واقعا دعای مادر میگیره 😌🫠البته هميشه سعی کردم باب دلش باشم چون لیاقتش اینه👌
موقعی ک باردار بودم مامانم همش دعا میکردم زایمانم راحت باشه و بچم مثل کوچیکی های خودم اروم و خوب باشه .
واقعا همینطور شد . من بدنم ضعیف بود هیچوقت فکر نمیکردم بتونم باردار بشم .ولی الان نگاه میکنم ب قبل میبینم
کل بارداریم تا روز آخر همش درحال کیک و فست فود درست کردن و بازار و بیرون بودم انگار ن انگار ک باردارم. اصلا متوجه وزن و درد نبودم 😅.
زایمانم هم اونقدر خوب بود ک ساعت ۳ شب تو بیمارستان وقتی سند رو دراوردن دیگه ننشستم😅همش درحال ورجه وورجه و عکاسی فیلمبرداری .بعدشم اومدم خونه خودم چون خانوادم آنفولانزا گرفتن و خودم همه کارهای ویهان رو انجام دادم .
ویهان هم خیلی خوش خنده و خوبه . اذیتم نمیکنه . البته بغیر از بعضی‌بعضیییی روزها😅

تصویر
۹ پاسخ

خدارو شکر که اینجوری عزیزم ب میلت

خداروشکرر😍😍

واقعا به حرفت ایمان دارم
دقیقاا منم مثل تو مامانم همیشه میگفت ریحانه رعایت میکنم مثل من نشه زایمانت ایشالله راحت باشه و دقیقا همین شد
منم مثل تو از وقتی گفتن میتونی پاشی من راه میرفتم همه میگفتن اولین راه رفتن درد داره ولی من اصلا درد نداشتم

الان چشم میخوره پدرتو در میاره اسفند دود کن براش خداحفظش کنع

بگو ماشاءالله

خوشبحالت
زندگی من از وقتی حامله شدم به فنا رفت

همینطوره واقعا
خداروشکر عزیزمم❤️❤️❤️

خداروشکر عزیزدلم انشالله دعای مامانت همیشه بدرقه راهت باشه و خدا همه مامانارو حفظ کنه،🥺😍

خدا هواتو داره شکرکن.
خدایا منم ممنونم ازت😍😍

خداروشکر عزیزم

مقالات مرتبط

بازگشت به اندام قبل از بارداری
بازگشت به وزن و اندام قبل از بارداری: رژیم غذایی یا ورزش؟
خانه داری و بچه داری
آیا خانه داری و بچه داری با هم جور در می‌آید؟
خانه داری کارمندی
آیا خانه داری کارمندی سخت است؟
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن

سوال های مرتبط

مامان ویهان👶 مامان ویهان👶 ۳ ماهگی
خانواده💞
ادم باید خیلی خوشبخت باشه توی خانواده ای به دنیا اومده باشه که درکش کنن. همسرم دو هفته است کارش زیاد شده و میره شهرستان. من اومدم خونه مامانم موندم . حالم خیلیییی خوب شده. 😊حالا چرا
هرروز ساعت ۷ مامانم ویهان رو میگیره و من تا ۱۱ میخوابم. بعدش بابام از ساعت ۷ ک‌میاد خونه تا ۱۰ ویهان رو میگیره ک ویهان عاشق بابامه و همش درحال خنده است😆 بعدشم داداشم ساعت ۱۰ میاد تا ۱۱ با ویهان بازی میکنه . در نهایت ویهان هم خوابش میگیره و میخوابه.
واقعا خدا رو شکر میکنم 💕
مشاهده ۱۵ پاسخ
مامان ویهان👶🏻🩵 مامان ویهان👶🏻🩵 ۱۰ ماهگی
خانوما ویهان همش تو خاب غر میزنه پوشکش تمیزه شکمشم سیره هوای خونه هم اوکیه شربت گرمیچرم میدم بهش ک مبادا دلدرد باشه و اینا ولی انگار ن انگار
مشاهده ۹ پاسخ
مامان پسر قشنگم مامان پسر قشنگم ۱۱ ماهگی
سلام مادرای گل
من به خاطر این که شیر خودم رو به بچم میدم یکسره درحال برنج و ماکارانی خوردن بودم که شیر کنم یهو یه خودم اومدم دیدم از موقع بارداریم هم چاق تر شدم و لباسام اصلا اندازم نمیشه بعد زایمانم خیلی خیلی خوب جمع و جور شده بود هیکلم ولی متاسفانه نتونستم نگه دارم خودمو که بیشتر مقصرش اطرافیان بودن که میگفتم اگه تو نخوری شیر نمیکنی بچه گشنه میمونه
حالا راهکاری دارین من یا خوراکی هست که من بخورم هم شیر داشته باشم هم وزن کم کنم خیلی اعتماد به نفسم رو از دست دادم 😔😔
مشاهده ۴ پاسخ
مامان پارسا مامان پارسا ۴ ماهگی
مامانا باردار ک بودم بجم بالای نافم بودو حالت عرضی بعد الان بعد زایمانم رحمم بالای نافم قلنبه وایساده نمیخوابه کلی هم تا الان بستم ولی انگار ن انگار کسی بوده مثل من تجربه ای دارین؟
مشاهده ۲ پاسخ
مامان پریا مامان پریا ۸ ماهگی
حس خوب💕

بعد از بارداری سختی ک داشتم و بعد از زایمانم روزهای خیلی بدی سپری کردم خیلی تنها بودم و یه طرفم خونه نداشتم مجبور بودم خونه پدرشوهرم بمونم بعد از مدتها رفتم خونه مامانم وای ک چقد خوب بود چقدددد حیاط قشنگش بهم انگیزه و حس خوب داد😍😍😍😍
فقط حیف ک مریض احواله براش خیلی دعا کنید واقعا همه جوره هوامو داشت و داره
من و دخترم بعد از مدتها زدیم بیرون و اومدیم خونه مامانم و خودمون چند شب خابیدیم چقد خوبه 😍🥹حس اینکه از زندان آزاد شده بودم و دارم
اینم بگم خونه مامانم نمی‌رفتم چون هوا گرم بود و خیلی پشه داشتن و من میترسیدم ک دخترم اذیت بشه الان دیگه هوا خیلی بهتر شده و گرم نیس و پشه ها رفتن...
بمونه ب یادگار از ۱۲ مرداد
دخترمم ۳ ماه و ۲۲ روزشه🌱🌱🌱
مشاهده ۴ پاسخ
مامان آیهان مامان آیهان ۶ ماهگی
سلام خانما من نشسته بودم اومدم کنترل بردارم بچم از دستم افتاد فاصله زیاد نبود رو فرش بود بردمش دکتر سیتی گرفتن خداروشک هیچی نبود و هوشیاری همه چیش خوبه مثل قبل الان خیلی حالم بده انگار همش اون لحضه جلو چشمامه و خیلی ناراحتم و نگران؟
الان ک بردمش دکتر همه چی خوب بود یعنی چیزیش میشه یا نه
رو مغز ایناش ک اثر نداره؟؟؟
مشاهده ۲ پاسخ
مامان رها رستا همتا مامان رها رستا همتا ۱۰ ماهگی
مامانیی ک بچه هاتون رفلاکس دارن من تا الان کلی شربت و پودر استفاده کردم و بیخود هم خودم اذیت شدم هم بچه هزینه هاشم ک ب کنار
وقتی میبینید بعد چند روز جواب نمیده قطع کنید نکسیوم برای بچه های من بهترین گزینه بود واقعا خوب بود تلخ هست و بد میخورن ولی واقعا خوبه
مشاهده ۸ پاسخ
مامان دلوین مامان دلوین ۵ ماهگی
خانومایی ک بچه شیر میدین
چجوری رعایت غذایی میکنید ک هم شیرتون کم نشده و هم وزن کم کردین
من وزن قبل بارداریم ۵۷ بود الان ۶۷ ام 🫠🫤
وزن اخرین روز بارداریم ۷۳ بودم😶‍🌫
یکسره درحال خوردنم🥺
مشاهده ۶ پاسخ
مامان محمدرضا مامان محمدرضا ۸ ماهگی
خانوما بچم هم شیر خودم هم شیر خشک میخوره قشنگ ولی اصلا وزن خوب نمیگیره با این ک شکر خدا۳۷۰۰دنیا اومده دو روز بعد زایمانم بچم رو بردم دکتر باز۳۷۱۰بود دوماهگی ۵تا بود خیلی ناراحتم چرا اینقد کم وزن میگیره و شما چیکار کردین کی تجربه من داره و با یه راه حل مشکلش حل شده ینی از شیر خشکه یا شیر خودم ک وزن نمیگیره
مشاهده ۴ پاسخ
مامان آیهان🌙🧸 مامان آیهان🌙🧸 ۱۰ ماهگی
انقد دوره بارداری و زایمان سختی داشتم که هنوزم به خودم نیومدم☹️ افسردگی خیلی شدید گرفته بودم پسرم ۳۶ هفته چون iugr شده بود با وزن ۱۸۲۰ به دنیا اومد ۱۵ ساعت درد طبیعی کشیدم آخر سزارین به دنیا اومد اما آمپول بی حسی روم اثر نکرد تا عمل رو شروع کردن دادم رفت هوا انقد داد زدم که دیگه یادم نمیاد فکر کنم بیهوشم کردن یکی داشت بیدارم میکرد پاشدم دیدم همه چی تموم شده دارن میبینم ریکاوری اما من خیلی دوست داشتم گریه بچمو بشنوم بیارن بدن بغلم ولی اصلا هیچی حالیم نشد بعد که رفتم بخش بعد ۵ یا ۶ ساعت پسرمو آوردن گفتن تو دستگاه نرفت خیلی ریز و فسقلی بود 😍اونجا انگار دنیارو بهم دادن وقتی فهمیدم صحیح وسالمه چون دکترم منو ترسونده بود میگفت ۹۰ درصد بچت مشکل داره😒دو روز دیگه هم بستری موندم چون هی پسرمو میبردن سونوگرافی و قلبش و اینا رو چک میکردن آخر بعد ۵ روز میخواستم مرخص بشم که گفتن زردی داره باید حداقل یه شب بره دستگاه که با رضایت شخصی اومدیم خونه دستگاه اجاره کردیم خلاصه خیلی عذاب کشیدن چون مادر نداشتم که بیاد بهم برسه خیلی دلم گرفته بود از مادرشوهرم هم دل خوشی نداشتم چون تو کل دوره بارداری ازش خیری بهم نرسید با اینکه تو یه ساختمونیم فقط بلد بود عذابم بده خلاصه تا ۱۰ روز خونه خواهرم بودم بعد اومدم خونه خودم مجبور شدم خودم تنهایی همه کارمو بکنم با اونهمه درد هم مراقب بچه بودم هم کارای خونه رو میکردم خیلی عذاب آور بود تا شب میشد اظطراب میگرفتم کارم شده بود گریه خیلی افسرده شده بودم خداروشکر اون روزا بخیر گذشت و بچم صحیح و سلامت کنارمه 😍🩵همسرم تو این مدت خیلی کمکم کرد وگرنه هنوزم به خودم نمیومدم خیلی ازش ممنونم همیشه برام حامی بوده🥰🤗
مشاهده ۳ پاسخ
مامان عشقولی مامان عشقولی ۶ ماهگی
دوس دارم تجربه ام رو برا مامانایی ک نوزاد پسر دارن بگم شاید کمکشون کنه از وقتی بچم ی ماهه شد خیلی گریه میکرد فکر میکردیم کولیک داره حتی دکتر گفت حساسیت ب پروتئین هم داره اما از وقتی ختنه شد مثل اب رو اتیش یعنی طوری آروم و ریلکس شد ک انگار ی بچه دیگس اصلا از این رو ب اون رو شد فکر کنم مجراش تنگ بود الان خدا رو شکر خیلی خوشحالم چون دیگه فرصت همه کار رو دارم و پشیمونم کاش همون بیست روز ختنه میکردم
مشاهده ۵ پاسخ
مامان 👶🏻🤱🏻 مامان 👶🏻🤱🏻 ۷ ماهگی
بی منطق ترین حرفی ک از همسرتون شنیدین چی بوده ؟🤔🤔🤔🤔🤔🤔

خودم 🙂
روز دختر تولد حضرت معصومه بود من باردار 🤰🏻 بودم البته آخرای بارداریم بود میگفت ببین همه عکس دختراشون رو استوری تبریک روز دختر گذاشتن اگه الآن زائیده بودی منم عکس دخترم رو میزاشتم نتونستی بزای ک
😶😐😶😐😶😐😶😐😶
مشاهده ۲۳ پاسخ
مامان حلماجان💕 مامان حلماجان💕 ۱۰ ماهگی
#موقت
خانوما برای شماهم پیش اومده این فکر وخیالا ک چرا الان بچه خواستم زود بود باید بیشتر تفریح میکردم دیگ وقت نمیکنم زیاد با همسرم باشم این فکرا؟؟؟

من هربار دخترم خیلی گریه میکنه و خیلی کمر و دستم درد میاد شروع ب گریه میکنم خودم🤦‍♀️ و همش میگم چرا اینقد زود بچه خواستم خیلیا چقد سنشون بیشتر ولی بچه ندارم راحت میخورن میخوابن تفریح میکنن با همسرشون بدون فک میرن بیرون 🥲 خیلی دلم گرفته نمیدونم این تنهایی هم خیلی بیشتر بهم فشار اورده حداقل اگ نزدیک خانوادم بودم بعضی روزا دخترمو بهشون میدادم یکم خودم میرفتم بیرون استراحت میکردم الان اینجا توشهر غریب همسرم صب میره عصر میاد بعضی روزا حلما یکساعتم نمیخوابه درست و کل کارام میمونه ..
احساس میکنم خیلی خودم دور سدم از همسرم قبلا همه جا باهم بودیم حتی ی شب تنها نمیخوابیدیم ولی الان بخاطر شرایط جدا میخوابیم کلا خیلی زندگیم تغییر کرده از یطرف خوشحالم از یطرف همش فک ب گذشته میکنم ک راحت خواب و تفریحم بود الان ن😕 همش حس میکنم اونک ازیت میشه همش منم ن کس دیگ
ی دلگرمی یه حرفی یچیزی بگین ک دلم اروم بشه این فکرو حیالا رو نکنم🤦‍♀️🥲
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان فندق مامان فندق ۵ ماهگی
من خیلی ناراحتم دیروز رفتم سونو دادم گفت هم فتق ناف داری هم کیسه صفرات سنگ ریزه داره همش فکر بچمو میکنم که چجوری با این همه درد براش مادر قوی و خوبی باشم اینا بعد زایمانم برام اتفاق افتاده اون همه اضافه وزن کار دستم داد خیلی روحیمو باختم دلم گرفته نمیخوام جلوی بقیه ضعیف و مریض باشم و اینکه چون استرسیم هر چیزیو واسه خودم خیلی بزرگ میکنم
مشاهده ۶ پاسخ
مامان جوجه مامان جوجه ۵ ماهگی
سلام من از بعد زایمان البته تا یک و نیم ماهگی خوب بودم ولی از بعدش یکم یکم شروع شده انگار بدنم هُرمه(داغی از درون) و عذرمیخوام شرمگاهم هم بو میده طوریکه اگه همون روزی که عوض میکنم شلوار و لباس زیرمو بازم بو میدم یادمه مامانم هم اینطور بود و عفونت فکر نمی‌کنم داشته باشم چون سوزش و خارش و سوزش موقع ادرار و... ندارم یبار از دکتر پرسیدم اما قبل زایمانم بود الان نمیدونم علتش چیه یا چیکار کنم خوب بشه.... کسی تجربه مشابه داشته یا از محصولی استفاده کرده که جواب داده باشه؟
مشاهده ۱ پاسخ