درد و دل
پسرم روز به روز لجباز تر و غیر قابل کنترل تر میشه. ینی روز به روز بدتر میشه جیغ میزنه درصورتی که اصلا اهل جیغ نیود و شاید بگم یه ماهه جیغ میزنه یهو چیزی پرت میکنه یهو یه کاری میکنه که خطرناکه . بخاطر این کاراش خیلی بیرون نمیرم حتی خونه مادرم چند وقت پیش شوهرخاله
فوت شد و امروز مادربزرگم براش مراسم گرفت منم از صبح رفتم حالا این بچه تز صبح واقعا خیلی اذیت کرد البته دایی ها و همه عادت دارن خودشون چندتا بچه دارن اسباب بازی هارو شکوند جیغ زد خلاصه ده برابر بدتر از حالت عادی توی مراسم هم یهو مهر پرت کرد خورد توی سر مهمون بعد پیش دستی و شکست همه اینا از صبح من دیدم همه مهمون ها هم با کنایه میگفتن ماشالله چقدر شیطونه دیگه بردمش توی حیاط یکم آب بازی کنه تا همسرم برسه و ببرش یهو از آب کثیف جمع شده روی زمین خم شد و خورد منم دیگه واقعا کفری شدم یکی زدم به در کونش بلندش کردم خاله ام دید بعد ی ساعت صدام زد گفت چرا بچه رو میزنی چرا اینجور چرا اونجور. نمیدونم چی بگم به آدم هایی که هیچ گونه درکی از شرایط طرف ندارن فقط سرزنش میکنن من خانواده دارم ولی هیچکدوم هیچکدوم حاضر نیستن پسرم یه ساعت نگه دارن من به خونه رسیدگی کنم. خیلی خستم خیلی روحم از جسمم خسته تره تاحالا چنین حسی نذاشتم حس اینکه بخاطر اخلاق بچم هیچ جا جا ندارم همه ازم فراری آن هیچکی درک نمیکنه تا دو کلام میام به مادرم بگم میگه خودم بدبختی دارم. اومدم خونه با همسرم دعوا تنها کسی که همه جوره میتونم ازش طلبکار باشم اونه چون من بچه نمیخواستم واقعا دارم له میشم کم آوردم.

۵ پاسخ

عزیزم پسر منم خیلی شیطنت میکنه خونوادم خیلی دوسش دارن اما گاهی برا نیم ساعت که پیششون بمونه اینقدر اذیت میکنه که کلافه میشن به همین خاطر من خودم نمیزارم پیش کسی بمونه. پسر بچه ها خیلی شیطونن اگر نباشن نشون میده مریضن. سعی کن باهاش بازی کنی باهاش دوست شو. من حتی میترسم بسپرمش دست باباش چون مردا یکم بیخیال تر از ما هستن و پسر من باید چهارچشمی مراقبش باشی مگرنه بلایی سر خودش میاره.

من فکر میکنم چالش سنشون هست
یعنی دقیقا دخترم یک هفته است عصبانی میشه یه چیزی پرت میکنه و خواسته اش رو با جیغ میگه یا گریه میکنه
مثلا دیشب بردیمش بیرون حال و هواش عوض شه ولی تا برگردیم خونه اشک من و پدرش رو درآورد بس که جیغ زد و بهونه آورد
در کل درکت میکنم و به نظرم با اینکه سخت هست باید صبوری کنیم و از کسی شده نیم ساعت کمک بگیر تا خسته تر نشی یا مثلا بچت خوابید تو هم دراز بکش یا فیلم ببین چایی بخور بیخیال کار خونه شو به خودت استراحت بده

سلام عزیزم. همه ما مادرها خسته میشیم مخصوصا روحی، همیشه میگم خدا بهمون صبر بده، اما یادت باش ۱ تا ۳ سال اوج لجبازی بچه هاست و اگر لجبازی نکنن پروسه طبیعی خودشون طی نکردن. خصوصا پسرها شیطون تر و لجوج ترن. پسر منم همینه. سعی کن سرگرمش کنی و به این فکر کن خدا خیلی دوستت داشته که نعمت به این خوبی بهت داده... خیلی ها حسرتش میکشن. بچه هم کسی نداره نزدیکتر از مادرش

عزیزم همه این سختیایی که گفتی علتش به نظر من یه چیزه البته اگر دوست داری بگم اگر نه خب هیچی....نمیخوام ناراحت بشی دلم گرفت پیامتو خوندم گفتم کمکت کنم

حرفهای بقیه ب درک کمک بگیر ازشون. چارسال دیگه مدال مادر فدا کار بهت نمی‌دن ک. شوهر مادر مادرشوهر خواهر هرکی برا نیم ساعت برای یه چایی برا غذا خوردنت تفریحت همه چی کمک بگیر تو ک ابر انسان نیستی. شاید بگی سخته کسی قبول نمیکنه یا بچم اذیت می‌کنه اما آدمی ک در ماه یه ساعت فقط بچه تو نگه میداره بخدا نمیمیره.

سوال های مرتبط

مامان نی نی🤰🏻👩🏻‍🍼🧚 مامان نی نی🤰🏻👩🏻‍🍼🧚 ۱ سالگی
خانوما یه مشورت
همسایه طبقه بالاییمون خیلی خیلی زیاد خانوم با وقار و‌خوبیه خیلی دوسش دارم باهم پارک میریم باهم رفت و امد داریم و یه پسر داره چند ماه از پسر من بزرگتره حدود ۶ ماه بعد واقعا رفتارای بچه عجیبه مدام درحال جییییغ زدن و گریه کردنه
بعد همش میاد تو راهرو پسر منو صدا میکنه میگه نی نی
بعد چند باری زنگ زد تایم خواب پسرم بود یا اینکه حموم بودم و اینا چندبارشم اومد خونمون
اونم بچست ها من اصلا از کاراش ناراحت نمیشم
موضوع اینه که پسر من به شددددت با سلیقه است با اسباب بازی هاش بازی میکنه جوری که هیچ آسیبی به چیزی نمیزنه و تا حالاپیش نیومده اسباب بازی خراب کنه اصلا و اینکه اصلا اهل زورگویی و جیغ و داد نیست
برعکس پسر همسایه یه دوبار اومد هربار دوسه تا اسباب بازی بچمو‌ شکوند
پسرم میخواست باهاش بازی کنه جیغ میزد بچمو هول میداد و فقط لجبازی میکنه بعد دیدم بچه ی منم انگار داره تاثیر میپذیره ازش دیگه هی میپیچونمش ولی میگم خدا قهرش نگیره🫠
مامان سانیل مامان سانیل ۱ سالگی
یادتون هست که عصر اومدم گفتم
خستم
توان ندارم
خواستم بگم شب موقع خواب دخترم محکم بغلم کرد دست کشید به صورتم خندید بهم و خوابید یعنی اون لحظه نمیدونستم بخندم یا گریه کنم و من گریه کردم با لبخندی که روی لبم بود
درسته هنوز خستم ، خونه ام بهم ریخته ، همسرم چند ساعت پیش قبل دخترم خوابید ، فقط تونستم ظرف هارو بشورم ، حتی روی تخت مون بعد این سه روز تعطیلات اونقدری لباس شسته ولی اتو نشده هست که جای خوابیدن برای من نمونده ، ولی با همه اینا الهی شکر به خاطر تن سالم دخترم ، خانواده ام ، خدا رو شکر که فردا باز روز میشه باز صدای جیغ و داد تا شب 🥹🤭🤪
خدا رو شکر به خاطر زندگیمون به خاطر همه چیزهایی که اطرافمون هست و ما انقدر خسته ایم که دیدمون بهشون کم شد ، درسته الان از بدن درد و سردرد دارم اینارو با اشک برای مامانا مینویسم فقط خواستم بگم که تقصیر ما نیست که این همه آشوب و استرس داریم ، تقصیر بچه هامون نیست که تو این زمونه این همه انرژی دارن و خیلی خیلی باهوش هستن ولی ما کم میاریم باهاشون بازی کنیم ، و اینکه تقصیر ما نیست که همسرانمون اونقدر خسته ذهنی و جسمی هستن که حتی زودتر از بچه هامون میخوابن ، ما همه مثل همیم پس خدا قوت 🥹🥹🥹
خدایا شکرت🤍
🌱
مامان هیراد 🩵 مامان هیراد 🩵 ۱ سالگی
مامانا میشه راهنمایی کنید لطفا که کار من درسته یا همسرم؟
مهمون داشیم یه بچه ی یک ساله داشتن
هیراد داشت باهاش بازی میکرد یهو طبق رفتار همیشگیش یکی از اسباب بازی هاشو پرت کرد خرد تو صورت مهمون کوچولومون
تا من پاشم پسرمو بگیرم بغلم که دیگه اینکارو تکرار نکنه همسرم حمله کرد طرف پسرم سرش دادو بیداد کرد که چرا وسیله پرت میکنی
منم بهش گفتم چیزی نگو اون بچس متوجه نیست،وسیله رو از دست پسرم گرفتم و از مهمونمون معذرت خواهی کردم
بعد از رفتن مهمونا همسرم یه دعوا راه انداخت 😐
من نمیدونستم حرص بخورم یا بخندم
به من میگه هیراد بچه ی منم هست تو چرا به من میگی چیزی بهش نگو
چرا داری بچه رو خراب میکنی
چرا هروقت کار اشتباه میکنه نمیزاری من سرش داد بزنم و بفهمونم کارش اشتباهه 😐
هی بهش میگم بچه ی کوچیک نمیفهمه و فلان
بدتر سر من دادو بیداد میکنه
منم گفتم تو آدم گنده ای نمیفهمی چه برسه به بچه ۱۸ ماهه
بدتر قاطی کرد دوباره 😂
سر تربیت هیراد خیلی با همسرم به مشکل میخورم اصلا گوشش بدهکار نیست
دائما با هیراد درگیره و داره سعی میکنه حرفشو به زور به کرسی بنشونه
اصلا متوجه نیست که این بچه کوچیکه
خیلی نگران هیرادم نمیدونم چیکار کنم