اینم نظری کوچیک من🖤🙂
حلوا زنجبیلی . من یک سال و نیم بود اقدام بودیم و سه ماه هم بود جدی می‌رفتیم دکتر چون نمیشد. روز مادر بود منم پریودم تاخیر داشت رفتم به مادر شوهرم تبریک بگم خواهرشوهرمم بود به اونم تبریک گفتم اونم برگشت گفت تو هم که مادر نیستی روز زن مبارکت. نمی‌دونم تحت تاثیر اون فشار اون دوره بود یا چی من شدید ناراحت شدم و دقیق یادمه تا نشستیم تو ماشین من زدم زیر گریه که راست میگن دیگه من که مادر نمیشم. بااینکه تاخیرم داشتم ولی میگفتم دکترا میگن نمیشه و بحثمم شده بود با خانواده شوهرم یجوری بود تصمیم داشتم کلا طلاق بگیرم و یه ماه بود خونه داغون دست نمیزدم. به اصرار مامانم و شوهرم همون روز ولادت حضرت زهرا فهمیدم باردارم. و چند ماه قبلش هم وفاتش خواب دیده بودم که داریم سفره حضرت زهرا رو که هرسال خونه مادربزرگم هست رو آماده میکنیم یه پسر کوچولو اومد از پله خونشون می‌ره بالا میگم ععع این کیه مادربزرگم گفت این سامین هست و خیلی پسر خوبیه. از خواب بیدار شدم زنگ زدم به مامانم گفتم مامان دایی اینا باز بچه دار میشن خواب دیدم من. 😅اسم سامین هم کلا صبحش پاشدم سرچ کردم تو نت دیدم اسم پسره. نمی‌دونم ولی مادری کرد برام حضرت زهرا🥺.

تصویر
۱۹ پاسخ

الهی فدای خانم حضرت زهرا منم با اینکه ادم خیلی مذهبی نیستم ولی یه حاهایی تو زندگی خانوم دست من گرفتن که همیشه مدیونشونم

خدانگهدار گل پسر باش انشاالله
دست حضرت زهرا درد نکن همیشه ما رو شرمنده میکنن

شما که دلت پاکه یه بارم از ته دلت واسه من دعا کن کم و کسری م برطرف بشه ارامش پیدا کنم

الهی عزیزم خدا حفظش کنه برات❤️

عزیزم دلممم
منم حضرت زهرا خیلی برام مادری کرده

منم خیلی دلم میخواد نذری بدم🥲

قبول باشه عزیزم
قربون حضرت زهرا برم برای همه مادری میکنه ولی کی که قدر بدونه

خدا قبول کنه عزیزم 💙⚘️

بغضی شدم با پیامت😔😔😔

بین این همه نوشته واقعا حالم گرفت از حرف خواهر شوهرت بعضی وقتا بعضیا یه چیزایی میگن تا سال ها زخمش میمونه و یادت نمیره واقعا نفهمن بعضی ها خدارشکر که تو دهنی خورد و تو مادر شدی😍

آخی عزیزم🥹🥹

الهی شکر🥲🤲قبول باشه

ووییی ج قشنگ قبولت باشه

قبول باشه فدات

خدا ر‌و شکر جاجت روا شدی عزیزم منم امروزنذر کردم که بچم به حرف افتاد آش فاطمه زهرا بپزم به امید خدا سال بعد روز شهادت خانوم فاطمه زهرا

قبولت باشه عزیزم

😢😢🥺خدا نگهش داره برات

آره منم از حضرت زهرا خواستم کمکم کرد واسته شد

خوش ب حالت حضرت زهرا ب دلت نگاه کرده

سوال های مرتبط

مامان آنیتا مامان آنیتا ۲ سالگی
هنوز نخابیدم و بیدارم،چقدر خودمو سر زنش کنم از این زندگی خسته کننده چرا واقعا ،دیگه کم آوردم از دست مرد لجن،خدایا نمی‌دونم چه کاری کردم که این مرد رو قسمت با من کردی،از زندگیم خسته شدم واقعا خیلی دردا تو دلم هست خیلی خیلی 🥺🥺شدم از سنگ شدم آهن تو این زندگی چرا همون دو سال نیم پیش طلاق نگرفتم منکه همه کارام کرده بودم چرا برگشتم مجدد که بچه بی گناه طفل معصوم بیاد تو این زندگی به خاطر بچم کوتاه بیام و چیزی نگم بشم دیوونه روانی عقدهای که از طرف شوهرم تو دلم هست بخام سر این طفل خالی کنم،خداااااااااااااااااااایااااااااااااااااا بفهم کم آوردم،عصبی شدم تو این زندگی چند سال همش سر این بچه خالی میکنم درسته کنترل میکنم ولی مجدد نمیتونم.شبی بچم آورد بالا آب پرید گلوش بعد استفراغ کرد من عصبی شدم لحظه که آورد بالا بهش گفتم آنی به خاطر همین کارات هست عصبی میشم جیغ میکشم بعد چند ثانیه تموم شد چهرم خب عصبی بود متوجه شده بود، دراز کشید بعد چند دقیقه صدایی شنیدم از زیر پتو نصف صورتش زیر پتو بود،بعد یه ۲۰دقیقه پتو رو کشیدم کنار از صورتش گفتم خفه نشه دیدم خدایا استفراغ کرده بوده چیزی نگفته بود تو همون استفراغ خوابیده😔😔😔وای که زدم زیر گریه تا همین الان خوابم نمیبره چقدر لعنت کردم خودمو،و به شوهرم گفتم ببین اشغال اینا اثرات تو هست رو مغز من تاثیر گذاشته که من رو بچه خالی کنم و حالا اینجوری بشه باید دندون درد رو بکشی بنداری،پوز خنده زد و خوابید،حالم از خودم بهم میخوره چقدر مادر بدی هستم و احمقی😔😔😔😔،تاریخ۱۴۰۴/۰۴/۰۴تلخ ترین خاطره