مامان نفسی مامان نفسی ۲ سالگی
مامان پناه مامان پناه ۳ سالگی
عاغا شاید خیلی مسخره باشه براتون همینجوری اومدم دغدغمو بهتون بگم😁
من حدود هشت سال هست که دلم میخواد بینیمو عمل کنم ولی هربار چون خیلی ترسو بودم و هی هم بقیه میگفتن نه بینیت خوبه و فلان و میترسوندنم بیخیال میشدم ولی خدایی بینیم عیب داره درسته افتضاح نیست ولی هم استخونیه هم یکمی گوشتی حالا ترسم یکم کمتر شده رفتم تو فکرش ولی شوهرم میگه من پول ندارم و نمیدم باید طلامو بفروشم اگه بخوام عمل کنم از طرفی سینه هام کلا همیشه آویزون و شل بود کوچیک بود ولی بزرگ میزد دیگه از بارداری تا الان افتضاح شده بزرگ و شل و ول و زشت حتی با سوتین بستن هم مشکل دارم بخاطرش نگاش ک میکنم اعتماد بنفسم و از دست میدم تو لباس زشته و حتی بزرگ و خیلی سنگین شده مامانم میگه برو سینه هاتو جراحی کن کوچیکش کن بعدا گردن درد میگیری خودمم خیلی دوست دارم کوچیک کنم و فرم بدم راحت بشم حالا نمی‌دونم چیکار کنم از طرفی میگم سینه رو کسی نمی‌بینه ولی بینی و میبینن فامیل شوهرم همشون جراحی کردن دلم میخواد دلمم نمیاد کلی طلا بفروشم دوتا کار باهم انجام بدم☹️