بنظر من بهترین روش شیر گرفتن اول روز بعد شب حالا بستگی به شرایط مادرو بچه اخلاقو رفتار همه چیز متفاوته ولی باهمین روش ینفر دیگم تونست بچشو راحت از شیر بگیره
من سه بار اقدام کردم به از شیر گرفتن النا از شب و شکست خوردم و این سری از روز شروع کردم بنظرم روز چون زمان بیشتری داری و کار بیشتری داری و میتونی خودتو مشغول کنی و بچه فرصت نمیکنه بچسبه بهت و میتونی ببریش بیرون و اینکه زمانی باید بچه رو از شیر گرفت که به اون درک برسه نه با جیغو گریه از خودت دورش کنی
من حدودا نزدیک به یک هفته شروع کردم النارو از شیر روز گرفتم روز اول با رژ قرمزش کردمو اومد پیشم گفتم پشه خورد درد میکنه که دوبار سراغشو گرفتو وقتی بهش میگفتم درد مبکنه خودش میرفت دیگه خبری نگرفت ازش ولی شبها تا صبح هرچند باری که میخواست میدادم و از صبح تا شب نمیدادم انگار خودشم متوجه میشد که با روشن شدن هوا دیگه نباید درخواست کنه ولی شیر پاستوریزه دو وعده کلا بهش میدادم
از دیروز تصمیم گرفتم تو لیوان قبل خواب شیر پاستو بدمو و کلا شیرمو قط کنم دیشب سینه بعدیو قرمز کردمو گفتم دردو پشه خورده و براش توضیح میدادم و جلوی خودش برای پدرش هم تعریف میکردم که این اتفاق افتاده و خداروشکر النا هم متوجه شدو دیگه تا ساعت یک که بخوابه خبری ازش نگرفت و دیشب شام مورد علاقشو درست کردم کیک درست کردمو کلی تنقلات تا ساعت خوابش بهش مبدادم تا سیر بخوابه و خداروشکر خوابید ولی تا صبح به هوای عادت مکیدن بیدار میشد و رو پا میخوابید و فقط بهش یبار اب دادم
اینم تجربه من 😍😍
ابنم میان وعده فندق خونه 🥰

تصویر
۴ پاسخ

مال من یکسره جیغ میزد شب دادم شیر الان باز صبح بیدارشد ندادم تا الان که خوابید گغتم بیدار شد غذا بدم ببرمش بیرومن مشکل من شیر شبه😓😓🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️

من دخترم طول روز خوبه ولی ظهرا که میخاد بخابه و شبا موقع خواب بی قرار میشه میدونه گفتم ممه اوف شده ولی بی قراره بازم برای سینه ات چکار کردی من همه اش دوش اب گرم میشورمشون یکیشون خیلی سنگبن و سفت شده دردم میکنه

فقط تو برا خشک شدن شیرت چیکار کردی

چقد عالییی منم شیش روزه از شیر گرفتم سه روز اول فقط شبا شیرمیدادم روزارو نمیدادم سه روز دیگش کلا شبارم ندادم منم دو روز تلخک زدم بهونه گرفت خورد همونجور تلخ خورد😐ولی بعدش رژ قرمز زدم گفتم اوف شده دیگه نخورد الانم اصلا یادش نیس روزا میبرمش بیرون ساعت یک میخوابونمش عصر پنج اینا بیدار میشه اون موقعه سعی میکنم اصلا دراز نکشم چون یادش شیر میوفته بیشتر خونه رو تمیز میکنم اهنگ باز میکنم باهاش بازیم میکنم تا شب ک خسته بشه بخوابه

سوال های مرتبط

مامان یسنا مامان یسنا ۲ سالگی
سلام، تجربه ی خودمو در مورد از شیر گرفتن، من اول سوره ی یاسین و بروج خوندم و ب دخترم فوت‌کردم، بعد با توکل ب خدا شروع کردم،اول حدود دو روز میان وعده هاشو حذف کردم،یعنی موقع بیدار شدن و موقع خواب بهش شیر میدادم، بعد شروع ب حذف شیر صبح تا ساعت 12 کردم،تا چهار روز، بعد شروع ب حذف شیر بعداز ظهر تا ساعت 18 کردم، یعنی از صبح تا قبل خواب ظهر بهش شیر نمیدادم،موقع خواب شیر میخورد و بعد دیگه شیر نمیدادم تا ساعت 18، البته حدود دو روز اول وقتی از خواب ظهر بیدار میشد بهش شیر میدادم، کم‌کم شیر شو حذف کردم،بعد چهار روز شیر شب شو حذف کردم تا موقع خواب،دبعد از اون شب موقع خواب بهش شیر دادم و دیگه شیر نصف شب شو حذف کردم، بعد فرداش دیگه در کل شیر شو حذف کردم و دیگه موقع خواب هم بهش شیر ندادم، امروز اولین روزی بود ک اصلا شیر نخورد، دخترم خیلی وابسته شیر بود، شیر ک نمیدادم کلی گریه و جیغ،ولی حوصله کردم،باهاش بازی کردم،بردمش بیرون،سرشو گرم کردم،خیلی بهش محبت کردم، دیشب نصف شب خیلی گریه کرد ولی کوتاه نیمدم و رو پام با لالایی خوابید، گریه ک میکرد میدید کوتاه نمیام اروم میشد،البته خیلی باید حوصله کرد، من هر روز از خدا کمک میخواستم، تو این مرحله فقط خدا میتونه کمک کنه،کمی سخت ولی با توکل ب خدا شدنی، اصلا هم ب تلخک و چسب برق نیاز پیدا نکردم،فقط موقع گریه و جیغ صبوز بودم و کوتاه نیمدم،امیدوارم همه موفق باشند، فقط محبت یادتون نره، من خیلی بهش محبت کردم ک خدای نکرده اعتماد ب نفسش پایین نیاد
مامان Liam👶 مامان Liam👶 ۱ سالگی
سلام دوستان گلم میخوام تجربم از شیرگرفتن بهتون بگم😌😅
در عرض پنج روز کامل از شیر گرفتم دو روز اول شیر روز قطع کردم به سینم تلخک زدم روز اول نخورد ولی روز دوم همینجوری تلخ خورد😅 روزسوم رژ قرمز زدم گفتم اوف شده میترسید نمیخورد و اینکه اصلا پیشش دراز نمیکشیدم چون درازکشیدنی شیرمیخواست روزا باهاش بازی میکردم یاحتی خونه رو تمیز کردنی یه دستمالم میدادم بچم تمیز کنه فقط برااینکه سرگرم بشه یابیرون میرفتیم قبل ظهر اصلا نمیخوابوندمش ساعت دو میخوابید روزا تا میومد شیر بخوره بهش غذا یا خوراکی میدادم بهونه شیر میگرفت با خوراکی حواسشو پرت میکردم
رو چهارم پنجم دیگه کلا شبام ندادم شبام باهاش بازی میکردم خسته میشد جوری ک خودش میگفت بخوابیم من شب اول ازش جدا خوابیدم ک نصف شب بیدارنشه برای شیر ولی باز پیدام کرد😅 دیگه بیخیال شدم رفتم پیشش خوابیدم بهش آب دادم گذاشتم روپام خوابید تاصبح

اینم بگم پسرمن قبلناشبا ۹ میخوابید تا صبح چندبار برا شیر بیدار میشد صبح هم ساعت شیش بیدار میشد ولی الان شب ساعت ده ونیم اینامیخوابه تاصبح ساعت هشت میخوابه رفته رفته بیشترم میخوابه غذاشم خوب بود ولی الان دوبرابر میخوره اینم از تجربه ترک شیر😘🩷🩵


#شیر
#ترک_شیر
#قطع_شیر
#شیرشب
مامان علی مامان علی ۱ سالگی
از شیر گرفتن تدریجی

من خیلی تحقیق کردم این روش به نظرم خوب اومد
توی این روش خیلی آهسته از شیر میگیرین طوری که بچه خیلی کم اذیت بشه
هم اگه خودتون شیر می‌دین تولید شیر به مرور کم میشه
فقط صبر و حوصله زیاد میخواد
اول اینکه شما اصلا پیشنهاد شیر خوردن بهش نمی‌دین
در تمام روز سعی میکنین سیر بمونه که به خاطر گرسنگی سمت شیر نیاد
خب مرحله اول اینه که از وقتی بیدار شد تا چهار ساعت یعنی خواب بعد از ظهر اصلا نباید شیر بخوره تو این مدت همش باید بازی کنین یا برین بیرون یا....کلا حواسشو پرت میکنین که یاد شیر نیفته
تا چهار روز این روند ادامه پیدا می‌کنه
بعد شروع می‌کنین به گرفتن شیر بعد از خواب بعد از ظهر تا چهار ساعت بعد
اینم تا چهار روز ادامه می‌دین
خلاصه این روند رو اینقدر ادامه می‌دین که شیر خوردن بشه فقط موقع خواب
که اونو در مرحله آخر یهویی قطع می‌کنیم
تو این روند اگر بچتون با شیر می‌خوابه باید براش روتین درست کنین و کارای دیگه تا یاد بگیره بدون شیرم بخوابه (مثلاً بعد از شیر خوردن بزارینش رو پا یا تاپ یا ..... که اینطوری بخوابه)
مامان رویسا مامان رویسا ۱ سالگی
دوستان چون تو تاپیک قبلی خیلیا پرسیدن چجوری رویسا جونک از شیر گرفتم اینجا کامل توضیح میدم شاید به دردتون خورد
اولا اینکه رویسا جون خیلی شدید وابسته ی شیر بود جوری که دیگه شب تا صبح باید هفت هشت بار بیدار میشدم تا ممه بخوره این داستان هم کیفیت خواب خودشو خراب کرده بود هم من بی خواب و بد خلق میشدم و واقعا کمر درد و گردن درد اذیتم میکرد
پس تصمیم گرفتم بر خلاف نظر خیلیا که میگن تا دو سالگی باید شیر بخوره شیرشو کلا قطع کنم اولش رو سینه هام چسب زخم زدم و روش با رژ قرمز کردم ولی اصلا اینجوری قانع نشد تازه چسبم داشت میکند دیگه قبل اینکه چسبو کامل باز کنه خودم چسبو دراوردم وقتی حواسش نبود به سینه هام صبر زرد زدم صبر کردم تا دوباره بیاد سمت ممه وقتی اومد خیلی ریلکس برخورد کردم نه گفتم اوفه نه گفتم جیزه خودش اومد تا سینمو گذاشت دهنش تلخیو حس کرد دیگه اصلا نیومد سمت سینم و اینکه ترک شیرش کلا یک روز طول کشید و خیلی راحت تر از چیزی بود که فکر میکردم شبا هم به جای شیر آب یا آب میوه طبیعی میدم بهش میخوره قبلا شبی هفت هشت بار بیدار میشد اما الان دو سه بار بیدار میشه میگه مامان آب آب میخوره میخوابه واقعا راحت شدم