من میگم حسین خودش نمیخواد بخوابه اذیت میکنه هیچ کس باور نمیکنه میگم خوابش میاد و مقاومت میکنه نخوابه میگن نه بچه نمیتونه کنترل کنه خودش رو، به خدا که این از آدم بزرگ عاقلتره، الان دقیقا یک ساعت همونطور وول خورده قصه گفتم حرف زدیم کلی، لالایی خوندم دیگه شب بخیر گفتم چشامو بستم هی تکون تکون، هی خمیازه میکشه صدا میکنه جواب نمیدم ده بار هی صدا میکنه همینطوری ول نمیکنه، قشنگ یه ساعت تحمل کردم آخر سر درد گرفتم یه کلمه گفتم حسین دیر بخوابی صبح خواب میمونیم نمیریم خونه مامانی، همینو گفتم میگه باشه باشه چشاشو بست به خدا به جون خودش دو دقیقه طول نکشید خوابش برد...

سلام عزیزم میشه درخواست بفرستی پیوی پیام بفرستم

یسنا یک سال قبل اینجوری بود بچه ها خیلی هوشیار و شیطون هستن از وقتی مهد رفت درست شد بهتر شده

عزیزم واقعا اینایی که گفتی حالتای پسر منه .من یه ماهی میشه صبح دیگه نهایت تا نه میخوابه بعدم بیدار ه تا شب .گوشی رو کمش کردم خیلی کم روش اثر داشته ولی همین حرفارو به منم گفتن .فقط تحمل میکنم .دیروز بردمش راه رفت بعد شب تا رفت تو رختخواب خوابید .واقعا نمیدونم این همه مقاومت برا چیه .همه راه رو هم امتحان کردم ولی خیلی کم اثر داره روش .و بعضی شبا هم مثل الان نمیخوابه

پسر منم همینطور از خواب بیهوشم باشه نخواد بخوابه هرکار کنی نمی خوابه.از همه بدتر من بچه کوچیک ترم دارم اونم به خاطر اون بلند میشه.

شربت امگاه ۳ شبابهش بده

همش به من میگن تو کاری بهش نداشته باش‌ بخواب اولا که نمیزاره هی صدا میکنه جوابشو ندم میره سراغ باباش اونو اذیت میکنه، می‌چسبه بهم هی تکون میخوره دست و پاش تو سر و کله ی منه چطوری بخوابم، بعدم هیچ کس درک‌نمی‌کنه که یه مادر هر چقدر هم خسته و داغون باشه تا بچش نخوابه و پتو روش نکشه خیالش راحت نیست برای خوابیدن، قشنگ شدم مثل معتادا شبی یه دونه نوافن میخورم که از سردرد بتونم بخوابم

بعد همه منو مقصر میدونن میگن بچه دست خودش نیست خوابش نمیبره تو گیر میدی بخوابه🤐🤐🤐