مامان ایلیــا مامان ایلیــا ۶ ماهگی
خب میدونین چیشدع🥲
خونه باباش بودیم برکشتنی گف فردا میرم جلفا گفتم با کی گفت به تو ربطی ندارع گفتم هنوز که زنتم و شوهرمی ربط داره میگه رو اعصابم راه نرو میزنمت گفتم عه بزن دیکع اگه بری منم میزنم فردا بیرون خوشگذرونی و فلان برگشت گف هه منم با ه...زه خیابونیا فلان کارو دارم میکنم منتظر بدترش باش منم برکشتم گفتم ع کجا میدونی بقیه با زن خودت همچین کاری نمیکنه وقتی کل شبو تنهامون میزاری تو خونه و چشمت دنبال زن بقیس پس مطمئن باش خودمم تو این کاراهستم و مردا هم چشمشون دنبال زن توعه
برگشت چاقو رو برداشت گرف سمتم گف ی بار دیگه در این مورد دهن بازکنی میبرم تیکه تیکت میکنم گفتم اره دیگه زورت ب همین میرسه ولی حقیقته
رسیدیم خونه اروم شد خوب باهام حرف میزد برگشتم گفتم فردا بری میرم بیرونااا گف خو برو مگه من زندانیت کردم برو توهم خوش باش یکم بعد نیم ساعت دوباره روانیتش عود کرد که با کی میری و کجا میری و منم گفتم به تو هیییچ ربطی نداره با کی میرم کجا میرم و فلان سرتو تو کار من نکن برو درخواست طلاق بده نمیخوامت کلا نمیخوامت میگه نه بیا بریم توافقی بگیریم😆گفتم مگه تو همونی نیستی که میگفتی اونی که طلاقت نده مرد نیس و قسم میخوردی حالا برو دیگه راه بازه منم ع خدامه میگه عه میخوای مهریه بگیری گفتم اخه تو پول شورتتو داری مهریه هم بدی هیچی دیگه
تصمیم دارم فردا اگه بهش پیام بدم یدونه من با دخترا رفتم بیرون 😉بعد گوشیمم خاموش کنم 😉 و جمع کنم برم خونه مامانم هرچی شد به یه ورم
مامان کسرا مامان کسرا ۱۵ ماهگی
مامان کارن مامان کارن ۲ سالگی