تجربه سزارین ۲
خلاصه همینجوری ازم اب میرفت پاهام ملریز فقط میگفتم هدا بچمو از خودت می خوام ۳۷هفته دوروز بودم سوند وصل کردن فوری بردنم اتاق عمل ،گفت بشین دستاتو بزار روزانوت سرم بنداز پایین که حس سوزش کوچیک کردم فهمیدم امپول زدن پاهام کم کم گرم شد جلوم پرده کشیدم یه رب گزشت بهترین صدای عمرمو شنیدم پسرمو پاک کردن با وزن دونیم کیلو کوچلو کوچلو اوردن چسبوندن صورتم انگار دنیا مال من بود ،الانم فعلا بیمارستانم انشالله صبح مرخص میشم ،بعد عمل هم باشیافو امپول همه چیز قایل تحمله ،فقط من سینم اصلا نوک نداره یه قطره هم بزور شیر میاد پسرم همش جیغ میزنه😔

مبارکه انشالله
براتون سوند گذاشتن درد نداشت؟؟؟

عزیزم مبارکه 😍❤️

مبارکه عزیزم بچت چقدر بود وزنش ؟دستگاه که نرفت؟

خداروشکر به سلامتی عزیزم

گلم با سرنگ شیر خشک بده بهش فعلا
کم کم شیرا میاد منم نوک نداشت تا ۳روز شیر خشک میخورد کلا بعدش کم کم منو قبول کرد

الهی بگردم عزیزم
مبارک باشه
اشکال نداره کم کم شیرتم میاد
برا منم دعا کن دهانه رحم باز شه نی نیمو ببینم

برا ماهم دعا کن بخیر بگذره

عیب نداره بنداز به سینه ات تا میک بزنه نوکش در بیاد خودت هم همش نوکش رو بکش بیرون
يه عکس هم بده از کوچولوت ذوق کنیم🥰

عزیزم خداروشکر سالم تموم شدین
قدم نو رسیدت مبارک
انشالله قسمت ماهم بشه
سرکلاژتونو اتاق عمل باز کردن؟