بهم گفتن چون بچه داره زود به دنیا میاد ممکنه به ان آی سی یو احتیاج داشته باشه هزینشم بالاست از همسرت بپرس اگه موافقه بستریت کنیم
دیگه به شوهرم خبر دادم و لباس آوردن که عوض کنم و یه سری امضا گرفتن ازم برا تشکیل پرونده
تمام این مدتم پد داشتم و تند تند ازم آب میومد و منم نگران که دیر بشه و بچم تو خشکی بمونه🥺
به دکترم خبر دادن که مریضتون با چنین شرایطی اومده اینجا
دکتر با خودم صحبت کرد که دخترم چرا نیومدی نامه بگیری؟گفتم میخواستم امروز بیام که اینطوری شد
گفت خب الان شرایطش نیست و اصلا کار خوبی نیست که بهت اینو بگم ولی خب اگه من بخوام بیام، باید حق الزحمه رو بگیرم بعد بیام!!
گفتم خانم دکتر من امروز برا همین مورد میخواستم بیام مطب ولی دیگه نرسیدم
دیگه قرار شد با همسرم هماهنگ کنه، پولشو بگیره بعد بیاد😑
با ویلچر بردنم از پشت پرده با شوهرم خداحافظی کردم ولی اصلا تصورم این نبود تو ذهنم برنامه ریزی کرده بودم همدیگه رو بغل کنیم اون لحظه😂😂
خلاصه ساعت ۱۱ بود که منو بردن تو اتاق و شروع کردن به سرم وصل کردن و قرص زیر زبونی دادن
هیچ دردی نداشتم و فقط آب ازم می‌رفت
بهم گفتن بی دردی میخوای؟
منم در حالیکه هنوز یک سانت بودم و هیچ دردی نداشتم جوگیر شدم حساااابی و گفتم نه هیچی نمیخوام زایمان فیزیولوژیک😌

ولی خب فقط چند ساعت گذشت که فهمیدم غلط اضافی کردم😂
...

مقالات مرتبط

سوال های مرتبط