میکنیم و احساسات آن ها را به رسمیت میشناسیم یا هنگام صحبت کردن آن ها، با دقت کامل به آن ها گوش میدهیم، فرزندانی با هوش هیجانی بالا که میتوانند احساسات خود و دیگران را درک کنند، تربیت میکنیم.
وقتی فرزند ما با ترسی مواجه میشود ، نوع برخورد ما میتواند آن ترس را به تجربه ای گذرا تبدیل کند یا آن را به نوعی اضطراب ماندگار
ما میتوانیم با رفتار خود تجربه ی غذا خوردن را به یک فرایند شیرین و لذت بخش تبدیل کنیم یا با رفتارهای غلط خود و ایجاد تجربه هایی خاص، مغز او را شکل داده و از کودک خود یک بدغذای حرفه ای بسازیم.

یادمان باشد هر آنچه بر ما و فرزند ما میگذرد، رشد و تحول مغز هر دوی ما را تحت تاثیر عمیق قرار میدهد
ما میخواهیم کاملا آگاهانه، اتفافات روزمره ی فرزندانمان را به فرصتی برای رشد و شکل دهی مغزشان تبدیل کنیم.
با شکل دهی صحیح ،مغز فرزندمان درست کار میکند و این یعنی خوب تصمیم می گیرد، با مشکلات مواجه میشود و به دنبال راه حل مناسب می گردد.در ارتباط با خودش و دیگران به شیوه صحیحی برخورد میکند و این دقیقا همان کاری است که ما به عنوان پدر و مادر وظیفه داریم انجام دهیم.
یعنی کمک کنیم مغز فرزندمان به طور کملا هماهنگ کار کند.
مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۳ ماهگی
پارت هشتم
برای آنکه فررندمان رفتار درستی بروز دهد، باید احساس درست پیدا کند.
سوال اینجاست
چگونه فرزندم احساس درستی پیدا خواهد کرد؟
ما به عنوان پدر و مادر در مورد این مسئله چگونه میتوانیم بهترین عملکرد را داشته باشیم؟
کافی است احساس کودکمان را بپذیریم و تایید کنیم
کودک: این غذا رو دوست ندارم، حالم ازش به هم‌میخوره
مادر: درست حرف بزن، نعمت خداست

مادر : بیا این کلاه و کاپشن رو بپوش.بیرون سرده
کودک: من از گرما دارم میمیرم
مادر در حال پوشاندن کلاه و کاپشن به کودک: نه نه نه ..اصلا حرفشم نزن سرما میخوری
کودک : دلم نمیخواد مامان اگه تنم کنی درش میارم
مادر: همین که گفتم

کودک : مامان نریم خونه خاله.علی رضا منو اذیت میکنه، دوسش ندارم
مادر: شما که همدیگه رو خیلی دوست داشتین.میدونم این حرفارو از ته دلت نمیگی.حالا بریم یکم بازی کنی این حرفا یادت میره
کودک با ناله : نه یادم نمیره

کودک: حالم از مدرسه به هم میخوره
مادر : این چه حرفیه مدرسه خیلی خوبه آدمو با سواد میکنه

دقت کردید...ما همیشه به کودکمان القا میکنیم که اشتباه احساس میکنند و باید مثل ما احساس کنند.ما بارها به کودک خود گوشزد میکنیم که احساسش غلط است و باید به شیوه ما احساس کند
اما چه چیزی باعث میشود در عمل نتوانیم احساس کودکمان را تایید کنیم؟
مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۳ ماهگی
پارت سیزدهم
۲_ خودمان را به جای فرزندمان بگذاریم
مطمئنا برای همه ما اتفاق افتاده که مرتکب اشتباهی شویم، مثلا صحبت نابه جایی را در جمعی به زبان بیاوریم، خواسته یا ناخواسته کسی را برنجانیم
در این شرایط از اطرافیان خود مثلا همسرمان چه انتظاری داریم؟
آیا انتظار نداریم خودش را جای ما بگذارد و از دید ما به موضوع نگاه کند؟
گاهی حتی نیاز داریم اصلا به روی خود نیاورند و از در همدلی وارد شوند

شنیدن جملات ساده ی" عزیزم میدونم منظوری نداشتی .گاهی پیش میاد"
یا " برای منم پیش اومده و درکت میکنم" از جانب همسرتان بسیار دلگرم کننده است
یا فرض کنید تلاش زیادی کردید تا اتومبیل خوبی خریداری کنید و حسابی مشورت کرده اید و پس از مدتی متوجه میشوید اتومبیل تصادفی بوده و ضرر کرده اید.چه احساسی دارید؟ آیا انتظار همدلی از همسرتان دارید یا سرزنش؟
در هر یک از دو حالت فوق چه احساسی دارید؟
آیا با دیدن همدلی همسر خود، رابطه تان مستحکم تر و اعتمادتان به او بیشتر نشد؟
به احتمال زیاد متوجه اشتباه خود خواهید شد و با خود میگویید کاش فلانی را با خود برده بودم‌.او تجربه زیادی در شناخت اتومبیل دارد
اما در حالت دوم آیا از همسرتان فاصله نگرفتید؟ با خود نگفتید " کاش اصلا بهش نگفته بودم؟" حالت تدافعی به خود نگرفتید؟ با خود نگفتید دوباره گند زدم؟
حال فرض کنید امروز غذایتان ته گرفته یا کمی سوخته
همسر شما میتواند اصلا به روی شما نیاورد و بگوید اتفاق خاصی نیفتاده
یا میتواند لب به غذا نزند و بگوید
اه..اینکه دوباره سوخته
یه روز شور..یه روز بی نمک...امروزم سوخته..حواست کجاست

حال اوضاع دلتان چطور است؟

واکنش های ناآگاهانه ای که ما به رفتارهای فرزندانمان نشان میدهیم خیلی شبیه به این سناریوهای دردناک است
مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۳ ماهگی
پارت نهم
چه چیزی باعث میشود در عمل نتوانیم احساس کودکمان را تایید کنیم؟
ما میترسیم احساس کودکمان را تایید کنیم.چون نگرانیم آن ها با تایید احساسشان پررو شوند و اوضاع بدتر شود.از این رو طبق ساده ترین راهی که به ذهنمان می رسد عمل میکنیم.روشی که دائما از کودکی تا همین حالا با ما برخورد شده است.اغلب ما با این روش ها بزرگ شده ایم.
مطمئنا هیج عجیب نیست که در همدلی و تایید احساس فرزندانمان مهارت نداشته باشیم و ناخواسته و بارها و بارها آن ها را به رگبار انکار و سرکوب و کنترل ببندیم.ما انتخاب میکنیم فرزندمان، طبق خواسته ما عمل کند.این راه حل، ساده و همچنین کم دردسرتر است.
متاسفانه ما غافلیم که این تصمیم ما چه نتایجی در پی خواهد داشت
ما غافلیم که با انتخاب روش کنترل از بیرون فرزندمان، چه فرصت مهمی را برای رشد مغز او از دست می دهیم.
ما میتوانیم با استفاده از رویدادهای ساده روزانه و تبدیل آن ها به فرصتی برای رشد کنترل گر درونی فرزندمان را فعال کنیم و با تحمل سختی کوتاه مدت، آسوده خاطری خود و فرزندمان را در دراز مدت تضمین کنیم.
برای رسیدن به این هدف باید صادقانه پذیرای احساسات فرزندانمان باشیم و آن ها را تایید کنیم.
چگونه؟
برای تایبد احساس فرزندمان باید با او هم دل شویم.
در دل فرزندم چه میگذرد؟
همدلی یعنی درک کردن آنچه دیگری در دل دارد و همدلی با کودکان به زبان ساده یعنی در هر ارتباطی با فرزندمان دو پیام را منتقل کنیم
درکت میکنم
درکنارت هستم
همدلی یک مهارت است پس اگر بلد نیستیم همدلی کنیم( که اغلب بلد نیستیم) جای نگرانی نیست چون با تمرین کافی میتوانیم.
همدلی یکی از موضوعاتی است که به شدت روی آن توهم دانش وجود دارد.یعنی اغلب افراد با اینکه بلد نیستند همدلی کنند، فکر میکنند بلدند.
مامان قلب های مامان مامان قلب های مامان ۱ سالگی
دلیل تقلید بیش از حد کودک چه میتواند باشد؟

کودک از افراد مهم زندگی اش بیشتر تقلید میکند. این مورد بسیار خوبی است که باعث می شود پسر با پدر و دختر با مادرش همانند سازی شخصیتی کند. مشکل آنجا خواهد بود که فرد مهم زندگی فرزندتان الگوی خوبی نباشد. به عنوان مثال، پدربزرگ برای سیگار کشیدن به حیاط میرود، به مرور بقيه افراد خانواده کنار او جمع میشوند و شروع به صحبت میکنند. کودک نتيجه خواهد گرفت راز جذابیت پدربزرگ سیگار کشیدن او است. پس شروع به تقلید از پدربزرگ خود میکند. اگر والدین با این رفتار فرزندشان بجنگند این رفتار در او تقویت خواهد شد. پس مراقب الگوهای فرزندتان باشید. زندگی او را با کار خوب پر کنید تا وقت برای تقلید از دیگران نداشته باشد، و رفتارهای بی خطر او را ناديد بگیرید زیرا اگر کودک به این نتیجه برسد که با تکرار رفتار اشتباهش توجه شما یا دیگران را جلب میکند یا شما را کنترل میکند، به رفتارش ادامه خواهد داد. اگر فرزندتان بیش از حد از اطرافیانش تقلید می کند، موارد زیر را درنظر بگیرید.
١. کودکانی که تنها هستند بیشتر از کودکان دیگر تقلید میکنند. کودکانی که فرزند تک هستد با فاصله زیادی با خواهر یا برادر خود دارند بیشتر از کودکان دیگر به تقلید روی می آورند. در این مورد باید تا جای ممکن کودکتان زمان بیشتری را با بازی با همسالان خود سپری کند.
٢. کودکان نیازمند و تشنه توجه هستند. اگر آنها به اندازه کافی توجه دریافت نکنند دست به هر کاری برای گرفتن توجه خواهند زد. به عنوان مثال ممكن است ببیند پسر عمویش با تف کردن مرکز توجه بقیه می شود، پس کودک شما هم از او تقلید خواهد کرد.
مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۳ ماهگی
پارت ۴۴
تبریک تبریک تبریک
شما به انتهای جورچین رسیده اید
تکه پانزدهم " بر نقاط مثبت فرزند خود تمرکز کنید
اگر یک دقیقه وقت داشته باشم تا درباره ی راهکاری برای ارتباط با کودکان صحبت کنم تمرکز بر نقاط مثبت را انتخاب میکردم
همیشه باید به دنبال فرصت هایی باشیم تا به فرزندمان تصویر زیبایی از خودش ارائه دهیم
_کی باورش میشه این لباس ها رو از ۴ سالگیت اینطوری سالم نگه داشتی؟
_وقتی دوساله بودی و تصمیم گرفتم از شیر جدات کنم همکاریت بی نظیر بود
_وقتی محترمانه و بدون ناراحت کردن کسی حرف دلت رو میزنی بهت افتخار میکنم
_دیروز دیدم توی پارک دست اون دختر کوچولو که افتاده بود زمین، گرفتی و کمکش کردی بلند بشه، به این میگن مهربونی.دنیا به آدم هایی مثل تو نیاز داره

اگر فرزند ما به هر دلیلی با برچسب هایی مثل خرابکار،بهانه گیر، گریه ای و...انس گرفته باید به دنبال موقعیت هایی باشیم که دقیقا ویژگی های متضاد ویژگی های قبلی را به کودک القا کنیم

اکنون شما با ۱۵ مهارت که کودکان را به همکاری ترغیب میکند و ما را از جروبحث های دائمی با فرزند خلاص میکند ، آشنا شده اید
حالا لطفا کمی تمرین کنید ببینید در عمل میتوانید پیاده کنید
تمرین
کودک شما بارهاوبارها قول داده بعد از استفاده از وسایلتان آن را سرجای خود بگذارد.شما نیاز فوری به ماژیک‌خود دارید ولی آن را روی میز پیدا نمیکنید
میدانید باید پیش پسرتان باشد
عبارت به درد نخور:
------------------------------
توصیف وضعیت موجود:
------------------------------
بیان دقیق احساس:
---------------------------------
بیان شفاف انتظار:
----------------------------
تجربه پیامد رفتار:
--------------------------'
مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۳ ماهگی
پارت ۱۷
۴- از انکار تا پذیرش و تایید
برای اینکه کودکانمان رفتار درستی داشته باشند و مغز خزنده شان رام شود لازم است احساس آن ها تایید شود
کمی عجیب و پیچیده به نظر میرسد! نه؟
گاهی احساس فرزندمان غلط است، چگونه آن را تایید کنیم؟
برای روشن تر شدن موضوع به بررسی چند مثال می پردازم
کودک : حالم از این غذا به هم میخوره
مادر: این حرفو نزن، نعمت خداست، خیلی هم خوشمزست
کودک : نه اصلا خوشمره نیست
کودک: از مامان جون متنفرم
مادر : این چه حرفیه..مامان جون خیلی مهربونه..میدونم از ته دلت نمیگی

کودک: من خیلی بدشانسم،معلممون خیلی بده خیلی تکلیف میگه
مادر: دو صفحه که زیاد نیست میخواد خوب درس یاد بگیرید( زاویه دید مادر کجا و زاویه دید کودک کجا..دفاع از معلم و اعلام نزاع به مغز خزنده کودک)

دقت کردید...تا کودکمان شروع به صحبت هایی میکنند که باب میل ما نیست، سریع این پیام را القا میکنیم که تو اشتباه احساس می کنی و باید مثل من احساس کنی.
فرزند ما با شنیدن این حرف ها چه احساسی دارد؟
برای اینکه کاملا درک کنیم بی اعتنایی کردن یا سرکوب و انکار احساس دیگران چه احساسی دارد ، خود را در موقعیت زیر تصور کنید
فرض کنید به حالت عصبانی وارد خانه شده اید و کیف خود را گوشه ای انداخته با عصبانیت میگویید:
عمرا پامو تو اون شرکت بذارم، فکر کرده نوکر گیر آورده، چندغاز حقوق میده، مثل چی از ما کار میکشه
ادامه در پارت بعد
مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۳ ماهگی
پارت ۳۹
تکه دوازده " به فرزندتان مسئولیت بدهید
با دادن مسئولیت ساده به فرزندمان کمک میکنیم او تصویر مثبتی از خود داشته باشد.این تصویر مثبت احساس خوبی در او ایجاد میکند.و همانطور که قبلا اشاره شد
ما وقتی میتوانیم رفتار خوبی داشته باشیم که احساس خوبی داشته باشیم
مثلا در خانه ما هر گاه چیزی گم میشود میگویم علی جان نمیدونم فلان وسیله رو کجا گذاشتم به نظرت میتونم روی کمکت حساب کنم؟
پسرم بدون درنگ میگوید مامان بسپارش به من.با این روش او احساس میکند جزیی از راه حل است
یا مثلا چون دستگیره کابینتمان زیاد شل میشود میگویم علی جان کمک بزرگیه اگه پیچ گوشتی رو بیاری و به داد این دستگیره برسی.او هم با چهره مصمم گویی که میخواهد کار سختی انجام دهد با دقت دستگیره را وارسی کرده و آن را محکم میکند
معمولا ما خیلی صبور نیستیم وقتی فرزندمان را میبینیم که چندثانیه است مشغول پوشیدن لباس یا بستن دکمه هایش است به کمک او میشتابیم این به ظاهر کمک ما موجب ایجاد احساساتی در کودک میشود که به مرور آن میپردازیم
نگاهی به رفتار های خودمان:
_عزیزم اوم لباس بهت نمیاد.بیا اینو امتحان کن
_ببین همه کاپشن پوشیدن.هوا خیلی سرده تو هم بیا کاپشنت رو تنت کن.
_نترس من کمکت میکنم
_با عرشیا دوست شو پسر خوبیه
_بده مداد رو من بتراشم
_بذار واست لقمه بگیرم دستت کره ای میشه
_بده من در شیر رو واست باز کنم میریزه رو زمین

احساسات برانگیخته شده در کودک:
_من این لباس و دلم میخواد به جز اینم هیچ چیز دیگه نمیپوشم( شروع بحث)
_شاید مامان بهتر میدونه( عدم اعتماد به احساس خود)
_راست میگه من نمیتونم و لباسمو کثیف میکنم

مثال در پارت بعد
مامان پسرگلم مامان پسرگلم ۱۶ ماهگی
نقش" احترام" در نهادینه کردن شادی برای کودک

بعضی از والدین ممکن است کودک خود را دوست داشته باشند ولی به او احترام نگذارند. نکته مهمی که والدین باید به آن دقت کنند این است که دوست داشتن کودک کافی نیست، بلکه لازم است شما برای او احترام قائل باشید تا احساس امنیت و شادی را به وی هدیه کنید. احترام مانند دوست داشتن، هم از طریق بیان و هم از طریق عمل نشان داده میشود.

شما می‌توانید با گوش دادن فعال به حرفهای کودک، برقراری تماس چشمی، توجه به گفته‌ های کودک بدون آنکه برای اتمام سخنانش بی‌ صبری نشان دهید، کمک کردن به کودک در یافتن کلمات مناسب برای توضیح دادن و به زبان آوردن هیجاناتش و قطع نکردن حرفهای او، احترامتان را به وی نشان دهید.

شما همچنین می‌توانید با تشویق کاری که او انجام می‌دهد احترام خود را نسبت به او نشان دهید و شادش کنید، حتی اگر این کار کامل و بی‌نقص نباشد. در این‌ صورت او فرصت می‌یابد تا عقاید خود را بدون ترس از تمسخر و استهزا نمودن بیان کند. احترام به کودک اضطراب و تنش او را کاهش خواهد داد و منجر به خلق امنیت و شادی درونی در وی خواهد شد.
مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۳ ماهگی
پارت ۲۲
تا اینجا مهارت همدلی رو گفتیم که اولین و اصلی ترین گام در ایجاد ارتباط لذت بخش با کودکان است.حالا نوبت پرداختن به مرحله دوم است
ما به دنبال راه هایی هستیم که بدون هیچ بی حرمتی و تحقیر و سرزنش بتوانیم ارتباط زیبایی با فرزندمان داشته باشیم.احساسی بر پایه احترام و محبت.
این مرحله ۱۶ تکه از یک جورچین هستند که با هم تکمیل میکنیم و در انتها از نتیجه شگفت زده خواهید شد
تکه اول:" آمادگی ایجاد کنید"
تصمیمات ناگهانی برای هیچ یک از ما خوشایند نیست.ما ترجیج می دهیم در جریان شرایطی که قرار است در آن قرار بگیریم باشیم
در حالیکه با دوستمان در کافی شاپ دنجی مشغول گپ زدن هستیم، اصلا خوشحال نخواهیم شد که همسرمان زنگ بزند و بگوید همین الان پاشو بیا.وقت رفتنه.هر چه قدر هم که همسرمان با محبت این حرف را بزند برای ما خیلی بهتر بود که در جریان تصمیم او قرار میگرفتیم.
کودکان نیز در شرایط گوناگون، خصوصا هنگامی که در حال لذت بردن از شرایطی هستند، تمایل دارند بدانند در اطراف آن ها چه اتفاقی قرار است بیفتد.
منظور از آمادگی، قرار دادن فرزندمان در جریان تصمیمی است که به او مربوط است
فرض کنید به پارک رفته اید، به جای تکرار مداوم میخوایم بریم، بسه دیگه و یا کشیدن و تهدید فرزندمان بهتر است بگوییم
" عزیزم، پنج دقیقه دیگه میریم" و بعد از چهار دقیقه بگوییم" عزیزم یک دقیقه مانده
به این ترتیب فرزند ما با دانستن آنچه قرار است اتفاق بیفتد آرامش بیشتری می یابد.
با ایجاد آمادگی قبلی، قاطعیت به خرج دهید و دقیقا بعد از پنج دقیقه دست فرزند خود را بگیرید و پارک را ترک کنید