۵ پاسخ

اگر به عقب برگردی سزارین رو انتخاب میکنی؟

چقد خوب تعریف کردی 🤌

خداروشکر گلم سلامت باشی ان شالله
ممنون از تاپیکت 😍😍

من همش ترس فشار دادن شکم رو دارم 😐☹️

راه رفتن بعد عمل خیلی سخته؟

سوال های مرتبط

مامان قلب من(💙) مامان قلب من(💙) روزهای ابتدایی تولد
پارت سوم
رفتم ریکاوری خیلی خوابم داشت ولی ب زور خودمو بیدار نگه داشتم. نینی اوردن شیر بخوره گفتم شیر دارم؟ گفت اره باید چک کنیم میتونه بخوره یا نه. ی ساعت تو ریکاوری بودم و بعد با پسرم منو بردن بیرون اتاق عمل. همه منتظر بودن منم این لبخند از لبام نمی رفت اون حس خوب. پرستار گفت خوبی گفتم عالی هنوز بی حسم، 🤣 رفتیم بخش رو تخت گذاشتن منو و همراهام اومدن و پرستارا هی میان چک کنن . چند بار شکمو فشار دادن ک همه تو بی حسی بود ولی یکیش وقتی بود ک بی حسی داشت میرفت و ی کوچولو درد داشت دو ثانیه فقط گفتم آیی یواش. دیگ ساعت ملاقات شد و من خوشحال ک هنوز بی حسم همش منتظر دردای پریودی شدید بودم. دیگ داشت بی حسی از بدنم میرفت حس میکردم گز پاهام ب مچ رسیده مثلا ولی هنوز بی درد. پرستارا هم هر 3 ساعت شیاف میزاشتن. ملاقاتم انقد صحبت و شوخی کردم ک نگو همه گفتن واقعا درد نداری گفتم نه هنوز بی حسم. دیگ تقریبا 5_۶ غروب ی حس خیلی ریزی قسمت بخیه داشتم درد نه. ساعت ۷ گفتن مایعات شرو کن که انگار دنیارو ب من دادن چون خیلی تشنم بود. با نسکافه و اینا شرو کردم چایی نبات و... تااا ۱2 شب مایعات خوردم ولی کم کم ک حالت تهوع نگیرم ی وقت. ازشون پرسیدم کی باید راه برم گفت 12.منم کم کم رو تخت شرو کردم ب تکون دادن پاهام چون خشک شده بود ک واسه راه رفتن کارم اسونتر باشه. هنوزم درد نداشتم ولی میدونستم جا بخیه هام ی فشاری هست. ساعت 12 گفتن بیا راه بریم منم کابوس بود برام چون همه از اولین راه رفتن نالیده بودن اینجا. اروم بلندم کردن از تخت نشستم. ی حس بدی هست درد نیست یکم نشستم راستی قبل راه رفتن یواشکی 2 تا شیاف گذاشتم با خودم برده بودم. نشستم رو تخت و اولین پایین اومدن خیلی سخت بود. درد نداشت ولی ادم نمیتونست چطوری بیاد🤣
مامان بنیامین مامان بنیامین ۱ ماهگی
سلام مامانا من دوشنبه سزارین کردم تو بیمارستان نیکان سپید،هزینه بیمارستانم ۳۵ شد،خیلی از بیمارستان و کادرش راضی بودم رسیدگیشون خوب بود خیلی اخلاقاشون خوب بود،میخوام از تجربه زایمانم بنویسم.
اول رفتم بیمارستان ان اس تی از بچه گرفتن و سرم بهم وصل کردن و انژیو کت،یک ربع مونده بود به عمل برام سوند وصل کردن،سوند وصل کردن درد نداره ولی حس بدی دست میده همون باعث میشه بقیه حس کنن درد داره،وگرنه درد نداره
با تخت منو بردن اتاق عمل امپول بی حسی رو بهم زدن،اصلا درد نداشت و سریع بی حس شدم و برش دادن شکممو و پسر قشنگمو به دنیا اوردن،رفتم تو ریکاوری بچه رو اوردن انداختن رو سینه و اغوزو به بچم دادن،و بعد منتقلمون کردن تو بخش،بهم گفتن هیچی نخور از ساعت ۲ تا ۱ شب ولی من گوش ندادم و خرما خوردم خیلی زیاد و همون بهم جون داد،شربت عسل و گلابم درست کرده بودم خوردم اونجا و وقتی بهم اجازه عذا خوردن دادن من کاچی درست کرده بودم برده بودم اونو خوردم،شکمم هم سریع کار کرد و مدفوع کردم
ادامشو تو کامنتا میزارم……
مامان حنا🌼 مامان حنا🌼 ۵ ماهگی
پارت دوم سزارین
خلاصه بعد از بی حسی طولی نکشید صدای بچه رو شنیدم و بچه رو بعد از تمیز کردن آوردن گذاشتن رو صورتم و بعد بردنش سریع .
و دیگه کارهای بخیه و بعدش هم بردنم اتاق ریکاوری که اونجا خیلییی بد بود همش میلرزیدم ، لرز شدید داشتم راستی پمپ درد هم زود بهم وصل کردن که درد نداشته باشم
تقریبا ۲ ساعت تو ریکاوری بودم تو همون بی حس بدونم شکمم رو ماساژ دادن که خداروشکر درد نداشت
و بعد بهم گفتن پاهام رو تکون بدم وقتی دیدن میتونم تکون بدم گفتن ده دقیقه دیگه میبریمت بخش
و تو بخش خیلی گیج و بی حال بودم بیشتر بخاطر گرسنگیم بود
راستی اینو نگفته بودم وقتی بی حسی بهم زدن حالت تهوع شدید گرفتم و نزدیک بود بالا بیارم که سریع تو سرم برام ضد تهوع وصل کردن خداروشکر
اینم بگم که در آوردن سوند هم اصلا درد نداشت فقط باید شل بگیریم خودمون رو
بعدش هم برای اینکه دردام کمتر شه شیاف میزدم هر چند ساعت یه بار دو تا دوتا
اگه سوالی هست و چیزی نگفتم بپرسین جواب میدم😊❤️
مامان گرشا مامان گرشا ۷ ماهگی
سلام به همگی بلخره بعداز ۵ روز فرصت کردم و بیام از تجربه زایمانم بهتون بگم

من بخاطر IUJR بودن بچه ۳۷ هفته بهم ختم بارداری دادن و من سزارین شدم
تجربه هایی که از عمل سزارین داشتم رو بهتون میگم شاید به دردتون بخوره:
۱.سوند اصلا درد نداره فقط یه مقدار سوزش داره به شخصه ترسم از سوند خیلی زیاد بود اما واقعا چیز خاصی نیست
۲.من بی حسی از کمر داشتم عوارض خاصی نداشتم فقط یه مقدار الان کمر دردم که اونم تا دو هفته عادیه
بی حسی یه خوبی که داشت تا بچم دنیا اومد اومدن گذاشتنش کنار صورتم که واقعا بهترین حس دنیارو اون لحظه تجربه کردم😍
فقط برای بی حسی یه جا اذیت شدم اینکه مایع نخاعی رو پیدا نمیکرد و چند باز امپول رو در اورد و زد تو کمر من این یه خورده اذیت کننده بود برام فقط همین
۳.زمانی که بی حس هستید یا بی هوش هستید تاکید کنید شکمتون رو فشار بدن جون واقعا درد غیرقابل تحملی داره برای من یه بار موقع بی حسی فشار دادن چیزی متوجه نشدم یه بارم وقتی تو ریکاوری بودم با اینکه هنوز پاهام بی حس بود اما اثر بی حسیه کم شده بود وقتی شکممو فشار دادن خیلی درد داشتم
۵‌.پمپ درد حتما بگیرید خیلی خوبه و خیلی به دردتون میخوره
ادامه در کامنت👇😃
مامان محمدجواد ومیراث مامان محمدجواد ومیراث ۸ ماهگی
پارت دوم
اتاق عمل نیم ساعتی طول کشید ، من چندثانیه حالت تهوع گرفتم فقط که سرم رو به پهلو کج کردن خوب شدم ، بعد از اتمام هم بچه رو اوردن دیدم و سریع من رو بردن ریکاوری و بچه رو بردن بخش نوزادان ، اون روز شلوغ بود و من تا سه ساعت توی ریکاوری موندم بعد از دو ساعت تونستم حرکت بدم کمی پاهامو ، یکمی سردم سد که بهشون گفتم و برام بخاری اوردن و خوب سد ، همونحا درخواست پمپ درد کردم ، دکترم بعد از یک ساعت اومد و معذرت خواهی کرد که میدونم درد داره اما به نغع خودته و رحممو فشار داد ابنجا واقعادرد داشت و حیغ کشیدم بعد از سه ساعت آوردن منو بردن بخش تو اتاقم و بچه رو هم بعد از نیم ساعت آوردن دردام داشت سروع میسد اما پرستارا زود زود سروم میزدن و شیاف میذاشتم و قابل تحمل بود سختیش این بود که نباید سروگردنمو تکون میدادم و نباید خرف میزدم تا ساعت هشت شب ، شب که شد دکتر گفت با نسکافه و چای شروع کنم و کاچی و سوپ هم خوردم و بهم کفتن باید راه برم فقط چند قدم اولش سخت بود و بعدش برام راحت شد
مامان عروسک مامان عروسک ۳ ماهگی
تجربه سزارین 1:
صبح بستری شدم، اولش nst گرفتن ازم،بعدش سوند وصل کردن،
بنظر من مسخره ترین قسمت زایمان همین سوند وصل کردن بود!
خودتون رو کاملا شل بگیرید ک اصلا متوجه درد نشید،من درد نداشتم چون خودمو شل گرفتم،فقط بدیش این بود سوزش داشتی،بخصوص تا یک ربع اولش!سوزش و احساس فشار ادرار!!!
بعدش بردنم اتاق عمل! اصلا اونجوری ک فک میکردم ترسناک نبود!چون من خیلی ترسوعم!دکترم سریع اومد صحبت کرد جو اتاق عمل خیلی خوب بود و شوخی میکردن!آمپول بی حسی اصلااااااااا درد نداشت با اینکه چهار بار برام زدن!
بعدش سریع پاهام سوزن سوزن و داغ شد و عمل انجام شد!وقتی نی نی رو میزارن رو صورتت واقعا همه چیو فراموش میکنی!ی صورت نرررم و داغ و کوچولو🥺
بعدش همون موقع شکم رو فشار دادن هیچی حس نکردم!
من لرزش شدیددددد داشتم تا دو ساعت بعد عمل تو ریکاوری!دومین فشار رو توی ریکاوری دادن،دردش افتضاح بود!
سومین فشار رو توی اتاقم دادن ک خیلی کم بود دردش!
بعدش اینکه بنظرم هرچقدم نخواید هزینه کنید،ولی اتاق خصوصی بگیرید،خیلی خوبه،راحت و خوب بدون شر و صدای اضافه!نی نی هم اروم میخوابه بیدار نمیشه با صدای دیگران!
اولین راه رفتن هم اصلاااااااا اذیت نشدم واقعا!فقط یکم نفس کشیدن سخت بود! حتما پمپ درد بگیرید عالیع!
موقعی ک میخواید راه برید اول یکم بشینید رو تخت بعد اروم پاشید ب کمک همراه!
من حتی تنهایی رفتم سرویس و اوکی بودم!
بیمارستانم خصوصی بود و پرستارا همه کارای منو کردن(شیاف،تعویض پوشک و …)اصلا ب همراه نگفتن کاری کنه!
هرچی هم تو ساک واسه خودم برده بودم استفاده نشد و بیمارستان خودش داد.
مامان کوچولو مامان کوچولو ۳ ماهگی
بعد از اون فشارمو باز گرفتن منو رو تخت نشوندن برای تزریق بی حسی هر چق بیشتر به جلو خم شی دردش کمتره درد تزریقش لحظه ای یعنی همون لحظه ساکت میشه و کم کم بدنت سر میشه ۴یا ۵تا تزریق داشتم بعد اون سریع به سرعت منو خوابوندنو دیگ حسی تو کمرم یا پاهام نبود پرده رو کشیدن یه پرستاری باهان شروع کرد به حرف زدن بعد پرسیدن ۴ـ۵تا سوال
صدای گریه پسرمو شنیدم 🥺 ساعت ۹:۳۵دقیقه به دنیا اومد
بردنش یه سمت دیگ بعد از حدود دو سه دقیقه اوردنش تا ببینمش تایم بخیه زدن کلا ۵دقیقه اس بعد از عملم بردنم سمت ریکاوری ساعت ۱۰بود پسرمم اوردن تا بهش شیر بدم (نگران شیرتونم نباشید من رفتم حموم هر چقد فشار دادم یه قطره آغوزم نیومد ولی بعد عمل ماشالله نمیدونم اون آغوز از کجا اومد تو سینه هام)تا ساعت ۱۱:۱۵پسرم تو ریکاوری پیشم بود بعد اون بردن تحویل خانوادم دادن منم ساعت ۱۱ونیم از ریکاوری در اومدم و بردنم بخش زایمان و با خیال راحت مادر پسری پیش هم بودیم 😍
بقیه اش رو هم تو تایپیک بعدی میذارم ......