پسرم ی مدتیه میگه داداش میخوام
برام داداش بخرین
چون تک فرزنده و منم اکثر اوقات تنها بود درک کمتری از روابط خانوادگی داره

الانم ی مدته با بچه های عمش رفت و آمد داره ک یکیشون هم سن خودشه
همش میگه یکی مث فلانی میخوام ک رفیق خودم باشه

فک میکنه اگه بچه بیاریم همون اول اندازه خودشه و میتونه باهاش بازی کنه
لز طرفیم شغل همسرم جوریه ک کم خونه ست و سال دیگه هم پسرم میره پیش دبستانی اگه الانم اقدام کنم تا سال دیگه بدنیا بیاد هم پسرم به توجه و کمک درس احتیاج داره هم نمیتونم با شکم بزرگ برم بچمو از مدرسه بیارم و ببرم حداقل باید تا دوسال دیگه صبر کنم
از طرفیم خیلی تنهاست نمیدونم چیکار کنم خیلیم از زایمان میترسم سری قبل هیچ درکی از زایمان و روالش نمیدونستم همینطور رفتم جلو وآخرسر تو بلوک زایمان زندانی شده بودم ک ب هیچ وجه نمیذاشتن با رصایت خودمم برم چون شوهرمو ترسونده بودن اونم ریز بار نرفت خیلی از روند زایمان طبیعی میترسم
😔😔😔😔😔

من دوتا دارم نمی‌خواستم بیشتر از یکی داشته باشم شوهرم میخواست
بهش میگفتم اگه روزی هم بخوام حداقل پسرم باید ده سالش باشه خیالم از اون راحت بشه
الان پنج سالشه و دومی هفت ماه وقتی فهمیدم باردارم نمیخواستم ....
بگذریم
دوران بارداری و بعد زایمان که خدا سر گرگ بیابون نیاره چیزایی که کشیدم تا دوماه بعد زایمان دولا راه میرفتم از شدت درد
به نظرم همون یکی رو نگه دار و خیلی مراقب باش باردار نشی که محاله شوهرت ازش بگذره
ی دونه بچه رو بهتر میتونی تامین کنی و اینده بهتری داره
رسیدگی به ی دونه هم خیلی راحت تره
دومی که بیاد واسه اولی وقت کافی نداری و داغون میشه
پسرم بارها می‌گفت منو دوست نداری
اینقدر گریه کردم که نگو
هنوزم گاهی میگه و من حس میکنم که چقدر مادر بدی هستم که این فکر و حرف به ذهن و زبون بچه م میاد
کاش خدا جور دیگه ای برام رقم میزد

اگر مشکل مالی نداری اصلا انقدر شرایط رو سخت نکن. همه چیز میگذره و تو قدرتمند تر میشی. آدم باید خودشو باور داشته باشه چون ماها ظرفیتهایی داریم که فقط توی تنگنا خودمونو نشون میدیم و آخرش که از تنگنا گذشتیم خیلی برامون با افتخاره من ۲ تا بچه دارم یکی ۲ ساله یکی ۵ ساله البته که سخته ولی به نظرم خیلی هم تفاوت زیادی از نظر وقت گذاشتن و انرژی صرف کردن مادرانه بین یکی و ۲ تا نیست ی کارهاییشون هم بین خودشون حل میکنن حتا توی بزرگسالی مثل الان خودمون با خواهرا و برادرهامون

دختر منم دیوونم کرده انقد ک میگه چرا برام آجی یا داداشی نمیاری حتی با بغض میگه چطور خودت داداشی داری برا من نمیاری اما من میترسم از اینده و از پسش برنیومدن ب مشکل خوردن هووووف

باید زودتر می‌آوردی الان بد موقع ست. وقتی کمک نداری سخته

منم فقط فقط بخاطر پسرم آوردم چون تنها بود همش میخاست بره خونه عموهاش یا بیرون بمونه.... الانم خداروشکر رازیم

منم دیگه زایمان طبیعی نمیکنم فقط سزارین واییییی چی بود طبیعی

اگه از نظر مالی مشکلی نداری و یه نفر نزدیکت باشه حالا هرروز هم اگه نشد ولی یه روز درمیون بیاد و بهت کمک کنه خوبه که به فکر دومی باشی اما بازم فکر می‌کنی دست تنها نمیشه بنظرم بزار کلاس اولش تموم بشه و برای دومی اقدام کن
منم همیشه نظرم رو تک فرزندی اصلا نبود...چون دوست ندارم بچه م تنها باشه...

منم پسر اول همسن پسر شما بود ک‌گذاشتم باردار بشم و دو ماه بعدش بارددر شدم ...ولی خداروشکر راضیم من اونموقع پیش دبستانی فقط ۲ ماه پسرم‌رفت اونم باباش میبرد میاوردش بعدم ک کلاس اول شد ...ولی خداروشکر اذیت نشدم ...من خودم از فرزند اولی خیلی بدم میومد دوسداشتم حداقل ۳ تا داشته باشم برعکس شوهرم اصلا دوست نداشت بچه ...الانم خداروشکر دوتا پسر دارم درسته فضولیا یی هم دارن ولی اینقد باهم‌بازی میکنن اختلاف سنیشون ۶ ساله ...من سزارین بودم ...حالا هم‌اگ‌نمیتونی طبیعی و میترسی بعد سزارین بیار اگ کسی کمکت باشه

وای منم به تنهایی دخترم فکر میکنم بغضم میگیره یه مدت گیر داده بود مامان یه نی نی بیار من با کی بازی کنم گفتم اگه بیارم باید همش اونو بغل کنم‌میگفت اشکال نداره زود بزرگ میشه ...ولی شوهرم اصلا راضی نشد ونمیشه ...سپردمش بخدا انشاله خوشبخت وعاقبت بخیر بشه وتنهایی رو حس نکنه ....توکل بخدا ...

خب سال دیگه هم اگه همین شرایط باشه مجبوری ببری و ی سال الکی عقب افتاده بچه

پسرت الان باید پیش دو بره سال دیگه مدرسه

اینکه میگی مالی مشکلی نداری خوبه ولی رسیدگی ب بچه اول چی
مطمئن باش کم میاری
بعدشم تو این مملکت هر چقدر داشته باشی واسه تامین ی دونه کمه چ برسه دوتا با بیشتر

خوبه فقط ی داداش میخواد پسرمن میگه ۳ قلو بیار😆😆زیاد این حرفارو جدی نگیر چندسال دیگه این حرفا همه تغییر میکنه

بنظرم تا فاصله سنیشون خیلی نشده بیار
پیش دبستان که اصلا چیز خاصی نداره نیاز به وقت خاصی نداره
فوقش واسش سرویس میگیری
من دخترام ۳سال فاصله دارن من خسته میشم ولی واقعا هم بازی هم هستن

دقیقا دختر منم همینه
حوصله دوباره برم از مراحل بچه داری طی کنم هم ندارم

برای بچه دوم شرایط خودت رو در نظر بگیر بچه ها که درکی از این موضوع ندارن و فقط دلشون یه همبازی میخواد اونم تازه ممکنه برعکس بشه و دائم با هم دعوا کنن.بعدم چرا پسرتو امسال نفرستادی پیش؟

خودت چند سالته

امسال بیاری بهتر از سال بعده.هرچی بگڌره سختتر میشه.من اولی طبیعی.دومی رفتم سز
خیلیم خوب بود

خب بیار اگ‌ب شرایط نگاه کنی بهتر ک نمیشه بدتر میشه فرقی نمیکنه الان بهتره تا بعدا. چون شرایط بدتر میشه اما بهتر نه

منم دخترم همش میگه آبجی میخام نی نی میخام
من مث سگ از بارداری و زایمان میترسم خیلی خیلی سخت بود و عذاب کشیدم فک کن نه ماه بارداری درد داشتم و چ درد هایی چ تهوعی داشتم چندین بار بخاطر دردهایی ک اومده بود سراغم بستری شدم
چ زایمان بدی چ بچه بد آرومی نمی دونی چی کشیدم الان تو سن کم موهام سفید شده اما ی بچه هم کمه نمی دونم چ خاکی تو سرم کنم بعدم پیش دبستانی سخت نیست دختر من امسال می‌ره فقط آخر هفته ها کتاب میدن باید کار کرد باهاشون

منم بعضی وقتا دخترم میگه
وقتی م فکر میکنم شوهرم زیاد خونه نمیاد وبیرونه
باید محبت پدر هم باشه
ولی تنهایی م سخته خداییش