تجربه ی زایمان سزارین
پارت ۱
من قرار بود ۱۹ بچمو به دنیا بیارم که زنگ زدم به دکترم ک شهر خودم بود و اینکه فامیلمون هم بود گفتم گفتش که نه شقایق عملت نمیکنم طبیعی فقط
منم ترسیدم استرس گرفتم داغون بودم چقد آشنا پیدا کردم
بعدش شوهرم گفتش که نه میبرمت اهواز بهترین جا عملت میکنم لاقل اذیت نشی اینجا دولتیه دلم نمیاد
هیچی دیگه خلاصه روز شنبه که ۱۵ میشد ما بلند شدیم دوتایی رفتیم اهواز دوستش توی بیمارستان اپادانا بود همه چیزو ردیف کرده بود پیش یه دکتر خوب
رفتم مطب دکتر و ازش خوشم اومد هم
وقتی رفتم ویزیت شم گفتم که جریانا از این قراره
و اینکه علائمایی ک داشتم رو گفتم بهش

۰ پاسخ

مقالات مرتبط

خونریزی بعد از زایمان سزارین
خونریزی بعد از سزارین تا کی ادامه دارد؟ + علائم خطر
بهترین غذاهای دنیا مال کدام کشور است
بهترین غذاهای دنیا مال کدام کشور است؟
نحوه خوابیدن بعد از سزارین
نحوه صحیح خوابیدن بعد از عمل سزارین
سوالاتی که باید قبل ازدواج پرسید
سوالاتی که باید قبل ازدواج پرسید | سوالات ضروری خواستگاری

سوال های مرتبط

مامان 𝑲𝒊𝒚𝒂𝒔𝒉𝒂 مامان 𝑲𝒊𝒚𝒂𝒔𝒉𝒂 ۵ ماهگی
تجربه زایمان (طبیعی) پارت اول :
خب من قرار بود 27خرداد زایمان کنم ولی حدود یک هفته بود خارش کل بدن داشتم و خیلی اذیت بودم رفتم دکتر کلی آزمایش و سونو نوشت که انجام بدم معلوم بشه چیه... خلاصه که انجام دادم و با جواب آزمایش رفتم و رفتم پیش دکتر و بله گفت ختم بارداری منو میگین دلم پر شد صورتم قرمز از استرس و دلهره که قراره زود نی نی به دنیا بیاد. خلاصه که رفتیم بیرون از مطب و زنگ زدم به همسرم گفتم عزیزم بیا خونه که بریم وسایلو برداریم و بعدش بریم بیمارستان دکتر ختم بارداری داده بستری شم همسرمو میگید باور نمی‌کرد که هول کرده بود طفلی هیچ دیگه با بغض راهی خونه شدم و شوهرمم اومد وسایلو برداشتیم و رفتیم بیمارستان
.
.
.
فرزندپروری بارداری
مشاهده ۳ پاسخ
مامان رادمهر🩵 مامان رادمهر🩵 ۲ ماهگی
پارت ۲

اومدم خونه آنقدر دیگ حالم بد بود و درد داشتم که دیگ نمی‌تونستم تحمل کنم و دیگه به هیچ عنوان دوس نداشتم طبیعی بیارم
همون روز زنگ زدم دکتر ربیعی همدان نوبت گرفتم رفتم پیشش
وضعیتمو چک کرد گفت اگه بخایی طبیعی بیاری من بستریت میکنم منم گفتم دکتر اصلا دیگ نمیخام طبیعی بیارم خواهش میکنم امروز اورژانسی سزارینم کن و دکتر با وجود اینکه فقط دو شنبه ها پنج شنبه ها بیمارستان بو علی عمل داره و اون روز ک‌ من پیشش بود شنبه هشتم شهریور بود در کمال ناباوری گفت برو بستری شو شب میام عملت میکنم و من انگار رو ابرا بودم
مشاهده ۱ پاسخ
مامان رادمان💙 مامان رادمان💙 ۱ ماهگی
تجربه زایمان سزارین
پارت اول
اول از بدقولی دکترم بگم که قرار بود شنبه 19 مهر بهم برگه معرفی بده برای زایمان که منشیش زنگ زد گفت دکتر حالش خوب نیست و نمیاد و دقیقا فوبیایی که داشتم سرم اومد. حالا من تمام کارام اماده شوهرم مرخصی گرفته. زنگ زد به منشی و عصبانی شد دکترم گفت یا سه شنبه دکتر دیگه عملت کنه یا بمون دردت بگیره برو. خلاصه تماس و خرف اخرش قرار شد همون یکشنبه دکتری که معرفی کرده عملم کنه. منم دستو دلم سرد گفت میگفتم دکترم میخواد منو سرکار بزاره تا مجبور شم طبیعی زایمان کنم.(البته اینم بگم شرایطم طوری بود که چون قبلا عمل داشتم و حتی بواسیرمم عمل کرده بودم دوباره عود کرده بود شرایطم سزارین بود ولی خب دکترارو که میشناسید فقط پولو میبینن)
مشاهده ۳ پاسخ
مامان مامان م مامان مامان م ۳ ماهگی
زایمان سزارین کردم بیمارستان اصفهان دکتر زهرا انصاری واقعا دستش خیلی سبک و خوب بود برام راحت بلند شدم راه رفتم روز قبل عملم کاچی خورده بودم نمیدونسم هم ک قراره ۴ ۵ زایمان کنم اولش قرار بود ۵ ۵ باشه یکم کمر درد گرفتم ترسیدم سریع رفتم زنگ زدم منشیش و گفت بیا و سریع رفتم بیمارستان و عملم کردن پرسنل خوب بود سوند اصلا درد نداشت عمل عالی بود و بیهوشی کامل بودم مثل آدمایی که زایمان طبیعی کردن قشنگ بلند شدم و همه کارامو خودم کردم اصلا الان ک فکرمیکنم میبینم چرا الکی استرس داشتم قبل عمل.....
مشاهده ۲۱ پاسخ
مامان جوجه ی من🐣🩷 مامان جوجه ی من🐣🩷 ۲ ماهگی
تجربه زایمان سزارین پارت اول1️⃣🟩
بچه‌ها اینو بخوام بهتون بگم ن اول انتخابم طبیعی بود توی تایپک‌های قبلیم هم متوجه میشین من لگنمو اینا اوکی بود واسه البته با گفته سونو معاینه‌ام کردن اینو گفتن و اینکه من حتی مامان خصوصی هم گرفته بودم حت نظرش بودم و می‌خواستم که دیگه زایمان کنم دوبار من معاینه لگنی شدم و دومین بار خیلی درد داشت و منم ترسیدم به خاطر این اومدم
به همسرم گفتم که من می‌ترسم و اینا خلاصه رفتم پیش دکترم نامه طبیعی رو بهم داده بود گفتم که من می‌ترسم و من می‌خوام سزارین کنم و خلاصه اوکی کردم و ۳۵ تومنم سیرمیزی دادم رفتم سزارین که بشه دهم شهریور
❌ البته دکتر سونوم کرد جفتمم رسیده بود به خاطر اون بفرداش سزارین شدم
مشاهده ۴ پاسخ
مامان دوقلوها💙💙 مامان دوقلوها💙💙 ۶ ماهگی
خلاصه من هم زایمان طبیعی دیدم هم سزارین برا من طبیعی خوب بود سزارین خوب بود درد زیاد نداشتم فقط 8ساعت بعد دردی ندارم برا باز کردن بخیه رفتم پیش دکتر خودم گفت خیلی خوب عملت کرده جا بخیه یا خط برات نگذاشته
مشاهده ۷ پاسخ
مامان هلو🍑(سامیارم) مامان هلو🍑(سامیارم) ۶ ماهگی
تجربه سزارین

من سزارین اختیاری بودم بابام آشنا پیدا‌ کرده بود که زیر میزی بگیرن عملم کنن چون از طبیعی خیلی میترسیدم اصلا تاقتشو نداشتم برم طبیعی خلاصه ۳۵هفته بودم رفتم با دکتر حرف زدیم همه سونو هارو دید تشکیل پرونده شدم واس سز شدن ۳۷هفته۶ روز بودم که بابام صبح زنگ زد گف دکتر زنگ زده میگه بیا بیمارستان معاینت کنم و یه ان اس تی کنیم وضعیت بچتو چک کنیم ساعت ۱۰ونیم بود رفتیم بیمارستان با شوهرم بدون هیچ وسیله ای نه ساکی خورد و خوراکی هیچی همینطوری سوار شدیم رفتیم بیمارستان رفتم بخش زایمان اونجا پرستار آشنا داشتیم اومد درو باز کرد منو برد پیش دکتر ان اس تی وصل شد...
مشاهده ۲ پاسخ
مامان ایلیا مامان ایلیا ۲ ماهگی
پارت یک

تجربه زایملنم براتون مینویسم
قرار بود ۸ شهریور برم اهواز بیمارستان خصوصی واسه سزارین چونکه دکترم گفته بود لگنت تنگه خودمم علاقه ای طبیعی نداشتم
خلاصه گفت سونو و آزمایش هات ایرادی نداره زایمان زودرس نمیکنی برو هفته دیگه سه شنبه بیا واست نامه بن یسن که جمعه جمعه بستری شی منم گفتم باشه
دیشب وسیله هامو جمع کردم چمدون بستم که برم اهواز خونه مادرم واسه زایمان
از ساعت ۶ صبح دلپیجه داشتم و چندباری مدفوع کردم درد پریودی داشتم خیلی زیاد و گفتم لابد ماه درده
مشاهده ۷ پاسخ
مامان هانا مامان هانا ۱ ماهگی
خانما یسوال ویزیت اخر که میرم پیش دکترم دست پر برم بهتره نه؟؟؟؟
چون من سزارینی هستم به انتخاب خودم دکتر نامم که میده ولی علت هم گفتم بزن که شامل بیمه بشم گفتش باشه ولی پنج درصد ممکنه نشه بیمارستان خیلی گیر شده اونجا خودشون اذیت میکنن فلان اله میخام دست پر برم دیگه علت بگیرم ازش تو بیمارستان هم اذیت کنن دوتا اشنا هستش اشنا پیدا کردم آماده 😁
مشاهده ۶ پاسخ
مامان سمانه مامان سمانه ۱ ماهگی
سلام از تجربیات زایمان طبیعی پارت ۱ من روز ۱شنبه بود که وقت دکترم بود رفتم مطبش هفته قبلم رفته بودم واسه معاینه لگن رفته بود دکترم معاینه کرد گفت تو لگنت مناسب زایمان طبیعی نیست بره هفته دیگع بیا خلاصه با مامانم رفتم معاینه کرد گفت لگنت مناسب زایمان طبیعی نیست بچه خیلی بالاست و دهانه رحمتم ۱سانت بازه اصلا صلاح نمیبینم که تو زایمان طبیعی کنی گفت بیا من عملت کنم گفتم خانم دکتر ما الان شرایطشو نداریم گفتم یه نامه بده به بیمارستان دولتی که لگنش بده با مامانم بودم گفت من نامه رو میدم ولی اینو مطمئنم که اونا سزارین نمیکنن بره یه سنو هم بده توی سونوگرافیم گفتن بچت درشته و وزنش ۳کیلو ۹۰۰ خلاصه نامه گرفتیم بردیم بیمارستان اونجا گفتن برین فردا بیاین درمانگاه تخصصیش اونجا ببین
مشاهده ۳ پاسخ
مامان آقا کارن مامان آقا کارن روزهای ابتدایی تولد
پارت ۱ زایمان
چهل هفته و دوروز بودم که نامه گرفتم از دکترم برم برای زایمان البته دکتر خودم نمیومد و قرار شد دکتری که شیفته برام بچه رو دنیا بیاره چون نمیخواستم زیر میزی بدم و قرار بود طبیعی بیارم
روزی که رفتم بستری بشم nst و سونو گرفتن ازم گفتن هنوز جا داری چون دهانه رحمت بستس ، تا چهل هفته و شش روز هر روز بیا برای سونو و nst ، فرداش شد و خواهرم زنگ زد گفت چی شد رفتی امروز چک کنی گفتم نه والا خستم بچه هم دوتا تکون خورد بزا یک روز درمیون برم
گفت نهههه بیا من میبرمت پشت گوش ننداز خلاصه پوشیدیم و منم یه کف دست نون لواش خوردم با آب چون ناراحت بودم که این همه طول کشیده و من درد زایمان ندارم و دهانه رحمم بستس میلم به هیچی نمیرفت
پوشیدیم رفتیم بیمارستان
ادامش پارت بعدی
مشاهده ۲ پاسخ
مامان فندوق مامان فندوق ۱ ماهگی
سلام تجربه زایمان طبیعی
#پارت یک#
شنبه ۲۲شهریور بود که از سر شب یه سری درد های منظم داشتم ولی خوب میدونستم که درد زایمان نیست چون بارداری چهارمم بود شب شوهرم شب کار بود تا صبح هی نیم ساعت یه بار پیاده روی کردم دیگه خوابیدم تا صبح ساعت هشت و نیم بیدار شدم یهو احساس کردم که خیس شدم رفتم دستشویی دیدم کلی ترشح ازم اومد خیلی زیاد خواهرم خونه بود بهش گفتم گفت کیسه ابته منم زنگ زدم شوهرم ده دقیقه بعد رسید خونه منم همه چیزم اماده بود رفتم بیمارستان آرمان و معاینه شدم
مشاهده ۱ پاسخ
مامان نیلا🐥 مامان نیلا🐥 روزهای ابتدایی تولد
داستان سزارین من
اول از همه من روز شنبه نامه سزارین اختیاری رو از دکترم برای روز چهارشنبه گرفته بودم
دوشنبه صبح ساعت ۹ خواب بودم یهو تو خواب حس کردم خودمو خیس کردم
خیلی حس بدی بود
بلند شدم دسشویی رفتم نوار گذاشتم همینجوری آب ازم میرفت به دکترم زنگ زدم گف برو بیمارستان منم میام
به شوهرم که محل کار بود زنگ زدم و با مامانم و شوهرم راهی بیمارستان شدیم
تو کل مسیر شلواری که پام بود هم خیس شده بود و دردهای نسبتا شدیدی داشتم ولی چون تصمیمم سزارین بود اصلا دوست نداشتم بشمرم دردارو
رسیدیم بیمارستان و مستقیم رفتم بلوک
خوابیدم رو تخت و nst رو وصل کردم من دردام شدید تر میشد مامای بلوک اومد گفتم من خیلی درد دارم به برگه nst نگاه کرد گف اوه خیلی دردات زیاده باید معاینه شی
واییییییییییی نگم از معاینه خیلی دردناک بود خیلی زیااااد
یهو گف ۶ سانت بازی و نمیشه بری اتاق عمل
میخواستم همونجا گریه کنم
گفتم به دکترم زنگ بزنید بیاد چون من قول سزارین ازش گرفته بودم
خلاصه یه خانوم مامای دیگه اومد آنژیوکت زد برام اصلا درد نداشت و سرمم رو وصل کرد
دکترم اومد بعد احوال پرسی گف باید معاینه شی معاینه کرد گف ۶ سانتی ولی سر بچه خیلی بالاس و سریع حاضر شو بریم تاق عمل
ماماهای بلوک به دکتر میگفتن تو قول دادی یه شکم اول طبیعی بیاری نیاوردی اینو بذار بزاد اینجا 😐 خلاصه کلی بهشون برخورده بود
یه خانوم مامای دیگه اومد سوند رو وصل کرد اونم هیچ دردی نداشت حتی میگفتن بعدش سوزش داره که به نظرم اصلا زیاد نبود و کاملا قابل تحمل فقط تا اینجا نه درد طبیعی بد بود نه هیچ درد دیگه چون همه قابل تحمل بود و بعدش رفتیم اتاق عمل
اتاق عمل رو تو پارت بعدی میگم کامل
مشاهده ۴ پاسخ
مامان ویهان🧿 مامان ویهان🧿 ۴ ماهگی
تجربه زایمانم پارت اول
خانما من یه شب قبل زایمان ترشحم یکم قهوه ای کم رنگ داشتم بعد خیلی ترسیدم چون ۳۵ هفته بودم بعد دیگه ساعت ۱ ظهر بود که رفتم سرویس دیدم ترشحم قهویی و یکم خونی بود بعد به شوهرم گفتم زنگ بزن مطب دکتر ببین هستن زنگ زد گفت نیست تا ساعت ۲نیم و ۳ ظهر نمیاد دیگه ساعت ۲نیم بود یکم دل درد داشتم رفتم مطب دکتر هنوز نیومده بود دیگه تو ماشین نشستیم تا دکتر بیاد ولی هنوز یکم دل درد داشتم بعد از ۱۵ دقیقه دکتر اومد اولین نفر رفتم داخل و شرایطم رو براش گفتم معاینه کرد و گفت ۴ سانت دهانه رحمت باز شده خیلی ترسیدم ۳۵ هفته بودم .
ما تو شهر کوچیکی زندگی میکنم بعد دکتر گفت بچه داره ب دنیا میاد اینجا دستگاه نداره اگه زایمان کنی بچه نارس باشه اینجا دستگاه نداره برو شهر دیگه تا شهر دیگه هم یک ساعت یک ساعت و نیم راه بود گفت اگه دوس دارید تا با آمبولانس بفرستمتون ولی یکم طول میکشه خودتون برید.
مشاهده ۵ پاسخ
مامان نینی 🩵 مامان نینی 🩵 ۱ ماهگی
تجربه زایمان
پارت ۹
دیگه سرمو با یه روسری محکم بستم و خوابیدم وقتی بیدار شدم نزدیکای شب بود ی سردردم به جای اینکه بهتر بشه بدتر شده بود طوری بودش که فقط تو حالت خوابیده دردش آروم بود ولی وقتی از جام پا می‌شدم انقدر سرم درد می‌کرد که اصلاً قابل تحمل نبود حتی نمی‌تونستم بشینم بچه رو شیر بدم دوباره پا شدیم رفتیم بیمارستان و اونجا دوباره منو حسابی معاینه کردن و گفتن هیچ مشکلی نداری ولی بهم یه سرم تزریق کردم که توش به نظرم بتامتازون بود سرم که تموم شد سردرد منم آروم شد دکتر بیهوشی که سر زایمان بالا سرم بود اومد و همون بین که دکتر بیهوشی که سر زایمان بالا سرم بود اومد و همون بین که مثلاً اومده بود برای معاینه ازم پرسید پمپ درد داشتی گفتم نه چون حالم خوب نبود گفت تو که موقع زایمان حالت خوب بود گفتم که منظورتون توی اتاق عمله گفتش بله در حالی که من فکر می‌کردم باید از قبل می‌گفتم گفت نه تو اتاق عمل اگر بهم می‌گفتی برات می‌ذاشتم خلاصه اینجوری شد پمپ درد هم نذاشتم
قبل از مرخص شدن از بیمارستان که دکتر اومده بود معاینم کنه بهم گفت موقع عمل متوجه شده لگنم از بالا تنگ بوده و از پایین اندازش خوب بوده برای همین موقع زایمان متوجه نشده بوده و فقط می‌دیده بچه به دنیا نمیاد به خطر همینم بچه توی کانال زایمان گیر کرده بود و سرش کشیده و خربزه‌ای شده بود ولی من هنوز هم ترجیحم روی زایمان طبیعیه چون بعد از زایمان سزارین با وجود اینکه حدود یک ماه گذشته هنوزم که هنوزه بخیه‌هام درد می‌کنه و اون سردرد بعد از زایمان رو مونده
پایان
مشاهده ۱ پاسخ