هیچ وقت روز زایمانمو فراموش نمیکنم🥹

تنها و پر از استرس🧘🏼‍♀️

نمیدونستم زنده از اتاق بیرون میام یا نه؟!

نمیدونستم تو شکمم هستی چی شکلی هستی؟!

سردرگم و هراسون……

با تولدت منم دوباره متولد شدم❤️

با تولد نوزادم، مادری متولد شد🧸🥺

من با تو مادرشدم 🫂😭

با مادرشدنم به کل فراموش کردم🙆🏼‍♀️🤰🏼


که قبلا نیاز به مراقب داشتم💆🏼‍♀️🧖🏻‍♀️

نوزادی در آغوش داشتم که👩🏻‍🍼❤️

حالا من باید مراقبش میبودم👩🏼‍🦰🙇🏻‍♀️

با تولد فرزندم هیاهوی من خاموش شد👧🏻🧠

با بغل گرفتنت تمام دردم را فراموش کردم😭🫀

مرسی که اومدی من طعم مادر شدن را چشیدم 🥹🫂

برات تا. اخرین روز زندگیم میجنگم و تنهات نمیزارم👩🏼‍🦰🥰🌸

انشالله همه اونایی ک منتظر اولادن تا سال بد همچین روزی بچه تو بغلشون باشه اوناهم

مادر بشن و روز مادرم جشن بگیرن🫶🏽🫀. الهی آمین❤️👩🏻‍🍼

دوستای پر مهرم روزتون مبارک❤️

تصویر
۲۲ پاسخ

روزت مبارک عزیزم ❤️

روزت مبارک عزیزدلم انشالله سال بعد این موقع ی جوجه دیگه هم بغلت باشه🌸

روز شماهم مبارک گلی💜

عزیزم روزت مبارک میشع ی سوال بپرسم ازت

روزت مبارک ❤️

چرا تنها 🥺

از این زاویه شبیه بازیگر آفرین تو سریال انامی

روز شماهم مبارک عزیزم🥰

روزت مبااارک. آن شالله همیشه حال دلت خوب خوب خوب باشه

مامان جذاب روزت مبارک چقدر زیبایی

چقد خوشگلیییییی

چقدر قشنگییی

روزت مبارک مامان مهربون.امیدوارم همیشه قدر زحماتتو بدونه❤️

روزت مبارک زیبا🎂🎉
تنت سلامت عزیزم🧡🌱

ماهم ۵روز گیلان بودیم دیشب برگشتیم و تولد و روز مادر رو اونجا کنار ساحل گیسوم جشن گرفتیم

الهی عزیزم مبارکت باشه گلم

❤❤❤❤❤

روزت مبارک عزیزم

روزتون مبارک.❤️

روزت مبارک مامان مهربون😍

روزت مبارک عزیزجان

ای جونم عزیزم روزت مبارک مامان خوشگلههه

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟

سوال های مرتبط

مامان دیگین مامان دیگین ۶ سالگی
با سلام دوستم دوهفته پیش همسرش در بدو ورود به نه ماهگی احساس شل و سفت شدن شکمش کرده بلافالصله به بیمریتان مراجعه نموداند و پزشک اتاق عمل تشخص به تولد سزارین نوزاد را داده نوزاد هنگام تولد سه کیلو هفتصد گرم بود از نظر ظاهری هم سالم به نظر میرسیده و شیر میخود و ادار ومدفوع نیز میکن ازانجایی که پزشک تشخص داده که نوزاد زردی دارد و تنفس منظم ندارد آن را در دستگاه nncگذاشته و به مادر وپدرشرگفته به شما نیازی نیست نوزاد شما باد تحت مراقبت و در داخل دستگاه باشد فردای ان روز که مراجعه میکنند پزشک به انان میگوید نوزاد شما به کما رفته و چند پزشک دیگر نوزاد را جواب کردن که زنده نمیماند ولی پدر و مادرش پافشاری مکنند و نوزاد الان ده روز هست که با دستگاه تنفس میکند آیا امیدی به زنده ماندنوزاد میباشد یا درصورت برگشت علام حیاطی دراینده چه مشکلاتی برای نوزاد ایجاد میشود لطفا راهنمایی فرمایی با سپاس از شم
مشاهده ۵ پاسخ
مامان 🎀ⓝⓘⓛⓐ🎀 مامان 🎀ⓝⓘⓛⓐ🎀 ۵ سالگی
خانوم ها من نمیدونستم سیتریزین با دیفن با فاصله ۱۰دقیقه دادم
الان تو گوگل دیدم تداخل دارن باهم
الان چیکار کنم🥺🥺
مشاهده ۳ پاسخ
مامان امیرعلی💙بردیا مامان امیرعلی💙بردیا ۵ سالگی
دیروز رفتم جلسه اولیا با مربیان
نگم که مدیر چه استقبالی کرد از حضورم که خودم موندم🙈 ( آخه بخاطر شرایط بارداریم یشتر شوهرم می‌رفت مرکز برا تکمیل مدارک)
با مربی پسرم هماهنگ کردم که نزدیک زایمان هستم می‌خوام باهام همکاری کنه که خداروشکر پذیرفت و گفت سعی میکنم غیبتاش رو تا حدودی براش جبران کنم که عقب نمونه از بچه ها😍
خداروشکر اونجوری که دیدم کادر مجرب و مهربونیت دارن
الان تنها دغدغه م اینه که روز جشن شکوفه ها گفتم برای استقلال بیشتر بچه ها پدر مادر همراهشون میاد
و کنی که اییییینقد برنامه ریخته بودم برا اون روز که من و باباش همراشیاشیم و عکاسی و....
ولی اونجوری که معلومه باید پشت در کودکستان فقط صداشون روبشنوم😁
هرچند من اولش باهاش میرم داخل و عکسا رو میگیرم و بعد میام بیرون
به شمام همچین چیزی گفتن یا اینکه برا شماها جشن با حضور پدر مادر ه؟؟؟
آخه چرا باید تو همچین روز بیاد موندنی کناربچه هامون نباشیم🫤



فرزندپروری جنین آزمایش بتا
مشاهده ۱۱ پاسخ
مامان محمد سبحان مامان محمد سبحان ۵ سالگی
سلام مامانا مثل چی تو گل گیر کردم توروخدا راهنماییم کنید
کلا از خورد و خوراک و زندگیم افتادم
در رابطه با تاپیک قبلیم که دیدید پسرم چه استقبالی ازم گرد دو سه روز بعد کلا عوض شده رفتارش... همش کارش شده گلایه اینکه چرا ولم کردی تو چجور مادری هستی الان اومدی تو زندگیم چیکار کنی اونموقع که مادر میخواستم نبودی و خیلی حرفای دیگه...یجورایی فقط دوست داره منو مقصر جلوه بده منم نمیتونم همه حقیقت و بهش بگم چون تو سن حساسیه میترسم بره با پدرش دعواش بشه،حتی حاضر نشد همو ببینیم ...من بهش حق میدم ولی نمیدونم چجور قانعش کنم اگه کسی میدونه یه راهی جلو پام بذاره 😭😭😭😭😭
کلا از زندگیم افتادم نمیدونم این کارما که میگن کجاست چرا به پدرش نشون نمیده که چیکار کرده...بعد من دوتا زن گرفت طلاق داد از زن سومش دوتا پسر داره طفلک کوچیکه تو شیر مادرش ولش کرد و رفت
از خدا مرگمو میخوام ولی نمیدونم چرا نمیده آخه من چه گناهی کردم اینقدر عذاب باید بکشم🥺🥺🥺
فرزند پروری بچه داری تب کودک سرماخوردگی رفلاکس
فرزند پروری بچه داری تب کودک سرماخوردگی رفلاکس
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان مهراد مامان مهراد ۵ سالگی
پیش دبستانی پسرم امروز قراره ببرنشون شهربازی سرپوشیده
از دیشب استرس تمام وجودمو گرفته آخه پسرمن به سختی از من جدا شد دوهفته طول کشید که بدون من بره مهد صبحم قبل رفتن گفت مامان نمیشه نرم شهربازی؟ گفتم همه دوستات میرن تو با مدیرتون میمونی تو مهد گفت خب باشه میرم ولی همش استرس داشت
خداکنه گریه و زاری نکنه و بهش خوش بگذره
یعنی تا این بچه بزرگ بشه تمام موهام سفید شده
مشاهده ۴ پاسخ
مامان نیلا⁹⁸.هانا¹⁴⁰¹ مامان نیلا⁹⁸.هانا¹⁴⁰¹ ۲ سالگی
امروز میدونید چه فکری میکردم؟طی چند ماه گذشته خیلیا تو گهواره بابت بی بی چک منفی یا بتای منفی غصه خوردن من همیشه میگفتم بهشون توکل کن بخدا و بگو هر وقت که به صلاحته دامنتو سبز کنه.میگفتم خدا صلاح بنده هاشو بهتر میدونه همه چیو بسپر به خودش.خیلیا حتی ناشکری کردن و...
الآن که اوضاع کشور اینجوریه دوست دارم ازشون بپرسم الان نظرت چیه دوست داشتی باردار بودی تو این اوضاع؟یا بچه ات تازه به دنیا میومد؟من اون روز به مامانم میگفتم دوست دارم بچه هامو دوباره بفرستم تو شکمم اونجا جاشون امن تره 🥺😢
من الآن به اونایی که مادر نیستن غبطه میخورم زبونم لال ناشکری نمیکنما ولی اگه مادر نبودم الآن حال و اوضاعم اینجوری نبود.مرگ و زندگیم هیچ اهمیتی برام نداشت ..
لُب کلام هیچ چیزیو بزور از خدا نخواید اون صلاحتونو بهتر از خودتون میدونه 🥺💙
مشاهده ۲۲ پاسخ
مامان آریا مامان آریا ۵ سالگی
روز تولد خود را چگونه میگذرانید؟؟؟؟
اوم اوم به نام خدا انار دون میکنننم 🤣🤣🤣🤣🤣
اینم از روز تولد من 🫡🫡🫡۳۴ ساله شدم 🤷
مشاهده ۷ پاسخ
مامان امیرعلی💙بردیا مامان امیرعلی💙بردیا ۵ سالگی
و پایان آمد این دفتر ....😍
پایان سفر ۹ ماهه من و کاکلی مامان🥹
با همه سختی و آسونی گذشت و قرار دیدارمون بمونه پس فردا👣😘
هم خییییلی خوشحالم 😍هم خیییییلی بغضی🥹 که دیگه داری از وجودم درمیای و دیگه تکونای قشنگت و اون قلمبه کردناتو حس نمیکنم وللللی در عوض تو آغوشم دارمت و قراره بوی تنت مستم کنه پسرکم😌😘
همه چی آماده برا پس فردا که برم بستری شم برا زایمان و تاریخ ۴۰۴/۷/۱۷ برا همیشه ثبت بشه تو قلب من و بابایی ☺️

به دعای خیرتون نیاز دارم مامانهای مهربون🙏🏼
دعا کنین ساده و آسون برام بگذره و بچه مو صحیح و سالم بغل بگیرم💙👣
مشاهده ۱۸ پاسخ
مامان اهورا❤️ مامان اهورا❤️ ۵ سالگی
پسرم از پیش دبستانی برگشت و برام گل خریده برا روز مادر😍🥹

اولین هدیه پسرم به من خدایا شکرت🤲
مشاهده ۹ پاسخ
مامان شاهزاده محمد مامان شاهزاده محمد ۶ سالگی
سلام خوبین
لطفااآا بیاین

من وقتی کسی مریض میشه کلا هنگ میکنم ،و راهکاری ب ذهنم نمیاد
پسرم از صبح حالش خوب نیس بالا آورده
و با دکتر رفتن مشکل داره بس ک نریه میکنه خودش هلاک میکنه

از داروخانه شربت انداسترون گرفتیم ،دادمش

فک میکنن بند یا همو تل هستستش،،
آخه یکی از چشماش هم دو ۳ روز کوچیک شده احساس میکنن البته

نمیدونن از ویروس یا همون بند شدن

چی بهش بدم ؟؟الان ناهار
البته ک صبحونه ی لقمه خورد اونم با...آوردش

تا ببینم‌چجوری راضی کنم ببرمش دکتر

هر چی ک میدونین بگین لطفا
حتی همین سوالام رو فراموش کردم بس ک هنگم و ترسیدم 🥺🥺
مشاهده ۵ پاسخ
مامان آقامحمدفرهان🤍 مامان آقامحمدفرهان🤍 ۶ سالگی
سلام .خانما لطفا بخونید و نظرتون بدید بچه های شمام مثل پسر من وابسته ان؟؟؟ینی تنها ی بازار نمیتونم برم حتی .میشینه گریه می‌کنه ک منم بیام
ی مدت میرف مهد بهتر بود هرچند ک اونم چون پسر خالش اونجا بود میرف راحت الآنم باشگاه می‌ره باید خودم ببرمش بیارمش
دیروز مامانم اینا اینجا بودن ب خواهر کوچیکم گفتم تو ببرش باشگاه
من دیگ مهمون دارم نرم
لباس پوشیدن حاضر رفتن پایین جلو در دیدم خواهرم زنگ زد ک فرهان گریه می‌کنه میگه من نمیام هرچی بهش گفتم تو با خاله برو منم نیم ساعت دیگ میام نرف ک نرف منم گفتم ولش کن بیاید بالا
مامانم اینام کلی ناراحت شدن ک کاش ما نمیومد طفلک بچه از کلاسش جا موند
ینی ب حدی عصابم بهم ریخته ک از دیشب با پسرم حرف نمی‌زنم
با همسرمم قهر کردم گفتم یخورده ام تو وقت بزار بچه با توام بیاد بیرون با توام بگرده شاید بهتر شد انقد با من می‌ره میاد فقط منو میبینه
نمیخام مقایسه کنم ولی بچه میشناسم از فرهان کوچیکتر خیلی مستقلن
چن روز پیش با خواهرم اینا رفتیم پارک پسرش از فرهانم کوچیکتره چن ماه میرف برای خودش دوست پیدا میکرد میرف بازی فرهان میگف چرا سامیار دوست پیدا می‌کنه بیاد با من بازی میگفتم توام برو باهاشون دوست شو بازی کن میگف ن نمیخام
امسال باید بره پیش دبستانی میترسم واینسته گریه کنه
مشاهده ۷ پاسخ
مامان جوجه قشنگم مامان جوجه قشنگم ۵ سالگی
سلام از یه مادر خسته.......از صبح ساعت یه ربع به 7 بیدار شدم،پسرمو بیدار کردم،آماده اش کردم بردم پیش دبستانی ،بعد اومدم خونه تند تند صبحانه به پسر کوچکم دادم،آماده اش کردم رفتیم با هم سرکار،کلی کار داشتم،بچه بغل کارام انجام دادم،ساعت 11/45رفتم دنبال آقا آرین ،اومدیمدخونه،صابون رنده کردم و لباس کار همسری ریختم تو ماشین ،بعد ناهار خوردیم،ساعت 4باید دوباره برم سرکار تا 8،این وسط ساعت 6/5باید آرین ببرم آی مث.....به نظرتون با اسنپ تنها بفرستمش؟میترسم،تا حالا تنهایی نفرستادمش هیچ جا.....بعد پسر کوچکم هم تب کرده،......گاهی وقتا میگم خدایا کاش من دو نفر بودم.......
مشاهده ۹ پاسخ
مامان مهدیار مامان مهدیار ۵ سالگی
سلام عشقولیاااا 🥰
اگه دلتون گرفته یا هر موقع دلتون گرفت دو تا نماهنگ درباره امام زمان به شدت توصیه میکنم این نماهنگ رو گوش کنی یعنی جووووری سبک میشین انگار دوباره متولد شدین 🥰
یتیم آخر الزمان. از محمود رمضانی ❤️🩷🤍
ببخش اگه به درد تو نخوردم🥺
ببخش اگه برا تو کم گذاشتم
حرف زیاد زدم تو عمرم اما
حرفی در خور شأن تو نداشتم
حواسم من پرت شلوغیا و
تویی داری دنبال من می گردی🥺
من دیگه خوب می شناسمت می دونم
یه لحظه هم فراموشم نکردی😭
من پی بازی های بچه گونه
تو هی مواظبی زمین نیفتم🥺
ای دل غافل درد و غصه هامو
به همه گفتم و به تو نگفتم😭
رو می زدم به آدما خودم رو
هی پیش این و اون خراب می کردم🥺
کاش انقدر که امیدم به بقیه است
یه ذره روی تو حساب می کردم😓
من از پس خودم که بر نمیام
تویی که باید دلمو بسازی💔
تویی رفیق واقعی منو باش
سرم گرمه به دنیای مجازی😔
گناه نمی ذاره تو رو ببینم
تو اما صبح تا شب نگاهم می کنی😭
من که می خوابم تازه تو پا میشی
توی نماز شبت دعام می کنی🥺
یتیم نوازی بابات علی رو
به ما می گفتن از همون قدیما🥺
منم یتیم آخر الزمونم😭
دستی بکش رو سر ما یتیما...😣
مشاهده ۵ پاسخ
مامان دلبر🧿 مامان دلبر🧿 ۵ سالگی
سلام خانوما
سه تا از دوستام قرار گذاشتن باهم با اتوبوس برن مشهد بدون شوهر
یکیشون مجرده یکی بچه نداره یکیشونم یه بچه داره همسن آریا
به منم هی میگن بیا بریم اما من با دوتا بچه میترسم برم اذیت بشم
آریا هم نمیتونم نبرمش یعنی نمی‌مونه اینجا که من با ایران تنها برم
هم دلم میخاد برم هم از اینکه آریا اذیت کنه میترسم
چون آریا تو مسافرت و بیرون هر چی ببینه میگه بخر و اعصاب نمی‌ذاره 😑
شما بودین می‌رفتین؟ یا رفتین سفر اینجوری؟
مشاهده ۱۷ پاسخ
مامان دیانا و دلسا مامان دیانا و دلسا ۵ سالگی
سلام خانوما دختر من بعضی شبا یکی دو بار بیدار میشه و میاد پیش من یا میگه بیا تو اتاقم تا خوابش ببره باز برای شما تو رده سنی ۵ سال اینجوریه یا نه باهاش صحبت کردم که اگه بیدار شدی و کار خاصی نداشتی با من دوباره چشماتو ببند و سعی کن بخوابی نیا پیش،من بعضی شبا هم میاد پیشم می‌خوابه چه باید کرد شما هم این تجربه رو دارید یا فقط ما اینطوری هستیم در ضمن از ۴ ماهگی هم تو اتاق و تخت خودش خوابیده و جای خوابش جدا بوده
مشاهده ۵ پاسخ