۷ پاسخ

دکتر من سوند نذاشت با اینکه سزارین بودم
قبل عمل رفتم دستشویی ، بعدشم عصر که آوردنم از تخت پایین دوباره رفتم ..
گفت تو اتاق عمل هم خودمون تخلیه کردیم دیگع بی حس بودم نفهمیدم چطوری اینکارو کردن

من طبیعی میخوام بیارم با بی حسی

چند کیلو بود نینی

نجه منم زهلم گدیر جواهری پور دان

مبارکه عزیزم راحت شدین عوضش

طبیعی ی چیزش خوبه فقط طی زایمان درد میکشی بعدش که بچه دنیا میاد انقدر راحت میشی


قدمش پر خیر برکت باشه 👐🙏

وای آره سوند خیلی بده،منم خیلی اذیت شدم.

سوال های مرتبط

مامان پاشا🧸 مامان پاشا🧸 ۲ ماهگی
تجربه سزارین در بیمارستان صارم
مامانا من ۸ساعت ناشتا بودم از ۶صبح رفتم بیمارستان دنبال کارای پذیرش و فیلمبرداری عکاسی
یک پک کامل واسه قبل عمل و یک پک کامل واسه بعد عمل بهم دادن هزینش ۹۰۰ تومن بود
بعدشم رفتم برای آزمایش ادرار و خون و چک گردن ضربان قلب بچه و فشار خودم ، بعدشم اومدن دنبالم و رفتیم اتاق عمل
بی حسی از کمر بودم و اصلا درد سوزن اسپاینال رو حس نکردم انقدر دستشون سبک بود 🤌🏽 جو اتاق عمل عالی بود و همه حسابی پرانرژی بودن جوری که اصلا استرس نداشتم
گذاشتن و برداشتن سوند هم واقعا دردناک نبود
ساعت ۱۰:۳۰ رفتم اتاق عمل و ساعت ۱۰:۵۵ پسرم به دنیا اومد
همسرم اومد اتاق عمل و بند ناف رو برید تمام لحظه ها هم فیلمبرداری داشتم👀 بعدشم رفتم ریکاوری شکمم رو فشار دادن برای تخلیه خون و جمع شدن رحم که کاملا بی حس بودم و نفهمیدم هیچی
در آخر اومدم تو بخش ، پمپ درد داشتم و تا همین لحظه خداروشکر درد وحشتناکی نداشتم
از رسیدگی بیمارستان و پرسنل خیلی راضیم د به امید خدا فردا مرخص میشم❤
مامان آرن👶 مامان آرن👶 ۳ ماهگی
سلام دوستای قشنگم
من اومدم از تجربه عمل سزارینم و تجربه بیمارستان بگم بهتون امیدوارم به دردتون بخوره ❤
اول اینکه ۳۸هفته و صفر روز بچم به دنیا اومد با وزن ۲۹۰۰
الکی خودتونو خسته وزن گیری نکنید همش ژنتیک هست من بهترین تغذیه رو داشتم باز با این حال وزنش بیشتر نشد .
😅مامانای عزیز من اصلا شب قبل عمل نخوابیدم تو راه بیمارستان به همسرم میگفتم من تو اتاق عمل میخوابم انقد که بیخواب بودم خانوادمم به مسخره کردن من میگفتن حتما با استرس اتاق عمل میخوابی به همین خیال باش😑رفتیم پذیرش شدیم تو لابی منتظر موندیم و اومدن دنبالمون با همسرم تا جلو در بلوک زایمان بودیم بعدش من رفتم داخل و همسرم پشت در بود کل لباس در اوردن لباس اتاق عمل دادن و یه سری سوالات پرسیدن و سرویس رفتم و رفتم رو یه تخت دراز کشیدن فشارم و گرفتن و از بچه ان اس تی گرفتن و همه چی خوب بود قرار بود من اولین نفر اتاق عمل دکترم باشم و ده دقیقه دیقه برم اتاق عمل اما به دکترم بیمار اورژانسی افتاد و یه ساعت بعد بردنم اتاق عمل،قبل اتاق تو اون یه ساعت😅من خوابیدم تو بخش یه عالم مریض دیگه ام بود که وقتی پاشدم فقط یه نفر بود و پرستار گفت تو توابتو اوردی و چه ریلکس خوابیدی😑😑بعد از خوابی که کردم یواش یواش باید اماده رفتن میشدم و قبل عمل یه قسمت خیلی بدی بود به اسم سوند ،فک نمیکردم انقد درد داشته باشه یه درد خیلی بد و با سوزش شدید کاش میشد این سوندو تو بی حسی زد 😓😓
بعد سوند سوار ویلچر کردن و بردن تو بخش اتاق عملا روی تخت و منتظر اماده شدن اتاق عملم بودم که برم برا عمل و دکترمو دیدم و و یه سری پرستار سوال میپرسیدن
مامان پناه کوچولو🩷👧🏻 مامان پناه کوچولو🩷👧🏻 ۷ ماهگی
تجربه زایمان سزارین پارت ۲
رسیدم بیمارستان ازم nst گرفتن گفتن هم انقباضات زیاده هم ضربان قلب بچه بالاس باید همین الان بستری شی سزارین اورژانسی شی منم گفتم پس به دکترم زنگ برنید بیاد
به دکترم زنگ زدن تهران نبود منم گفتم فردا عمل کنید میخوام دکتر خودم باشه بهم گفتن انگار متوجه نیستی ضربان قلب بچه بالاس
خلاصه قبول کردم دکتر بخش منو عمل کنه دکتر خوبی بود خدابی اما از شانس من دکتر خودم نبود تازه به دکترم ۹ تومن هم زیر میزی دده بودم که اینجوری شد
خلاقه کفتن حاضر شو برای امل ساعت ۷ صبح بود گان و این چیزا پوشیدم نوبت سوند زدن شد من شنیده بودم درد داره خیلی میترسیدم بهشون گفتم تو اتاق عمل بعد بی حسی بزنید گفتن همشون مردن خلاصه من راضی شدم سوند برام وصل کنن
پرستاره گفت خودتو شل بگیر نفس عمیق بکش درد نداره منم همین کارو کردم کلا ۱۰ ثانیه طول کشید دردش هم قابل تحمل بود اونجوری که فکر میکردم نبود
من فیلمبردار واسه اتاق عمل و دیزاین اتاق vip داشتم که بخاطر اورژانسی شدن نتونستم انجام بدم خیلی ضد حال خوردم
خلاصه منو بردن اتاق عمل ا