مامان لاوین مامان لاوین ۱۵ ماهگی
بچه ها ما با یکی از دوستای شوهرم رفت و‌امد داریم که اونم متاهله هر دوتامون دوتا بچه هم سن که ۲۰ روز فرقشونه داریم
این وسط درباره شوهر دوستم جدیدا افکاری میاد سمتم
میخام نظر شمارو بدونم که شماهم مثل من فکر میکنید یه جوری قطع ارتباط کنیم
زنش میگه متین(شوهرش)میگه پرستو (یعنی من) همیشه میرم بازار خرید توام برو توام زرنگ باش
یا مثلا به شوهرم گفته زن من گیجه نمیتونه جایی بره
یا یبار دیگ وقتی مست بودن به شوهرم گفته بابام میگه پرستو دختر خوبیه چ لزومی داره انقد درباره من حرف بزنه
وقتیم پیش همیم زیاد شیرین بازی درمیاره
از خودش زیاد تعریف میکنه
زیادم بهم نگا نمیکنه بگم هیزه اگه من حرف بزنم چشماشو میبره جای دیگه
اسمم صدا نکرده هیچوقت اگ خیلییی مجبور بشه میشه پرستو خانوم
ولی خب وقتیم باهمیم احساس میکنم میخاد جلب توجه کنه با حرفاش
یه زمان میگفت شما برو بجای مبینا(زنش)ازمون گواهینامه بده خودش نمیتونه که حتی زنشم ناراحت شد
یا مثلا میگه ترشی های شما چقد خوبه
مبینا ترشی بلد نیست درست کنه یا میگه خوبه شما آش و سوپم میخورین مبینا فقط برنج من اش اینا دوست دارم
خلاصه اینجور حرفا حالا نمیدونم من فکرم مریضه یا درست فکر میکنم
من عاشق شوهرمم اگ یک درصد بدونم از من خوشش میاد یا چی باید قطع ارتباط کنم از طرفیم من شوهرم با اون خیلی خوشه اگ من فکرم اشتباهه نمیخام جداشون کنم
اابته بخامم قطع ارتباط کنم واقعیتو نمیگم
نظر شما چیه چیکار کنم