واینک سلام کنید به بدترین مادر دنیا

یه بار دیگه باز عصبی شدم که نمیخابه و از درو دیوار بالا میره و به بچه ۸ماهه پرخاش کردمو چنان عین دیوونه ها کوبیدم تو سر خودم که مغزم پوکید
در این حد روانی شدم مامانم میگفت یه روزی این تو خودت ریختنا روانتو داغون می‌کنه الان بهش رسیدم
قبل بارداری فکر میکردم بهترین مادر میشم آنقدر که بچه دوست داشتم و الان رکورد بدترین رو زدم حالم از خودمو رفتارم به هم خورد

برای هر مادری پیش میاد
الان جای خود خوری نوازشش کن و ازش عذرخواهی‌ کن .
بزار بازی کنه خوابش میبره
به زور بچه ها نمیخوابن،فقط مادرا رو اذیت میکنن😂

مامان زهرای مهربونی که حسابی خسته ای یه بغل محکم از راه دور
اشکال نداره هممون این لحظات رو تجربه میکنیم فکر نکن فقط خودتی
هممون برای لحظاتی کوتاه بدترین حالت خودمون رو مشاهده می‌کنیم که هیچ وقت ندیده بودیمش
ولی یادت بیار اون فقط یه موجود کوچیک کنجکاو و پر انرژی و شاده که احساس امنیت میکنه کنار مامان زهراش برا همین هر کاری عشقش میکشه آزادانه انجام میده
ولی مامان زهرا خیلی خسته است و احتیاج داره یکمی برای خودش وقت بزاره و خلوت کنه
مامان زهرای قشنگی که دلت شکسته و فکر میکنی بدترین مادری
تو از چشم بچه ات یه فرشته مهربون بهشتی هستی حتی همون لحظه که حسابی خودتو باختی
یکمی بیشتر به علائم روح و جسمت دقت کن
توجه کن وقتی کم کم داری از حالت زرد به نارنجی و از نارنجی به قرمز تبدیل میشه و آمپر بدنت هی میره بالا
گرسنگی، تشنگی ، پریود بودن ، خستگی ، درد کمر دست پا سر ، احتیاج به شیرینی داشتن احتیاج به کافئین داشتن و ...
علائم روحت سر چیزای کوچیک یهو بهم میریزی اصلا اون موضوع بزرگ نیست ولی تو روحت دیگه توان نداره حتی در حد همون چالش کوچیک
توجه کردن و رفع کردن نیاز های روح و جسمت و رسیدگی به چهره و ظاهرت حتی یه مرتبه تو روز باعث میشه اینجوری به نقطه جوش نرسی
مراقب مامان زهرای کوچولوت باش💞

تو تنها نیستتی واسه منم پیش اومده

من شده شب ها نخوابیدم همش بچه بغل راه رفتم خوابوندمش رو پا گذاشتم لالای گفتم اصلا طاقت گریه ندارم دلم ضعف میره برا گریه اش زود بغل میکنم آرومش میکنم با اینکه یه پسر دیگه ام دارم سعی کنید عصبی نشین من همه ی کارام خودم میکنم سعی کنید صلوات بفرستین آروم میشین

منم تجربه کردم یکی دوبار .درکت میکنم

ناراحتی نگن عزیزم حق داری

چه اصراری دارین بچه همون تایمی که شما میگید بخوابه ؟؟ هروقت خوابش بیاد می‌خوابه دیگه!
خودتو باید با بچه وفق بدی

عزیزم وقتی نمی‌خوابه دست و پاهاش و پشتش رو ماساژ بده ...موهای سرش نوازش کن....برای خودتم سعی کن زیارت عاشورا گوش کنی و زیر لب صلوات بفرست آروم می شی من با پسرم دوازده روز تو بیمارستان تنها بودم مامان اولی هستم پسرم تا چهل روز ان آی سیو بود ...دوازده روز هم بخش نوزادان آنتی بیوتیک می‌گرفت دیگه بدتر از این شرایط که نیست

چقد دد دد هممون شبیه همیم 😣
منم گاهی برام پیش میاد
مخصوصا وقتایی که خونه بابامم و تیام به سختی میخوابه و اذیت میکنه عصبی میشم و بعدش عذاب وجدان🥺🥺🥺
خدا بهمون توان دو چندان بده این فرشته گناهی ندارن ما خسته ایم و کم توان

منم چن بار دعواش کردم و خودمو زدم اصلا پیش میاد واقعا خسته میشیم امشب خاهرم آمد پسرمو برد سه ساعت مثه بلدوزر کار کردم خونرو سابیدم ینی دلم واسه پسرم لک زد تا بیاد خونه ولی موقعی ک اذیت میکنه منم یه وقتایی قاطی میکنم💁‍♀️💁‍♀️

منم جدید خیلی عصبی میشم مخصوصا وقتی خوابش میاد یکم غر میزنم بهش

عزیزم‌خودتو سرزنش نکن طبیعیه این رفتارا ادم خسته میشه ولی تا جایی که میتونی خودتو کنترل کن ادای شادارو دربیار/کمکی نداری؟

فکر نکن فقط تو اینطور میشی.... خودتو سرزنش نکن درسته کاری بدی کردی ولی بدون خیلی از مادرا به این حالت میرسن. بچه یه موجود سراسر نیازه و مادر یه آدم عادی... و خیلی سخته هر لحظه در خدمت برای رفع نیاز بچه ش باشه و کم میاره...

اینو براش بگیر .شبی یک سیسی بده بخوره تا صبح بخابع

این فشار عصبی برای هممونه
ما هم ممکنه پرخاش کنیم حتی این عراب وجدانتم طبیعیه