پارت ۱۰۸
خجالت زده گفتم..:نه..!
وای امیر باید میومد تو..
خداا شرفم رفت..
دکتر با دقت پرسید..:اخرین دوره عادت ماهانت کی بوده؟
نگاه موشکافانه امیر خیره شد روم با خجالت گفتم..:دقیق نمیدونم ..فکر میکنم ۱۲هم
ماه قبل..!
سر تکون داد..:جلوگیری میکنید؟؟قرص مصرف میکنی؟؟
وای انگار اب جوش ریختن روم..
زبونم سنگین بود..:نه..!
اخم کرد..:خودت بچه ایی شوهرت دادن..میخوای یه بچه دیگم بندازی دنبال
خودت؟؟
اگه جلوگیری نمیکنی احتمال بارداری بوده..یه سونو مینویسم برات ببینم وضعیتت
چیه..
سر دکتر خم بود رو برگه دستش و داشت مینوشت ..با دهن باز به امیر خیره شدم که
لباشو رو هم فشار میداد نخنده..
بهش چش غره رفتم که گلوش رو صاف کرد تا خندش و جمع کنه..خیلی متشخص
گفت..:خانوم دکتر..ما هنوز اممم نامزدیم..یعنی..رابطه نداشتیم..همسرم یکم
خجالتیه..نصف نیمه جواب میده..
دهنم مثه ماهی باز و بسته میشد..
خدای مننننن...این دیگه کیه..؟
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.