۱۱ پاسخ

واقعا خداجای حق نشسته

به نظر من کلا نفرین کردن خوب نیست باید نشنیده گرفت و گذشت کرد

من معتقدم خدا همیشه تاوان کار آدمو سر عزیزش در میاره چون اینجوری خود اون فرد بیشتر عذاب میکشه
منم حرفای بیجا بعد از به‌دنیا اومدن پسرم شنیدم و گفتم ایشالا خدا یکی مثل خودتون بیاره تو زندگی عزیزتون
هیچوقت نفرین نمیکنم همین یه جمله هم میتونه دعای خیر باشه هم برای بعضیا نفرین

یسریا بیشعورن دست خودشون نیست جا و مکان نمیشناسن واسه سخنان گهر بارشون
و اینا همش از عقده های درونیشون نشآت میگیره

منم دقیقا همون روز همین مشکل تو برام از سمت مادر شوهر پیش اومد ، باز تو یه ساله قهری ، من همون لحظه جوری باید رفتار میکردم ک بقیه بو نبرن شر بشه ، ببین من چقدر بدبخت بودم ، ولی هنوزم ک هنوزه افسردگیش باهامه

خدا جای حق نشسته پس هیچوقت هیچ حقی از بین نمیره

ایول😂چ دعات گیرایی داشته

کافیه فقط به خودش بسپاری❤️

دخترعموی وشهرتونم کیدونست شما این دعارو کردید!خدا کنه بفهمه برا چی ضربشو خورده

من به تازگی جا به جا شدم ی خونه دیگ
ولی اصن از اون خونه و اون صابخونه راضی نبودم
ی سره دعوا فحش سرصدا اذیت
اصن چی بگم
حتی همسرم روز اخر ک میخواست خونه رو تحویل بده
گفتم ک من بخاطر اینکه اینجا اسایش و ارامش نداشتم ‌پاشدم
ولی صابخونه انقد نفهم و کودن بود ک ی نگفت حلال کنید گذشت کنید ببخشید
اصن هیچی نگفت
منم تو دلم گفتم خدا ی جوری عوضشو تو زندگیتون در بیاره ک باعث شدید اواره شیم
کلا تو زندگیشون ارامش ندارن
همچنان دعوا و…..

همه ما ادما
بعضی اوقات تو زندگی چوب ی سریا کارا و رفتارا و حرفامونو میخوریم
منتها نمیدونیم علتشو
یا ی سریا هستن حتی میدوننننا ولی خودشونو میزنن اون راه

کارما وجود داره
شکی ام توش نیست

سوال های مرتبط

مامان علی جون مامان علی جون ۱۶ ماهگی
علی جان دلم، اولین تولدت مبارک عمر مادر...🎂❤️🎂❤️🎂
پسرکم باورم نمیشه که یکسال گذشته...
یکسال از اولین لحظه ای که صدای گریه ات رو شنیدم،اون لحظه ای که دنیا ایستاد و تو شدی همه زندگیم
علی جانم❤️تو فقط یه بچه نیستی...
تو دلیلی هستی برای نفس کشیدنم،برای بیدار شدن،برای ادامه دادن...
با اومدت قلب من شکل تازه گرفت
پر شد از چیزی که هیچ وقت با هیچ کلمه ای نمیتونم تعریفش کنم،یه عشق خالص،یه وابستگی بی مرز،یه آرامش عجیب که فقط و فقط وقتی توی بغلمی میتونم حسش کنم.
یکسال پر از لحظه هایی بود که با اشکم با لبخند قاطی شد...
وقتی اولین بار خندیدی،وقتی اولین بار بهم نگاه کردی،وقتی اولین بار دستت رو دور انگشتم حلقه کردی...
تو بزرگ شدی جان دلم ولی منم با تو بزرگ تر شدم ،قوی تر شدم،عاشق تر شدم...
نمیدونی هر شب قبل خواب چقدر میبوسمت و تو به این کار عادت کردی و با بوسه های من خوابت میبره،چقدر بعد خواب نگات میکنم و از خدا تشکر میکنم که تو رو بهم داد...
که صدای نفس هات شد امن ترین موسیقی شبهام...
که بوی تنت شده آرامبخش تمام خستگیهام...
علی کوچولوی من❤️
امروزم تولد توئه🎂
اما انگار هدیش رو من گرفتم
خودت رو،وجود نازنینت رو،عشقی که تا همیشه توی قلبمه
تولدت مبارک پاره تنم😍
هر سال،هر روز،هر لحظه بیشتر از قبل عاشقت میشم و دوست دارم

بمونه به یادگار با یک روز تاخیر
چون من و علی جانم دیروز سخت مریض بودیم و امروز بهتریم
خداروشکر
مامان آرکان و تودلی💓 مامان آرکان و تودلی💓 ۱۷ ماهگی
تجربه ی شخصیم که رحم سردم با کاچی گرم شد رو گذاشتم که یکی اگه دوست داشت استفاده کنه و اینهمه گارد گرفتن که با یه بچه کوچیک چجوری بزرگش می‌کنی حتما خوش میگذره بهت تو بارداری و ...کمکی داری که به فکر بچه دوم افتادی و.....فلان و بهمان که انگار اونا قراره بیارن خرجی زندگیمون رو بدن که اینقدر ناراحتن .
هیچ کس از زندگی بقیه ذره ای خبری نداره‌ من هم شاغلم هم دانشجو ام هم مادرم و ز اینکه دوباره باردار شدم ذره ای ناراحت نیستم همین که خدا لایق دونسته بچم تنهاو تک وفرزند نباشه مثل خودم دنیایی برام ارزش داره . همسرم داره ساختمونمون رو میسازه و هرماه نزدیک صدو خورده ای چک پاس می‌کنه ولی با این حال از خوشحالی داره بال در میاره . من نه نه ماه بارداریمو ذره ای خوابیدم نه هیچی اگه تاپیکامو خونده باشین من فشار خون بارداری داشتم و هر چند روز یکبار بستری بودم .ذره ای خوش نگذشت تو بارداریمون جز استرس چیزی نصیبم نشد ولی حالا همین که انگیزه برای ادامه‌ی. زندگی دارم برام کافیه. قبل قضاوت از کل ماجرا آگاه باشیم بعد شروع به حرف زدن کنیم .
مامان قلب های مامان مامان قلب های مامان ۱۶ ماهگی
مامانا واقعا نذر شیر برا بچه دار شدن تو روز علی اضعر روزهفتم محرم رد خورنداره 😭🥀دوستان من خیلی وقته دوست داشتم این موضوع رو اینجا بگم شاید کسی هم به واسطه حاجت روا شد

راستش من حدودا دوسال پیش که هنوز عضو نی نی سایت نبودم ی بار توی گوگل سرچ کردم ی خانمی نوشته بود من بچه دار نمی شدم و ی شب روحانی محلمون گفت هرکی هر حاجتی به یاد حضرت رباب ی بالشت روی پاش بذاره و یاد بی تابی حضرت علی اصغر گریه کنه اون خانم نوشته بود من این کار رو کردم وتو همون ماه حامله شدم البته اون خانم خیلی دلش شکسته بود و دوسال بود که دنبال دوا و درمان بود و نوشته بود تو همون ماه ی چند نفر امدن در خونشون وازش نذری خواستن واسه حضرت علی اصغر و همونجا اون به دلش افتاده بود که حامله است من این متن رو خوندم البت من مشکلباروری نداشتم ولی به خاطر ی موضوعی کمی بدنم و رحمم ضعیف شده بود و حاملگی پوچ داشتم و خیلی ناراحت بودم بعد از اون حاملگی پوچ بعد از چند ماه اقدام کردمم مجدد و همون ماه مثل اون خانم روی پام بالشت می ذاشتم و به یاد بی تابی حضرت علی اصغر اشک می ریختم گذشت و تو همون ماه ی روز شوهرم از بیرون امد دستش یک جانماز و مهر و تسبیح کربلا بود گفت امروز رفتم بانک تو بانک ی اقایی از کربلا امده بود از اینا پخش می کرد به منم داد من همون جا به دلم افتاد حامله ام و بچه سالمه و به لطف خدا دو سه روز بعد رفتم ازمایش دادم و حامله بودم والان دخترم نزدیک یک سالشه و نکته جالب دیگه اینکه بعدا ی روز نگاه کردم دیدم روز قبل از تولد حضرت علی اصغر به دنیا امده هشت رجب

خلاصه من همیشه تو مشکلاتم🖤
مامان helma مامان helma ۱۲ ماهگی
میخوام یک پندی که تا به امروز خودم دقت نکرده بودم و پدرم بهم یاد آوری کرد رو بگم و من تا به امروز که دخترم یکسالش بود و به خاطر سن وتجربه کم اصلا بهش دقت نکرده بودم
من بعد از زایمان زودرس که داشتم و بعدش افسردگی و بعد توی دوران بارداری که نه ماه استراحت مطلق بود دخترم به دنیا اومد
خدارو هزار مرتبه شکر می‌کنم
من توی جمع های دوستانه و خانوادگی که چند تا از اطرافیان که بچه ندارند
دخترم رو خیلی بوس و بغل میکردم اصلا توجه نکرده بودم که طرف مقابلم شاید توی دلش یک حسرت و آهی بکشه
پدرم بهم گفت تو نباید توی جمع قربون صدقه بچه بری یک آه اگر اون بکشه پیامدهاش خدای نکرده جبران پذیر نیست و رعایت بکن

الان هم به شما دوستان میخوام بگم لطفا حال کسایی که بچه میخواید ولی به هر دلیلی بچه دار نمیشن رو درک کنید زیاد قربون صدقه بچه هاتون توی جمع نرید حتی اگر اون فرد بچه شما رو دوست داشته باشه خدای نکرده شاید ناخواسته یک آه ‌و حسرتی بکشه و پیامد های جبران ناپذیری برای شما داشته باشه
مامان دلسا💞 مامان دلسا💞 ۱۵ ماهگی