مامان پسرمa.دخترمe مامان پسرمa.دخترمe ۳ سالگی
بی شک همچون از شرایط اقتصادی ناراحتیم یکیش خودم
داشتم با مامانم درد دل میکردم و میگفتم خیلی همه چی گرون شده برنج‌گونی ۹۹۰ت من دیگه نمیتونیم بخریم
گفت ی زمانی برنج برای ما ۵هرار ت بود شد ۱۰ت تومان گفتیم وای چقدر زیاد شده ولی تونستیم بخریم گفت خونه هزار تومان بود پول هزارتومان نداشتیم ی‌خونه بخریم چندسال مستاجر بودیم الان هزارتومان پول خوردست برامون
بعد گفت اون زمان مااین امکانات الانو نداشتیم برق می‌ره درست ولی برا دو ساعت ما با این چراغ نفتیا سر میکردیم می‌رفتیم سر چشمه با آب سرد لباس می‌شستیم باید خداروشکر کنیم هربار ک‌گرون میشه خیلی ناراحت می‌شویم ولی میتونیم بخریم یعنی خدا هواسش هست دیدم راست میگه زمان قدییمم برای اونا مثل الان ما بوده تازه مامانم می‌گفت خیلی چیزا کوپنی بود باید صف می‌کشیدیم اندازه ی وعده بمون میدادم یا نمی‌رسید بمون برنج ک هرروز هرشب نمیخوردیم اون پولدار پولداراشم در هفته ۳ بارشو برنج داشتن الان هر روز هرشب برنج میخوریم
مامان گردالی جون مامان گردالی جون ۱۶ ماهگی