چهارمین روز ترک پستونک رو با خونه باباعیسی شروع کردیم،
چابش هامون کمتر بود.
بالاخره ظهر خوابید، بغل من و با لالایی که بابا براش خوند.
خودم چرت زدم به همسرم پیام دادم شب نمیایم.
کلی دخترجون ما ناز نازی شد، چندتا اسباب بازی جدید هدیه گرفت از بقیه.
خواب شب هم بدون اینکه برای مَم (پستونکش)
گریه کنه فقط یه بار درخواستش کرد، بهش گفتم مامان ما باهاش بای بای کردبم،
یادته چندباره که بدونش میخوابی.
بغلش کردم گفتم من هستم.باهم انفاقات روز رو مرور کردیم، وسطش خواست از پارک و اینکه تنها میره پله ها رو بالا و سر میخوره بگم.
دختر شجاعم وقنی میگم خودت تنها سر خوردی چنان ذوق میکنه🫠
بعد هم گفتم لالایی بخونم؟گفت نه.قصه.مامان تق تق
منم براش چندبار قصه شنگول منگول خوندم و خودش مجدد اومد بغل من و‌خوابید.❤️

تصویر
۹ پاسخ

آخ منم چهارمین شبمون گذشت پسرم بهانه پستونک نمیگیره ولی خیلی خیلی سخت خوابش میبره و تو روز خیلی نا آرومتر و شیطونتر شده و من قشنگ رو به فنام..ولی در کل داره بهتر میشه..خوبی پسرم این بود خودش دیگه پستونک نگرفت بعد اون همه وابستگی شدید خدا معجزه کرد

غلطهای املایی میگه برو بخواب زن🤣🤣🤣
خلاصه که خوشحالم.
بدون پاره شدن و زور آوردن این مرحله داره میگذره برامون

فاطمه جان با تجربه ای ک دارم کاش اول از شیر میگرفتیش بعد از پستونک چون پروسه سختی نیس پستونک ولی برای شیر بهانه گیری هاشو کنترل میکرد تا حدودی پستونک

الهی چقد دختر عاقلیه😍😍😍

آخییی چه دخمل فهمیده ای 😍🥰🥰

آفرین ب هر دوتون 💋💋
من ک فعلا جرات ندارم آنقدر لجباز شده
دلم میخاد اول شیرو بگیرم ازش خیلی روزا شیر شیر میکنه

بچممممم چه چالشی بگردم دخترک قشنگم

عزیزم
دختر منم یه 2ماهی هست که ازش گرفتم

عزیزم❤️

مقالات مرتبط

گریه نوزاد در شب
گریه نوزاد در شب | علل و درمان گریه شبانه کودک
آموزش خواب به کودکان
آموزش خواب به کودکان بدون گریه در سنین مختلف
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
کتاب خواندن برای کودک از بارداری

سوال های مرتبط

مامان هلما مامان هلما ۲ سالگی
سلام مامانا
چجوری میشه شیر شب بچه. و قطع کرد
دخترم عادت داره شیر بخوره بخوابه از لالایی هم میترسه گریه میکنه پستونک هم نمیخوره خسته شدم دیشب براش قصه گفتم خسته شده بود ولی انقدر کریه کرد بازم شیر دادم خوابید
مامان هاکان ❤️ مامان هاکان ❤️ ۱ سالگی
سلام مامانای عزیز
یه سوال
من پسرم وقتایی که زیاد گریه میکنه بالا میاره امروز صبح بعداز اینکه شیرشو خورد شروع کرد گریه کردن پشت سر باباش و شیری که خورده بود رو بالا اورد . منم بهترین فرصت دونستم و گفتم بخاطر شیرت بود دیگه خوب نیست این شیر خشکو نخور و قوطیشو خودش انداخت سطل زباله و باهاش بای بای کرد . امروزم موقع خوابش ظهر گفت شیر و بهش یاداوری کردم و یادش اومد و بدون شیر خشک خوابید . در طی روز هم براش شیر پاستوریزه ریختم تو لیوان خورد . الانم قبل از خواب دوباره گفت شیر و بهش توضبح دادم و یادش اومد و یک لیوان شیر پاستوریزه گرم کردم خورد با لیوان و خوابید . حالا امشب از خواب بیدار بشه نصفه شب و بگه شیر دوباره براش شیر خشک درست کنم یا بهش یاداوری کنم و اب بدم فقط ؟ چون شنیدم میگن یک دفعه ای نباید قطع بشه این سوالو پرسیدم . کسی میتونه راهنماییم کنه . خیلی استرس از شیر گرفتنشو داشتم و دارم 😥
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان ساحل مامان ساحل ۲ سالگی
پروسه از شیر گرفتن
اولین روز
امروز کمتر بش دادم با تایم کمتری

و مدام براش قصه نی نی که نم نم میخاس ولی مامانش گفته تو دیگ بزرگ شدی باید غذا بخوری و گفتم
حتی اجرا روی عروسکاش
امشب اول براش کلی کتاب خوندم تو بغلم گرفتم براش قصه گفتم
لالایی خوندم یکم شیر دادم بعد که یکم حس خواب گرفت گفتم کافیه
و لالایی خوندم خداروشکر سماجت نکرد
یکم بی‌قراری می‌کنه هی غلت میزنه ولی من بغلش میکنم باز لالایی میخونم دیگه خابید 🥰🥰
من نمیخام یهو بگیرم میخام کم کم ،،حتی شده یکماه طول بکشه
امروزم کلی باهاش بازی کردم
هربار شیر خاست یا سرشو به بازی گرم کردم یا خوراکی میوه دادم
وقتی می‌دیدم خیلی بیقرار یکی دوبار دادم بش

یکسال و ۹ماهگی ساحل
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان گیسو🌿🌸 مامان گیسو🌿🌸 ۲ سالگی
امروز گیسو بدون پستونک خوابوندم،پستونکشو گذاشته بود رو طاقچه اتاق ،پرده کنار بود کبوترا رو نگاه میکرد ،گفتم پیتونکتو بدم کبوترا ببرن برای نینیشون؟گفت اره بعد گفت نه ،گفتم تو بزرگ سدی میتونی بدون پستونک بخوابی ولی نی نی اونا کوچیکه بدیم بهش بخوره ،گفت باشه بعد بای بای کرد براشون😢 زمان خوابم گذاشتم رو پام هی گفت پستونک گفتم دست من نیست ،نی نی کبوتره با خودش برد ،تو گوش درازو داری(پتوش)میتونی بکشی رو خودت بغلش کنی بوسش کنی بخوابی ،همینکارو انجام داد و یکم بعدش رو پام خوابید ،به پتوشم مثل پستونکش وابسته‌س ،بنظرتون روشم دردناک بود؟ اذییت میشه؟غصه میخوره؟ همین روشو ادامه بدم
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان جانا مامان جانا ۲ سالگی
سلام مامانا،از دیشب تصمیم گرفتم یه وعده شیر جانارو که موقع خواب شب میخورد و حذف کنم😢
دیروز با همسرم تصمیم گرفتیم شیردهی و قطع کنم و ۳ ماه آینده برم برای لیزیک...
دیروز رفتیم پارک کلی بازی کرد و بدو بدو کرد و موقع برگشت هم تو ماشین خوابید و همینطوری گذاشتمش سر جاش،یخورده بعد بیدار شد دنبال پستونکش و گذاشتم دهنش و خوابید،پستونک فقط نصفه شب که بیدار میشه میدم بهش...
امشب هم گذاشتمش روی پام و تکون میدم بخوابه ولی عذاب وجدان گرفتم،براش لالایی خوندم ولی با بغضی که تو گلوم خوندم،هنوزم نخوابیده و همش داره تکون میخوره و خمیازه میکشه و صورتش و میماله،ولی خودمم دیگه چشمام خیلی اذیت میکنه و میخوام زودتر برم برای لیزیک،حالا الان میگم نکنه مادر بدی هستم که شیرش و قطع کردم تا به فکر خودم باشم😭😭بخدا از روز اول که بدنیا اومد کلا شیر خودم و خورد تا الان،دیگه گفتم یخورده به فکر خودم باشم،حتی لیزر بدن هم میخواستم برم گفتن بعد از شیردهی بیا...
حالا نشستم دارم زار میزنم و پیش خودم میگم چه مادر بدی هستم که به فکر خودمم و شیر بچه رو قطع کردم😭😭😭😭😭


#فرزندپروری
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان فندق( رایان) مامان فندق( رایان) ۱ سالگی
پسرم آخه چقدر قانع و فهمیده است دومین شب که قبل خواب شیرشو قطع کردم حتی گریه نکرد امشب دوسه بار گفت مینی گفتم تموم شده آب تعارف کردم خورد و قصه لالایی خوابید
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان سبحان و 👶 مامان سبحان و 👶 ۲ سالگی
وسط این هیری ویری، مادرشوهرم زنگ زده میگه چرا به شوهرت میگم بچه رو ببرید براش دعا بنویسن، ناراحت میشه؟ 😐
چند روز پیش پسرم داشت میفتاد، بعد یهو ترسید از افتادنش، گریه کرد، وسط گریه چنان نفسش رفت که کبود کبود شد. بعد حالا اینا میگن زمین بهش سنگین اومده و فلان، دعا بنویسید براش 😐
گفتم ما اعتقادی به دعا نداریم. گفت پس چرا حرز به بازوش بستی؟ گفتم اون دعا از اماااام به ما رسیده! نه اینکه یه آدم معپولی بشینه چرت و پرت بنویسه واسه بچه! گفت باشه هرجور خودتون صلاح میدونید.
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان تیارا مامان تیارا ۱ سالگی
سلام میخوام از تجربه پستونک گرفتن تیارا بگم.روز اول از صبح اصلا پستونک و نشونش ندادم،واسه خواب ظهر سراغش و گرفت که گذاشتم انقدر خسته شد تا با شیشه شیر خوابش برد،واسه شبش هم همینطور حسابی بازی کردیم تا خسته شد بردم تو جاش و بهونه پستونک که گرفت بهش یه تیکه نون دادم درحین خوردنش خوابش برد.چند شب همین روال بود و بهش میگفتم پستونک رفت پیش یه نی نی دیگه،تو دیگه بزرگ شدی.تا اینکه کم کمک نون هم از سرش افتاد آب و جایگزین کردم.اصلا هم بچه رو بغل نگرفتم یا رو پام بخوابونم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ملودی مامان ملودی ۲ سالگی
بچه ها
من چند روز پیش ، پسر جاریمو که تازه به دنیا اومده بودو بغل کردم. باهاش حرف میزدم. دخترم که ۲۱ ماهشه، بعد از من با خواهرم احساس امنیت میکنه. وقتی این صحنه رو دید گف مامان و بعد به خواهرم گفت بغل یعنی بغلم کن و بعد از اونجایی که من بودم، دور شد.
بچه ها کار اشتباهی کردم که بغلم نگه داشتم بچه جاریمو؟
حرکت درست اون لحظه چی بود؟
بعد شب که رفتیم خونه خیلی بهش گفتم دوست دارم، پیشتم و از این حرفا.
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان آلوچه ♥️ مامان آلوچه ♥️ ۲ سالگی
سلام دخترم یکسالو نه ماهشه حدود دوسه ماهی میشه که دستشویی رفتن رو یاد گرفته چون دستشویی مون هم توی خونه هست باعث شده بهتر یاد بگیره بعضی وقتا توی دستشویی بعضی وقتا توی قصری دستشویی می‌کنه حالا من امروز از صبح مای بیبی نکردم و یکساعت ونیم دو ساعت یکبار می‌بردم دستشویی وقتیم که پی پی داشت گفت بریم دستشویی رفتیم وکارشو کرد با ذوق استقبال کردم از اینکه اومده ویرایش داستان گفتم در مورد دستشویی رفتن به قول خودش بای بای هم کردیم با دسشوییش اصلا هم اجبارش نمیکنم ولی دکتر گفت یه کوچولو امکان اینکه عفونت ادراری داشته باشه هست پوشک کمتر کن بنظرتون آسیب می‌بینه یا نه و اینکه شب بنظرتون مای بیبی بکنم یا نه واقعا موندم چیکار کنم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ریحانه مامان ریحانه ۲ سالگی
چند روزه میخوام دخترم رو از پستونک بگیرم
هر شب سوراخ های ریزی رو پستونک ایجاد کردم
تا اینکه دیروز خودش با دندونش سوراخ ها رو گشاد تر کرد
و دیگه تا میدید می‌گفت کثیف شده
تو طول روز انقد بازی کردیم باهم که مشکلی نبود
تا اینکه شب موقع خواب شد به هیچ عنوان قبول نمی‌کرد بخوابه
دیگه تا ۳صبح انقد بازی کردیم به شدت هم خوابش میومد
تا اینکه یک دفعه زد زیر گریه وحشتناک و به شدت بالا آورد و صورتش مثل گچ سفید شد
سریع سوار ماشین شدم آوردمش خونه مامانم
اونجا آروم شد ولی ضعف کرده بود و هیچی نمی‌خورد دیگه تا ۶صبح بازی کردیم بازم حالش بد شد و منی که طاقت نداشتم پستونک رو دادم و دختر قشنگم خوابید
شب سختی بود حالا چیکار کنم فعلا که از خواب بیدار نشده؟
پستونک پاره رو بدم و فقط شبا برا خواب سالم بدم به نظرتون؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان دلارا مامان دلارا ۱ سالگی
بلاخره دخترمو از شیر گرفتم😍خداروشکر خیلی راحتتر از چیزی که فکر میکردم بود و‌راحت کنار اومد.تجربمم میذارم بقیه هم استفاده کنن
اخرین بار شیرش دادم گفتم دیگگه میمی نیست باهاش بای بتی کن بوسش کن ، بعد من اومدم پنبه گذاشتم روی نوک سینم بعد روش چسب پهن زدم روی چسبو هم با لاک قرمز کردم بعد که خواست نشونش دادم گفتم اوف شده دیگه بنظرم خیای بهتر از بدمزه کردن و تلخ کردن .دیشبم بیدار شد مثل هرشب و میمیخواست یکم گریه کرد کای بغلش کردم راش بردم بهش بالیوان اب دادم باز خوابوندمش هربار خواست گفتم اوف شده خداروشکر باهاش کنار اومده.
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان لنا مامان لنا ۱ سالگی
ما تو پروسه ترک پستونک بصورت تدریجی هستیم
دو هفته اس که فقط موقع خواب ظهر و شب پستونک میدادم قبلش دخترم به شدت وابسته بود و کلا میخواست پستونک بخوره
برنامه اینجوری بود که این هفته موقع خواب ظهر هم پستونک قطع بشه و فقط خواب شب بخوره و از هفته بعد کلا قطع شه
امروز اولین روز بود که ظهر پستونک ندادیم
در کنارش خیلی وقته قصه و شعر و این چیزا هم درباره ترک پستونک میگیم برای امادگیش
حالا امروز که روز اول بود موقع خواب ظهرش خیلی گریه کرد و به سختی خوابید
حالا میگم من اگه شب بدم دوباره فردا ظهر ندم دوباره شبش بدم اینجوری بدتر اذیت نمیشه؟
میشه اگه تجربه ای دربارش دارین بگین؟
خیلی سخته ظهر میخواستم خودمم باهاش گریه کنم بخدا
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان نیکان مامان نیکان ۱ سالگی
پروژه شیر شبو گرفتن تو کوه که یک هفته تمام بودم با شکست مواجه شد چون قرار بود ۴ نفری بریم. شدیم ۲۰ خوردی نفری😒
گفتم اومدم خودم تنهایی شیرو میگیرم

از شنبه همین هفته شروع کردم
به سینه هام چسب لنت مشکی زدم گفتم بو شده میومد نگاه میکرد میرفت

ففط موقع خواب بعد ازظهر و خواب شب بهش شیر میدم
از امروز. شیر موقع خواب بعدازظهر حذف کردم چون وسطاشم بیدار میشد شیر میخواست
رو پا خوابوندمش
بعد ۱ ساعت طبق عادت برای شیر بیدار شد
چنان گریه کرد ک نگو منم گذاشتمش رو پا
اهنگ لالایی زدم دوباره خوابید
خدا کمک کنه زودتر بتونم ایم مرحله سختو پشت سر بذارم. بازم از تجربه ام مینویسم
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان هامین مامان هامین ۱ سالگی
دیشب هامین رو از شیر شب گرفتم به خاطر اینکه دندون بالاش کاملا خراب شده و سیاه شده اصلا سخت نبود دیشب ساعت ۹ شب بهش شام دادم و چون ظهر خوابید شب ساعت ۱۱ شب خوابید قبل از خواب هم بهش خامه با شیره خرما دادم بعدش با مسواک انگشتی براش مسواک زدم و ۹۰ تا شیر خشک دادم خورد و بعداز شیر هم آب دادم خورد خوابید دو بار تا صبح بیدار شد که من تو شیشه شیرش آب ریختم و هر بار که بیدار شد آب خورد و یه خورده رو پام تکونش دادم و خوابید و اصلا نگفت شیر می خوام هنوزم خوابه و من از ساعت ۱۱ شب تا الان بهش شیر ندادم کاش زودتر از شیر شب می گرفتم که دندونش اینطور خراب نمیشد فکر نمیکردم به این راحتی شیر شب رو میتونم ازش بگیرم