مامان محمد طاها مامان محمد طاها ۲ سالگی
مامان دیانوش و داوین مامان دیانوش و داوین ۳ سالگی
مامان کوچولو مامان کوچولو هفته بیستم بارداری
پارت ششم
واقعا میخای بیای؟😳😵گفت اره و اومد داخل بچع ها هم خاب بودن اومد داخل و سلام کرد و منم سلام کردم و بغلم کرد یه هو منم همونجور موندم و یه دفه خندش گرفت گفت بار اولت منم زبونم بند اومده بود با صدایی ک از ته چا میومد گفتم اره و بغلم کرد  منم پایین تنمو ازش دور کردم و بغلش کردم ولی اون حرف میزد ولی من حرف نمیزدم اصلا ربونم بند میومد بعد رفت  وقتی رفت حس خیلی خوبی داشتم اولین بارم بود ک یه پسر بغل میکردم و  هر هفته  اینجور بود مامانم ک میرفت سر کار  هی میومد پیشم بغلم میکرد یه روز داداشم خونه بود و من گوشی گزاشتم رو اوپن و رفتم دست شویی بعد دیدم داداشم رفت تو گوشی و پیاما خوند و کلی کتکم زد و گوشیم گرفت و گفت مامانم بیاد حسابم میرسه منم فقط گریه میکردم  از ترس 😭و اینک من برا اون رمز گزاشته بودم واس چت ولی چون تو صفحه چت بودم داداشم تا بازش کرد دیدش بعدم ک قفل شد مامانم ک اومد ایقد دوتاشون با شلنک کتکم زدن ک رمز چت و باز کنم براشونک چتا بخونن ک نگو مامانم خسته میشد اون میزد این میزد مامانم میومد و تا من بازش کردم ب زور و پیاما خوندن ایقد کتک خورده بودم ک نفسم بالا
مامان پارسا مامان پارسا هفته چهلم بارداری