سلام خانوما راهنمایی کنید بچه اولم دختره دوست دارم دومی پسر باشه چ کنم
یکی بهم یه چیزی بگه توروخدا 😓🥺🥺
این روزا آنقدر بد بیاری پشت بد بیاری دارم که دلم میخواد جیغ بزنم
دلخوشیم فقط دخترمه
درسته همسرم به هیچ کدومشون اعتراض نمیکنه ولی خودم خجالت میکشم انقدر گیجم که اینهمه دردسر درست کردم😭😓
سلام دوستان در شیردهی اگ یکی حامله بشه بچش دختر میشه ؟یا ن
سلام من هفته ۱۵بارداری هستم بعضی وقتا شکمم درد شدیدی میکنه بعد چند دقیقه کم میشه آیا طبیعیه
میخوای لاغربشی جوری که همه دیدن تعجب🤯 کنن پیام بده
شوهرم سه ماه پیش بهم خیانت کرده بهش ک گفتم گذاشت کنار ولی از ذهنم بیرون نمیشه چیکاکنم شک تو وجودم رفته
خانم ها اگه کسی دنبال رحم اجاره ای هست بیاد خصوصی
الان توتاریخ زایمانم زدن بیست پنجم ولی امروز بیست سوم خبری ازدرد ندارم واین بچم ناخواسته بود قرص زیرزبانی برای سقت هشت تا گذاشتم تناب زدم به خون ریزی افتادم اندازه بند انگشت دفن کردم فک کردم افتاد نرفتم سنو خاک توسرم بیخیال شدم بد چهارماه دیدم خبری رفتم سنوگرافی گفتن غربالگری دوم میتونی انجام بدی گفتن سالم رفتم مشهد سنوگرافی انومالی رنگی انجام دادم برای مغزشم گفتن باز سالم بد اون دیگه سنوگرافی های که میرفتم چیزی نگفتن از جسمیش من تو اون اوایل که فک میکردم سقت کردم امپول سه ماهه زدم بدش حتی قرص دگزامتازون سیپراهیپتادین واسه چاقی میخوردم تا یه مدت خدامیدونه این بچه سالم یان نگرانم دارم دیوانه میشم خدایا کسی روهم ندارم من از استرس دربیاره توروخدا کسی چیزی میدونه راهنمایم کنه این روزا نیاز دارم به نظر همه هیچ. خبری از درد هم ندارم
خانما خیلی نگرانم استرس دارم یکی توروخدا یهچیزی بگه
خانما چه جوری میشه فهمید جنینت دختره یا پسر اگه روشی دارید بگید؟
تلخ ترین روزای من اون روزایی بود که شوهرم و خودم پسر میخواستیم و وقتی رفتم سونو فهمیدم دختره بعد ۱۶ سال ازدواج نتونستم به آرزوم برسم
دوستان من آنلاین شاپ دارم جنس بچه بیشتر دارم خوشحال میشم حمایتم کنید تو تلگرام گروه دارم کسی خواست بگه
سلام خانومای شیرازی
من باردارم ۲۰هفته هستم
سیرموک بخورم اشکال نداره
میشه زود عزیزان جواب بدید
سلام
من قصد بارداری دارم
چند سالی هست که اختلال خواب دارم و قرص آلپرازولام استفاده میکنم، الان که قصد بارداری دارم نمیدونم میتونم این قرص رو مصرف کنم یا نه، دوستانی که تجربه مشابه دارن میتونن راهنمایی کنن که چه قرصی میشه مصرف کرد که عوارض نداشته باشه
یا کلا نمیشه هیچ قرصی استفاده کرد؟
خیلی استرس داشتم که بچع دارنشم ولی به لطف خدا بعد یه سال خدا بهم هدیشو داد
سلام خانمای عزیز
من چند روزه نوک سینه هام همش برجسته میشن امروز کلا حساسن یعنی اونوقت دستم خورد بهشون آزرده ان
پریودی نامنظم داشتم ولی از ۴ماه ک منظم بودن فقط این ماه ۲۶روز عقب انداختم بنظرتون باردارم یا بازم نامنظم شدن؟
عزیزم هرچی شوهرت گفت بگو باشه اون وقت تمام میشه منم شوهرم هرچی میگه منم میگم الان که هرچی میگه میگم باشه هرچی تو بگی اونم دیگه چیزی نمیگه
پشنهاد دوستی بدین خانومای گل گلی❤️
سلام خواهر خوبی گلم
من قبلا تو برنامه بودم گزارش زدن
ختم قرآن انجام میدم ۴۰۰ هزار تومان
چله به نیت بارداری و حاجت روایی و ... انجام میدم ۲۵۰ هزار تومان
نماز استیجاری برای اموات انجام میدم ماهی ۴۰۰ هزار تومان
خدا خیرتون الهی اگر ازم بردارید الهی حاجت روا بشید
سلام
اگهدوس دارین توخونه درامد داشته باشین و ب پاکسازی هم علاقه دارین بیا خصوصی☺️❤️
دلم میخواد اول مطمئن شم
ببینم میتونیم بحث هامونو با همسرم کنترل کنم یا نه
بعد به فکر بچه اوردن باشیم
سلام ماداری گل عدد بتا ۲۰۰ باشه دختره یا پسر ازمایش اولی البته
(((((هوالرزاق)))))
912 658865
9199968355
حمل باراثاثیه منزل /اداری/تجاری/جهزیه/مبلمان
ارزان ترازهمه جا
تهران وحومه
912 658865
9199968355
و چقدر این جملات رو تک به تک با تموم سلولای بدنم دارم حس میکنم و از خدا میخوام بازم بتونم طعم مادرشدن رو تجربه کنم
من وقتی شیرخوار بود و کولیک داشت شبا واقعا اذیت شدم تا ۸ ماه خیلی نیاز داشتم که شبا کسی کمکم میکرد
😁😁😁
سوال:دکتر بهم گفت باید بچتو ببری دکتر گوارش یه دکتر بهم معرفی کرد بنام دکتر محمود حقیقت دکتر گوارش هست گسی هست این دکتر بشناسه مال شیرازهست کارش خوبه منداز جنوب میخوام برم شیراز
سلام دوستان من ۱۶ دی ماه پریود شدم یعنی پریودیم منظم نبود ولی این ماه هنوز خبری نیست سینم هر دو طرف درد میکنه کمرم درد میگیره همون علایم پریودی رو دارم ولی پریود نمیشم کلافه شدم میخام سقط بشه
سلام
منم عضو کنید
منم تنهام
سلام مامانا
ایده برای صبحانه میخواستم،اکثرا املت و نیمرو میدم به پسرم
۱۶ ماهش هست
سلام من هفته ي يازدهم هستم و چهار روزه خونريزي و لك بيني قهوه اي بصورت متوسط دارم قبلش سنو تشكيل قلب رفتم گفتن نرماله قلب تشكيل شده ولي ديروز رفتم سنو گفتن قلب نداره و هفته ي نهم هست بارداري اولم هست نميدونم چنين چيزي درسته يا اشتبا كرده كسي ميدونه لطفا كمكم كنه💔
سلام من ۳ سال باردار نشدم وبعد ۳ سال خدا بهم بچه داد و تا دوماهگی بارداری همه چی خوب بود تااینکه تو ۳ ماهگی متوجه شدم ازمایش روبلا یا همون سرخجه مثبت شده بود چون قبل بارداری منفی بود وبعد همه دکترا احتمال ۵۰ به ۵۰ برا سلامتی دخترم بهم میدادن انگار دنیا رو سرم خراب شده بود حالم خوب نبود همش گریه وناله میکردم حتی قرص سقط گرفتم ولی هر بار میخاستم بخورم نمیشد دودل بودم برا سقطش نگران ودلواپس سلامتی دخترم واینده بودم وپدرم که پشتیبان وهمراه همیشگیم بود بهم گفت دخترتو خدا بهت داده نه کسه دیگه ای پس ایمانتو قوی کن واز اون بخاه دخترتو سالم بده بهت ومنم چاره ای نداشتم جز توکل کردن به خدا ونمازوقران میخوندم وذکر میگفتم وارامش پیدا میکردم وروزای بارداریمو اینجوری سپری کردم وجالب بود هرچی به زایمان نزدیکتر میشدم نگرانیم کمتروکمتر میشد انگار میدونستم دخترم سالم وسلامته وخداروشکر دخترم سلامت بدنیا اومد واسمشو محدثه از اسم های حضرت فاطمه گذاشتیم💕
سلام خواهرا من ٣ ماهه كه ازدواج كردم ٢ ماه اقدام داشتم هجدهم روز تخمک گذاريم بود ٤ روز قبل وبعد از تخمک گذاريم درد پريودگي وكمر درد دارم انگار ميخام پريود بشم الان ١١ روز به پريودگيم مونده اولين بارم كه اين درد رو بعد از تخمک گذاريم احساس ميكنم ممكنه لانه گزيني وباردارم؟ 🥺علتش چيه اگه كسي تجربه داره جوابم بده حيرونم
خانوما کسی جغجغه بافت دارای سوتک نصف قیمت نمیخواد؟
کسی با اندومتریوز تخمدان وذخیره کم باردار شده
سلام من هفته اول بارداری هستم تست زدم مثبت شد اما امروز صب لکه بینی قهوه ای داشتم ب نظرتون طببعیه ؟
سلام
سلام خانوما اقدام ب بارداری هستم بچه اولم سقط شد بعد ۵ ماه دوباره اقدام کردم ب بارداری الان ۵ ماه ولی باردار نشدم تنبلی تخم دان دارم چیکار کنم زود باردار بشم وای دارم دیونه میشم
منم برابارداری اقدام کردم نشده هنوزراهنمایی کنیدممنون
سلام خانما برای بارداری چه چیزی باید مصرف کنم ک باردار بشم من از مرداد ماه در حال اقدامم
اتفاقا من واسه مادری اقدام نکرده وبودم وهیچ احساسی نداشتم حتا تا وقت زایمانم هیچ حسی نداشتم ب وجودش، چون ناخواسته بود. ازش متنفرنبودم ولی حسی نداشتم حس مادری،
تااینک زایمانم دوسش داشتم حالا ولی خودمو ترجیح میدادم ب اون
من بی لقایت ترین مادر دنیام ک ب بچم بی توجهی کردم ولی خاست خدا خودش دوباره منو بخشید. زمانی ک یاگهواراشنا شدن خیلی چیزا یادگرفتم تو گهواره. پسرم دیروز تولد 4سالگیش بود قشنگ ترین اتفاق ناخاسته زندگی من پسرمه
سلام به همه خانم های عزیز من دیشب لخته خون دیدم 9 هفته بارداریمه
سلام هفت روز عقب افتاده آیا احتمال بارداری هست
دیشب نصف شب تو خواب پای بابای سارا و لگد کردم رفته بودم آب بخورم. شنیدم به سارا گفت کجا میری گفت میرم آب بخورم.اومده دوتا لنگشو آورده طرف تشک من یعنی کونش طرف تشک خودش لنگاش طرف تشک من.بگو خبرت مگه جا نداری.بیدار بود هی تکون میخورد. منم نزدیک بود بخورم زمین.۳۳هفتمه.
زنگ زد چه جوری بفهمونم ناراحت شدم.من نمیخواستم پاشو له کنم.هی میگه خدا لعنتت .
سلام خانم ها من ۱۹ وقت پریودم بود دوروز یه لکه بینی خیلی خیلی کم داشتم والان پریود نشدم چکار کنم میترسم بی بی چک بزنم
سلام دست خودتونه مامانایی که میگین شوهرامون از بعد بچه جدا میخوابن...از یه جایی به بعد دیگهونذارید از همین امروز شروع کنید باهاشون صحبت کنید بگین من توکه پیشم نیستی دیر خوابم میره دلم میخواد صداتوبشنوم نفساتودوس دارم نمیدونم از همین حرفای دلی وخوشگل که دلشون بخواد دوباره بیان پیشتون بخوابن .سعی کنید وقت خوابو سر شب بذارید تا بچه هابیان بخوابن میشه وقت خواب شما.اگه الان به فکر نباشید صمیمیت بینتون از بین میره ....زن میتونه شوهرشو هرجور میخواد پیش ببره حالا گاهی توی بعصی موارد نمیشه ولی توی مورد بحث ما حتما تنبلی و یا بی خیالی از خود زن هم هست که شوهری تصمیم گرفته جدا بخوابه
من پسر اولم ۱۴سالشه و تو فکر بچه دوم هستم و به تازگی اقدام کردم نمیدونم الان باردارم یا نه!!باید منتظر بشم ماه بعد ببینم پریود میشم یا نه
سلام ببخشید میشه به سوالم جواب بدید من دوماهه اقدام کردم ماهه قبل دی ماه سر وقت پریود شدم 19 به19 پریودم هستش رو تخمک گذاریم 2 تا 5 بهمن زد من اقدام کردم 19 بهمن باید میشدم که پریود نشدم ولی درد پریود رو داشتم و الانم که21 هستش دارم دیشب یه لکه ازم اومد ولی دیگه خبری نیست صبح بی بی چک زدم منفی بود ولی همچنان پریود نیستم سینه هام تورم کرده درد پریود رو دارم حالت خستگی شدید دارم حالت تهوع خیلی کم دارم وبشدت بی حوصلم ولی بی بی چک منفی بوده باردار نبودم و هنوزم پریود نشدم توروخدا علتش چیه؟؟؟؟
من دوتابچه هاموخودم تنهابزرگ کردم وبه تنهایی عادت کردم شوهرم که همش توحال خودشه شباکه تواتاق خواب تنهامیخوابه که مباداپسرم بیداربشه آقاازخواب نازبیداربشه خداروشکر۴تاداداش دارم که همیشه کنارم هستن بااینکه زن وبچه دارن وازمن بزرگترن ولی هیچ وقت تنهام نذاشتن
سلام مامانا 6روز مونده پریود بشم حیلی خالت تهوع دارم این نشانه بارداری هست یا نه
هیچوقت به اندازه روزهای که بچه اول باردار بودم نیاز به همراه نداشتم خیلی مشکل داشتم به هر در زدم اما متاسفانه همه اشتباه گفتن ... خسته و کلافه یه بچه بزرگ کردم همه گفتن دومی ۶ سال مقاومت کردم ولی وقتی دختر ازم خواست بهش نتونستم نه بگم... الان خوشحالم که خدا هر دو بهم داده .... تو گهواره کلی مادر هست مثل من ... حس میکنم تنها نیستم🌹
سلام دوستان وقتتون بخیر من ۱۴ روز از رابطم میگذره الان برم آزمایش بدم نشون میده؟دوروز هم هست پریودم تاخیر افتاده
لطفا هرکی اطلاعات دقیق داره بگه
سلااام
سلام
مامانای عزیز میشه به دل شکسته ی منم یه نگاهی بندازید؟ 😔
ُسلام خانوما کسی اینجاهس که عفونت قارچی واژن داشته باشه و ازکرم میکوزین استفاده کرده باشه
سلام شکر خدا من دوتا بچه دارم ولی بدترین خاطره تلخم از بچه داری این بود که تا بچه هامو بدنیا اوردم بستری شدن بخاطر زردی بالا ۲۳,و۲۰ بود زردی شون با شکم پاره ده روز تمام بستری بودن خیلی بد بود خودمم نابود شدم تو بیمارستان هیچ نفهمیدم استراحت بعد زایمان چیه همش بفکر بچه بودم،😭😭از بچه آوردن خیلی میترسم
سلام خانوما کسی اینجاهس که عفونت قارچی واژن داشته باشه و ازکرم میکوزین استفاده کرده باشه
سلام من خیلی دلم میخاد حامله بشم و بچه دومم رو با همین دخترم ک الان شش ماهشه بزرگ بشن باهم. بنظرتون برای اقدام زوده؟. چون سزارینی بودم و بچم بعد چهار ماه شیرخشکی شد خیلیییی غصه میخورم نتونستم دو سال شیرش بدم. برای همین فکر میکنم باردار شم تا ک از این افسردگی در بیام. بعدم میخام یکی دو سال تفاوت سنیشون باشه. باهم بزرگ شن درسمو ادامه بدم..
اینای که به به چه چه میزنن برا باردار شدن موقعه زایمان میفهمین ۵۵روزه هنوز دارم درد میکشم با مملکتی که ما داریم یه بچه از سر آدم زیادیه بیمارستان ها بی صاحب من زایمانم یهویی شد یه پتو تو بیمارستان نبود خونم دور بود ۲۰ساعت لرز میکردم از سرما ایشالا خیر نبینن ماما ها بالا سرم نیومدن دیگه داشتم میمردم اومدن بچم وزنش زیاد بود خودم هیکلم ریز باید سونو مینوشتن برام ننوشتن رفتم عذاب دنیا رو کشیدم ایشالا خیر نمیبین بالای که سرم اومد سر خودشون خواهرشون بیاد بفهمنن
منم توفکردومی هستم ولی همشرم میگ زوده بچه کوچیکه اذیت میشه ولی من سال بعداقدام میکنم کاملاهم جدی راجعش فکراموکردم
چند وقت صبر کن بعدا پشیمون میشی ک وقت بیشتری با همسرت نگذروندی. بعدم شانس بارداری هر ماه فقط 25 درصده تازه اگر زمان و شرایط اقدام به بارداریتون درست باشه
سلام به گهواره ی بی نظیروپرازاموزش عالی_من یه پیشنهادداشتم که ویدئواموزشی برای مامانایی که قصدبارداری دارند هم قراربدین که خودشون رو آماده کنن هرچیزی که نیازه مامانابدونن راجع بارداری و چالش هاش
سلام خانوما کسی اینجاهس که عفونت قارچی واژن داشته باشه و ازکرم میکوزین استفاده کرده باشه خوبه یانه
میگم همسرم میگه الان وقتش نیست آخه من چی بگم😔😔
ولی چه فایده من بچه دوست دارم همسرم هم دوست داره اما نمیزاره بچه دار بشیم😔😔😔
منم همینطور من10روزه زایمان کردم پدرم دراومده
سلام
خانوما ۶ روزه زایمان کردم بخیه هام باز شدن..خیلی هم میسوزه ..چیکارکنم خوب بشن راهکاری دارید بگید..بعضیا میگن باید بری عمل زیبایی انجام بدی ..برای چیه؟
مامانا من پیج لباس زیر دارم اینستاگرام تولید کننده خودمونیم وبهترین جنس وکیفیت کمکم کنید کارم بگیره دخترمم که ۱۰سالشه ازهم دوریم بیارم کنارم خیلی دلن تنگه براش 😭😭😭اینستا دنبالم کنید واگه براتون مقدوره تبلیغ کنید خیلی دلش میخاد کنارم باشه من استقلال مالی ندارم نتونستم دارم تلاش میکنم بیارم کنارم شمام کمکم کنید اسم پیجم gole.narges.22
سلام خوبین توی اقدام ولی کمرم درد میکنه از چیه
سلام مامانا من قصد بارداری دارم
اگ با این برنامه پیش برم باردار میشم یا ن 🥺
سلام وقت بخیر من سه ماهه ازداوج کردم میخام بچه دار شم نمیشم دلیلش چیه باردار نمیشم ایا مشکلی داریم
سلام مامانا من از لحاظ جسمی گاهی کم میارم 😑 زود خسته میشم
یکمم که خوابم و غذام دیر میشه سر درد میگیریم چیکار کنم
درخواست بدید دوست بشیم خشکلا🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰
پریود بودم پاک شدم
لکه بینی با دلدرد دوسه هفته بعد پریودیه
سلام مامانا ما تولید محصولات طبیعی زنبور داریم ،عسل،ژل رویال برای تقویت بدن و تقویت باروری فوق العادست ،ممنون میشم پیجمون رو دنبال کنید 🙏
asal.organic.shirvan
سوالی دارید در خدمتم
س مامانا میشه موزو با سرلاک حریره بادام اماده شده قاطی کرد لطفا بهم بگین
من بادرام ۸ماه چرا دکتر کفت بیا هفته به هفته
سلام من ۴۰ هفته ام کامل شده چرا درد زایمان ندارم؟ چیکار کنم😢
سلام خانما سنگینی احساس سفتی شکم در هشت ماهگی ۲۳ هفتگی طبیعیه
تخفیف ویژه نوروزی 💥
هزینه عکس آتلیه ای فقط ده هزار تومان 😳🤩
هزینه عکس رو بعد پسند میگیرم اگه مورد پسندت نبود میتونی هزینشوندی 🥰
هزینه آموزش 30هزار🤩
برای سفارش در روبیکا پیام بدید
09305773909
سلام دوستان داخل شیردهی واسه چاقی چیزی استفاده کردین یا ن
جوانه گندم در شیردهی چطوره آیا کسی استفاده کرده نتیجه گرفته
سلام من اقدام کردم کلا علائم لانه گزینی داشتم ولی امروز کلا علایم از بین رفت احساس دچار لکه بینی شدم خیلی ناراحتم کارم سنگین بود رفتم مهمونی فکر کنم اون باعث شد
سلام اصلانترس من توبارداریم فقط وزن کم میکنم
بچها من مخوام برم برا تعیین جنسیت هنوز باردار نیستم بنظرتون جواب میده؟
سلام من ی هفته هست پردیودی عقب انداختم بچه دقلو دارم تازه ۴ماه شده عایا امکان داده دوباره حامله باشم
سلام آمپول ۱۸ ماهگی چجوریه میترسم و نگرانم لطفا راهنمایی کنید
تخفیف نوروزی رو از دست نده آموزش فقط ۳۰تومان 🤩🤩🤩👇
در دوهفته هفته میتونی ۱۵۰۰شاید بیشتر درآمد داشته باشی با همین گوشی تو دستت🤩🤩
راستی میتونی خودتم عکسای بچهاتو و خودتو آتلیه ای درست کنی فقط در چند ساعت یاد میگیری 🥰
برای آموزش در روبیکا پیام بدید هزینه آموزش فقط ۳۰هزار تومان
آیدی روبیکا.
@Nazi600
سلام معمولا چند روز بعد خوردن قرص دوفامد پریود میشی
سلام خانوما کسی اینجاهس که عفونت قارچی واژن داشته باشه و ازکرم میکوزین استفاده کرده باشه خوب شده باشه
سلام عزیزم بی زحمت میشه دمنوش بهم بگی راهنمایم کنی ممنونت میشم
وقتی که بادوتا بچه دست تنهام و کلی مسئولیت و کار رو سرم ریخته باشه چون شوهرم شهرستان کار میکنه واقعا بعضی وقتا دوست دارم پیشم باشه ولی خوب شغلش ایجاب مییکنه نباشه
سلام من الان هفته دهم بارداریم هست خانوما رابطه داخل بارداریم که انجام میدم دو طرف شکمم درد میگیره اشکالی نداره؟
خانما
ایا شربت روان کننده یبوست ضرری نداره بخورم ؟
مرسی از شما
,,,
سلام من در روز ۸ ساعت کار میکنم . گاها بهم کار ایستاده میدن و امروز برای اولین بار چند ساعت سرپا بودم. احساس کردم خیلی خسته ام به سمت چپ رحمم تا داخل واژنم حس کردم تیر میکشه.درد نفس گیری نیست اما انگار یه درد مداوم و موذی هست. ترسیدم . سریع محل کار رو ترک کردم نشستم گریه میکنم
از طرفی توی یه کشور دیگه هستم و تنهام دردمو به کی بگم
من عاشق نی نی م هستم کاش چیزیش نشه
هر شب هم شیاف پروژسترون میزنم
(((((هوالرزاق)))))
912 658865
9199968355
حمل باراثاثیه منزل /اداری/تجاری/جهزیه/مبلمان
ارزان ترازهمه جا
تهران وحومه
912 658865
9199968355
سلامدوستان،من در اقدام بارداری هستم
همه ازمایشاتم نرماله
و دکتر گفت اقدامکن انشالله که زود حامله میشی
ولی من دیسککمر هم دارم به دکتر یادمرفت این مشکلمو بگم،اطرافیانم خیلی منو میترسونن،میگن دیسک داری خطرناکه نمیتونی توی ماه های بالا بچتو نگه داری،بنظرتون دوباره برم دکتر ؟اصلا اینقدر استرس گرفتم که میترسم اقدام کنم،کسی از شما دیسک داشته توی بارداری؟
سلام مامانا
من تا و ۷ هفته هستم حالت تهوع دارم گلاب به روتون صبح ها هم زردآب استفراغ میکنم معده ام ضعف میکنه میخوام غذا بخورم حالت تهوع نمیذاره چیکار کنم ؟؟ کارای خونه رو هم نمیتونم انجام بدم همش احساس تهوع و سرگیجه دارم دکتر دارو داده ولی زیاد افاقه نمیکنه 😔
سلام درشکم کم اونم گاهی نشانیه باداریه
سلام مامانا من بچم ۲۴ روزشه شیر خودم میخوره میتونم برم لیزر
(((((هوالرزاق)))))
912 658865
9199968355
حمل باراثاثیه منزل /اداری/تجاری/جهزیه/مبلمان
ارزان ترازهمه جا
تهران وحومه
912 658865
9199968355
خانمای عزیزو مستقلی ک که دنبال کار در منزل میگردن پاره وقت و آنلاین و درآمد بالا میتونم راهنمایشون کنم فقط ب چن نفر نیرو نیازدارن هرکی زود تر اقدام کنه اولویت قرارشون میدم آیدی روبیکامه پیام بزارید در خدمتتون هستم@Bara12nn
سلام خانوما کسی اینجاهس که عفونت قارچی واژن داشته باشه و ازکرم میکوزین استفاده کرده باشه
سلام مامانا کسی تجربه اسهال خونی برای بچه اش داشته ؟
سلام مامانا کسی تجربه اسهال خونی برای بچه اش داشته ؟
دوستان من ۸ماهمه و بشدت سرما خوردم خیلی حالم خرابه میشه کمکم کنید چکار کنم
سلام خانما لای پای بچم سوخته هرچی میزنم خوب نمیشه میشه راهنمایی کنین
سلام خواهرای گل .من در هفته۲۴ بارداری ولی وزن خوب نمیره بالا . تمام سنو گرافیها و آزمایشا خوب و نرمالاند. ولی وزنم خوب نمیره بالا. رفتم پیش کارشناس تغذیه و بازهم نمیره بالا اخه دلیلش چیه؟
سلام خانوما کسی اینجاهس که ازکرم واژن میکوزین برای عفونت قارچی استفاده کرده یاشه
درخواست بدید مامانی جونا
مامانایی که نتونستن برای بچه هاشون ماهگرد بگیرن،جشن دندونی بگیرن،تولد یا جشن الفبا،جشن تکلیف و غیره..بگیرین،الانم دیر نشده عزیزان ما میتونیم تمام مناسبت های گذشته رو براتون زنده کنیم بدون حسرت و نگرانی ☺️
برای سفارش عکس در روبیکا پیام بدید
آیدی👇
@Nazi600
بله آزمایش داد مشکلی ندارع خودمم قبل کیست و تنبلی داشتم اونم بر طرف شد ولی هنوزم باردار نشدم
چه پیجی عزیزم
اول از همه به مدت ۲هفته هرشب قبل خواب دمنوش شوید خشک یه استکان بخورین بعد ۳روز اول قاعدگیتون باردار میشین وهم سایز دور پهلو شکمتون کم میشه ....
امتحان کنین ان شاالله جواب میگیرین.
آخه دختر دارم
آرزو خوشبختی و سلامتی برای شما و نوزاد تون دارم الهی غم تو دلتون نباشه
سلام ببخشید من دوسال شد میخواهم بچه دار شم اما نمیشه میشه راهنماییم کنید هرچی دکترم میرم میگه مشکلی نداری ولی بچه دار نمیشم
سلام مامانا میشه بگین ارد برنج چجوری درست میکنن بااب گرم یاسرد
دوستان تخمک گذاری چیه همون رابطه با شوهر میگین یا چیزی دیگه هست من نمیدونم بهم راهنمایی کنید یه توضیحی چیزی بدین
برای اونی که مادر نشد آرزوی فرزندی سالم و صالح مبخوام
برای تویی که مادری ارزوی سلامتی در کنار فرزندانت
با سفارش بافتنی کمکم کن بچمو به آغوش بگیره خیلی ازش دور و دلتنگشم. تایپیک های منو دنبال کنین و ثبت سفارش بزنید قیمتهای من خیلی ارزونه
سلام من توی هفته ای ۱۶ رفتم گفت دختره آدم ناشکر نیستم فقط دور برامون دشمنان شماتت میکنن فردا قراره دوباره برم سونا گرافی از همتون خواهش میکنم برا م دعا کنین یه معجزه بشه
خودم تنبلی تخمدان کیست دارم
همسرم نه
مرسی عزیزم🌹🌹
دمنوش بابونه برا باردارشدن کمک میکنه؟
خانما لکه بینی با دلدرد زیر شکمی نشانه بارداریست؟
تنبلی تخمدان دارم
دمنوشی چیزی توصیه میکنین برا بادرارشدن
سلام دوساله برا بچه اقدام کردم باردارنشدم چکار کنم راهکار بدین
کدوم دکتر رفتی
سلام دوستان حوب من میخوام باردار بشم چند سالی میشه عروسی کردم فقد یکبار باردار شدم اونم تو سه ماهه سقط شد الان هفت هشت ماه میشه از سقط هنوز بچه دار نمیشم میشه راهنماییم کنید ممنون میشم
سلام من پنج ماهمه نمیدونم چرا همش سرم درد میکنه
سلام مامانا، پسرم ۵ سالشه سرما خورده هم آبریزش بینی داره هم سرفه ی خلطی بنظر تون شربت کوآموکسی کلاو ۳۱۲ بهش بدم؟
مگه تا الان مشخص نشده
انشالله که دل همتون همیشه شاد باشه❤️
من خداروشکر میکنم خیلی بهم نعمت داده ناراضی نیستم فقط بخاطر اتفاقات اخیر خیلی خسته شدم ازخدا میخوام دستمو بگیره ومشکلاتموومشکلات شمارو حل کنه دیگه احساس غربت نکنم
سلام خانم ها منم باردار م برام دعا کنین که پسر بشه دشمن شاد نشم خیلی سخته خدا همهی گرفتاری ها رو حل کنه هیچ کیو ندارم التماس دعا
خیلی جاها،یه جورایی همه ی برهه ها😔
ای بابا من چی بگم پس😔 دوتا بچه دارم پسرم 11 سالش دخترم 6 سالش دوماه پیش دوبار باردار شدم ک دوتاشون سقط شد و کورتاژ کردم بارداری اولی پوچ بود دومی هم ناخواسته بود چون تازه کورتاژ کرده بودم خودش افتاد و دوباره کورتاژ کردم... الان فهمیدم دوباره 4 هفته باردارم.... خیلی استرس دارم اینم سقط بشه تورو خدا واسم دعا کنید این سالم ب دنیا بیاد😔🥲
سلام توروخدابرای داداشم دعاکنیدتوای سیوتصادف کرده ۱۵سالشه من حالم خوب نیست رفتم دیدمش دعاش کنیدهوشیاریش بره بالا بیازنش بخش واسه عمل 🙁😓
سلام برهمگی
به نظرمن به جای تمرکزمون روی دردامون وناراحتی روزمره باشه داشته هامون بیشتر ببینیم و هر روز بابت خداراشکر کنیم واینجوری هم روابط با همسر و حتی حال درونی خودمونم بهتر میشه وخداوند هم در روزی بیشتر رومون باز میکنه.
خدایا شکرت بابت سلامتی ام
خدایاشکرت بابت بارداریم
خدایا شکرت بابت همسر خوبم
من چند سال بود بچه میخواستم و نمیشد،هرچی قرص و دارو بگید مصرف کردم و نشد.کم کم باید آماده آی یو آی میشدم که خدا خواست باردار شدم.از وقتی باردار شدم،مادر شوهرم خیلی حرصم داد و همش به یه بهونه شوهرمو ازم دور میکرد.شوهرم هم وقتی میومد خونه فقط رعب و وحشت تو دلم مینداخت و عصبیم میکرد.انگار نه انگار که خودش کلی تلاش کرد واسه بچه دار شدنمون.الان یه کم میبینه سنگین شدم بهتر شده اخلاقش اما مادر شوهرم خیلی بد شده یه بار حتی زنگ نمیزنه حال من و بچمو بپرسه.من تو شهر شوهرم زندگی میکنم و خانوادم پیشم نیستن.الان هم اسباب کشی دارم اما دریغ از یه نفر کمک کنه.تازه سرکلاژ هم هستم 🥺دعا کنید برام بچم صحیح و سالم بیاد تو بغلم
من بادرام ۸ماه دکتر کفت هفته به هفته بیا
سلام با خوندن پیامهای شما احساس غم کردم ان شاء الله خدا اونجوری که صلاح همه هست زندگیتونو رقم بزنه حتی اگه بدترین حالت هم هستید
خداروشکر خداروشکر من از همسرم راضی ام دوسش دارم اونم منو خیلی دوست داره الان هم حاصل عشقمون تو شکمم داره رشد میکنه مشکل من مادرشوهرمه که شوهرم از پسش برمیاد و با اومدن نینیمون کلا حسابش نمیکنم امیدوارم خوشبخت ترینم ها باشید امیدتون به خدا باشه
زاهدانم
ادما من اینقدر حرف دارم که نمیشه همه رو نوشت فقط میگم لعنت به اونایی که نمیفهمند حال بد مارو نمیخوان درکمون کنند وفقط کاری میکنند دلمون نابود شه خون بشه خاکستر بشه لعنت بهشون نمیترسند ازآه یه آدم🥺😞دعاکنید مشکل شوهرم حل بشه بیاد منو نجاتم بده ازاین کشیدن درد به تنهایی
ویه روزم دخترخالموگفتم بیا اونم اومد شب شوهرش دیر کرد ساعت ده شب اومد دنبالش کلی حرف بارم کردن که خوانواده تومیان دیر میرند ما ازاین رسم ها نداریم فلان مال ما زود میرند ولی خدایی دختر خالم همیشه میرفتم خونش کلی عزت احترام بهم میزاشت اون خواهرمه باما بود از بچگی باهم بازی میکردیم خلاصه اون شب خیلی دلم شکست میگفتم ای کاش شوهرم اینجا بود دستشو میگرفتمو و میرفتیم یه جای خیلی دور منت هیچ کسی گوش نمیکردیم خلاصه ازاون روز به بعد دوستامم زنگ میزدن که میخواستن بیان پیشم جواب ندادم میترسیدم سرم منت بزارن حتی به مامانم گفتم دیگه هیچ کس خونم نیاد نمیخوام چون میترسیدم بیان اینا باز ازچشم من ببینند خلاصه دلم گرفته میخوام بمیرم خیلی تنهام خیلی نزدیک شش ماه توخونه هستم بجز بیمارستان واین خونه هیچ جایی نرفتم میخوام بمیرم یا برم جای خیلی دور فریاد بزنم جیغ بکشم ای خدا زودتر مشکل شوهرمو حل کن بیاد خونمون وازاین بار سنگین از دوشم کم بشه ازبس هر روز اینجا مهمونای اونامیان ..ومن خودمم میترسم خونه بابا برم ازهمین الان بهم گفتن بچه رو نبر مریض میشه فلان زمستان اینا یعنی تاوقتی شوهرم نیاد اجازه ندارم ببرمش جایی منتظرم چهارماه دیگه بگزره تا اون بیاد وحامی من بشه وخودش منو ببره تابقیه نتونند حرفی بزنند خودش جواب همه رو بده تا وقتی اون اینجا نیست من انگاراجازه هیچیو ندارم خیلی چیزها هست که نمیتونم بگم میترسم همونا از شانس بدم ببینند بخونند وبعد ناراحت بشند واذیتم کنند دلم گرفته .خلاصه قدر شوهراتونو بدونید کنارتون هستن میتونید بهشون تکیه کنید وقتی تنها باشید همه منت میزارند روسر ادم یه حرفایی ام میزنند از زندگی سیر میکنند
الان حدود شش ماه شوهرمو ندیدم بچه اولمونه دوماه پیش سزارین شدم بعد یکشبانه روز درد کشیدن مدفوع خورده بود پسرم یه روز تو دستگاه تنفس بود روز دوم تواکسیژن بهش وصل بود تا نزدیک یکماه بستری بودزیر اکسیژن بیمارستان بودم خیلی حس تنهایی میکردم اره تازه سه روز بود که سزارین شده بودم ولی بالاسری بچم بودم فقط خودم بودمو خودم دکترا بجز مادر پدر بچه بقیه رو نمیزاشتن ان سیو شوهرمم بخاطر شرایطش نتونست بیاد پیشم حتی نمیتونستهر روز زنگ بزنه خیلی ازم دور بود خیلی برام کابوس بودن اون روزها که تازه زایمان کردم حتی خیری ندیدم که اون موقع بشینم استراحت کنم وقتی بچمو تواون حالت میدیدم دیوونه میشدم وقتی میدیدم بقیه چه باعشق باهمسراشون میان بچشونو بغل میکنند اما من تنها بودم همش گریه میکردم نزدیک یکماه گزشت ومن تو بیمارستان بودم همونجا میخوابیدم یه روز مانده به اخر خیلی ناراحت شدم داشتم میمردم زنگ زدم به چندتا نفر از خوانواده شوهرم دلم گرفته بود نشستم خوب گریه کردم اونم فهمید شب اومد پیشم بهم گفت ببخش منو باید میومدم پیشت خلاصه دکتر گفت باید مواظب باشی بچت هنوز تحت درمانه چون فشار خون ریوییش بالاست وممکنه به مغزش آسیب بزنه باید قرص بخوره وخونه هی خدا اینجام تنها بودم حتی جراعت نکردم یه نفر از فامیلارو بگم بیاد همه زنگ زدن ومن بهشون گفتم که دکتر گفته باید تنها تویه اتاق باشه بچه نباید سرما بخوره واسش خطرناکه خلاصه خوانواده من نیومدم فقط یه روز مامان جون اومده بود ودرحد ربع ساعت نشست ورفت ودیگه تا الان نیومده
سلام عزیزان
دخترم ۱۰ماهشه صبحانه فرنی با تخم مرغ میدم دیگه چیا بهش باید بدم لطف میکنید کمکم کنید ممنون میشم.
سلاام مامانا کسی از شماها تابحال لیفت شقیقه انجام داده چطوره خوبه یانه
سلام خواهر پسر منم داشت خداروشکرخوب شد خیلی عذاب کشیدم باهاش البته زیاد دکتر نبردم ده جسله خودش خوب میشه
سلام مامانا دخترم ستایش مریضه شده یه ماهه سرفه شدید داره هر دارویی مصرف کرده خوب نمیشه دکتر گفت باید آمپول بزنه تا خوب بشه اونم اسم آمپولو میشنوه بیچارمون میکنه صداش تو کوچه می پیچه .بهم بگین چه کنمممم؟؟؟
بعد از تولد سومین بچم احساس میکنم شوهرم ازم سرد شده نه حرفی باهام میزنه نه بهم نزدیک میشه البته بچه هام نمیزارن باهم باشیم خیلی دیر میخوابن.لطفا بگین چیکارکنم
اولین بار که بچه دارشدم خیلی خوشحال شدم که مادر شدم ولی الان مادر سه تا بچه ام بین این سه تا موندم یکی از اون یکی شلوغ تر ،پدرش فقط شکمشونو سیر میکنه هیچ کاری به تربیت و درس و خواسته هاش توجه نداره،دعا کنید استخدامی قبول بشم برم سر کارم
من که ازاول تنها بودم الانم تنهام دیگه حس حال چیزی نیس هرچقد تلاش واسه زندگی بهتر بدتر میشه بزرگترین اشتباه زندگیم دلمو دادم به کسی که خودش اومد گفت عاشقتم ای کاش زمان به عقب برمیگشت
سلام مامانا.ببخشید پسرم الان نزدیک چند ماه وقتی میخواد پی پی کنه یوبس هست و خیلی زور میزنه و گریه میکنه جیکار کنم
دوستان من دلم نینی میخاد اقدامم کردم سه قلو میخام امپول hmgزدم بعدم امپول hcg برای ازاد سازی فولبکول های بررگم ۱۷ و ۱۹ رودن تو هر تخمدان دعا کنید خدا به دلم نگاه کنه با اینکه غریبم ولی دلم میخاد
اقا یا خانومه صاحب برنانه گهواره ترکیب "درد دل" خود از نگاه دستور زبان فارسی، ترکیبی اضافی(مضاف و مضافالیه) است که نوع آن نیز "اضافه تخصیصی" است؛ یعنی "درد"ی که مختص "دل" است؛ اما ترکیب غلط "درد و دل" تنها معطوف کردن دو اسم به یکدیگر است که هیچ معنای واحدی را به ذهن متبادر نمیکند
یکم بیشتر دقت کنید از شما بشترازینا توقع میشه داشت.
بارداریم که خودم شدم. پرستار یکی دیگه و باعث کلی دردسر شد برام
خسته ام بچه داری دست تنها سخته بچه داری تو جمع سخت تر.از اینجا رونده از اونجا مونده شدم. دلیل ادامه دادنم بچمه. دلخوشیمه اما کلافه میشم بعضی وقتا
چندماه توخونه امهیچ جا نمیتونم برم هم بچم مریضع همشوهرم اینجا نیست خیلی دلم گرفته خودمو این خونه..
دوسال بعدازسقط اقدامم هنوزباردارنشدم💔🥺
من تو بارداریم یه کم از نظر خوردن اسید معده میگرفتم شدید این ویتامین ها خیلی اذیتم کرد همسرم خدایی هرچی خواستم واسم خرید خورد و خوراک کم نذاشت واسم اما بیشترین زحمت و خواهرم واسم کشید سیسمونی خرید همه چیز درجه یک بود واسه پسرم کم نذاشت تا موقع زایمانم خیلی زحمتمو کشید واقعا تا الانم همین جوری
نه طبیعی خوبه
من تو اقدامم ولی واژنم خیلی خشکه چیکار کنم؟؟
درمان خانگی برای درد دنبالیچه میشه بگید؟🙏🏼
کلا عادتشه سر هرچیزی قهر میکنه و بام حرف نمیزنه. هیچوقتم خودشا مقصر نمیدونه و تاحالا نشده بیاد عذرخواهی یا اینکه بیاد نازکشی یا اینکه بدونه من چرا ناراحتم. قهر میکنه من مجبورم برم جلو که البته کلی هم زمان میبره تا بام حرف بزنه
ن زایمان طبیعی اصلاااا سخت نیست خیییلی خوبه من اگه شوهرم دوست داشته باش ۵تادیگه ام بچه میارم 😊 طبیعی
بیاین از بی پولی یکم بگیم امروز تا شب هم خودم هم دخترم گشنه بودیم هیچی تو خونه نداشتم درست کنم همش گریه شبم شوهرم اومد یکم آرد برنج آورد براش فرنی درست کردم دو هفته کار کرد داد ب ساحب خونه واقعا چقدر سخته نداری خدایا خودت کمم مون کن محتاج خودتیم یارب
من همیشه تنها بودم
دیگه تو دوران بارداری از همه دوران زندگیم تنهاترم هیچکسا ندارم.
شوهرم که اصلا الان هفته هاست باهام یک کلام حرف نزده. هرروز کارم شده گریه. نگران بچمم
توی مشکلات که لازم به فکر و تصمیم درست داره
من از فضولی مادرشوهرم خسته میشم
سلام خدمت دستاندکاران برنامه خوب و کاربردی گهواره
دوستان عزیز عبارت درست «دردِ دل»ـه
«درد و دل »اشتباهه
💐
چه بحتایی آماده گی نمیخواد پول میخواد یچههههههه
سلام خانم ها هفته 17 هستم چند روزه درد شدید واژن گرفتم به سختی راه میرم یا موقع بلند شدن و شلوار عوض کردن اذیت میشم کسی اینجوری بوده یا علتش میدونه شکمم اصلا بزرگ نیست که فشار بیاره بچه دومم هست
مامانا زایمان طبیعی سخته
اخه چرا دو تا زن، این چه عکسی هست گهواره جان مگه زبونم لال....
ایادکترم.۸ماه.سرنوکرفی.بفرسته
تا اینجای بارداری چالشای خیلی زیادی داشتم الانم ک استراحتم هی سعی کردم خودمو نبازم و خوب باشه حالم ولی مث اینک موفق نشدم خیلی زودجوش و عصبی شدم خیلی ناراحتم هی تلاش میکنم وای انگار بیفایده س🥺🥺
دکتر بهم گفت هفته له هفته گ بیا چرا اخ به دوست نگفت اون ۸ماهش
سلام من ۸ماه دگتر کفت هفته به هفته بیا چرا
سلام من الان ۳ماهه زایمان طبیعی کردم
بعضی وقتا کمرم درد میکنه
و منی که بعد از زایمانم از زندگیم و همسرم و اطرافیان بیزار شدم و فقط بچمو میبینم تا الانکه پسرم ۴ ماهشه😊💔
دست خودم نیس حتی فکرای مزخرف تر هم میزنه به سرم که فقط خودمو پسرم باشیم و بقیه رو خط بزنم از تو زندگیم💔
مامان شاهان سلام عزیزم پیجش بده بهم
موقعی که روبراه نبودم
سلام خانم ها من ۲ روز گذشته وپریود نشدم بی بی چک یه خط پرو رنگ یه کم رنگ افتاد یعنی باردارم
مامان گیسو عزیزم من تیرویید کم کارم دارم مشکل نداره
خیلی استرس دارم تورخدا جواب بدین
سلام من امروز ظرف شستم و واکتیس زدم و احساس میکنم نفس تنگی دارم هفته دوازدهمم
خیلی دلم گرفته خیلی 🥺🖤تنها کسی که ساعت ها باهم حرف میزدیم رفت و تنهام گذاشت
سلام خانما من به حساب خودم ۹ هفته هستم ولی دیروز رفتم سنو قلب تشکیل نشده از رو کیسه گفت میخوره ۷ هفته باشه به نظرتون تشکیل میشه یا پوچ هست ندازمش بعد فقط کیسه بود بچه نبود ممنون میشم کمکم کنین
من هيچ وقت بعد از بارداري به تصميمم شك نكردم، هر روز خوشحالتر بودم و مطمئن تر، ولي همسرم هر روز بيشتر از روز قبل شك ميكرد كه كار درستي كرديم يا نه، اين موضوع خيليي چالش برانگيز بود تو زمان بارداريم... گاهي حتي بحث ميكرديم در موردش
زاهدان
سلام خانما من هفته ۱۳ بارداری هستم
عفونت گرفتم، ترشح و خارش دارم اگه کسی میدونه راهنمایی کنه چیکار کنم؟
اگه مثل من بودین چیکار کردین خوب بشین؟
سلام مامانهای عزیز ده روز از پریودم گذشته و بتا ۱۰۰۰بود گفت مثبت هست حالت علائم تشکیل قلب جنین چیه و چه غذاهایی ضرر داره بخورم ممنون میشم راهنماییم کنید
سلام ۱۷ساله ام بود که ازدواج کردم ولی همسرم معتاد شد از خونه که پامو میذاشتم بیرون یه تیکه از وسایل خونه رو میفروخت هر چقد هم به خانواده ام میگفتم اونا میگفتن باید تحمل کنی درست میشه تو روستا زندگی میکنیم ابروم میره تو روستا تا اینکه وسایل خونه تموم شد شروع کردم به دراوردن در پنجره که اونارم فروخت اخرش منم رفتم طلاقمو گرفتم بعد دوسال ازدواج مجدد کردم ولی خانواده ام توان خرید جهیزیه ندارن منم توقعی ازشون ندارم چون یه بار برام جهیزیه خریدن ولی پیش خانواده نامزدم هم نمیشه نامزدم هم توان خرید نداره اونم وسایل بزرگ خریده تازه هم فهمیدم باردار شدم واقعا نمیدونم چیکار کنم
سلام منم مثل بعضیاتون از وقتی زایمان کردم با شوهرم کلا مواقعی که دعوا کردیم حرف زدیم به غیر از اون مواقع شوهرم یا کار داره یا خسته اس یا خوابه یا خودش تنهایی بیرون هستش الان دختر من ۱۱ ماهش هستش من و شوهرم یه بار هم بغل هم نخوابیدیم از وقتی به دنیا اومده بچه ام خیلی افسرده و تنها هستم
سلام من دیروز رفتم سونو گفت که هفته هفتم و۱روز گفت که قلب تشکیل نشده چیکار کنم خیلی خیلی نگرانم, ؟؟
بخدا دلم میخواد تنها تنها باشم خودم تنها یمدت کسی رو نبینم بخورم بخوابم بیرون برم برای خودم خرید کنم تا زمانی که اروم بشم و ی ارامشی بهم دست بده الان خیلی عصبیم خیلی خیلی زندگیم یکنواخته نه دوستی دارم نه جایی میرم نه مهمونی نه مسافرتی نه تفریحی شوهرمم همیشه عصبیه و میلد خونه یا خسته س یا خوابه من افسرده شدم .
خوشبحالت که تنبلی از بس که اکتیوم حالم از خودم بهم میخوره همش در حال کار کردن و پختن،بشور و بپزم فقط خونه پدرم و خاله م میرم
اصن ار دوش گرفتن و دمتوش گذشته دلم یه مرخصی ۲ماهه میخاد😁😁
درخواست دوستی بدید کلی حرف میزنیم 😍😍
خدا ب دل همه مون نگاه کنه ان شاءالله:)❤
خداروشکر از زندگیم راضی هستم.شوهرم خیلی خوبه یه پسر دارم هفت سالشه الان هم باردارم یه دخمل شیرین دارم خانواده شهرم خیلی خوبن مخصوصا پدرشوهرم اگه یه شب نرم خونشون زنگ میزنه چرا نیومدی خونه سوت کوره یه جاری دارم بهم حسودی میکنه میگه چرا به من آنقدر اهمیت نمیدن مادرشوهرم هم میشه عمه ام خدایی خیلی خوبه سه تا خواهرشوهر دارم دوتاشون شوهر کردن خیلی خوبن.ولی یکی داخل خونه هست ۹ سالشه خیلی دوستم داره ولی خیلی اذیتش میکنم.اگه دو روز نبینتم میگه وای دلم تنگ شده برا فاطی.خلاصه که پدرشوهرم برا سنو آنتی که رفتم گفت دختر دارم پشت گوشی صدای ظبط ماشین تا آخر کرد موقع که آمدم خواهر شوهر کوچیه روسرم شکلات ریخت.خانواده خودمم هم که نگم خیلی خیلی خوبن.خلاصه که ایشالا همه از زندگیشون راضی باشند🙏🙏
سلام خانوما من ۸هفتمه خیلیییی وزنم کمه خیلیییی همش دارم غصه میخورم نکنه برای بچم خطرناک باشه کسی مثل من بوده؟یه هفته ام هست حالت تهوع دارم دیگه گل بود به سبزه نیز آراسته شد
من کلا همیشه راضی بودم و هستم..فقط از تنبل بودن خودم اذیتم....رژیممو میشکونم.نمیتونم ب وزن قبل بارداریم برسم...توی خوندن درسم تنبل شدم. دوس دارم تاپسرم خابه منم بگیرم بخابم.....دوس دارم فعال ترباشم ولی مثل قبل بارداری بدنم سبک نیست....همچ تنبل و خابالود و گرسنم😂
من چ ب بسختی چ ب اسونی زندگیمو میکنم خداروشکر خوشبختم گله ای ندارم اما کاش پسرم میتوسنت قشنگ حرف بزنه ک اذیت نشه میشه چشم بزارم باز کنم ببینم پسرمحرف میزنه دعا کنید حرف میزنه اما ۳ سالش هست جمله نمیگه یا بعضی از کلمات رو
زندگی ما خداروشکر مشکلی نداره شوهرم آدم بااعتقاد باشعور زحمتکش خانواده دوست فقط یکم فشار اقتصادی رومونه حقوقمون پایینه یکم و کمی سخت میگذره ولی لنگ نموندیم خداروشکر گشنه نمودیم همیشه دستمون ب دهنمون رسیده اما دلم میخواد اوضاع بهتر بشه فشار کمتر بشه بکم راحت بشیم همین..چیزی میخایم دغدغه قیمت نداشته باشیم تو خونه همیشه همه چی باشه همین
برای تنبلی تخمدان چه دارویی مصرف کنم زود جواب بده پریود ام خیلی بهم ریخت سرموقع پریود نمیشم
کسی تو روبیکا تو گروه تجربیات مادرانه هس ک یکی ازعضوهاش خاله رویاس اگه هس ب من خبر بده ممنون خیلی ضروریع
درخواست بدید دوست بشیم خشکلا 🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰😍🥰😍🥰🥰🥰🥰🥰😍😍😍🥰
سلام خانوما تورو خدا به دخترم دعا کنید دخترم تنها امید من برای زندگی
سلام مامانا یه سوال. داشتم ازتون اگر کسی تجربه داره بگه خیلی ممنون میشم .من فیبروم دارم سمت راست پایین اندازه تخم مرغ و اصلا دوست ندارم زایمان طبیعی داشته باشم بنا به دلایلی وچیزایی که خوندم ومی خواستم سزارین انجام بدم ولی ماما میگه سزارین برای خودت و بچه خطرناک هست چون ممکنه زمان برش فیبروم هم برش بخوره و خونریزی شدید داشته باشی ،ایا کسی همچین تجربه ای داشته مشکلی براش پیش آمده؟؟ ممنون میشم راهنمایی کنید
نه گلم منظورم چند روزه نه یکی دو ساعت بچم پنج ماهه است میترسم دو مدل تربیته شه یا اضطراب جدایی بگیره وگرنه رابطم با مادرشوهرم خوبه دوسش دارم با اینکه کلی ازیتم کردن اما بخشیدم و از مادر پدر خودم بیشتر بهشون احترام میزارم
چ حس خوبی گرفتم بااین متن🙂♥️
سلام من قرص دیدژسترون مصرف میکنم بعد هر 28 روز دقیق پریود میشدم الان دو روز گذشته اما نشدم امکان داره باردار باشم
سلام...من شوهرم خدایی خوبه ازش راضیم تو بزرک کردن بچم خیلی بهم کمک میکنه تنهامشکلش اینه ک ازخانوادش جدانمیشه تو ی خونه زندگی میکنیم و این واقعا داره منو عذاب میده
من شوهرم خداییش خیلی خوبه هوامو داره همه کار برام میکنه حتی الان چن ماهه باخانوادش بحث کردم به خاطر من دور خانوادشو خط کشیده حتی روز مادر و روز پدر نرفت دیدنشون بهشون گفته تا وقتی نیایین از زنم معذرت خاهی کنین نمیام خونتون اگه حالم بد باشه همه کار میکنه خیلی بااحساس و خوبه فقط تنها مشکلی هست اینه که خیلی بی پوله از صبح تا شبم کار میکنه ولی همش بی پوله اجاره خونم زیاده من واقعا از بی پولیش خسته شدم همش باید از بقیه قرض بگیریم واقعا خسته شدم از بی پولیش ازاینکه همش بخایم از بقیه پول بگیریم خسته شدم به نظرتون چیکار کنم
سلام خانما
سلام خداایشالله به همتون کمک کنه جزناراحتی کاری ازدستم برنمیاد ولی همیشه گفتم به همه زنا باید یه هنری یه چیزی یادبگیرن که بتونن ازش پول دربیارن که اگه خدایی نکرده یه روز تنهاشدن ازپس خودشون بربیان یا اگه خانواده ای ندارن که حمایتشون کنه برن پیش جاهایی مثل کهریزک که بهشون کمک بشه خداروشکر زندگیم خوبه درسته آدم به جاهایی خسته میشه ولی بازم خدادستمونو ول نمیکنه من خیاطی یادگرفتم پرده مدل های مختلف میدوزم خداروشکر کلی هم سفارش دارم به نظرم راحت ترین کار که توخونه میتونی راحت پول دربیاری امیدوارم روزی بشه که هیچ زنی غصه نخوره همیشه به راهی هست اون راهو پیداش کن 😇
سلام مامانای گل میشه لطفا راهنماییم کنید من یک هفته دیگه میرم تو چهار ماه نزدیک یک هفته میشه حالم خیلی بده اصلا چیزی نمیتونم بخورم همون لحظه که میخورم دوباره بالا میارم تو شکمم انگار یه وزنه۱۰۰ کیلویی گذاشتن خیلی خیلی احساس سنگینی میکنم به شدت بیحالم اصلا نمیتونم از جام بلند بشم به نظرتون چیکار کنم از این وضعیت دربیام کسی تو شرایط،من بوده؟؟؟
سلام عزیزان برام نظر دادن؟
سلام مامانا خوبین خواهش میکنم اگه کسی شیرخشک اضافه داره کمکم کنه انشالله که خیروبهره ببینید
ایوای دلم گرفته🥺😤😤
سلام مادرای عزیز ۴۵ روزه پریود نشدم ازمایش دادم دکتر رفتم میگن هیچ مشکلی نداری حتا تست باداری هم دادم ولی بازم منفی بود بنظرتون چیکار کنم خیلی ناراحتم 😔
سلام مامانای خوشگل ، یه سوال داشتم
من هفته ۵ بارداریم و فولکستین مصرف میکنم
خیلی نگرانم میشه راهنماییم کنید عوارض داره یا نه
میگم مامانا کاش همینجور ک باهم درد دل میکنیم و پیام میدیم و جوابش رو فوری میگیریم میشد با خدا هم پیام بدیم زودی جوابشو بگیریم😔
مادرِ خوب بودن واقعا سخته.دیشب شاید من ۳ ساعتم نخوابیدم چون دخترم سرما خورده بود اما مطمئنم روزای خوبی در پیش هست.امید دارم💙
اصلا نیاز نیس
فقط بیشتر سر رو دستی بخونش ک نمیخوابه و همون سمت بیشتر بهش شیر بده
بهش میگفتم:
- تا حالا چشماتو بو کشیدی؟!
میخندید میگفت:
- مگه چشمها هم بو دارن؟!
میگفتم:
- معلومه که دارن! اگه باور نداری رو کنم عطر
چشماتو...
هیچی نمیگفت. دستشو میذاشت زیر چونه
و نگاهم میکرد. منم زل میزدم تو همون
سنگهای کهربایی و میگفتم:
- طعم عسل و دارچین، مثل چاییهای
مادربزرگ. هم آدمو معتاد میکنی، هم رها و
آزاد! شبیه یه تیکه ماه، ولی ماهی که لباسِ
خورشید پوشیده باشه. هم کهربا، هم فیروزه،
هم عقیق، هم هر کوفت و زهرماری که پَر میگیره،
میشینه ور دلِ من و دیوونهام
میکنه...
شونههاشو بالا مینداخت و میگفت:
- خب، اینا که گفتی عطر نبود! مزه بود و رنگ
بود و حالت!
بهش میگفتم:
- همین دیگه! همهی اینا میشن به عطر
دیشب درد دل های بقیه مامانا رو خوندم خیلی ناراحت شدم
گفتم ب خودم که همه درد دارن من دیگه ناراحتی هام رو ننویسم که کسی از خوندنش ناراحت نشه
اما الان پر از بغض و گریه ام شاید اینجا بنویسم یکم آروم بشم
یه بچه یازده ماهه و معصوم
ی شوهر معتاد که از صبح تا شب خودش با هرکسی بخاد رفت و آمد ولی الان بخاطر اینکه داشتم تلفنی با دوستم حرف میزدم منو عذاب داد
بهم میگه هیچ کس نباید بیاد خونمون حتی مادرت
لباسی که میخام بپوشم رو اون انتخاب میکنه
جایی که بخوام برم رو باید بدونه
اما حتی اجازه ندارم ی دوست داشته باشم باهاش رفت و آمد کنم
منی که تو هزارتا اکیپ و گروه و همیشه تو جمع و شلوغی بودم الان اگر توی ی انیمیشن ببینم دور هم جمعن حسرت میخورم
تو ی خونه 30متری با ی بچه بدون تلویزیون و آبگرم و بقیه امکانات ته ی کوچه خراب دارم باهاش زندگی میکنم
دیگه نمیدونم بیشتر از این چی رو باید فدا کنم ،کارمو،خانوادمو،تفریحاتمو،حتی لباسهایی که آرزو دارم بپوشم رو،حتی ی تلفن حرف زدن بی استرس رو...
خانوادش هم همیشه عذابم دادن و اون طرفداری ازشون کرد
نمیخام نفرین کنم
نمیخام اشک بریزم
میخام قوی باشم
اما سخته
و تنهام نه پدر و نه برادری که بخوان حمایتم کنم
لعنت ب زن بودن
چقدددددددددد انرژی یییییییی منفییییییی بابااااااا گور بابای همه شوهر و خانواده شوهر مادر و خواهر وللشششششششش فقط خودتون دوست داشته باشید برا خودتون زندگی کنید بقیه درست میشن هر کی موفقه لابد کنه
سلام دوستان میگم ک من شنیدم میگن فقط دوتا بچه اول سزارینی میشن و سومی باید طبیعی دنیا بیاد راسته؟
سلام مامانا من چند روزه سرماخوردم شدید بادارو ک خوب نشدم روشه خونگی شما در نظر دارید بهم بگن ممنون میشم
چرا پسرم اصلا فرقی بین منو بقیه نمیزاره چرا وابسته من نیس همه جا میره تابرگرده من از استرس میمیرم کاش وابسته ام بشه ک دیگه جایی تنهایی نبرنش
سلام خانوما من هفته ۱۹ بارداریم یبوست دارم الان ۴ روز از مقعدم خونریزی دارم خیلی نگران بچه ام هستم کسی میدونه به جنین آسیب میزنه یانه تو رو خدا هرکی میدونه جواب بده
تو زندگیم خیلی بالا پایین کشیدم
خیلی قناعت کردم
تااین که شوهر کردم اولش مخالف بودم بعدش رازی شدم
الان میگم ای کاش رازی نمیشدم
خانواده شوهرم اصلا خوب نیستن یبارم نشده برام ارزش قائل باشن
شوهرمم خوبه ولی گاهی مثل اونا میشه خیلی رفتارهای بچگانه ایی داره گاهی اینقدر حرصشو میخورم
این باعث شد اتفاق های تو این زندگی ۵ سالم بیفته ک هرروز حرص بخورم حرص ندونم کاری هام و بی عقلیان اشتباهاتم ای کاش اینقدز برای ادمهای بی ارزش زندگیم وقت نمیزاشتم
زندگی دوممه از اولی اگه بخوام بگم یه کتاب قطوره. به محض این که باردار شدم هیچی نفهمیدم جز بیماری همسرم. من یک زنی ام که همه مسولیت زندگیم رودوشمه. بهم درخواست بدید و کارای بافتنی منو ببینین خیلی ارزونتراز هرجاییه
انواع کوسن رومیزی. زیرلیوانی زیربشقابی. گیره موهای عروسکی فقط بیاین تو تایپیکم نگاه کنین
مامانا کسی هست که تو دوران بارداريش تری فلوئوپرازین مصرف کنه یا مصرف میکرده قبلا؟
آخه بس چرامیگن هرکی سزارین چهارم کنه خیلی خطر ناکه و ریسکش خیلی بالاس امکان نداره چسبندگی نداشته باشه مادر میمیره و از این حرفا
سلام کلافه شدم . خانوم ها من ۵ ماه پیش پریودیم تنضیماتش به خورد نزدیک ۱۵ روز صبر کردم گفتم شاید بشم نشدم که نشدم رفتم سنو دادم گفت کیست داری برام قرص ال دی نوشت که خدا اون دکترو لعنت کنه همون قرصا که خوردم طی دوماه کستم رفت ولی احساس میکنم همون قرصای ضد بارداری باعث میشن من باردار نشم و بازم هم کیست تخمدان گرفتم هم هورمون هام به هم خوردن هم پریودیم
کسی تجربه ای داره راهنمایی کنه ؟
خانم ها کیا بچه چهارم سزارین کردن ک سه تای قبلی شم سزارین بوده ممنون میشم راهنمایی کنید میگن سزارین چهارم خیلی خطر ناکه یکی از دوستام امروز سزارین چهارمشه خیلی نگرانم هرکی میدونه جواب بده ممنونم ازتون
سلام مامانا چقدر ناراحتی دور و برمون هست و ما نمیدونیم واقعا تا پای درد دل کسی نشینی نمیدونی توی دلش چه خبره اما عزیزان بهتر نیست به جای غصه خوردن و به فکر ناراحتی های زندگی بودن کمی هم حواسمون باشه که خدایی هست بیاید با خدا بیشتر درد دل کنیم و اونو بیشتر به زندگیمون دعوت کنیم آره مثل یه مهمون دعوتش کن خیلی راحت باهاش حرف بزن نه تو دلت خیلی عادی بهش بگو چته باور کن بعدش اینقدر آروم میشی
حتی ریز ریز اشک بریز بذار خدا تورو بغل کنه گله از خدا نکن باهاش رفیق باش بگو خدایا بیا پیشم بشین باهات کار دارم
اینا الکی نیست منم تو شرایط سخت زندگیم اینارو تجربه کردم و قربون خدای عزیزم برم که همیشه بدون اینکه ازش دلخور بشم کامل و زیبا به حرفام گوش داده
من فقط فقط از دست خودم ناراحتم چون خیلی خیلی ساده و گاگولم حرف همه برام مهمه به خاطر بقیه خیلی کارایی کردم که نباید میکردم از بی عرضه گی و سادگیه خودم خسته شدم
ممنون از پاسخ تون
سلام خانوماکسی تا حالا دخترش کجی گردن داشته ودکتر بگه ببر فیزیوتراپی راهنماییم کنید
اما سینه هام یکم بگی نگی حساس و شکمم سفت شده و نفخ دارم و عضله های پاهام گرفته و سر پام یخخخخ
سلامخانوما کسی قرص کلومفین مصرف کرده واسه بارداری ؟؟؟
آخه اقدامم و ۲روزه عقب انداختم اما بیبی امروز منفی بود
سلام دوستان میشه یکم راهنماییم کنین
چطوری میتونم حامله بشم چ مکملی بخورم من 9 ماهه از جلوگیری دست کشیدم میخوام حامله بشم ولی نمیشم
کسی نگه ک من مشکلی ندارم همه تو خونوادش مشکل دارن چطو لباسامون رنگی رنگی هستن مشکلاتمون هم رنگی هستن🙃
چقد کامنت های منفی🥲
مامانا من واقعا به خاطر شرایطم با همسرم که به مشکل خوردیم واقعا ناراحتم چرا بچمو اوردم تو این دنیا .واقعا سخدمه دارمدیوونه میشم باید چیکار کنم
سلام دوستان نیازی نیست که دنبال خدا بگردی خدا همین جاست کافیه خودت رو بهش برسونی تو زندگیم سختیها کشیدم سختیها دیدم آره تا زمانی که خودت رو به خدا نرسونی تقوا رو زیاد نکنی نمیتونی به آرامش برسی یادمون باشه که خوبیها از طرف خداست و بدیها از طرف خودمون خداوند هیچ وقت بد بندههاش رو نمیخواد خدا هیچ وقت دوست نداره بندهای رو ناراحت ببین ما خودمون هستیم که با نشناختن وجود خودمون از خدا دور شدیم و باشکری میکنیم و گناه میکنیم گناه کردنها و ناشکریها هست که باعث میشه ما از خدا دور بشیم ما بندگی نمیکنیم خدا اینجوری در حقمون خدایی میکنن اگر بندگی میکردیم چی میشد حتماً صحبت استاد شجاعی رو گوش بدید خیلی آرامش بهتون میده
خدا خیلی وقته همه ما رو تو آغوش گرفته ولی ماها متوجهش نیستیم
دیگه احساس حقارت
احساس بدبختی و هزاران مشکل دیگه نمی کنید
اگه دوست دارین ملکه واقعی زندگی تون بشین و تمام مشکلات رو به خوبی مدیریت کنید، بهترین راه حل رو براتون دارم
خواهشاً عضو تجربیاتش بشین ..
💥 ثبت نام در دوره همسرداری مومنانه در بهمن ماه 1402
💥 بزرگترین و موثرترین کلاس آموزشی در کشور با بیش از 45 هزار دانشجو و ده ها هزار تجربه موفق و لذت بخش😍💕
🌷آموزش مهارت های خودشناسی، تقویت اعتماد به نفس، افزایش ایمان و قدرت روحی، رابطه عاشقانه با همسر و رابطه عارفانه با خداوند مهربان و....
✅🎁 این دوره با استقبال بی نظیر خانم ها در سراسر کشور مواجه شده و تا بحال هزاران نتیجه عالی ازش به دست اومده. شما هم میتونید از این فرصت فوق العاده استفاده کنید 😊
تجربه های ناااااب کلاس به صورت رایگان👇🏼👇🏼👇🏼
https://eitaa.com/joinchat/892535157Cc6bb3bfaec
🔶 برای ثبت نام کلمه "همسرداری" را در پیامرسان ایتا به آی دی زیر ارسال فرمایید:👇🏼👇🏼
@admin_hamsardari
#انتشار_عمومی
منم خیلی بدبختی کشیدم از۱۳سالگی ازدواج کردم وبعد۳سال جداشده ودخترم پیش خانواده شوهرم هست و.....😢😢😢
از ۹ سالگی مادرم فوت کرد پدرم هنوز چهلم مادر نگذشته بود زن گرفت زنش با من و دوتا از خواهرام ک از من کوچیکتر بودن نمیساخت پدرم منو شوهر داد توسن ۱۲ سالکی دوستش نداشتم بعد از چند ماه ازش جدا شدم پسره از من ۱۴ سال بزرگ تر بود وقتی جدا شدم پدرم گفت جای تو اینجا نیست طلاق گرفتی نیایی پیشمون وقتی جدا شدم پدرم فقط سه ماه اجازه داد بمونم زنش بایه بهونه ک من کسی دیگه رو دوست دارم کاری کرد پدرم منو از خونه بندازه بیرون وقتی انداختم بیرون ۱۳سالم بود من ۷سال ن میدونستم خونه پدرم گجاست ن از خواهرام خبری داشتم یه روز میرم خونه مادر مادریم یه کرا نشین اونجا بود باهاش درد کردم منو داد ب پسرش ازدواج کردیم عرب زبانن
درسته خیلی عذیتم ولی بازم شکرس درسته زندگیم مثل بقیه مردم نیست جان پسرم حسرت ب دل اینم که من مثل این همه مردم بتونم واسه زندگی که دارم یه وسیله بگیرم ک کسی بهم نخنده مادر شوهرم همش بهم تیکه میندازه شوهرم از همه بدتره اینقدر کوچیکم کرده ک از بچشون تا بزرگشون بهم چیزی میگن حتی حوصله پسر خودشم نداره جلو چشش پسرشو میزنن میگه تو کاری نداری حرف نزنی ولی وقتی کار اشتباهی میکنه تنبیهش میکنم جلو پسرم میاد دست روم بلند میکنه ک چرا تنبیهش کردم حتی پسرمم هیچ کسی از خانوادشون نمیخواد انگار ن انگار از خون خودشونه
من خیلی دلم گرفته واقعا از دنیا سیرم ازخدا دلگیرم چرا منو انقدر بدبخت آفریده اون از زندگی اولم هزار جور مصیبت سرم اومدنمیدونستم باردارم بچم سقط شد بچه دومم رو پدرش سقط کردبعد4سال زندگی جداشدم 10 سال ازدواج نکردم دوباره مجبور شدم بخاطر آزار واذیت خانوادم تن به ازدواج بدم که این هم 4ماهه باردار بودم سقط کرد بعدش دکتر گفت دیگه بچه دار نمیشی حالا قربونش برم خدا بعداز 19 سال بهم یه دختر داده شوهرم براش شناسنامه نمیگیره یک ساله اسیر دادگاه و ثبت احوالم واقعا دیگه خسته ام دیروز تولد دخترم بود نذاشت بگیرم دیگه دنیا داره رو سرم خراب میشه تو این 4سال که با این دارم زندگی میکنم موهام سفید شده انقدر بهم عذاب میده شب و روز فقط دارم نفرینش میکنم که بمیره من و این طفل معصوم یه نفس راحت بکشیم از دستش
ولی من خدا شاهده دگ بریدم زندگی من واقعا سخت ترین زندگیه ک اگ براتون بگم ...😭😓 دعا کنید نجات کنم
دلم من داغون سر دو راهی موندم دارم عذاب می کشم تو زندگیم ولی دوستان بخاطر پسرم تحمل میکنم دگ نمی تونم ادامه بدم و اینکه نفس کشیدن بدون پسرم غیر قابل تحمل چون طلاق بگیرم بچه بهم نمیده دارم دق میکنم دعا کنید زودتر مشکلم حل بشه با پسرم برم از این زندگی جهنمی
مادرشوهرم دوس داره دخترم بمونه پیشش پنج ماهه است یبار من سرما خوردم چون شیر خشک میخورد برد ک از من نگیره..الان میگه اون میمونه بزار نگه دارم تو استراحت کن جالبه خونه خودمون با این ک من همه جوره بهش میرسم نمیخابه و گریه میکنه اما اونجا آرومه میخابه شوهرم میگم نگهش دار کمک کن یکساعت بخوابم میگه بزار ببرم خونه مامانم بنظرتون بچه بد میشه اگه بره
با خانواده همسرم تو یه ساختمون زندگی میکنیم .دخترم نزدیک ۴سالشه.هر شب ۱ساعت تنها میره خونه پدر شوهرم باهاش بازی کنه من اصلا دوست ندارم بره اما با اصرار دخترم اجازه میدم.اونم واسش کارتون های نامناسب یا بزرگتر از سنش میزاره یا همش بازیهای خیلی خشن باهاش میکنه.میگه بیا مشت بازی کنیم و خیلی چیزهای دیگه.هر دفعه هم میاد یه جاش زخمه.هر چی میگم به پدر شوهرم گوشم نمیده.با همسرم توافق نظر داریم واقعا دیگه نمیدونم باید چیکار کنم
عزیز دلم قوی باش ...من تجربه ی ۲۷ سالم را بهت گفتم...من یک پسر۲۳ ساله ویک کوچولوی ۳ ساله دارم...این را از من داشته باش با این چیزها عمرت میره...بزار هر کس هر جور دوست داره باشه..چرا فکر میکنی دیگران از این مشکلات ندارن...بر وبیا ..خودت را بزن پررویی ...گور باباشون..
منم دلم خیلی گرفته،کاش خدا هم واتساپی چیزی داشت بهش پیام میدادیم و میدیدم که سین کرده یا نه،خدا بعداز ده سال یه دختر خوشگل بهم داده،خیلی دوسش دارم ولی خیلی خیلی اذیت میکنه،الان دوسالو دوماهشه،از نوزادی تا الان خواب رو که حروم کرده بهم،خوراک هم همیشه زهرمارمون میکنن،فقط و فقط گریه میکنه و میگه مامان بغل،حتی دو دقیقه هم از بغلم نمیره کنار،روانی شدم دیگه،خدایا ناشکری نمیکنم ولی این دیگه چی بود قسمتم کردی
تورا خدا برام دعا کنید توی آزمون استخدامی قبول بشم. با یه بچه نمیتونم درست بخونم ولی واقعا نیاز دارم ک قبول بشم
دعا کنید برام😢🙏🙏🙏🙏
کافیه خدا رو تو لحظه لحظه ی زندگیت حسش کنی که کنارته اونووقت هرآن ازش شاکری
واقعا کامنت ها رو میخونم میمونم چرا انقدر همه از همه چی ناراضی هستن از وضعتون راضی نیستید فلانی و فلانی و فلانی اذیت کردن شوهرم بده محبت نداره ای بابا این همه خانم موفق و قوی اول از خودتون شروع کنید به خودتون اهمیت بدید برای خودتون زندگی کنید اون موقع تغییر رو میبینید
مامانا روش خانگی برا درمان دنبالیچه بگین؟از من ورم کرده خیلی درد میکنه
سلام مامانا درخواست دوستی میدین؟🥰
درخواست دوستی بدید مال من پره
سلام مامانا میشه راهنماییم کنید برای سزارین چندهفته بستری میکنن چرا تا 40هفته صبر نمیکنن؟ 😓
معنویاتت را قوی کن...ارتباط با خدا مساوی با موفق شدن
خیلی دلم گرفته زمانی که بچم به دنیا اومد شوهرم انقدر حرصم داد با خانوادش و حتی مامانم که شیرم خشک شد ونتونستم بهترین حس دنیا شیر دادن به بچمو حس کنم فقط تا چند روز الانم که یکسره دخالت و بی احترامی شوهرم اصلا حرف می زنم جواب نمیده نه بیرونی نه تفریحی ولی بازم خدارو شکر می کنم که خدا بهم پسرمو داد چون همیشه آرزوی مادر شدن داشتم که خدا بزرگترین آرزومو داد بعد اینکه انقدر بهم تیکه می انداختن
سلام مادرا خواهش میکنم اگه شیرخشک اضافه دارین کمکم کنین هر مارکی باشه میبرم داروخونه عوض میکنم بخاط خدا کمکم کنین اگه عکس یامدرک هم بخایین میفرستم انشالله که خدا کمک حال همه باشه
مامانایی که نتونستن برای بچه هاشون ماهگرد بگیرن،جشن دندونی بگیرن،تولد یا جشن الفبا،جشن تکلیف و غیره..بگیرین،الانم دیر نشده عزیزان ما میتونیم تمام مناسبت های گذشته رو براتون زنده کنیم بدون حسرت و نگرانی ☺️
برای سفارش عکس در روبیکا پیام بدید
آیدی👇
@Nazi600
من اگ بخام از ته ته ته وجودم بگم دلخورم.از خیلیاولی مهم ترینش از خدا.چون هرچی دست و پا زدم تلاش کردم بازم نشد ک نشد.بختم همون سیاهیه ک تو تقدیرم نوشته شده.بزور خدا شوهرمو سرراهم قرار داد بدون این ک ذره ای بخامش خدا جوری همه چیو کنار هم چیند ک باهم ازدواج کنیم.عروس اجباری شدن خیلی سخته.توهینا وبی محلیا و فرق گذاشتناشون ی طرف همین ک میدونی دوست ندارن ی طرف.اخخخخخ ک چقدر دل آدم میشکنه وقتی میدونه پدر شوهرش دوسش نداره و از وجودش ناراضیه.اخ ک چقدر آدم دلش غم میگیره وقتی مثل ی آدم بی ارزش باهات رفتار میش.جون میکنی تلاش میکنی بشی محبوب دلشون ولی از بدترینشونم بدتر میشی.خدایا مک من چی ازت خواستم مگ دنیای کوچیک من چقدر بود ک همونم ب بدترین شکل برام ساختیش؟مگ ی عروسی ی جهاز ی عقد و محضر و.....چی بود ک لایقش نبودم؟خدایا میش جواب سوالامو بدی؟
من الان که قصدبارداری دارم نیاز دارم همراه داشته باشم.. هرماه که پریودمیشم غصه ای اندازه کوه بزرگ رو دلم میشینه همه بانگاهشون عیب میزارن روم...
الو
پلی کیست بودم وزن کم کردم هنوزم حامله نشدم پریودم سروق شد ولی فولیکول ریز متعدد دارم با زخمات ۴تو ۷سیکلم هعی
ولی کاش یه وقتایی خدا آدم وبغل میکرد میگفت غصه نخور خودم درستش میکنم منم خیلی خسته ام🥺😥😭
مامان حانیه ایتا از بازارنصب کنم ایتا چی بزنم
خیلی دلم گررررفته ..
خیلییییییی ناتوانم..نمیتونم با کسی حرف بزنم به کسی اعتماد کنم حرفامو بهش بزنم..
۲ساله مادرمو از دست دادم😭
بعد از زایمان واقعااااااا جای خالیش بهم سختتر اومد..با اینکه چندسالی بود مریض احوال بود و خیلی به ما رسیدگی نمیکرد ولی همین که بود قوت قلب بوووووود😭
زایمان زودرس کردم یهو شوکه شدم ..اصلا انتظار نداشتم توی ۳۳ هفتگی در عرض چندروز عشق جانم بدنیا بیاد..
بی تجربه بودم و هیچی بلد..مادرشوهرمم فقط میگفت من میدونم من میدونم من میدونم..فقط میخواست بچرو صاحب بشه پیش خودش نگه داره بغلش کنه..
بعد زایمان تا دوماه موندم خونه مادرشوهر..به خیال خودش بهم رسیدگی میکرد درحالی که تمام غذای من شده بود چای بیسکوییت املت و سیب زمینی حالااااااا هرازگاهی آبگوشتی چیزی..
چون عادت نداشتن ناهار بخورن به منم نمیدادن..یا میگفتن اگه چیزی میخوری برو داغ کن 😟😟😟😟😟😟
انگار نه انگار سزارینی بودم و باید استراحت میکردم..انقدر بی قوت شدم شیرم عرض ۴ ساعت خشک شد و بچم شد شیرخشکی😭😭😭😭
حالا که حرف بچه دوم میشه یا فکر میکنم که آیا یه زمانی مجدد باردار بشم ترس بعد زایمان دیوونم میکنه..
کاش میتونستم یه جا داد بزنممممم یا بنویسم با تمام جزییاتش اونروزارو😭😭😭😭😭
من اوقتی باردار شدم استرس داشتم تا الان که دخترم دنیااومده اون موقعه ها. همش باخودم حرف میزدم میگفتم یعنی من میتونم مامان خوبی برای کوچولوم باشم یعنی ازپسش برمیام. وقتی زایمان کردم. همچی تعغیرکرد وقتی دیدمش یجوری شدم. گفتم این دخترمنه. خدابهم یه فرشته داده که همه دلتنگیام ناراحتیام باوجودش فراموشم میشه. کلا. من یه آدم دیگه شدم بایه تکون ازخواب پامیشم. بالبخندش جون میگیرم. یه همدم برای تنهایی هام دارم. ولی بازم استرس اینودارم که آیامن میتونم مادرخوبی برای دخترم باشم 🌹
سلام بچه ی سوال دارم
دوستای خوشگلم اگر اوکی بودین برای گروه زدن ایدی تلگرامتون برام بزارید
ترکیب لحظه شاد و ناراحت کننده که باعث شد هیچ وقت اتفاقات بدی که بعد زایمان برام بوجود آوردن فراموش نکنم و شیرین ترینش بودن با شاهوین 🥰
خانوما سلام،من دخترم حوالیه 5ماهشه دوماهگیش iudگذاشتم افتاد ،وقتی 3ماهه بود یکی دیگ گداشتم ،ماه بدش پریود شدم ولی نسب به قبل طول کشید10روز،الان این ماه پریود نشدم لکه بینی ،امکان داره باردار باشم یا بخاطر iudنمیدونم تکون خورده جابجا شده یان ،میشه کساییک تجربه دارن کمک کنن ،خیلی استرس دارم
من فقط روز به روز داره استرسام بيشتر ميشه در صورتي كه اطرافيانم همش ميگن نه اين چه مسخره بازيه و فلان استرس نداره كه تو ديگه شورشو در اوردي اما من حتي شبا از استرس گريه ميكنم😔
الان كه اينارو مينويسم حال خيلي جالبي ندارم
براي اينكه با هزار اميد ارزو بدون هيچ چشم داشت مالي با همسرم ازدواج كردم (طبق معمول همه ي ازواجا عروس ناخواسته بودم)
اذيت تحقير توهين و... هرچيزي كه بگين ديدم شنيدم
تا ٩ شب سركار بودن خسته ام نكرد ولي بي احترامي امانمو بريد
اعتراض كردم گفتم زبون دراز سكوت كردم گفتن از سياسته و...
دكتر قطع اميد از مادر شدنم كه چي پدر ضعيفه و مشكل دار ، بجون خريدم دارو درمان تزريق همه همه حاصلش شد
نيكاي عزيزم عشق مامان نففسسسم
از وقتي كه بدنيا اومد هزار بار ارزوي مرگ كردم تنهايي با دل شكسته (همسرگاهي بود گاهي ... همش گوش بحرف مادر) نتونستم لذتي از مادر شدن ببرم
همش كار همش زحمت البته نيكاي جانم همراهمه قوت قلبم
الان كه اينارو دارم براتون ميگم نميدونم فرداي امروزم چي قرار بشه
همش تهديد تحقير كه نفسمو عشقمو ازم ميگيرن
بلاتكليفي خيلي سخته و سختر از اون تحمله
كاش ميتونستم برگردم به عقب با اينكه دلم نمياد
Ivf نه بچه نه كه عذابم نباشه ولي....از هر چه بگذريم سخن دوست خوشتر است
نيكاي جانم روح و روانم
بودنت برام كلمه ي مادرو مقدستر كرد
خسته ام و دلگير اما
بودنت تارو پود فرسودمو ترميم كرد با محبت
لبخند شيرينت تلخي روزگارمو نبات بلورين
اشكهاي گاه بگاهت از شادي نويد اميد روزهاي سختم شد
بودنت رو هزاران بار شكر
هزاران بار حمد و ثنا
بخاطر نيكاي جانم هستم خواهم بود اميد با من است
نيايش(عروس ناخواسته ،خسته از بي مهري همسر شكسته از نمك نشناسي اطرافيان )
ای داد بیداد، ناشکری نمیکنم ولی دلم خیلی پره آنقدر که میشه مثنوی هفتاد من نوشت
قیمتش چنده هردوتاش
چنتاقرص خردی چندهفته واستفاده کرم چجوریه
سلام مامانا من پسرم الان پنج ماه و بیست روزشه اول از همه خدای بزرگ رو شکر میکنم بخاطر این نعمت بزرگی ک ب من داده اونم پس پسرمه منم از مادر شدنم لذت نبردم وقتی برای اولین بار بردیم شنوایی سنجی گفتن گوشاش جواب نمیدن سخت ترین روز زندگیم بود دو سهبار تست گرفتن همون بود بردیم برای تست ای بی آر گفتن گوشاش چهل دی سی کم شنوایی داره الان برای دو گوشش سمعک گذاشتن همیشه در فکر اینم میگم خدایا ب پسرم کمک کنی بتونه مامان صدا م کنه بتونه حرف بزنه الانم خیلی شکر گزارم خدا را صد هزار مرتبه شکر میکنم
وقتی ک پسرم مریض شد منم چند روز بعدش مریض شدم جوری ک بچمو نمی تونستم نگه دارم ....وقتی به اون روز فک میکنم میگم چقدر تنهام
من دخترم زود به دنیا اومد وشوک بدی بهم وارد شد و مردم وزنده شدم وقتی اومدم خونه از بیمارستان کسی رونداشتم کمکم کنه کمکم باشه همون سال یه کورتاژ داشتم و سه ماه بعد باردار و همون سال بچه زود به دنیا اومد فکر کن دوتا زایمان تو یکسال که خیلی بهم سخت گذشت
از اینکه تنها بودم تنهام گذاشتن از یه سری ادما بدم اومد و کلا الانم نمیخوام ببینمشون مخصوصا خانواده همسرم خیلی دوران سختی رو میگذرونم هنوز تو شوک و افسردگی بارداری ام
بچم خیلی اذیت میکنه ولی خیلی دوسش دارم دلم میخواد یکی دیگه بیارمبا هم بزرگ بشن اما میترسن از پسش بر نیام وضع مالینوفسکی خیلی نرماله میترسم نتونم از پسش بر بیاماز ی طرف حس میکنم بچه تنها خیلی گناه داره
خدا هر کیو که خیلی دوست داره بیشتر مبتلا میکنه روح آدمی بزرگ میکنه
منم موافقم گروه بزنین واتساپ
ماشالله همه دلشون پره،،
خدا به همه صبر بده،
بر باعث و بانی گرونیا و فقر و بدبختی مردم لعنت
شوهرم تو بچه داری کمک نمیکنه حال بده براش مهم نیست گریه کنم قهر کنم میره سر کاررمیاد اصلا واسش مهم نیستم چیکار کنم من خسته شدم از این مدل زندگی😭
من این روزا خیلی درد دل دارم مادرم ۴ سال پیوند کبد کرده خیلی مریضه الان چند روزه حالش بده تشخیص دادن کبدش آبسه داره و باید تخلیه شه یه خواهر دارم کنارش که دیگه خیلی خسته شده گفتن باید شیراز بیاد چند روز بیمارستان باشه طفلکی خواهرم دست تنهاست خیلی سختشونه خیلی خیلی کاش حال مامانم خوب بشه خیلی نگرانم خیلی بیشتر ازینکه کاری از دستم نمیاد فاصله شهرمون تا شیراز ۹۰۰ کیلومتره پدرمم پاهاش اذیته نمیتونه رانندگی کنه دلم میخواد خدا مثل همیشه که کلی به دادمون رسیده اینبار یه معجزه بزرگ کنه آبسه کبد مادرم خود بخود خوب بشه 🤲🤲
و منی ک هیچ لذتی از دوران نوزادیش هیچ لذتی نبردم اینقدر اتفاق افتاد برای خودمون دخترم و منی ک اصلا خاطره خوبی از هیچی ندارم مغزم انگار کار نمیکنه دیگ از همه ناراحت میشم همه چیو بخودم میگیرم اصلا حالم یجوریه ک نمیدونم چیکار کنم یساعت خوبم دوساعت بد حالم یکساله خوب نیس خوبم نمیشم میدونم
سلام مادرای گل روزای سخت زودمیگذره انشاالله بچه هامون بزرگ میشن این روزابرامون خاطره میشن
من چنتاپمادقرص قرص جوشانده ویک بکاررفته دوتاامپورواسم نوشت زدخوب شدم ولی بازمیگیره پمارکلیترمازول
هی خدا
من برای بار دوم ای وی اف ام منفی شده اصلا حالم از همه چی بده
سلام مامانا کسی شماره مشاوره داره حال روحیم اصلا خوب نیست دوتا بچه دارم شوهرم میشه ازت خوشم نمیاد میره خونه نمیاد چیکار کنم بنظرتون
چندباری رفتم ولی قرص میخورم خوب نمیشم
سلام بچه ها کسی تجربه داره تو هفنه ۱۰بارداریم شدید سینه هام و زیر بفلم درد میکنه امشب یه چیزی مثل نخود جس کردمولی دردم دارم
چرا من 😔😔😔شانس ندارم دلیلشه
کمتر از بیست روز دیگه بچه ام بدنیا میاد مادرشوهرم و خواهر شوهرم زنگ نزدن واسه تبریک چون قبل اقدام مادر شوهرم تو روم برگشت گفت به یه ورم که میخواهی بچه بیاری شما باشید چیکار می کنید با این آدم سمی
حصله خدمت ندارم
این همه نظرارو خوندم .فقط چندنفر رضایت داره از آغاشون
واقعا اغایون مهمن مخصوصا تو بارداری خانمشون .نمیدونم چرا محبتو دریغ میکنن ...
من خودم حاملگیم محبت ندیدم .ن اینکه بداخلاقه ها برعکس خیلی هم خوبه ..ولی محبت ابراز نکرد .منو بیرون نبرد نگف چی دلت میخواد و....
الان بچم تقریبا4ماهشه بازم نبرده جایی .محبت نکرده .نمیگه چی دلت میخواد حرف دلت چیه و...
زن گدایی محبتم میکنه نمیفهمن اکثرا ..
من از کمر درد دارم میمیرم
دلم میخواد پسرم ده سالش بشه بعد یه بچه بیارم و ببینم روزی که پسرمو میفرستم مدرسه صحیح سالم بره دانشگاه بعد مدرکشو بگیره اووو
وقتی ازدواج کردیم شوهرم سرباز بود
زندگی رو با هم با عشق طبقه ی بالای مادرشوهرم اینا ساختیم زندگی خیلی سخت میگذشت ولی عشق مارو کنار هم نگه داشت.
صاحب ماشین صفر و گرون شدیم شوهرم عشق موتوره یه موتور گرون و بزرگ خریدیم هم من کار می کردم و درآمدم خوب بود هم شوهرم.
چند سال پشت سر هم چندین بار مسافرت رفتیم داشتیم خونه می خریدیم که بعد ۶ سال مستقل بشیم
تا امسال خرداد حامله شدم اول من شغلم از دست دادم بعد شوهرم کارشو از دست داد بعدش شوهرم یه تصادف شدید کرد و ماشین رو کامل از دست دادیم. شوهرم چند وقت مریض خوابید خونه
از اول حاملگیم یه چشمم اشک بوده یه چشمم خون.
هنوزم که هنوزه نمی دونم حکمت خدا چی بوده چرا یه بچه داد ولی خیلی چیزا رو آزمون گرفت.
شوهرم یه عالمه قرض به همه داره. اوضاعمون داغونه داغون
باعث شد مجبور بشم زایمان طبیعی رو انتخاب کنم که خرجش پایین باشه. یه گرم طلا ندارم.
وقتی می خواستم برم آرایشگاه موهامو کوتاه کنم شوهرم ۱۰ هزار تومن ته جیبش نداشت از مامانم قرض گرفتم.
از خدا دور شدم. اگه اینا امتحان الهی هست خدا خیلی وقت بدی رو انتخاب کرد برای امتحان
احساس می کنم خدا باهام لجه می ترسم اگه حرفی بزنم این بچه رو هم ازم بگیره یا یه رعد و برق بفرسته از وسط نصف شم.
خیلی دلگیرم. همه آدمایی که یه روز دورم جمع بودن حالا پراکنده شدن
من تازه باردار شدم ١ ماه ونيم خيلي بالا ميارم راه حلي دارین؟
من تازه باردار شدم ١ ماه ونيم خيلي بالا ميارم راه حلي دارین؟
بخوبیدین😔😔
ماما سلام خسته نباشین بعد نزدیکی چقد باید بگذره بعد بیبی چک بزنم مشخص بشه باردارم یا نه
حال روحیم خیلی خرابه
بچه ها چند شب در میون نزدیکی داشته باشم بگیرم لطفان جواب بدین
این کرم استفاده کردین خوب خوب شدین
راست میگه ولا
هفته بیست و یکم هستم و از هفته دهم به بعد هیچ آرامشی نداشتم و اتفاقای خیلی بد و ناراحت کننده ای تو زندگیم افتاد
تقریبا هرروزم با گریه گذشت و حالا افسردگی شدید گرفتم بی اشتهایی عصبی هم باعث شده جز قرصای مکملم مثل آهن و فولیک و ویتامین دی و یه وعده غذای کم درروز چیزی نخورم. بااین وضع استرس و افسردگی شدیدم خیلی نگران سلامتی و حال روانی دخترم در آینده هستم اینقدری که این نگرانی داره از پا درم میاره. حتی امشب به انداختنش فکر کردم😔
عزیزم نماز بخونم با خدا حرف بزن انشالله این دفعه بچه سالم بهموقع خودش به دنیا میاد
همون کرم استفاده کردی من ترشح سفیدهم دارم
ولی اگر اوکی بودید گروه بزنید بگید یا تلگرام یا واتساپ میتونیم دوستای خوب باشیم و انرژی خوب بدیم به هم مادرای با تجربه تجربه هاشون در اختیارمون قرار بدن
واقعأ خیلی برنامه عالیه و پرمفیدی هستش که خیلی چیزارو اطلاع نداشتم و یاد گرفتم
خیلی خیلی سخته منم خیلی وقتا کم میارم واقعا
خانما ترو خدا اینقد ناله نکنید همه ت شرایط سختی هستیم استرس بارداری و زایمان و... بخاطر گره هایی ک میخونم واقعا حالم بد شده... خدا گره از مشکلات همتون باز کنه انشالله
سلام
من در سن ۲۷ سالگی باردار شدم
۷ سالی هست که بیماری ام اس دارم
و خانوادم شهرستان هستن
خودمم و خودممو خودم
و دخترم سه ماه دیگه میشه دو سالش
اژ پس همه چی این زندگی تنهایی برومدم
خانه دارم
شوهرم از صبح تا شب سرکار
اما همکاری نداره
منم گاهی خسته میشم اما دلیل بر پشیمونی نمیشه
یه مثل هست که میگه ادم گشنه بی دینو ایمون هستش
همیشه به خودم میگم ادم خسته هم بی دینو ایمون میشه
اما فردا که میشه میگم دیدی گذشت
یه پنجره تو خونم همیشه بازه صبح و شب رو میبینم
اما خیلی کم از خونه میرم بیرون
چون واقعا نمیرسم چرا دروغ بگم
زنان تنها نیستند...
مادر ی ک فرزند۶ماهه داره برای ریزش مو گفته منم توی شرایط توام چون بچه شیر میدیم تغذیه ی خوبی نداریم اینجوری میشیم.قرص SKYWOMAN تمام ویتامینارو داره مخصوصا زینک بهش آلفا هم میگن ب داروخانه بگو.کپسول ویتامین E.وکپسول Hair_vit .و تا یک ماه هم هر هفته آمپول بیوتی بزن
دوستای خوشگلم من گفتم گروه بزنیم نه برای درد و غم برای انرژی مثبت دادن برای مشورت دادن انرژی منفی عکسای دلخراش ممنوعه منم مثل شما حامله ام و بچم برام عزیزه کاری نمیکنم چهارتا مادر مثل خودم اذیت بشن
من ۳ماهمه امروز نوبت دکتر داشتم دم مطب پیاده شدم پام لیز خورد محکم خوردم زمین اینقد درد کشیدم لحظه حس کردم دنیا رو سرم خراب شد😭 دکترم زود اوژانسی فرستادم سنو دل تو دلم نبود تا نوبتم شد دکتر چکم کرد گفت خدارووشکر بچه ات سالمه 😍واسه اولین بار صدا قلبشو شنیدم 🥲😍😍بهترین حس دنیا رو داشتم خدایا شکررت🙏💕
وقتی اطرافیان و مهمون کنی با کله میان خونت، ولی وقتی توقع داری بیان فقط ۲ساعت پیش بچه ات بمونن تا کاراتو بکنی تازه اونم نه استراحت
به راحتی شونه خالی میکنن آدم متنفر میشه ازشون مخصوصاً مادرشوهر
سلام دوستان،واسه استرس چه کاری انجام بدم،من ۳تا بچه از دست دادم ،الان باردارم خیلی میترسم
وقتی فهمیدم بچه دارم که ۵ هفته بود.مادر شوهرم یه جیغ و دادی کرد گفت نیا خونه ما من تورو عروس خودم نمیدونم انگار حووی من بود
ازهرداروییاستفاده کردم خوب نشدم لطفا کمک کنید
سلام مامانا کسی هست
بلد نیستم میام کجا پیداتون کنم تازه واردم
ازچ دارویی استفاده کردین خوب شدین برای عفونت قارچی واژن سوزش خارش دیگه نگرفته باشید هرکه خوب شده به من بگیدتوروخدا این قدعصبی میشم که
کسی نیست
حیف شد نرفتیم فینال
من خیلی ناراحتم😔
منم تو اقدامم اما نمیگیم چراااا
سلام
شبتون بخیر
من دخترم ۶ ماهشه
ریزش مو دارم کسی میدونه قرص هیرتامین مام خوب هست یا نه؟
من فقط خابمممم میاد دلم خاب میخااااااد😁😅😅😅
الهی دلتون از شادی شاد بشه و از ته دل بخندید و اشک ذوق بریزید الهی خدا ب دل مهربون تک تکتون نگاه کنه و حاجت روا بشید الهی هرچی حال خوبه مال شماها مادرای نمونه بشه الهی نی نی هاتون سالم ب دنیا بیان الهی از غم دور باشید عزیزای دلم
دوستان دعا کنید منم بچمو صحیح سالم بغل بگیرم تو شهر غریب کسی رو ندارم
من جمعه وقت زایمانمه و اعتراف می تنها دلیلی که به خاطرش نمی خوام زایمان طبیعی کنم نبود مامانمه. وقتی که یادم میاد برای زایمان خواهرم پشت در اتاق اشک می ریخت و دعا می خوند ولی دیگه نیست که این کارو برام بکنه دلم نمی خواد ثانیه ای دردطبیعی بکشم که دلم مامانمو بخواد😭
خیلی استرس دارم دلتنگی مامانم موقع زایمان اذیتم کنه.
راستش تو حاملگی 5 ماه اول فقط به خاطر نبود مامانم گریه کردم و افسرده بودم. دوست ندارم بیشتر از این بچه مو اذیت کنم.
برای دلم دعا کنید. دعا کنید انقدر مشغول بچه داری بشم که فراموش کنم چقدر جای مامانم خالیه😪
دعا کنید از این به بعد مامان بهتری باشم برای پسرم 🙏
من هفته ۲۸ هستم ولی دوهفته وزنی اضافه نکردم نمی دونم چرا واسه بچه خطری داره مشکلی داره بچه کسی تجربه داره استرس گرفتم
درد و دل ک زیاد دارم کدومو بگم
من نمیدونم چرا به خاطر بچه باید از خیلی چیزا بگذرم حتی خیلی چیزای کوچیک
سرکه سیب خوب میکنه بایدازعطاری بگیرم
الان بیشتر از هر زمان دیگه ای به همراه نیاز دارم 🙁
میشه عکس قرص بفرستی
من خیلی حالم بده .یهو نوتیف گهواره اومد که بیادرد ودل کنیم .نمیدونم چرا ذوق هیچی ندارم .همش فکر میکنم وقتی قراره بمیریم چرازندگی کنیم .روحیم خیلی بده هر کاریم واس خودم میکنم ی مدت خوبم دوباره این حالتام برمیگرده
منم مادرم فوت شد وقتی حامله بودم
اصلا به شرایط خوبی نمیرسم همیشه حالم بده اعصابم خرابه سره هرچیزی کوچیک عصبی میشم نمیدونم دیگ چیکار کنم
سلام وقت بخیر من دو روز پیش ۲۸ روزم بود فهمیدم باردارم بتام ۵۵۰ بود ایا امکان داره چند قلو باشه ؟ و اینکه با هواپیما اومدم مشهد اینجا هم یکم زیاد فعالیت دارم پیاده روی و اینا کمر درد دارمم ایا امکان سقط هست؟
هرچه پماد استفاده کردم خوب نمیشم پیش مامامیرم داروینیسم یک الا دوهفته خوب میشم بازمیگیره میشه عکس پماد بفرستی
بچه سومم شش ماهه بچه دوم چهارسال و نیم خیلی درگیرم باهاش.یه پسر فوقالعاده پرانرژی ازوقتی بچه کوچیکه اومده لجباز شده وحشتناک گوش نمیده جیغ میزنه دادوبیداد الکی گریه نمی زاره بچه روبخوابونم میاد دستشومیگیره یابوس میکنه یادادمیزنه اون نخوابه برعکس اونم بدخواب میشه وبدتر گریه دوتاشون میمونه واسه من از در و دیوار بالامیره میریزه میپاشه شبا نمیخوابه اثلا فقط باید تبلت دستش باشه.اگربگیرم ازش غوغامیکنه آبروریزی میکنه خودشو به در و دیوار میزنه من و بقیه رو میزنه.فق یه کاری میکنه بقیه رو به سرو صدا بیاره.نمیدونم چه رفتاری کنم دلم خونه واسش میبینم اینجوریه دلم میخواد بمیرم.تامیام باهاش همراهی کنم نی نی بیدار میشه وگریه میکنه .خودم که عین مرده هام فقط گاهی به جنون میرسم .هر رفتاری کردم درست نمیشه من سعی خودمو میکنم اما نمیتونم تو کله ی بقیه هم کنم درست رفتار کنید محبت کنید.اینا تموم میشه یه روزی. گاهی دلم میخواد از پوسته خودم بیام بیرون و بمیرم از خستگی.ولی نمیتونم بخاطر بچهام.اطرافیان هیچکس درک نمیکنه ولی تا دلتون نظر میدن .بچت بی ادب هست .یکی میگه کتک بزن یکی میگه نزن.یکی میگه دیوونست یکی میگه فضول یکی میگه شر.یکی میگه بلد نیستی بابچه درست رفتار نمیکنی.در صورتی که هیچکدوم جای من نیستن نمدونن چقدر تحت فشار هستم چقدر ضعیف شدم فقط ادای آدمای قوی رو درمیارم.خستم از همه.به آینده امیدوارم میدونم درست میشه دعا کنید زودتر این بحران تموم بشه تو زندگیم
من ناخواسته باردار شدم و خودم اصلا نمیخواستم... همسرم شدیدا میخواست و کلا پسر دوستن خانوادگی و الان که بچه ی من دختره خیلی فشارروانی و استرس دارم :) و اصلا دوران خوبی سپری نمیکنم.
من دلم برای مامانم تنگ شده
سلام دخترمن ۵سالشه خیلی صورتش لاغره کس میدونه من چیکار کنم دخترم چاق بشه
خانما دختر من چهارسال و نیم داره شدیدا بی اشتها و کم وزن، پیشنهادی یا راه حلی دارید
منم همین حسه داشتم تا ۶ ما محمولا آفسرگی بعده زایمان باشه
سلام من میخواستم گوشای دخترمو سوراخ کنم دکتری میشناسین که شوشتر باشه
من فکر میکنم که تا ۳ سالگی بچه مادر شدیدا به حمایت و همراهی نیاز داره و مادرایی که کمک و همراه ندارن خیلی قوی و توانمند هستن از همینجا به همگیتون خسته نباشید میگم❤️❤️
دلم برای روزای بارداری تنگ شده. میدونم دلم برای این روزای پسرمم تنگ میشه.
خانما همیشه برای مشکلاتتون به فکر چاره باشید به جای اینکه گله گذاری کنید.
من شوهرم رو وادار کردم که کمکم کنه و بچه رو یه تایمی نگه داره تا بتونم کلاس ورزش برم. اینکه یه زمانی برای خودم دارم خیلی تو روحیه م موثر بوده.
خوشبختانه افسردگی بعد از زایمان نداشتم. نگرانی مالی یه مقدار دارم چون نمیدونم کی میتونم برگردم به کار. ولی در کل خدا رو شکر میکنم بابت همه چی.
منم ۷ ماه از حاملگیمو بی اطلاع بودم چون دکترا گفته بودن بچه دار نمیشید در طول بارداری سو تغذیه داشتم و کلی قرص خواب و اعصاب روان خوردم الان دخترم هفت ماهه بدنیا اومده و هیچ تلاشی برای چهار دست و پا رفتن نمیکند همش فکر میکنم ی مشکلی داره کند ذهنه چ مشکلی داره اینجوری شده بچه دار نمیشدم ی مشکلی داشتم الان ک مادر شدم اینجوری غصه دار شدم دردمو ب کی بگم خدایا ناشکری نمیکنم ولی خیلی وقتا میگم کاش هيچوقت آرزوی بچه دار شدن نمیکردم...
سلام خانوما کسی اینجاهس که عفونت قارچی واژن داشته باشه سوزش خارش ازچی دارویی استفاده کردین خوب شدین
سلام خانما
شبتون بخیر
من الان حدود دو ماهم هست و خیلی ویار دارم. از یه طرف خیلی همش دلم مییگیره و ناراحت میشم زود حالت افسردگی گرفتم 😔 از اینک باردار شدم خوشحالم ولی از این وضعیت خیلی ناراحتم. نمیدونم چیکارکنم
من خیلی استرس دارم که بچم سالم باشه چون یه تجربه ی بد دارم واسم دعا کنید مامانا. ایشالا که همتون نی نی هاتونو سالم بغل بگیرید
من یه دختر چهارساله بینهایت شیطون ولجباز دارم ۳۵هفتم باردارم البته ناخواسته بوده بارداریم
خیلی استرس دارم نتونم از پسشون بر بیام😢😢😢😢
مرسی از نظرهمتون خیلی ممنون
انشاالله ک سالم باشه بسلامتی بدنیا بیاد
سلام
مامانای عزیز برا منم دعا کنید بچم سالم بدنیا بیاد🙏،، استرس منو داغون کرد،،🥺😔
خانما گروه ندارید توش انرژی مثبت به هم بدیم این روزا حال هممون بهم ریختس
همه میگن تا ۵ سالگی بحرف میاد قبلا خیلی استرس داشتم ولی الان یکم آروم شدم
سلام دلم تنگ شده برای گهواره خیلی وقت بود وارد برنامه نشدم بخاطر مشکلات اقتصادی رفتم کار حقیقتش درک زیادی از کار بیرون از خونه نداشتم حالا هم درکم بالاست و فهمیدم هرکاری سختی خودش داره فکر کنم بابای کوچولوی من هم حالا درک بهتری از بچه داری پیدا اما دوتامون به روخودمون نمیاریم 😅اما تو طول روز دلم خیلی برای میلاد کوچولوم تنگ میشه اما تمام سختی ها رو بخاطرش تحمل میکنم ممنونم از بحث زیبای روز وممنونم از گهواره آرزوی سلامتی موفقیت برای تمام مادران گهواره ای دارم با آرزوی بهترین ها آرزو میکنم به همه آرزوهاتون برسید عید مبعث مبارک التماس دعا♥
عزیزم این زندگی شادو خودت باید بسازی شوهر ک بیرونه خونست ازصبح تاشب تو بایدب خودت کمک کنی حتی بخاطرخودت و بچهات سعی کن یه موسیقی بی کلام گوش کنی یا وقتی ناراحتی سرتو بایه کاری چیزی گرم کن که بهش فکرنکنی باافسردگی ک خودت ب خودت تحمیل میکنی همرو ازخودت دور میکنی حتا بچهت وشوهرت ک هروقت ازسرکاربیاد همش باغم تو روبرو میشه هیچ حس خوبی پیدانمیکنه توباید تلاش کنی فضای خونر. شادوصمیمی نگهداری
واسه من هم بارداری سخت بود هم بچه داری تو این یه سال واقعا سخت ترین روزهای زندگیم بود و به همه هم گفتم خیلی ها هنوز نمیدونن بچه دازی چقد سخته واقعا. بهشون میگم اگه حاضرین از خودتون بگذرین برای یه موجود دیگه بچه دار شین
سلام من تازه باردار شدم توی ۹ هفته هستم پارسال هم یه سقط داشتم واین به خاطر کارهای مادرشوهرم بود بهم خبر داد مهمون دارم افتادم به کار بعدم هرچی گفتم مسافرت نمیام گوش نکرد افتادم به خونریزی وهفته ۱۲ سقط شد دوباره الان هن بهش نگفتم ولی امروز خاله شوهرم از شهرستان اومده بود انتظار داشت دعوتش کنم شوهرمم گفت میگفتی شب بیان اینجا مادر شوهرم پرتوقع هر غذایی رو قبول نداره همه سوراخ سنبه ۶ای خونه روسری میزنه ببینه تمیزه یانه هر وقت میاد از یه چیزی از خونه ایراد میگیره چرا اینجوری نمیکنید چرا اونجوری نمی کنید خودش هرسال یه تغییری توی خونش میده ولی من وشوهری اینجوری نیستیم تقریبا بیشتر چیزامال جهیزیمه میگه اینا از مد رفته چرا عوض نمیکنید از طرفی من محجبه تراز اونا هستم همیشه به تیپم ایراد میگیره چرا روسری بلند لباس بلند میپوشی وقتی که دعوتش میکنیم هر غذایی رو نمیپسنده وبه یه نوع غذا اکتفا نمیکنه همه چی باید بهترین باشه منم امروز موقعیت همچین مهمونی رو نداشتم از طرفی باردارم وبشون نگفتم به روی خودم نیاوردم ومعارف نکردم یکم دلخوره ایا کار اشتباهی کردم
چه روزای سختی داشتیم
فرشته کوچولوی ما وقتی به دنیا اومد افت قند داشت به خاطر همین ۵ روز بستری بود من تو اون دوران فقط به این فکر میکردم ینی میشه دختر نازمو بغل کنم و بو کنم از ته دلم ببوسمش 🥺😔 تو سالن بیمارستان منو همسرم منتظر و شبا بیدار من با زخم سزارین فقط راه میرفتم و گریه میکردم 😭
تو اون روزا فقط همسرم کنارم بود
خدا کمکمون کرد معجزه شد دریا ی من ،دختر ناز من حالش خوب شد دکترا میگفتن دختر قوی داری انگاری خدا دوباره اونو بهت داده 🥺🙏
خدایا شکرت بابت همه چی
سلام سونوی انتی دادی جنسیت معلوم نشد مال من همون ۱۲ هفته ۴ روزم بود با سونوی انتی جنسیت معلوم شد
خدایا ب دادی وندادیت شکر
سلام من بچه ام هفته جدید میشه دوماه تا الان پیش مامانم بودم خونه خودم یه شهر دیگه اس و اونجا دست تنهام
ب شدت استرس دارم و میترسم همسرم کمک حالم میشه ولی این مدت ک خیلی سختی تحمل نکردم بخاطر وجود خانوادم بوده از این ب بعد تنهایی باید چیکار کنم🥺🥺🥺🥺
تو زندگیم همراه و یار و رفیقم همسر بود خداروشکر که هستی. اما تو زندگی نبود مادرم منو زجر میده وقتی بچه دار شدم. حس مادر بودن رو احساس کردم. همون لحظه خواستم همراهم مادر بود کاش بودی مادر جان. الان خداروشکر یه پسر 6 ساله با یه دختر یک و نیم ساله دارم هیچ وقت نمیزارن احساس تنهای کنم. زندگی سختی های زیادی داره ولی باید قوی باشیم.
سلام من سیزده هفته و شیش روزمه هنوز جنسیت معلوم نشده بنظرتون این هفته برم معلوم میشه
خانمای عزیز یه روشی بدین واسه لاغری زودلاغرشم
من دیگه کلا از بچه خسته ام با اینکه پسرم ۵ سالشه دیگه واقعا تصمیمی ندادم واس دومی
سلام میگم من تواینستا یه پیج معتبر تایین جنسیت بهم گف قطعی دختره ولی سونو انتی اصلاتشخیص نداد ولی ۱۴هفته و۲روز رفتم سونوگرافی گف پسره برای تعین جنسیت رفتم دیه سوالی نشد بپرسم فقط گف پسره پاشو برو همین ب نظرتون قطعی بود یان اطمینان نکنم
مادرم پیشمه و کمکم میکنه،مادرشوهرم راه دوره و سنش زیاده نمیتونه کمک کنه،خودم از روزی که زایمان کردم تا الان که شده پنج ماه یسره خونریزی دارم و تازه بهتر شدم بخاطر همین داغون شدم
بچه ها سلام
من یکم درد مثل پریودی زیر شکمم تو نت نگاه کردم دیدم نوشته یکی از علائم زایمان زودرسه من خیلی میترسم کمکم کنید تو رو خدا حالم اصلا خوب نیس از ترس. میترسم برم بیمارستان دستکاری کنن بچم سقط بشه ولی یه دارو هایی هم دارم برای رفع عفونتم استفاده میکنم میتونه از عفونتم باشه؟؟؟ 😔😔😔😔
ولی بچه داری واقعا خیلی سخته من پسرم نزدیک ۶ ماهشه واقعااا سخت گذشت این مدت خداروشکر همه چه خوبه ولی کلا فرآیند بچه داری از تمام کارای دنیا سخت تره 😬
چقدر جمله دقیقی والد گری شیرین ترین سختی دنیاست... منم بچم ۳۳ روزشه...
روز های سخت و شیرینی پشت سر گذاشتم تو این روز ها به کمک اطرافیانم خیلی محتاجم... از خدا میخوام که فقط بهم صبر و آرامش بده که خوب مادری کنم🥲
عزیزم اگه هیچی نداری بازم خداروشکر کن تنت سالمه خیلی هستن ایقدر پول دارن و دست بخیر ندارن در عوض خیلی مریض سخت دارن همش خرج دوا دکتر خودشون و بچه هاشون میکنن بگو خداروشکر اگه هیچی ندارم تنم خداروشکر سالمه
سلام من ۳ ماهه زایمان کردم خلیی حالم بده استرس شدید دارم احساس خفگی بهم دست میده سرگیجه همش افکار منفی میکنم کسی میدونه برا چیه
من دوست دارم یه بچه دیگه داشته باشم تو اقدام هستم ولی بازم میترسم
مرسی از مامان میلاد مثلا تو چند ساله گی
دردهم داشتی بعد پنج روز
بیکاری شوهرم
بچم یهو در ۴ ماهگی سینمو ول کرد و دیگه شیر منو نمیخوره خیلی عصبی و ناراحتم
رفتم سونو گرفتم گف وضعیتش خوبه تا ۴۰ هفته و۶ روز عادی
منم تنهام تو یه شهر غریب گاهی خیلی خسته میشم و احساس ناتوانی ولی خدا رو شکر گاهی از دست کارای همسرم واقعا کفری میشم ولی اونم بخاطر ما داره زحمت میکشه فقط خستم مادر بودن خیلی فداکاری میخواد
سالام من یه دختر دارم ک سه سال سه ماشه ولی هنوز درست زبون باز نکرده نمیتونه راحت حرف بزنه کسی بچش اینجوری بوره؟
از وقتی ازدواج کردم همش میگفتم تا اولین سالگرد ازدواجمون بچه مون به دنیا میاد و جشن سه نفره میگیریم ،چندماه دیگه سالگرد ازدواجمون هست و من هرماه انتظار باردار شدن رو دارم ، دکتر رفتم و گفته تا یکسال اول طبیعی هست و ممکنه باردار تا یکسال نشی ،اما باز سپردم به خدا ،فقط دلم میخواد زودتر دنیامون سه نفره بشه و حال خونمون عوض بشه،برام دعا کنید که زودتر مادر بشم .
سلام کسی هست که قرص دوفامد مصرف نکرده باشه من بعد از مصرفش هنوز پریود نشدم
خیلی نگران اینده بچمم اینکه میتونم خواسته هاشو برارده کنم خشوبختش کنم منی که 7 ساله نمیتونم برم خونه جدا از مادر شور
من یع روز از وقتم گذشته هنوز بچه ام دنیا نیومده لطفا یع نظری بدین
چرا دنیا اینطوریه
به یکی هیچی نمیده به یکی خیلی چیزا میده
ناشکری نیست ولی نمیغهمم حکمتشو
سه تا بچه دارم روزگارمون به جایی رسیده به نون شب محتاجیم
آخه چرا هرچی سگ دو میزنیم هیچی به هیچی
سلام
من باردارم ۱۲ هفتمه ویارم خیلی بده تو این یک ماه ۷ کیلو کم کردم داغونم وقتی سرم میزنم خوبم روزی که نمیزنم همینجور بالا میارم و اذیتم
خداروشکر ک پسرمو دارم این جبران همه ی نداشته هامه. ولی کاش خدا کمکمون کنه و ی کار خوب نصیب اقام بشه و از این گرفتاری نجات پیدا کنیم
دلم میخواست بچم سینمو بگیره شیرمم پر بود ک لباسم خیس میشد ولی نوک سینه نداشتم نگرفت.بازهم خداروشکر میکنم حتما یه حکمتی هست وجودش شکر تنش سالم
سلام خانما پس من یکسال و نیم هستش حرف نمیزنه و دستور پذیریش پایینه کسی بچه اش مثل پسر من بوده یعنی خوب میشه
من تازه متوجه شدم باردارم و نه خوشحالم و نه ناراحت، یعنیبچه نمیخواستم با پیام هایی که ازتون خوندم حالم خیلی بد شد و استرس هام بیشتر
سلام،اصلا از زایمانم راضی نیستم سزارین شدم چون دوقلو باردار بودم بعد اینکه بی حسی از بین رفت شکممو خیلی تو بیمارستان فشار دادن بقدری درد داشتم درحد مرگ و مخصوصا بعد چند ساعت که از تخت باید پا میشدم و راه میرفتم وقتی بهش فکر میکنم فقط دلم میخواد بمیرم و هیچ وقت دوباره تجربش نکنم،الانم که دوقلوهام پنج ماهشون کامل شده خیلی اذیت میکنن و واقعا دیگه خسته شدم و درک نمیکنم همه میگن مادرشدن خیلی شیرینه
کسایی که نی نی میخوان به حضرت ام البنین متوسل بشید و به بچه هاش قسمش بدید. واقعا معجزه میکنه من این ماه اقدام کردم و به این خانم بزرگوار متوسل شدم. فعلا ده روز مونده به موعدم اما خیلی خیلی به لطف ایشون امیدوارم 😊❤️
سلام پسرم دو سالشه با کلی سختی تونستم بچه دار شم ولی الان جدا شدم چون شوهرم اصلا دوسم نداشت همش گفت این بچه تو نیست چون با تخمک اهدایی بار دار شدم همه جا گفت ابروم رو برد و گفت تو هیچ نسبتی باهاش نداری مثله هم خونه فقط زندگی کردیم و من مثله کلفت بودم براش اصلا ارزشی واسش نداشتم
من بعد ۱۵ سال باردار شدم.از ۵ ماهگی حامله بودم تا دوماهه شدن دخترم خونه مامانم بودم شهرستان توی کل باردلری شوهرم اذیتم کرد بچمو نفرین کرد خدا ازش نگذره.حالا یه بیست روزه اومدیم خونه مون بچه گریه میکرد بهم میگفت بی دست و پا این بچه بویی از مادر داشتن نبرده خیلی دلم میشکنه فهمیدم معتاد شده گرد میکشه الانم رفته شهرستان کاری داشت یه هفته تنها خونه ام با دخترم اینقد گریه میکنم و غصه میخورم که تیک عصبی گرفتم بعد ۱۵ سال مادر شدم نزاشته عشق کنم با بچه م.هیچ کی رو ندلرم اینجا غریبم
سلام
الان باردارم و ۸ هفته هستم اما سال پیش یه بارداری ناموفق داشتم اینکه تو شش ماه کیسه آبم پاره شد و بچه نموند ، حالا میترسم و استرس اینو دارم ک این بارداریمم مثه قبلی بشه کسی اگه تجربه داره بیادو آرومم کنه...
انشاالله خوب میشه به خدا توکل کن
اومدم هم دردودل هم جواب سوال گهواره بدم بعد کامنتها رو خوندم تصمیم گرفتم دعا کنم و بگم که آسیب زننده ترین چیز توی این دنیا عجله ست عجله مصداقای زیادی داره مثلا عجله توی فکر کردن حالا بجای عجله در فکر کردن به اتفاقای ناراحت کننده ، بیایم به اتفاقای خوشایندی که دوست داریم برامون پیش بیاد فکر کنیم بخدا این فقط یه حرف نیست خیلیا با این توصیه که البته توصیه یکی از اساتید روانشناس اینستاست که باعث آرامش میشه ، آرامش جاذب روزی هست ، روزی فقط پول نیست ، آرامش محصول این که بدونی در سختترین شرایط که آدم میگه چرا اینجوری شد چرا اونجوری ، خدایی هست که قدرتش از همه بیشتره و داره ما رو میبینه و میگه بیادم باش ،
هر کس کامنت خوند برام دعا کنه که بتونم همیشه بخدا توکل کنم
منم دردودلمو ننوشتم ولی داشتم سپردم بخدا
اما تو این،بارداریم خداروشکر هم خودش هم خانوادش خیلی کمکم هستن،امیدوارم تا اخر اینطور باشه
بچه مو بعد از یک زایمان سخت و یک بارداری پر از مریضی بدنیا آوردم حالا ای سی یو نوزادان بستری شده عاقبتش معلوم نیست برام دعا کنید
😄😄دختر نق نقویی هست اما خداروشکر خوبه.
تودوران بارداری بااینکه ویارشدیدداشتم ولی همسرم وخواهرم تالحظه زایمان کنارم بودن و هواموداشتن خداروشکرمیکنم بابت داشتن خانوادم. الانم که زایمان کردم ودخترم۱۶روزشه بازم همسرم وخواهرم خیلی هوامودارن ونمیذارن بهم سخت بگذره وازهمه مهمتروجودارزشمنددخترم باعث میشه که قوی باشم و کم نیارم وناراحتی بخودم ندم. چون به خداقول دادم ازهدیه یی که بهم داده خوب مراقبت کنم ونزارم ذره یی ناراحت شه.بابت وجود دخترم خداروهزاران بارشکرمیکنم.
بی پولی ...
مرسی عزیزم اما🌸اما منظورم زایمان طبیعی بود میتونم طبیعی زایمان کنم بدون این ک فشاری روی بینیم باشه؟
سلام من سال ۱۴۰۰ وقتی تو هفته ۲۰ بودم کیسه آبم پاره شد و بچم و از دست دادم با کلی پیگیری و پیدا کردن بهترین دکتر و تحت نظرش بودن دوباره باردار شدم و الان پسرم ۸ ماهشه ، هرچی خدا بخواد همون میشه انشالله برای همه خیر پیش بیاد هیچ کس از آینده خبر نداره فقط باید زندگی رو حسااابی زندگی کرد ...❤️
فقط میتونم بگم خدایا شکرت بخاطر لحظه لحظه زندگیم انقدر انرژی منفی ب هم ندین زندگی خوبی خودشم داره
هفته ی 30هستم وهرروز یا شبش حتما باید چنددقیقه گریه کنم نمیدونم طبیعیه یا افسرده شدم استرس دارم دچار زایمان زودرس بشم برای کنترل فشار خون چیکارکنم واینکه بچه همش زیر ناف بیشتر تکون میخوره عادیه؟ ممنون میشم کمکم کنید 🙏🏻 😢
روزهای شیر دهی اول زایمان
من یه مغازه پوشاک پایین خونمون دارم واقعا برام سخته که کوچولوم ببرم پایین و کار کنم
اما اینطور وانمود میکنم که با این قضیه مشکلی ندارم تا دیگران کمتر منو قضاوت کنن
مخارج زندگی زیاده با اینکه شوهرمم کار میکنه منم مغازمون میچرخونم تا اینده بهتری داشته باشیم
مامانا میدونین کارای خونه چقد سخته
واقعا هر دو اینها خیلی خسته کنندست بعضی وقتا دیگه هیچ توانی برام نمیمونه
من دو بار زایمان کردم و اصلأ افسردگی بعد از زایمان نگرفتم چون که اصلأ بهش فکر نمیکردم و به خودم تلقین نکردم خدارو شکر دچارش نشدم به هر چی فکر کنی سرت میاد پس به چیزای خوب بعد زایمان فکر کن
سلام مامانای گل من امروزرفتم انومالی بدگفتن توسرش یک کیست هست کسی براش این موردپیش اومده خیلی نگرانم گفتن شایدکیست اگه غده نباشه بهمغزش اسیب بزنه😭😭😭😭توراخدابرام دعاکنیدبچه منم سالم باشه شنبه نوبت دوباره دارم
مامانایی ک بچه هاشون هم سن هامین جانم هستن چ بازی با بچع هاتون میکنید؟
🫥🫥🫥
من ی پیشنهاد به مامانایی که افسردگی بعد زایمان دارن بکنم
البته تجربه خودمه
ی کار هنری یاد بگیرید
ببینید به چی علاقه دارید
با بچه سخته
اما واقعا یک ساعت برای خودتونید
و خیلی تاثیر داره
من خودم پتو الیزه پافی رو از یوتوب یاد گرفتم و شروع کردم
دوستم عروسک سازی رو از یوتوب یاد گرفت
دوست دیگم شمع سازی
من اصلا نمیگم برید بیرون با همین گوشی و با هزینه خیلی کم برای حال خودتون ی کاری کنید
هیچ کس جز خودمون نمیتونه حالمونو خوب کنه
اگه هیچ کدوم از اینا رو نتونستید
وقتی بچه خوابید ی فیلم ببینید
یا سریال
اما ی ساعت برای خودتون باشید ❤️
🫥🫥🫥چهخبره اینجا؟
تو بارداری همیشه خانواده ام و همسرم کنارم بودن تا الان که پسرم یک سالش شد کنار همسرم تمام سختی ها رو پشت سر گذاشتیم و از لحظه به لحظه زندگیمون لذت میبرم
همیشه همسرم و مامان بابامم کنارم بودن خدا رو شکر که دارمشون 💕
من زایمان اولم خیلی بد بود کلی خاطره ی تلخ دارم،افسردگی شدید زایمان گرفتم،بخاطر گریه هامم دخترم هم بی قرار بود،با گریه شیرش میدادم،حتی همسرم باهام چپ افتاده بود طوری شده بود انگار یکی داره مغزشو شست وشو میده فقط این بچه رو کسی از خانوادم دست نزنه،خانوادم ک میومدن اخماش میرفت توهم،،،الان بعد ۸سال باردارم،ارزو میکنم اون خاطرات بد زایمان اولم واسم تداعی نشه،حداقل از دومی خاطره خوش داشته باشم،وقتی بحث زایمان میشه همه از خاطرات شبرین میگن،من فقط بغض میکنم ک اولین بچمو نتونستم با دل شاد بغل کنم
خوب یه گل پسر داشتم
بعدم من بالای ۳۵ هستم توان سومی رو ندارم😅
حس خیلی قشنگیه خیلی دوستش دارم دلممیخوادهرچی دارموبهش بدم ولی ازیه طرف حس میکنم دیگه خودم نیستم نمیتونم مثل قبل برم هرجایی یاهرکاری که میخوام روانجام بدم خیلی خسته میشم وگاهاکممیارم ولی وقتی چشمای کوچولوشوبازمیکنه وبهم نگاه میکنه عشق میکنم❤️
اخه بعضیا میگن چون بچه اولته تا ۴۰ هفته جا داری و اون تاریخ همکه تو سونوزده رو بیشتر وقت داری میتون بمون تا دکتر بیاد .حالا موندم چکار کنم؟
منم موقع زایمان تنها بودیم کل دوره بارداری قهر بودم و تا سه ماهگی بچمم قهر بودیم و بدترین دوره دوره بارداری بود همیشه ناراحتش هستم و از بارداری مجدد میترسم به شدت
ستارخان غربم
زمانی که دخترم بدنیا اومد افسردگی گرفتم شوهرمم همراهم بود کمکم کرد الانم ۳سالشه عروسک مامان و باباشه
دخترکم داره سه ماهش تموم میشه 😍
اما از وقتی دنیا اومده نمی تونم برم سرکارم
مغازم رو سپردم دست فروشنده ام
اما فروش مغازه افتضاحه حدود ۵۰۰ تا یه تومن 🥲حالا منم و سیصد میلیون چک تا شب عید 😩 و ماهی ۲۵ تومن اجاره و حقوق فروشنده
خدایا خودت روزی برسون
سلام من یه سوال دارم من بینیمو ۵سال عمل کردم خیلی نگرانم ک میتونم طبیعی زایمان کنم یا نه؟برای بینیم مشکلی پیش نمیاد؟
من همش عذاب وجدان دارم همش دارم خونه تمیز میکنم اخرم خونم مرتب نیست با دخترم اصلا بازی نمیکنم دارم میمیرم از عذاب وجدان شوهرمم همراهم نیست 😔 تو شهر غریبم نمیدونم چیکار کنم
سلام مامانا من دخترم دو سال چهار ماهشه و همش میخواد که بغلم باشه هر وقتم بغلش میکنم میگه بلندشو راه برو، بخدا همش کمردردم به خاطر این قضیه نمیدونم اینجوری بودن طبیعه یا نه...اصلنم فرقی ندارد بیرون یا تو خونه یا حتی مهمونی همش میگه منو بغل کن..میشه ی راهنمایی بکنید؟! ممنونم
بهم پیام بدید اگه خواستید منتظرتونم
خانوما مشاوره طب سنتی رایگان این فرصت و از دستت ندید
بدترین خاطره زایمان کرده بودم درد داشتم حالم خوب نبود تب ولرز شدید مادر شوهر اومده بود میگفت تب و لرز کردی منم فکر کردم نگرانم شده گفتم آره گفت خداروشکر طبیعت برگشت بعدی پسره همین قدر تلخ ...
اصلا خوب نیستم
میدونم نینی هم داره از حال بد من انرژی منفی میگیره
مادرشوهرمو امشب بستری کردن واس جراحی مغزش
هیچ دکتری بهمون امیدنداده
دارم دق میکنم واسش
عین یه فرشته هست....
واس آرامشم دعاکنید..
عذاب وجدان دارم ک این بچم تو تنشه😭
درسته من یکسال بد حامله شدم اما من هیچی بلد نیستم خیلی آشپزی کم یاد گرفتم خانواده همسرمم خیلی باهام اوکی نیستن میترسم بچه به دنیا بیاد اذیتم کنن شوهرمم از وقتی حامله شدم اخلاقش تند شده عصبی شده منم تهران کسی ندارم کلا تنهام حتی یه دوستم ندارم دنبال مشاور برای اینا هستم کمکم کنه دارم اذیت میشم
آن تی گفته احتمالا دختره ولی شوهرم پسر دوس داشت
دخترم از وقتی بدنیا اومده یه چشمش کوچیکه سه چهار بار دکتر بردم خیلی نگرانم گف درمانی نداره واز سلولهای رشد در رحم مادر اینجوری میشن دخترمم چشم رنگیه😪
مادر بودن خیلیییییی سخته ب خاطراینکه دائما نگرانی انفاقی نیفته برابچت سالم وسلامت باشه چون تحمل یه لحظه ناراحتیشووو نداری😭
مادرشدن بهترین حس دنیاست خداهمه ی بچه هارو برامامان وباباشون حفظ کنه
سلام خدا رو شکر از همه چیه زندگیم راضیم یه پسر ده ساله ویه هفت ماهه دارم بهترین ومهربانترین همراهم همسرم هست که همیشه وهمه جا هوامو داشته سیاسی که پسرم بیدار میمونم وگریه میکرد همراه من بیدار بوده حتی اگه کاری ازش برنمیومد میخواست همراهم باشه تا شب تنها بیدار نمونم همه توی زندگی یه مشکلاتی دارن من هم همین طور ولی هیچ وقت نذاشتم که به شادی های زندگیم لطمه بزنند جوری که همه بهم میگن خیلی آروم سر زنده هستی پسران و همسرم تمام زندگی منم ومیدونم هیچ مشکلی نمیتونه باعث بشه که روحیم وشادیم کم بشه ،🤗🤗🤗
من کلا زندگیم با استرسه برام دعا کنید نه بارداری لذت بردم نه الان پسرم ۱۸ماهشه وراهنمیره دعا کنید فردا عید مبعثه پسرمنو هرکی که بچه ش راهنمیره وناراحته بچه هاشون راه برن😭🤲
سلام من بچم ۹ ماهش است ناخواسته باردار شدماول غصه خوردم بعد گفتم هدیه خدا است بهداشت رفتم خیلی باهم رفتار بد کردن ک چرا باردار شدیی نارحت شدم
این روزا هیچ کس حالش خوب نیست
هر کی یه جور میناله
یکی از بچه داشتن و خستگی هاش
یکی از نداشتن و تنهایی هاش
یکی از همسرش میناله
یکی از خانوادش
یکی هم این وسطا ممنون داره همسرشه
یکی هم خدارو ب خاطر خانوادش شکر میکنه
یکی از مریضی بچش میگ
یکی هم از تنهایی هاش میگ
خلاصه هر کی داره یه جور میجنگه
یکی هم با لشکر هاش یکی هم بدون لشکر و دست تنها
هممون هم خسته و ناتوانیم
اینارو گفتم که بدونی هر کی یه دردی داره پیش خودت نگی خوش ب حال فلانی ک خوشبخته و دردی به دردهات اضافه بشه
هر جا کم آوردی و خوردی ب ته فقط بگو خدایا میدونم میبینی خودت ردیفش
از خدا صبر بخواه همین
چون هر چی بیشتر بخوای با زندگی بجنگی فقط خودتی ک اذیت میشی
نمیدونم کی هستی از کجایی فقط از خدا برات آرامش میخوام و حال دلت خوب باشه
خونوادم خیلی تنهام گذاشتن اصلا بهم سرنزدن.مامانم خیلی بداخلاقه باهیشکی نمیسازه.فقط شوهرمو دارم.خدا به مادر بزرگم خیر بده دوهفته ای پیشم موند سزارین شدم ولی از خونوادم دلگیرم.خواهربرادرمم خیلی کوچیکن درک درستی ندارن که پیشم باشن😒احساس تنهایی میکنم
تو نامزدی حامله شدم
مادرشوهرم برام عروسی نگرفت و هنوزم بالا سرم غرغر میکنه
میگ بچه رو ازم میگیره
حتی نمیزاره شیرش بدم
بارداری سختی دارم میگذرونم پر استرس🥲
🥲من استرس دارم بخاطر زایمان طبیعی نمیدونم چه کار کنم🤕
سلام منم بچه اولمو توی 21سالگی زایمان کردم اصلا حرف بقیه برات مهم نباشه گلم سنت الان برای بارداری خیلی هم خوبه
تو دوران بارداری تنها کسی که اذیتم میکرد شوهرم بود و بعد زایمان هم همینطور الهی خدا ازش نگذره که تکیه گاهی ندارم برای این روزام
پول همیشه آدمارو خوشبخت نمیکنه بعضی وقتا آدمارو تنها ترو بد بخت تر میکنه .. دیگه هیشکی نمونده واسم ))): رضام دیگه منو نمیبینه انگار فقط کارش مهمه براش و بس ... نمیدونم منو این بچه وسط این دنیا تنها چیکار میکنیم 😔 خیلی خسته شدم کاش میشد با بچم ازین شهر فرار کنم ..دلم برای قدیما تنگ شده کاش زندگی همونجا تموم میشد
آنقدر از اول بارداری بلا سرم اومده که دیگه توانایی ندارمممم
اومدم بنویسم از کارای خونه خسته شدم
انقدر مشکلات شمارو خوندم که موندم چی بگم
خدا به همه مادرا صبرو قدرت بده که بتونن بچه های خوبی تربیت کنن
و به همه همسراشون درک و مسئولیت پذیری
خداروشکر ک منو لایق دونست یه فرشته ناز گذاشت تو دامنم
ولی از طرف دیگ من ۵سال باردار نشدم بلکه شوهرم دست از خیانت برداره
ولی متاسفانه از وقتی زایمان کردم بدتر شده وتحت نظر دکتر روانشناس هستم چون افسردگی زایمان وپس اززایمان گرفتم
کاش خدا کمکم کنه و ب همسرم بفهمونه ما دیگ دونفر نیستیم
یه پسر داریم🥺😭
انشالله درست میشه
من امید دارم😊
من خستم
دقیقا برای من همین حرفارومیزنه بخاطره یه زن دیگه اصلا بودنبودمن بچه مهم نیست نمیدونم چیکار کنم واقعاداغون شدم
منم فکر میکردم مادر بودن راحته ولی وقتی جای مادر بچم کنار دخترمم فهمیدم هیچی مثل مادر سختی نداره دمتون گرم همتون 🌹😔
من این روزا همش استرس دارم و همش گریه میکنم اصن نمیخوام تنها باشم ولی همش تنهام همسرم سرکاره خیلی سخت میگذره بهم تو غربت هم هستم همش دنبال مریضی تو خودمم میترسم
الهی شکر
ناخاسته باردار شدم موش انداختن روم که بترسم سقط بشه ولی خدانگهدارش بود از خدا میخام از این به بعد هم نگهدارش باشه عاقبت بخیر بشه
سلام شبتون بخیر من مژگانم. تازه نه حالا اونقدر ولی خب من ۱۷ سالمه و ناوارد اهل سرخسم وحامله شدم وامروز اولین غربالگریم بود .من داداش نداشتم ولی خیلی دوست دارم بچم یه شاه پسر سالم شوخ باشه
کسی گروه داره
سلام
من بچه اولم گل پسر هست
بچه دوم هم سل فری گفت پسر اولش حسم خوب بود
نمیدونم چرا هرچی بیشتر می گذره بیشتر می ریزم بهم کلی خوشحال بودم کنار اومدم
الان مدام با خودم میگم خداجون تو خیلی بزرگ و رحیمی برات کاری نداشت به منم دختر بدی صحیح و سالم
من دیگه توان بارداری بعدی ندارم و اصلا هم تضمینی برای دختر شدنش نیست
نوه هامون همه پسر بودن
از این حالم اصلا خوشم نمیاد
خدایا کمک کن پسرام اونقدر خوب و عاقبت بخیر بشن که نداشتن دختر برام حسرت نمونه🙏🙏🙏🙏
موقع بارداربودم سه ماه ک داشنم یه دفع شوهرم رفتارش عوض شدرفت بود بایه نفردیگه به من گفت بچه نمیخوام بایدبندازی حنی وسایل براتوخونه نمیخریدمن نون پنیرمیخوردم دیگه دیدم دارم ازگرسنگی میمیرم رفتم خونیه پدرم تاچندماهگی همونجابودم هیچ خرجی هم به من نداد اینقدرمنوتعهدیدمیکردک دکترمیارم میبندمت بندارتش یه حرفهای به من میزد حتی موقع زایمان کردم دهان رحم 4سانت باربیشترنشد به زور بچه ب دنیا اوردن تیغ زدن 50بخیه خوردم هیچ کس کمک نیومد اونم من ول میکرد میرفت گوشیم ج نمیدادمادرشوهرم نمیومد حتی ی سربزن بخیام عفونت بازشدبود یه سحتیای کشیدم امیدوارخدا هستم پس بدن
از وقتی مامان شدم خیلی خوش حالم شوهرم ذوق داره اما خیلی اذیت ام میکنه نمیدونم چیکار کنم
سلام من تو ۱۷هفتگی انومالی گفتن جنسیت پسره
ولی ۲۸هفته رفتم گفت صد درصد دختره
موندم کدوم دقیقه
سلام اینقدر خوشحال استم که خداوند فرشته ی کوچولو ی رو سر راهم قرار داده بینهایت خداروشکر میکنم بابت دختر عزیزم خیلی دوسش دارم خدایا بازم شکرت🌹❤
کاش شوهرم قد آبجیاش بهم اهمیت میداد و براش مهم بودم خیلی دلم گرفته از روز اول اولویتش نبودم خام حرفاش شدم از دست ننش و خودش دیگه بریدم
سلام خانما من تاریخ تقریبی زایمانم زده ۸ اسفند میخام سزارین کنم حتما الان دکترم نیستش تا ۵ اسفند .بنظرتون تا اونموقع میتونم بمونم که دکترم بیاد.منظورم این درد نمیگیرم ،کیسه ابم نمیترک ؟
سقط کردم فکر خیال داره دیونم میکنه چقد دلم میخواست داشته باشمش خیلی بد بختی کشیدم دلم به اون خوش شده بود خدا همش بلا سختی میزاره جلوم خیلی خستم خدا
کسی تجربه داره ؟
من یه پسر 9 ساله دارم.. و تا الان خدا هر چی خواستم بهم داده، الحمدلله عالی هستم.. و یه گلپسر 5ماهه هم تو دلممه... و خدارا هزاران مرتبه شکرش که بهترین ها را داده و خواهد داد.. خدا خزانش پره و گفته بهترینها رو ازم بخواین🙏.. بهترین ها نصیب هممون انشالله 🙏🙏🙏
جیششو نمیگه پی پی هم نمیکنه
نمیدونم دیگه چیکار کنم !شربت هم میدم بهش😢😢😢
من استراحت مطلقم. الان هفته 36 هستم. از استرس زایمان زودرس خلاص شدم حالا استرس زایمان طبیعی رو دارم. خدا خودش کمک همه ی مامانای باردار بکنه زایمان خوب و راحتی داشته باشن کمک منم بکنه که زایمانم خوب و راحت باشه
ار وقتی به دنیا اومده یک سمتش بزرگ تره دکتر هم میگن تا بزرگ نشه کاری نمیشه کرد
دیگه دارم جون میدم اصلا خاب نداره بی قراری میکنه شبا خاب ندارم
پسر من خیلییییی جیغ میزنه گریه میکنه
بهونه میکنه همش
من یه همراه داشتم برای دوران بارداریم هرچی میخواستم بدونم یا هر تکونی که میخورد ازش میپرسیدم از مامانم میپرسیدم نمیدونست جوری که اون همراهم بود باور نکردنیه که اون فرشته کسی نبود جز دختر داییم باور کنید برام مثل یه دوربین مدار بسته توو شکمم عمل میکرد انگار توو شکمم بود از همچی خبر داشت وقتی بهش میگفتم فلان اتفاق دلیلش چیه بهم توضیح میداد حتی از چیزی که بعداز اون سوالم میخواست اتفاق بیوفته بهم میگفت باخبرم میکرد من خیلی ازش ممنونم خیلی خیلی ممنونم بعدشم که زایمان کردم همسرم قدم به قدم همراهم بود حتی چیزایی که نمیدونستم اطلاعاتشو همسرم بهم میداد بعد از ۵ ماهگیه دخترم گهواررو پیدا کردم کاملا اتفاقی اونم الان برای فرزند پروری همراهمه که از مادرایی که توو گهواره عضو هستن بیشتر کمک میگیرم تا خود گهواره چون نخریدمش چون ناراضی زیاد داشت توو برهه بارداریم بیشتر از همه به یه همراه نیاز داشتم مخصوصا اولین بارداری اگه باشه بیشتر لازم داریش وقتی بدنیا میاد حداقل جلو چشمته میدونی چی به چیه اما زمانی که توو شکمته تکون زیاد میترسونتت تکون کم میترسونتت خودت حرکت ناخواسته کرده باشی زهره ترک میشی ..... خلاصه یه مادری که اولین بارداریشه از همه برهه ها بیشتر به همراه نیاز داره
بنظرتون زود بود ۲۱ سالگی ازدواج ۲۲ حامله شدم اخه همه میگن تو بچه ای تو نمیتونی... احساس میکنم با شنیدن اینا ضعیف شدم
اگه مادر نمیشدم هیچوقت همچین حدی از عشق رو تجربه نمیکردم، پر از استرس و شوق و اشتیاق و خستگی خودم رو تو همچین وضعیتی تو زندگیم هیچوقت تصور نمیکردم
ولی بماند ک با همسرم انگار همخونه ام خسته از سرکار میاد، با بچه بازی میکنه و باز ۶ صبح میره سرکار ،آرزوی یا بیرون آرزوی یه خرید آرزوی یه عکس تو اتلیه با بچمون ب دلم موند ولی من باز ب امیدروزای قشنگی کمیتونم کنار دخترم بگذرونم سکوت کردم
اداما منظورم بود
حالم اصلا خوب نیست ولی بازم خدایا شکرت
اول بگم خدایا شکرت واسه اینکه بهم دوتا فرزنددادی ...اما واقعععا بعضی روزا خسته میشم کلافم حوصله خودمو ندارم چه برسه بچه ها اما باخودم میگم میگذره به راحتی هم خواهم رسبد
الان دقیقا دوسال وپنج ماه و۲۵روز گذشته روزای سخت زیادی داشتم که از ته دل زار زدم اما اوضاع یکم بهترشده بود،امااین روزا انگیزه برای هیچی ندارم حتی دست ودلم برای اینکه بازی کنم با دخترمم نمیره از وقتی بچه دار شدیم شوهرم واقعا مسئولیت هیچ کدوم از کاراشو به عهده نگرفته فقط خودم بودموخودم،الان دوساله نه تفریحی داشتم نه وقت آزاد برای خودم،این روزادخترم همش نق میرنه تو مهمونیا گریه میکنه واقعا خسته ام،دلم میخواد فقط یه بار یه نفر قدرکارایی که میکنمو بدونه وببینه 😮💨
کاش یه دختره خوب پیدا میشد زن داداش داشتم الان خیلی تنها نبودم مث خواهر کنارم بود☹همش استرس دارم برا زایمان
چرا همه مامانا اینجا نا امیدن؟همه تو زندگیاشون مشکلات دارن هرکی ب نوبه خودش،اما قرار بر اینه نمیشه ک کم بیاریمو پا پس بکشیم ،دخترا یکم قوی باشین برای زندگی خوب کردن تلاش کنید
سلام خوبید
دوبار بادار شدم هردوبار بخاطر مشکل ژنتیکی بچه هامو از دست دادم دومیم بعد ۶۸روز توی بیمارستان فوت کرد الان ۳۵روز از دستش دادم دوبار بچه هامو از دست دادم و سوختم...
از همه چي زندگيم راضي بودم زندگي عاشقانه اي داشتم بچم تازه رفته بود تو دوماه كه شوهرمو از دست دادم هفته پيش ديگه از زندگي بيزار شدم فقط مرگ ميتونه ارومم كنه
سلام من سال 95ازدواج کردیم اومدیم سرخونه زندگیمون سال 96حامله شدم دوقلو دختر که بر اثر رشدنکردن یکی از دخترا زایمان طبیعی کردم نموندن واسم خیلی سخت بود واسم چون دیدمشون سال 98حامله شدم خدابهم یک پسرسالم دادگذشت تااسفند سال 1401دوباره حامله شدم 17آبان 1402زایمان طبیعی یک پسر دیگه خدابهم دادسالم خدایاشکرت
حالم خوب نیستتتتتتت
قربونتون برم ک جوابمو دادین و ارومم کردین مرسی از لطفتون🥲♥️♥️♥️
سلام خانوما خوبین دخترم سینش خیلی چرکی شده نه تب کرده نه ابریزش داره ولی سینش خیلی چرکی شدع وسلفه میکنه میشه بهم بگین چی داروخانگی بهش بدم خوب شه
من خداروشکر میکنم چون الان تو بغلمه 😊❤️
من که دلم خیلی شکسته ۲۶ روز سزارین کردم از روز پنجم فقط سرپام مهمون میاد جاریم امده یه هفته مونده از روستا فقط بشوربپز تمیر کن دیروز ساعت ۱ ظهر اونا رفتم منم بلند شدم خونه تمیزدکن خیلی شلوغ بود خودمم با پسرم حموم نرفته بودیم ده روز وقت نداشتم تا این حد شوهرم زنگ زد گفت خالم میاد اونحا با پسرش عروسش منم اعصبانیدخسنخ ساعت ۷ عصر بود منم گفتم از بیرون غدا بخر من برنج تو خونه میزارم این شد یه دعوای حسابی انقدر نفرین کرد به پسرم😭😭😭 چنان داد بی داد میکرد که نگم براتون ابروم رفت هموم موقع هم مهموناا رسیدن فهمیدن مادرشوهذ خواهرشوهر همشون ازمدناراحتن که چرا گفتم نیان و اینکه شام نذاشتم بخدا تا ۷ عصر فقط داشتم خونه تمیز میکردم شوهر عوضیم زنگ زده به مامانش باباش خواهرش به اوناتا گفته
دخترم رو نبرم فیزیوتراپی ضرر داره
خسته شدم دیگه
یک نیم ساله عروسی کردم ناخواسته باردار شدم
توی این یک نیم سال هزار تا اتفاق بد افتاد تو زندگیم
تهران دور از خانوادم زندگی می کنم
وقتی باردار شدم خیلی احساس تنهایی می کردم الان که دیگه بدتر به دور برم که نگاه همه اطرافیان که تازه زایمان کردن همه مادرشون کمکشون میکنن
اما من پدرو مادرمو تو ۱۱سالگی از دست دادم
می بینم همه مادراشون بهشون میرسن اما من تک و تنها 😢😢😢
دلم خیلی گرفته چرا من باید تو سن۱۸ سالگی انقدر افسرده باشم وقتی که ازدواج کردم انقدر دختر شاد پر انرژی بودم انقدر که شوهرم اشک منو در اورد
بی ذوق بود منم افسرده کرد
هفته ایی یه بار یا دو هفته یه بار میریم بیرون اونم در حد یک ساعت
حتی شده سه هفته شده من جایی نرفتم
مسافرت هم که فقط در حد همون ماه عسل بود
چهار ماه یه بار دو روزه می رم اصفهان پیش پدر بزرگم مادربزرگم سریع بر می گردم
تو این یک سال که عروسی کردم یک بار نشده شوهرم بیاد بگه عزیزم بیا بریم برات لباس بخرم
عزیزم بیا باهم بریم شام بیرون اگر هم بریم به اصرار خودم بوده که اخرشم
انقدر غر میزنه که زهرمارم میکنه میگم ای کاش از اول نمیگفتم
خیلی تنهام خسته شدم دیگه
خیلی موقع ها اشکمو در میاره میزاره میره
مگه من تو زندگیم چه کار اشتباهی انجام دادم این حقمه 😭
سختیها میگذره
سلام دوستان من تقریبا یک ماه نیم پیش دکتر رفتم و دکتر بعد سونو واژینال گفت کیست های کوچک تو دهانه رحمه و ی زخم داری و اینا گفتم خطر ناکه گفت باید پیشگیری کنی تا ۲ماع دیگ بیا ی آزمایش هست باید بگیرم ازت هم HPVهم نمیدونم ی آزمایش چی...بهم گفت ۲ماه نباید اقدام به بارداری کنی من چند ماه پیش سقط داشتم تقریبا ۷ماه میشع من ۲تا پسر دارم دلم میخواد ی دختر داشته باشم بعد سقط این زخم دهانه رحم برام پیش اومده الان میترسم دکتر چون استرس بهم وارد کرده گفت باید پیشگیری کنی هم سرطان هم HPVکسی با شرایط من هست من خیلی دلم میخواد ی دختر داشته باشم باید چیکار کنم 😔😔😔
تو خونه مادر شوهرم زندگی میکردم ک فهمیدم شوهرم تومور مغزی داره و هر روز تشنج میکرد حالم خیلی بد بود از یه طرف خانواده شوهرم از یه طرفم ک شوهرم حالش بد بود نمیتونست ازم دفاع کنه. روزای سختی بود الان دو سال از اون روزا گذشته. تو خونه خودمم و شوهرم سالمه الهی شکر دارم زندگی میکنم با دوتا بچه یکیش ۷ سالشه یکیشم فردا میشه ۶ ماهش🥰🥰🥰
خدایا گناهی کردم که اینقدر بدبختم
پاره شدم دیگه ازبس پشتمو قفسه سینم درد میکنه شبا ک خاب نداره روزا هم دوساعت خابم
افسرده ام
بعد زایمانم حال روحیم خیلی بد شده
با هیچکس نمیسازم و دعوا دارم
نمیدونم چمه
اینی که الان هستم رو نمیپسندم
فقط و فقط بچم واسم مهم شده همه چیو گذاشتم کنار حتی آدمای اطرافم که عزیزن
💔💔💔💔💔💔💔
سلام دوستان
میخواستم بگم چقدر سخته توی شهر غریب باشه😭😭😭😭😭
بگو عزیزم
سلام منکه ی دختر دارم زیر خط فقر زندگی میکنم اولی اینجوری بزرگ میشه خداوند دوهمی رو بخیر کنه زنده هستم زندگی نمیکنم 😭😭😭😭😭😭
سلام مامانا بچه چگونه زردی میگیره؟
ده سال پیش پدرم گفت برو دانشگاه فرهنگیان و معلم بشو، مغرور شدم و جلوش وایسادم
ده ساله ک چوب غرورمو دارم میخورم، ب هر دری میزنم نمیتونم برم سر کار ، جور نمیشه
الان دوتا استخدامی ثبت نام کردم، با یه بچه درس خوندن خیلی سخته، برام دعا کنید قبول بشم دیگ خسته شدم ، ب غلط کردن افتادم دیگ
خیلی احساس تنهایی میکنم دلم گرفته شوهرمم انگار منو کلا فراموش کرده بجای اینکه بیشتر بهم اهمیت بده
سلام مامانا من پسرم توی ۶ماهه جلوگیرمم قرص شیردهی میخورم این ماه دیدم پریودنشدم بی بی چک زدم مثبت جواب دادبخدا قلبم دردگرفته نمیدونم چیکارکنم
حالم خوب نیست این روزا بیشتر از توان بدنم دارم ازش کار می کشم فقط وقتی نگاه می کنم به کوچلو ۳ ماهم می گم خدایا توانم بدم حس خستگی حس عذاب وجدان حس تنهایی دارم احساس می کنم است شرایط م بی پایان هست و تمامی نداره
نیاز به کمک دارم
رفتیم دکتر قرص داد
خدایا شکرت بخاطر نعمتی که بهم دادی♥🥲
بگم که چی بشه بعد سه سال خوب و خوش بودن با مادر همسرم الان بعد بچه یهو شد یه شغال بیشعور...از روز ۷ بچه م یه دعوایی انداخته تو خونه دلم میخواد خودکشی کنم...تنها مانعم چشمای بچه مه💔
افسردگیم عود کرده شدید.حس مرگ دارم.دوس دارم بمیرم
من میگم فرزند هم به زندگی رنگ و بوی دیگه میده ولی من خیلی دلم میخواد این روزا بگذره بچمو بغل کنم . وقتی خوشحالی پدر ماد مو همسرمو میبینم خوشحال میشم هر وقت دارم کم میارم میگم من میتونم من بخاطره تو دلیم باید تحمل کنم بخاطره خوشحالی کسایی که عزیزن پس خدا خودت کمکمون کن
من که خانواده شوهرم اول که گفتم باردارم مادر شوهرم گریه کرد بجای تبریک گفت اگه پسر بزرگم ازدواج میکرد الان نوه داشتم همون اول بعدش کلی حرف های الکی مثل شوهرم گفت تبریک بگید خودت والا باید شیرینی بگیرید پدرم گفت شاه کار کرده همه زنا بچه دار میشن .فقط خانواده خودم شیرینی کلی تبریک گفتن فقط بابام نبود کاش بود میدید 😭😭میدونم کلی خوشحال میشد .الانم که وقت زایمانمه فردا باید بستری بشم مامانم از اردبیل اومده نمیشناسه گرگان که به پدر شوهرم یا براردر شوهرم میگیم برن دنبال مامانم نمیرن میگیم منو ببرن شوهرم بره دنبال مادرم پدر شوهرم میگه به من چه زن تو من کار دارم الکی
من خیلی سختی کشیدم تا به الان برسم الآنم فقط فکر زایمان م و هزینش آخه دست و بالمون تنگه اما من به خدا امید دارم و میدونم کمکمون میکنه
من موقع بارداربودم خیلی شدیدویارداشتم موقعی میومد خونیه مادرشوهرم بهم میگفتن ماتاحالا زن ویاردارندیدم این عداهاچی ک درمیاری یه حرفهای میزدن من جفت بچم پایین بود دکترگفت بود کارنکن اینا میگفتن بلندشوکارکن نمیذاشتن حالا یه جاری گیرم اومد ده سال ازشوهرش بزرگتر قبل ازدواج کردبود دوتا بچه هم ازاون داره ده سال ازمن بزرگتر یه عشوای میادبراشون دست به هیچ کاری هم نمیزار انگاربچهارفتامیکنه مادرشوهرم میارمیزارجلوش میخور وبرمیدار.
همین که بچه بچهام سعی وسالم باشن خدارو هزار مرتبه شکردیگه بقیه مهم نیست برن به جهنم
من الان تو شروع هفته یازدهم یه لک دیدم خیلی استرس گرفتم 🥺
من تو ماه پنجم بارداریم هستم الحمدلله تا الان هیچ مشکلی نداشتم خداروشکر🤲🤲🤲
دعا کنین من شوهرم بیاد از سفر باردار بشم
هعی از این همه گرونی و وضع بد مالی خسته شدم باردارم با شوهرم دوتایی کار میگنیم ولی هرروز ب جای پیشرفت داریم پسرفت میکنیم خرج آنچنانی هم نداریم ولی دریغ از یه پس انداز درست حسابی ، خیلی نگران آینده بچمم🥲🥲🥲
من دلم از تنهایی گرفته خیلی تنهام شوهرمم از بس سر کاره گاهی منو یادش میره خیلی دلم میگیره از وقتی باردار شدم همش فکر می کنم کسی دوستم ندارع😔😔
من بچه اولم هست
و واقعا تا الان خییلی سختی کشیدم
خیلی سخته بدون آگاهی بچه ای رو بزرگکنی که جز گریه کار دیگه ای نداره از شوهرمم ممنونم که تا الان کنارم بوده
خدا کنه زودتر بزرگبشه و این سختی هاشم زودتر تموم بشه چون واقعا داغون شدم تا الان
من تو هفته 30. چ کار کنم وزنم بالا. نره جنین 1کیلو
انشالله ب حق فاطمه زهرا ک خوب میشه
منی که همه ی خانوادم پیشمن ولی هیچ کس حتی در خونمو نمیزنه خسته شدم از پدرم از مادرم ....از خواهر وبرادر م ای کاش نزدیکم نبودن که گله ای نمیداشتم.......وشوهری بی احساس وسرد
بدترین حس دنیا
اجاره خونه و کار نیستو زندگی سخته 😔با این گرونی با یدونه بچه
سلام مامانا تا حالا کسی سولفات مصرف کرده برای انقباض من الان ۳۱هفته ام بهم زدن الانم گفتن استراحت خیلی بهم استرس وارد کردن توروخدا واسم دعا کنید سر موقع خودم زایمان کنم
من 21هفته رفتم.فشار شریان رحمی بالا،قند بارداری،رژیم سخت غذایی،جفت خیلی پایین و استراحت مطلق..تنهام تو این شهر و کسی پیشم نیس.
پسر کلاس اولی دارم ک اونو 32 هفته سزارین شدم و خدا ب من هدیه داد
منم دیابتم بالاس پایین نمیاد
بگم از حالم ؟؟کی میفهمه حال من فکرشم نمیکردم پسرم سی پی بشه اوتیسم بشه الان یه بچه دو ساله مرتب تو بغلمه کی درکم کرد هیشکی یه تنه به دوش دارم میکشم
دردش زده ب چشمم گوشم سرم🥺
راه حلی چیزی لطفا اگ کسی میدونه
بابا چرا همتون انقدر ناامیدید؟چرا انقدر گله؟یکیو ندیدم بگه شکر ،همین الان بلند بگو الهی شکر
سرما خوردم و اصلا نمیتونم بچه داری کنم😞حالم خوب نیست
منم خستم داغون دلم میخواد ب جای همه اینا که میمیرن من بمیرم
مامان ها بابام کسالت داره خیلی نگرانم😔 فعلا مشخص نیست ماییم و چندتاچیز نامشخص التماس دعا دارم🙏💚
من الان ۶ماهمه روی سینه هام چنتادونه زده نمیدونم چیه دکترگفت تگ های پوستیه وزنمم همینجوری داره بالامیره دیگه کلافه شدم نمیدونم چیکارکنم
دوستان من خیلی عصبی شدم احساس افسردگی دارم مشاور خوب تهران سراغ دارید از زمانی که حامله شدم زندگیمم داره بهم ریخته میشه
مامانا سلام من الان ۵هفته ام ولی رفتم قلب جنین هنوز تشکیل نشده یعنی عادیه مشکلی نیس
من میترسم مادر خوبی نباشم.
سلام کسی برای رفلاکس نوزاد دو ماهه اصلاعات نداره؟؟
الان اینقدر دلم بچه میخواد افسردگی گرفتم
سلام دوستان عزیز درد و دل و حرفی که امشب دارم واسه زدن اینه که امروز رفتم آزمایش سلفری و ۱۹ سالمه و هیچ سابقه خانوادگی نداریم از این لحاظ تا جوابش بیاد یه خورده دل نگرانم خواستم این مطلب رو با شما در میون بذارم تا با امیدواریهاتون دلم رو آروم کنید ممنون
سلام من سونو انومالی بهم گفت یکی از کلیه های بچت ادرار پس میده و سونو رشد هم رفتم گفت رفع نشده خیلی میترسم چیکار کنم
چقدر خوب عزیزم من سال گذشته همسرم مجبورم کرد بچه رو بندازم
دو روزه دندون درد دارم خیلی اذیتم🥺
من ک فقط اوضاع مالی ک خیلی افتضاح
جواب آزمایش ان تیم یکم بالا بود آنقدر استرس دارم احساس میکنم دارم خودمو داغون میکنم
سلام من مامان ابوالفضل هستم حال روحیم و جسمی ایم خرابه
قیمت سونو آنومالی دکتر غلامرضا رحیمی تو گلستان میدونید
ولی من شوهرم هنوز بعداز زایمان زحمت غذاپخدن گردنشه کاری که هیچ وقت ندیده بودم قبلا انجام بده
والا من الان باید دخترمواز شیر شب بگیرم ۸ ماهه شده ولی من نمیتونم نمیدونم چیکار کنم واحتیاج به همراه احتیاج به ی نفر که کمک کنه بتونم شیر شب بگیرم☹️
من کلا حالم خوب نیس بدنم ضعیفه بعضی جاهام دردمیکنه بلغم دارم شکمم بادمیکنه یخورده اضافه وزن دارم پیش بقیه ازهیکلم خجالت میکشم
الان رژیمم یعنی خوب میشه قندم
من پسرم بدنیا اومد خیلی خوشحال بودم تا اینکه تو سه ماهگی بچم، بابام همه کسم دنیام رفت، خیلی حالم بده خیلی😭😭
واقعا بچه داری سخته وباید یه نفر کمکار داشته باشی
من بدنم ضعیف شده و افسردگی و استرس دارم همش
خسته شدم ۵ روزه ک بیمارستان بستری ام برای کلستاز کبدی.۳۷ هفته ختم بارداری دارم برام دعا کنید طبیعی نباشم خیلی میترسم دلم گررررررفته
خداروشکر واسه همه چی
بعدزایمانم گرفتن افسردگی ک نبودن همراه
من یه دختر سه ساله دارم و به اصرار همسرم میخایم برای داشتن جنس پسر اقدام کنیم ! نمی دونم چیکار کنم! ای وی اف یا ای یو ای یا داروهای سنتی ! دیگه هرچی بشه بیشتر از دوتا بچه نمیخایم دوس دارم همون بشه که شوهرم دلش میخواد گناه داره خیلی تکاپو میکنه
خیلی دلم گرفته از خدا امروز چهلم بهترین وقشنگ ترین و عزیز ترین کسم بود
من روز زایمانم تنهاترین بودم.شوهرم نصف شب ولم کرده بود نمیومد امضا کنه ک عمل کنم.اخ ک چقد شکستم اون شب.چقد شب بدی بود
سلام خانوما تو هفته هفتم بارداری هستم امشب لک دیدم رفتم سنو همه چی نرمال بود گف ده روز دیگه برا تشکیل قلب بیا، الان نمیدونم از شیاف استفاده کنم یا نه...؟
هیچوقت یادم نمیره که سختی هامک همیشه تنهایی یه تنه بع کول کشیدمممممم
و حرفایی که ازسن و انتظارم دور بودنننننن
منم حالم اصلا خوب نیس نمیدونم چجوری توصیف کنم از کجا شروع کنم..اوووووف😔
من دلم بچه میخاست شوهرم نمیخاست انقد گفتم که اقدام کردیم گرفت😂😂😂😂هیچی دوران بارداری دو ماهگی سرخوردم پام شکست چهار ماهگی تصادف کردم لگن و ترقوه ام شکست همه ی مراحل همه کنارم بودن اماااااا امان از حرفای اطرافیان که کاش تنها بودم تو لاک خودم با دردام تنها بودم تا اینکه اطرافیان با زبون زهرمارشون اینجوری کنارم باشن...
تنها کسی که ارام جانم بود با تمام درهام ممنونم که تنهام نزاشت پسر نازم که توی شکمم بود ❤️🥹
و ممنونم از خدای بزرگم که با همه این اتفاقات بچمو ازم نگرفت.خدایا هزاربار شکرت
خستم دیگه نمیکشم با دوتا بچه دست تنها روانی شدم دیگه نمیدونم چیکار کنم دوس دارم چند روز بخوابم استراحت کنم واسه خودم باشم
منم تا دو هفته پیش تو دلم یه نی نی داشتم ولی نموند
سلام مامانای گل اسم پسرم نیکانه چه اسمی واسه دخترم بزارم که بهش بیاد ..خودم نهال دوسدارم شوهرم میگه نه چندتا پیشنهاد بدین ممنون داره دنیا میاد هنوز اسم نداره دخترکم
خدایا تو رو به حق این شب عزیز حاجات همه اعضای گهواره و من رو بهم بده ،بدجور گرفتارم ،خدایا راه نجاتی برام بزار
وضعیت مالی بدددد جوری حالمو گرفته
من خیلی دلشوره دارم🥺
بعد زایمانم
مگه نباید بعد از به دنیا اومدن بچه زندگی خوب بشه .؟؟ منو همسرم از اون موقع تا الان همش دعوا و بحث داریم انگار از هم خیلییییلی دور شدیم
سلام خانوما من ۲وم دی ماه قاعده شدم الان ۷هفتمه بد همش شکمم درد دارع معده درد و خیلی حالت تهوع دارم کسی بوده تووماه اول بارداریش این مشکلارو داشته باشه ممنون میشم کمکم کنید
باردارم افسرده ام حالم خوش نیس بحدا
منی ک بچم سه ماهشه مشکل کم شنوایی داره دعا کنید هفته بعد نوبت دکتر داره خوب شده باشه من دق میکنم😔😭😭😭😭😭😭
دلم گرفته خیلی بدبختم پسر بزرگم مشگل قلبی داره صورتش یه لک بزرگ پیسی افتاده شوهرمم هر چی کار میکنه هیچی به هیچی پسر کوچیکمم فرنوم زبان داره خودمم امروز پا درد بدی گرفتم آخه پلاتین تو پامه 😔
سلام من قند بارداری گرفتم کلا حوصله ندارم همش بفکر سلامتی نینی هستم
خدایاشکرت برا همچی هرچی بدو خوبه
سلام . میشه از گهواره واسه دو فرزند همزمان استفاده کرد؟
سلام مامانا من ۳۰ هفته انقدر روزا بهم سخت میگذره از روز اول تستراحت مطلقم ۲۴ کیلو چاق شدم از شرایط رازی نیستم فقط میگم میشه خدایا این روزا بگذره دارم دق میکنم هر کیم میرسه میگه الان که خوبه به دنیا بیاد روزای سخته چرا واقعا اینجوری میگن ؟
من همیشه تنهام همسرم هیچوقت خونه نیس نهایتش برا نهار وشام و خواب میاد.بارداریم هم همیشه خونه تنها بودم حتی جمعه ها الانم که پسرم ۳ماهشه بازم تنهام فقط میخام پسرم خیلی زود بزرگ شه بتونم باهاش صحبت کنم باهم غذا بخوریم باهم خوش بگذرونیم الان خیلی کوچیکه هم صحبت مامانش نیس🥺🥺🥺
چرا باختیم بازیو
سلام من دوشنبه ۲۳ بهمن زایمان میکنم الان چندروزه سرما خوردم خوب نشدم گلوم فقط خلط دارم و تو دماغی حرف میزنم موقعه خواب اذیت میشم کسی تجربه آیی داره بگه چکار کنم تا زود خوب بشم
تنها حرفی که میتونم بگم خستم هیچوقت یادم نمیره تو این دوران چقد اذیت شدمو چه حرفایی بهم زده شد حرفایی که کول کردنش خیلی بیشتر سنم بود
منم بچم مریضه همش تو فکر اونم شب روز
دوستان من حالم خوب نیس در ناامید ترین حالت ممکنم تو بدترین نقطه زندیگم هستم،حامله هستم اما الان میگن فیبرومت بزرگه خیلی خطرناکه شاید اورژانسی عمل بشی ،همش میگم اگه سرنوشتم این بود کاش حامله نمیشدم نه اینکه اینطور با استرس اضطراب گریه ، دیگه از زندگی خسته شدم
قبل از بچه دارن شدن کار میکردم و باهمسرم شریکی زندگی و میگذروندیم الانم یه انلاین شاپ زدم ولی اصن پیش نمیره بعضی روزا واقعا از زندگی تکراری و بدون پیشرفتم خستم
دلم میخواد برا خودم وقت بزارم برم بیرون خرید کنم برم پیش دوستام راحت بدون فکر و ترس استرس ک بچه گشنه اس
دلم میخواد برگردم ب عقب ی کم بیشتر زندگی کنم الانم همش شده استرس ن ک بچه مریض شه کسی نیاد خونه نریم بیرون 😭شایدم مادر خوبی برای بچه م نیستم
😊😊🥰
امروز دکتر دخترم گفت یه صدای اضافه توی قلبش میشنوه باید ببرم اکو
از اون لحظه تا الان دنیا برام انگار تموم شده
خیلی حال بدی دارم
انشالا همه بچه ها همیشه سلامت باشن و هیچ مشکلی نداشته باشن
خانما من ۲۰هفته ولی شکمم کوچیکه
سلام
منم تو این وضعیت اطرافیان راحتم نمیذارن کم استرس و مشکل ندارم اوناهم اضافه اش میکنن با حرفاشون ناراحت میکنن آدمو
چی بگیم نه گاز داریم نه روغن داریم هیچی دیگه دارم تو توستر غذا میپزم امان از دست مردای بی فکر 🥺🥺😔😔😔😔😔
خیلی هم استرس دارم و بی اعصابم
منم قلبم تند تند میزنه و نفس کم میارم
چیکار کنم؟؟؟؟
سلام مامانهای گل
😣😕منی ک دارم از شدت روتین بودن زندگیم و اتفاقای بیخودی ک باعث بهم ریختگی روحیم شد و دارم افسردگی میگیرم... ولی شوهرم حاضر نیس قبول کنه میگه پاشو خونه رو مرتب کن و فلان کن و بیسار کن تا افسرده نشی..... آخه مرده نامرد اگ حالم خوب بود بدون اینک تو بگی کارمو میکردم... تموم ندونم کاریای تو باعث این حالمه..... نمیدونم چکار کنم برا خوب شدنم... چون شوهرم حاضر نیس هیچ کاری کنه برام.... ازش دلسرده دلسرد شدم.......
سلام
سلام
فاطمه
من ی کم زیر دلم و کمرم درد میکنه دکتر بهم شیاف پروژسترون داده هفته ۳۲ بنظر شما شیاف خطری نداره ؟ چون درد خیلی زیادی ندارم
همیشه تنها بودم،خودم انگار خودمو بزرگ کردم حالا هم تنهام امیدوارم دخترم بیاد دیگه تنها نباشم،پدرش که فقط سربار منه و از ازدواج باهاش خیلی پشیمونم .این بده که دخترم مادرش از پدرش بدش میاد ...
سرام کسی بود تو انتی دقیق بگن تعبین جنسیتو
منم امشب تنهام یکم استرس ترس دارم
من که واقعاً دلم گرفته نمیدونم چرا سرما خوردگی پسرم خوب نمیشه
بیخیال عامو
خستم💔😞😞
دعا کنید فردا خواستگاری داداشم خوب پیش بره
بعضی شبا دخترم شیرنمیخوره بی قراری میکنه کم میارم دلم میخاد سرمو بکوبم ب دیوار یا با صدای بلند جیغ بزنم گریه کنم
چی بدم پسرم قطع بکشه وزن بگیره
سلام من خیلی آدم استرسی هستم کاش بشه کمکم کنید
اوه چقدر از خانواده شوهر بد گفتین.خداییش کجای زندگیتونن ؟اصل خودتون و بچه هاتونید هر موقع هم ازشون دلخور بودید بگید بدونن خودخوری فایده نداره جز سکته و عوارض جسمی چیزی نمیارهعشق دنیارو بکنید با بچه هاتون.اونا درحال زندگی کردن خودشونن و شما درحال حرص خوردن.بیخیال بابا اونا هم عروس میشن مادرزن میشن.دنیا دار مکافاته از هردست بدی ازهمون دست میگیری.فقط به این و به خدا اعتقاد داشته باشید بقیشو خدا حل میکنه.😍
اصلا کاری ب کاراش ندارم اولا لادهر دفعه رفتن میومدم حرص خوردن خیلی وقت با خودم کنار اومدم میگم دیونه س از آدم دیونه نباید توقع داشت الان میگین بی انصاف یه طرف دارم میگم ب آبجیم میگفتم میگفت رفتار کارا تو اشتباه. بعدن چند سری دید حق داد بهم چند نفری بهم گفتن بچه س چرا این کارا میکنه جاری جدید گرفتم خواهرش میگفت تعادل اخلاقی داره چرا اینجوریه خداروشکر زندگیم دارم میکنم از حسادت فضولی در امان نیستم زمین گرد ....ناراحت نیستم مهم شوهرم درکم میکنه ب مامان نورا جان میگفتم ببین با این اتفاقات ک دارم کم نمیارم قوی ب زندگیم ادامه میدم
کجی گردن دخترم گردنشو کج نگه میداره بخاطر همین متخصص اطفال فیزیوتراپی نوشت حالا چی کار کنم تا زودتر خوب بشه
سلام به همه مامانای عزیز من هفته سی یکم هستم خیلی بلحاظ روحی حال بدی دارم همش ناامیدم استرس دارم که میتونم مادر خوبی باشم یا نه اینا طبیعیه؟؟🥺😔
خستم از این زندگی فقط همیننننن دلم تموم شدنش و میخواد ...💔
عید امسال باردار بودم خبر نداشتم دو ماه بود خواهر شوهر چرا امسال عیدی نگرفتی از فامیلامون رسم
شرایط جوری بود دست بال شوهرم خالی گفتم چه کاری از این جیب ب اون جیب ب هیچ کس ندادم از هیچ کس نگرفتم سر این موضوع خواهر شوهر یه دعوا گرفت ک نگو ترشیده بودی چرا پسر دایی ویراژ میداد تو عروسیمون آخه ماشین عروسیمون بود و خیلی حرفها پوچ الکی ...چقد سر بچه م حرص خوردم چقد سر این موضوعات دلمو شکستن سرکار میرفتم میگفتن فلانی بعد تو ازدواج کرده شرایط هر کسی فرق دارن درک شعور نداشتن نمیخواستیم شرایطش نبودتا خواست خدا بعد ۴ سال خدا بهمون گل پسرمون داد خواهر شوهر مجرد تاوان بی شوهری من باید بدم چقد ندید بگیرم کارا رفتاراش ندید بگیرم سعی کردم دوری کنم کمتر میرم ۲۹ سالشه عین بچه ۳ ساله رفتارش خدا ما بزرگ غصه نخور عزیزم بچسب ب زندگیت سعی کن دنبال تغییر روی همسرت یا بقیه نباشی سعی کن تغییر ازخودت شروع. کنی اهمیت ندی زندگی واسه خودت تلخ نکنی اینجوری زندگی فشار نمیار بهت تو از پسش برمیای قوی باش جانم
به شوهرم نیاز دارم ولی مآموریته. دوران بارداری و تغییراتم و ...کنارم نیست ببینه. دلم گرفته. خانوادم هم دورن ازم
سلام خانوما دخترم رو بردم فیزیو توراپی گفت تورتیکولی داره حالا چی کار کنم
سلام خشکلا درخواست بدید دوست بشیم 🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰😍😍😍😍😍😍😍😍
باشه گلم ممنونم
سلام . من هفته 31 بارداری هستم خداروشکر میکنم که تا این هفته کمکم کرده و مواظب تو دلیم بوده . برام دعا کنید خیلی از زایمان زود رس میترسم . و اینکه حرکات بچه ام یهو یهو کم میشه . نگرانی خیلی بده.
سلام یه دختر ۳ ساله دارم وباردارم ولی همش عصبیم نمیتونم واسه دخترم وقت بزارم با اینکه حق با دخترم ومیخاد باهم بازی کنه ولی نمیدونم چیکار کنم نه حال بازی دارم وعصبیم
من وقتی ازدواج کردم ۱۷سالم بود قبل از ازدواج پریود بودم روز عقد پرودم تموم شد بعد دیگه خیلی زود حامله شدم ۱۸روز از عقدم گذشت تست دادم حامله بودم ولی هنوز ویار نداشتم اصلا علاقه ای به بچم نداشتم نه من نه شوهرم ولی قصت سقت نداشتیم تا سیو چهار هفته به دنیا امد دهترمون الان هفت سالشه خدا همیشه برام نگهش داره بعد دوباره خواستم حامله شم برای بچه دوم انگار که برای بار اول حامله شدم به ویار هام اهمیت میدادم به شککمم کی بزرگ میشه برای خرید سسیمونی منو شوهرم رفتم انگار بار اول بود همش به خودم میگم چرا برای بچه اول این کارو انجام ندادم
سلام خوبید بچهها میگما من بچهام سه سالش تموم شده حدود یه سال میشه یه هفت هشت روز قبل پریودیم سینههام درد میگیره ولی سونوگرافی و اینام خیلی انجام دادم ۴ ۵ بار انجام دادم میگه که این طبیعیه ۵ روز پیش دیدم از تو سینم یه ترشح مثل آب میاد خیلی نگران شدم ولی کلاً دو روز مثلاً همینجوری بود ترشح داشت اونم موقعی که فشار میدادم دیگه الان خوب شده آزمایش و اینام دادم تا الان جوابش نیومده بیست و سوم میاد خیلی نگرانم میشه بهم بگید کسی تجربهشو داره ولی خوب جلوگیری هم ندارم واسه میخوام باردار شم
نه تو دوران نامزدی شانس داشتم نه عروسی و نه بارداری
ونه الان که صاحب فرزند شدم 😓
خدایا به کدامین گناه،🥀💔
لعنت به شوهرم 😓
دوران بارداریم من بارداریام خییلی سختن میخام شوهرم همیشه کنارم باشه همه ی کارای خونه رو انجام بده چون من نای برا کار کردن ندادم ولی متاسفانه اصلا کار نمیکنه مگه اینکه همش بهش بگم این کارو کن اون کارو کن
ای خواهر ما شانس نداریم
سلام من دوتا دختر اوردم شوهرم نمیزاره من اسم انتخاب کنم اعصاب خورد چیکارکنمم حرفم زدیم دعوامون شد خدا لغت کنن خانواده شو
مندوست دارم بچه
من عاشق بچه ام و تو اقدامم سینه درد گرفتگی زیر دل حساسیت بیش از حد این روزا یقه منو گرفته دیروز رفتم ازمایش دادم منفی بود ناامید شدم در حالی که من تا ده روز دیگ پریود میشم و هنوزم وقت دارم جالب که جدیدا از بچه خوشم نمیاد البته این یه احساس کاذب چون من مطمئنم که هنوزم عاشق بچه هام اصلا نمیدونم چن شده ترسیدم نگرانم به نظرتون میتونه علائم بارداری باشه چون این حس ها بخاطر بهم خوردن هورمون هام هست مطمئنا
برای آرامش خودمو این بچه دعاکنید لطفاً
خانمای عزیزو مستقلی ک که دنبال کار در منزل میگردن پاره وقت و آنلاین و درآمد بالا میتونم راهنمایشون کنم فقط ب چن نفر نیرو نیازدارن هرکی زود تر اقدام کنه اولویت قرارشون میدم آیدی روبیکامه پیام بزارید در خدمتتون هستم@Bara12nnفقط روبیکا پاسخگو هستم صبور باشید جواب همه رو میدم
میگذره عزیزم حالا شما یه عضو جدید اوردین یکمی شرایط وآرامش خونتون بهم ریخته اس آروم ک شدید شرایط ب حالت خوب خودش رسید شماهم با شوهرت صمیمانه برخورد کن مجالی برای شوهرت بزار لباس خوب خونه ی منظم
سلام من ازوقتی حامله شدم ی روز خوش نداشتم شوهرم اصلا براش مهم نیست من حامله ام چرا چون اون از زن اولش دوتا پسر داره من ازشوهر اولم ی پسر بازم این بچه ام پسره هیچی براش مهم نیست ب راحتی دلمو میشکونه ازهم دوریم الان چهارروزه باهم حرف نمیزنیم روز اول بهم گفت بیا سقطش کنیم گفتم اینکارو نمیکنم باجون ودل بزرگش میکنم الان هر اتفاقی میفته تامیگم دلم درد میکنه میگه من گفتم بندازش توگفتی بزرگش میکنم خیلی ناراحتم این روزا کاری سرم آورده هیچ حسی ب بچه ام ندارم تورو خدا راهنماییم کنید چیکار کنم
عیدقربان وعید غدیر سال پیش بابام وداداشم همزمان خواب دیدن یه بچه ی بور باموهای بلند وفرفری از سروکلشون بالامیره کل خونه شده صدای خنده این بچه .ماه محرم بود روز اولشو روزه گرفتم به نیت بچه دارشدن چون حدیث امام رضاست که حضرت زکریا حضرت یحیی رواینطور از خدا خواسته بوده منم دعا کردم خدا هرچی دوست داره به دامن منم بزاره فقط سالم وصالح باشه .شب سوم محرم داشتم روضه حضرت رقیه گوش میدادم دلم شکست حضرت رقیه رو قسمش دادم به امام حسین گفتم قربون دستای کوچکت که همه گره های کوررو بازمیکنه ازخدا برای منم دعا کن اون روز یه احساس عجیبی داشتم دوباره روز ششم محرم که روز علی اصغره بچه های شیرخواررونشون میداد باگریه هم امام حسین هم علی اصغررو التماس کردم گفتم سال دیگه اگه بچم دنیا اومده بود لباس علی اصغری میموشونم توهیئت میارمش .دوروز مونده بود به عاشوراقاعدتا باید عادت ماهانه میشدم نشدم شک نکردم چون زیاد پیش میومدازاین عقب افتادن عادتها واسم حتی ده روزم عادی بود برام . یه هفته گذشت باشک وتردید بی بی چک زدم دوتا خط مثبت وپررنگ پیدا شد ولی فرداش به مدت یه هفته کم کم خونریزی داشتم وقتی که قطع شد فرداش بازم باهزارشک و دودلی بی بی چک زدم بازم دوخط پررنگتراز قبل پیداشد رفتم دکتر گفتم دودفعه تست دادم دیگه واسم تست خون ننوشت گفت همون کافیه دوهفته دیگه برو ببین قلبش تشکیل شده یانه سرهشت هفته رفتم قلب کوچولوش تشکیل شده بود .بعدش بیست روز رفتم شهرستان دوهفته بعدش که سونو دادم گفتن یه پسر کوچولو دارم وقتی صدای قلبشو شنیدمتو همون اتاق سنوگرافی اشکم دراومد خدای مهربون همچین نعمتی بهم داده .
سلام لحظات ب کام تک تک تون عزیزان ،این لحظه که دارم اینو مینویسم رو یه جایی باید ثبتش کنم
خدای مهربان یه پسر بمن داد پسر اولم که الان ۴ساله هست توی این ۴سال از لحظه ای کدنیا اومده داره عذابم میده خیلی بد عنق ونق نقو و خسته کننده اس همش دهنش باز و گریه میکنه توی این مدت من هیچ روز خوشی ندیم خدای خوبم یه پسر دیگه بهم داد که بابتس از خدای خودم خیلی شکرگزارم بسیار متین و آروم درمان درد بی نوای دلم که ایقد با پسربزرگترم زجر کشیدم هنوزم که هنوزه.....
سلام دوستان من چن روز فهمیدم به امیدخدا باردارم خدا رو شکر شوهرم خیلی خوبه اما مادرشوهر خیلی بدجنسی دارم خیلی اذیت میکنه مدام طعنه و کنایه میزنه بدون دلیل بخدا امروز صب هم زنگ زد به شوهرم حالشو بپرسه از من و خانوادم بد میگه خدایی ما خیلی باهاشون خوبیم ولی انگار خوبی بهش نمیسازه عروسکی دیگش تو روش در میان ولی من حرمت میکنم میترسم انقد رو اعصابم بره برا بچم اتفاقی بیفته ..خدا ازش نگذره که اینقد دلمو میشکنه
مهسا خانوم مرسی از همدردیت 🥰بچه سومت قصد داری بیاری ؟
بله درسته چسبیده به چابک
سلام دوستان من تقریبا ۳ ماهه ک خونه دارم 18سالمه ب اسرار شوهرم اقدام کردم ب بارداری از پریود قبلیم جلوگیری نداشتم هفته بعد از اقدام ب شدت حالت تهوع داشتم صبح ها و حالاهم سرگیجه بنظرتون حاملم البته هنوز تست نزدم چون ۵ روز مونده ب پریودی این ماهم
من بعد از 10 سال مادر شدم، باهزار راه نرفته که رفتم، با کلی خرج و وام، خانواده شوهرم کمکی نکردن، داشتن اما پدر شوهرم 2تا آپارتمان خرید داد اجاره، ماشین جدید خرید، برای دختراش گوشی خریده با اینکه شوهر دارن، بمن هزار تومنم نداده، شوهر خواهرم برام وام گرفت، خانواده شوهرم تبریک نمیگن، سرشون زیر برفه، با عروس ضد هستن، احترام نمیذارن ، جز من 3تا دیگه دارن، دل اونام خون کردن، فقط من چون رفت و آمد ندارم، غصه ام کمتره فکر کنم 😁، خدا بهم بچه سالم و صالح عطا کنه، این روزای سخت ودل شکسته درمان بشه 🤲🌹
منم از وقتی ک حامله شدم خیلی بهم همه احترام بیشتری میزارن با خانواده شوهرم ک جایی برم همشون هوامو دارن بهترین جارو میگن تو بشین بالشت میارن پشتم میزارن یا صندلی میارن
خلاصه همشون هوامو دارن
خدا خیره شوهرم بده خیلی خوبه
خیلی هوامو داره از همه لحاظ کمکم میکنه
حتی دیروز سبز خورشت گرفته اومده سفره پهن کرده سبزی پاک کرده شسته بعدش هم خودش کرده گذاشته تو یخچال
یعنی تو همه کارا کمک حالمه
خانما دعا کنید شوهرم همیشه حال دلش خوب باشه سالم و جیبش پر پول باشه دلم نمیخاد ناراحت ببینمش هیچوقت
مامان فندوق سلام خوبید کجاس چطوری نظر میزنه ممنون میشم بگید
سلام دوستان من چند روزی میشه ترشح زیاد دارم و کمر درد و صورتم ک هیچوقت جوش نمیزد جوش زده و بعد از روزای تخمک گزاری درد واژن داشتم الان ب پریودم ۴ روز مونده بنظرتون اینا میتونه علائم بارداری باشه در ضمن ۵ ماهه اقدامم
سلام خانما من قرارع هفته بعد iui بشم لطفاً راهنماییم کنید
با افسردگی بعداز زایمان چه میکنید؟🫠 چرا ولم نمیکنه؟ بعدزایمان شده از کسی که قبلا زیاد عذابتون داده متنفر بشید؟ و این موضوع دست از سرتون برنداره؟
منو شوهرم باعشق زندگیمونو شروع کردیم و من بخاطرش به شهر دیگه ای رفتم که ۷۰۰کیلومتر ازما دورتر بود ۱ سال گذشت و بچه دارنشدیم دلمون خیلی بچه میخواست مادرش بهم میگفت چرا بچه دار نمیشی پس واسه چی اومدی دلم شکست چیزی نگفتم،تا اینکه شوهرم رفت دکتر و دکترش گفت واریکوسل داری عمل کرد بعد ۳ ماه خداروشکر نتیجه گرفت و دکترش گفت همه چی عالی و نرماله حالا باید خانومت باردار بشه البته اگه اون مشکلی نداره۱ ماه گذشت و این بار من رفتم دکتر که خودمو درمان کنم اگه مشکلی دارم و با کمال ناباوری وقتی دکتر معاینم کرد گفت بارداری در صورتی که من هرچی تست میزدم منفی میشد،اونجا بود که فهمیدم خدا چقد هوای منو داره و تو شهر غربت منو نا امید نمیزاره.من که باردارشدم شوهرم هوامو همیشه داشت و داره از غذا درست کردن گرفته تا جارو کشیدن و ظرف شستن هر وقت بتونه کمک میکنه و واقعا چیزی برام کم نمیزاره در حد توانش،بخودش سختی میده بیشتر کار میکنه فقط برای اینکه من کمبودی نداشته باشم و من بابت این همسر و فرزندی که خدا بهم هدیه داده هزاران بار که هیچ،بلکه بی نهایت سپاسگزارم.از خدا میخوام قسمت همه خواهرای سرزمینم بشه یه همچین مردی و خدا دامن همه منتظرارو سبز کنه
من بارداری خیلی خوبی داشتم ولی زایمان کردم پسرم زردی گرفت و بستری شد ... شوهرم به جای همراهی فقط میگفت شیر ندادی و کم دادی و چرا شیر خشک ندادی و تقصیر خانواده ات بود و ... یعنی خسته تر شدم اینقدر خسته شدم با حرفاش دلم میخواست ازش جدا بشم فقط و تنها زندگی کنم و نباشه ... الان پسرم سه ماهشه شوهرم خوبه ولی اونطوری که باید از لحاظ عاطفی کنارم باشه نیست همش مونده ببینه خانواده اش چی میگن اطرافیانش از بچه چی میگن به من میگه .. حرفای بقیه رو از طرف خودش میزنه ... همش مونده شیر خشک بده .. پسرم رشدش روی نموداره خوبه خداروشکر ولی باز همش میخواد وزنش بره بالا
من بارداری خیلی سختی داشتم تهوع شدید تاماه اخر زایمانمم خیلی سخت بود ولی بدنم خراب نشد شکمم زیاد مشخص نبود توبارداری از همه ی سختیا که گذشتم خداروشکرمیکنم نی نی سالم بودو ارزش همه سختیاشو داشت خدایا شکرت
عزیزم من گیلانم رامسر
آرزوی برآورده شده من.دعای استجابت شده من
سلام خانوما خوبین؟
من همه علاعم بارداری و داشتم ۶روز عقب انداختم یهو امروز پریود شدم ولی برخلاف ماهای قبل خون روشن و کمتر از ماهای دیگه به نظرتون این ماه اقدام کنیم باردار میشم؟؟؟
من بااقام باهم دوسداشتیم بچه داشته باشیم وبه محض اقدام کردن باردارشدم ویه حاملگی خیلی خیلی راحت داشتم اصلاشکمم اگه بالانبود باورم نمیشدزایمان سختی داشتم تابه سزارین رسیدم وحالام بهترین پسردنیارودارم جز شربودنش هیچ اذیتی بهم نداره خیلی خوشحالموخداروشکرمیکنم خدایاشکرت
مامانا من دیروز رفتم سرویس وقتی خودمو شستم خاستم پاک کنم رودستمال خونی بود رفتم دکتر سونو واژینال انحام داد گفت فقط من ساک حاملگی داخل رحم میبینم دیگه هیچی نمیبینم ده روز دیگه بیرون سونو انجام بده بیار همه چی پنجاه پنجاه من تو ۶ هفته ۶ روز بود که رفتم به نظرتون زود بود یا نه ؟
سلام من بچه اولم اصلا آمادگی نداشتم یهو تصمیم به بارداری گرفتم دوران بارداری همش با ترس فکر منفی میگذروندم اینکه نباید تصمیم به بچه دار شدن میگرفتم اومد دنیا برام یه موجود غریبه بود خیلی میترسیدم کمی که نگاهش کردم شیر بهش دادم خدا مهرش به دلم گذاشت برام جذاب دوست داشتنی شد تا بعد ۶سال دوباره تصمیم به باردار شدن گرفتم دوقلو باردار شدم خیلی بارداری سخت وناموفقی بود تا اینکه پناه به خدا بردم پارسال خدا معجزه شو بهم نشان داد این بچه رو بهم داد برا این آمدگی داشتم تمام بارداریمو هر چند سخت بود ولی بازم با یه دنیایه قشنگی گذراندم مثل بارداری قبلیم که آمادگی نداشتم نبود وبچم اومد دنیا با اینکه با نفخ کولیک شب روز نخوابی بیقراری گذشت بازم ادامه داره نمیزاره خوب لذتش ببرم بابتش از صمیم قلبم از خدایه بخشنده بزرگوار تشکر میکنم برایه هدیه ای که به من داده
من ازحامله فقط غم عصه گریه شبانه روزم یادمه بدترین خاملگی داشتم بخاطر سابقه سقط شبانه روز تو رختخاب بودم فقط برا سرویس پامیشدم همهدمیگفتن بچت سالم نیس حتی دکترامیگفتن ریزه رشد سه هفته عقبه همش با گریه تموم شد اززایمانم سه روز توزایشگاه زجردادن دنیا نیومد تشنج کردم بردن اتاق عمل 😥😭الان فقط میگم خداروشکر ک سالمه بچم💋💜دیگه حاملگی اینجوری نمیخام
واقعا نمیدونم از کجا شروع کنم از وقتی بچه دار شدیم خیلی با شوهرم سر بچه بحث داریم بچم دنیای منه ولی شوهرم خیلی زود عصبی میشه جدیدا این کارش باعث ناراحتیم میشه
وقتی باردار بودم پدرم رفت تو کما بعداز مدتی خواهرم رفت تو کما کلا حاملگی ناراحت کننده بود
مادری سختی داره
خود رو ندیدن داره
اما دل آدم به این موجودات کوچولویی که کنار آدم قد میکشن و مثل غنچه وا میشن گرمه
من پسر اولم رو با نوید قرآن حامله شدم
از دور دورها و مهمونی ها و سفرهای دوتایی مون دیگه خسته شده بودم بعد از یکسال و نیم
دلم یه دنیای تازه میخواست
قرآن رو باز کردم آیه اومد که ما تو را بشارت می دهیم به پسری دانا
هم جنسیت بچه رو گفت بهم و هم یه نوید بزرگ داد درباره اش
هنوز هم به این ماجرا که فکر می کنم تموم خستگی های مادرانگی از تنم در میره
سر دومی هم روزهای آخر اسفند سال پیش کربلا بودیم که فهمیدم حامله هستم
اینم برام خیلی خاص بود که وقتی پسر دومم اومد تو وجودم که تو مرکز نور بودم
تو ۷ ماهگی بارداری هم توفیق شد اربعین هم برم کربلا
به همه اینا که فکر می کنم تمام سختی ها و خستگی ها فراموش میشن واسم
چون اکثرا دارن ناله میکنن بگم که واقعا با درک شرایط سختی که شاید برای خیلی هامون پیش بیاد اما بارداری دوران شیرینیه و من که لذت میبرم و گاهی با خودم فکر میکنم اصلا همین حس تکون خوردن بچه توی شکمم انقدر عجیب و قشنگه که اگه یه مرد تجربه ش نمیکنه کم سعادتی اونه
واقعا بدبین نباشیم یا اگه خودمون حالمون خوش نیست این رو به همه تعمیم ندیم شاید واقعا کسی به همین امیدواری های کوچیک ما احتیاج داشته باشه
در مورد بچه داری هم خیلی نظرات منفی شنیدم و خوندم اما بازهم امیدوارم و میدونم که وجود بچه ام پر از لذت و شیرینی خواهد بود 🥰 دیگه سختیا و مشکلات توی زندگی همه ما و توی همه دوران ها هست مهم اینه در هر لحظه همه تلاشمون رو بکنیم که حالمون خوب باشه
ممنون از گهواره و همه کسایی که تو این ذوران کنار ما هستن اما مهمترین همراه برای ما خودمون هستیم 🌿
برام دعا کنید ب راحتی بگذرونم این 9ماه رو با بچه کوچیک توی غربت
سلام مامانا من پسرم هفت ماهشه و دوباره باردارم دوماهه🙂خیلی سختمه توی غریبی خیلی دارم اذیت میشم و دل انداختن رو هم ندارم 🙂سنی هم ندارم همش 22سالمه دیگه جونی تو تنم نمونده🙃
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست از خود بطلب ه آنچه خواهی که تویی✌️
برای تغییر هر شرایطی اول نگاهی به خودت بنداز فکر کن روبهروی خودتی ریشه خیلی از دغدغه هات پیدا می کنی👍😊
نگهداری بی خوابیا همش سخته ازطرفی دوتا بچه کوچیک بزرگ کردن خیلی دل میخواد سختترین چیزی ک تودنیاهست مادربودنه ولی قشنگترینشم هست چون خودت داری میبینی عزیزترینت کنارت بزرگ میشه وباهرخنده وهرکتاش وقدکشیدنش میخندی یعنی خوشبختی 😍😍💚💚💚
سلام واقعا دلم شکسته دخترم 17 سالشه اصلا دلسوز و مهربون نی و خیلی پرتوقعه واقعا ادم دلش به درد میاد بچه بزرگ کنی و اونقت دریغ از یه درک و فهم لطفا برام دعا کنید
الان ۲روز مونده به پریودی ام کمرم درد میکنه پام سمت راست ام درد میکنه ایا اینا علائم بارداری هستش
بعد چند شب بعد گلاب به روتون اسهال گرفتم
من تو اقدام هستم چند روز از رابطه ام گذشته بود یه لکه خون اندازه یه نقطه دیدم
سلام
واقعا بچه داری
خیلی تغییر کرده زندگیم من خیلی می خوابیدم ولی الان چهارساعت فقط ولی وقتی پسرم میخنده همش یادم میره. الان فقط غصه میخورم چون رفلاکس داره و حساسیت به پروتئین گاوی. نگرانشم😔
سلام من هفته ۱۳ و۴ روزم بود که رفتم سونو تعین جنسیت انجام دادم وگفت جنین شما پاهاشو بسته چیزی پیدانمیده ولی احتمالا دختره آیا ممکنه اشتباه شده باشه کسی بوده که این اتفاق براش افتاده باشه
منم خیلی دلم شکسته میگم کاش بچه دارنمیشدم و زندگیمو بهم میزدم جدامیشدم کلی خستم داغونم😭😭😭😭😭😭
من از وقتی ک بار دار بودم همسرم خداروشکر خیلی هوامو داشته الانم ک زایمان کردم محبتش صدبرابر شده اصلا زندگیمون خیلی شیرین شده تو خونه من دست ب سیاه سفید نمیزنم کلا شوهرم همه ی کازرو میکنه روزا ک بچه با منه شبای بخوابیش اون سرپا نگهمیداره عین ملکه ها باهام رفتار میکنه خدا خیرش بده
سلام کسی نظر گرفتن برای رفع چشم زخم بلده؟
من خیلی خستم ، دیگه نورپتیلین و آسنترا و هالوپریدول هم نمیتونه برام کاری کنه، خدایا چقدر بهت احتیاج دارم، یه نوری از ایمان واقعی بهم هدیه بده🥺
سلام به برنامه گهواره وعوامل وسازندش واقعا ازتون ممنونم ان شاالله موفق وموید باشید وگهواره نرم افزار جدید 7تا 14 سالگیشم بزاره.منم همسرم واریکوسل داشت ومتاسفانه موقع ازدواج بهم نگفته بود .اما من وقتی متوجه شدم اصلا ناامیدی بدلم راه ندادم وبا اینکه شوهرم ناامید بود وترس داشت بخدا توکل کردیم واقدام کردم دکتر مشهد رفت تعداد اسپرمهای سالم خیلی کم بود دکتر کلی دارو داده بود وهر چند ماه باید تکرار میکرد ما با این شرایط اقتصادی واقعا کم میاوردیم اگر هزینه دارودرمان میکردیم تا اینکه در اوج بی خیالی متوجه شدم ک باردارم طوری ک همسرم اصلا باور نکرد وگفت باید بریم سونو ومن رفتم واونجا بود ک فرزند اولم را در اوج ناباوری تو شککم حس کردم وخداراشکر حاملگی بد وسختی نداشتم اما مقع بدنیاامدن 10صبح بستری شدم 6صبح فرداش بچه بدنیا امد وسرش درنمیامد.خدایا شکرت الانم دومی را دارم تقریبا 2ونیم سالشه .فقط اگر چیزی را میخواهید توکل به خدا کنید وزیاد به اون چیز کلیک نکنید میشه.الانم به خدا گفتم ازت ممنونم خداجون بهم دوتا گل دادی ان شاالله دامن اونایی را سبز کنی ک ندارن مثل جاریم .ان شاالله اونم طعم مادری بچشه
😍😍😍من نی نیم 11هفته برام دعا کنید
از وقتی کارن به دنیا اومد کلا رابطم با همسرم قطع شد خیلی سرد شده همش هم سرمسائل مربوط به بچه باهام دعوا میکنه، تو روزایی که واقعا نیاز داشتم کنارم باشه نبود، چندروزی که خونه مامانم بودم دیر میومد دیدنم زودم میرفت، الانم خیلی باهام سرد رفتار میکنه، اصلا کمک نمیکنه، خیلی از دستش ناراحتم واقعا دلم از رفتاراش شکسته، نه یه حرف قشنگی نه یه نوازشی هیچی انگار فقط همخونش هستم، واقعا دلم ازش شکسته
من دیگ بریدم از دست بچه .دوس دارم بمیرم راحت بشم از این همه عذاب .همش گریه بیماری .باور کنید دلم شکسته از خدا چرا من اینقد باید توعذاب باشم از بس گریه میکنه پسرم .باشوهرم دعوام میشه .دختر بزرگترمو دعواش میکنم شباتاصبح بیدار روزا ازبس راه میرم همه استخونام دردمیکنه .ی لطف درحق من بکنید دعا کنید زودتر راحت بشم از این وضع
🙏
سلام ما هم اولین بچمونو یعنی دخترم رو بعد از 8 سال خدا بهمون داد اونم تو اوج ناامیدی چون جفتمون سالم بودیم ولی بچه دار نمیشدیم تا اینکه بعد از هشت سال اونم زمانی که میخواستم برای دومین بار برم بکارم بصورت طبیعی باردار شدم خیلی لحظه خاصی بود تنها کسی امثال ما میتونن بفهمن چه حسیه. خدا رو شکر. ایشالله همچین حسی رو اونایی که ندارن هم بچشند
منم وقتی باردارشدم حس خوبی داشتم خدامامانموبیامرزه همیشه اون دعام کردبچه داربشم وقتی حامله شدم خیلی خوشحال بودالان که رفته پیش خدادعامیکنم همیشه جاش توبهشت قرین باشه
بله خیر بوده،منتها وقتی برمیگرده میگه بخاطر اخلاقت خدا بچهاتو کشت دلتو شکست اینارو چجوری تحمل کنم😭😔ممنون از دلداریتون🙏
سلام خانوما چرا با اینکه اشتراک یک ساله داشتم.. اطلاعاتم پاک شده.. باز میگه اشتراک بخرم
خانما واسه همدیکه دعاکنیم مخصوصا ماها که بارداریم ویه فرشته تودلمون داره رشدمیکنه دعامون زودترمستحاب میشه اول سلامتی بعدم که من اعتمادکردم ومبلغی به یکی دادم اما نامردی کرده پس نمیده شکایتم کردیم اما به نتیجه نرسیده مبلغ اضافی ومازادنبود بهش خیلی نیازداریم مخصوصا الان که توراهی دارم اما خب بعضیا پول روبه انسانیت ترجیح میدن دعا کنید پولموم برکرده خیلیخیلی بهش نیازداریم
ممنون عزیزم😔
سلام خانوما چطور میتونم بارداری دومم رو اینجا ثبت کنم و رشد جنینم رو ببینم؟
منم بارداری سختی داشتم دوقلو بودن بچه هام انقد همسرم بخاطر خواهر ومادرش روزگارم سیاه کرد هر روز دعوا وبحث سر اینکه بخاطردخالت خاهرومادرش باهاشون قطع ارتباط بودم رفت و امد نداشتم من استراحت مطلقی بودم و خونه مادرم بودم وانقدمنو عذاب داد استرس وارد کرد تو۲۳هفته دوتا دخترای عزیزمو از دست دادم وامروز۱۸بهمن دقیقاً ماهه ندارمشون قراربو۱۹اسفند ب دنیا بیان چند روز پیش همسرم گفت چن با خانواده م رفت وآمد نداشتی من میومدم اونجا واسم سخت بود بخاطرهمین میومدم پیشت نمیخوندم یا میومدم حرف نمیزدم خلاصه انتقام خانواده شواز منو دخترام گرفت،منم سپردم ب خدا خیلییی دلم شکسته خیلی😭😭
بعضی وقتا فکر میکنم هیچکس به اندازه من از لحظه لحظه بودن با یه فرشته کوچولو اینقدر لذت نمیبره...
دیوانه وار وابسته دخترم شدم و تک تک سلولهای وجودم به وجودش بند شده با اینکه تو این مسیر خیلی دست تنها بودم و سختیهایی واسم داشت ولی هیچ وقت شیرینی بودن دخترمو ازم نگرفت الانم منو همسرم با وجودش بیشتر عاشق هم شدیم و قول دادیم تا پای جون مراقبش باشیم و این قشنگترین حس دنیاست و روزی هزار بار بخاطرش خدا رو شاکرم ...
من بارداری سختی داشتم استراحت مطلق بودم درحدی که اجازه نشستنم نداشتم دهانه رحمم خیلی اتفاقی تو۲۶هفته بازشدودیگه واسه انجام سرکلاژم دیرشده بود،،،بااینکه همه خونواده دورم بودن اما خیلی وقتا دلم میگرفت ویکدفعه وسط خنده ها گریه میکردم مخصوصا اخراش ک خیلی ازروزشماری خسته شده بودم ودلم واسه دیدن آسمون خیابون وخیلی چیزای زندگی عادی حتی بازکردن دریخچال خونم تنگ شده بود...
من خیلی ناباورانه به زور شیاف وامپول انوکساپارین روزانه وامولایف و،،، به۳۶هفته رسیدم وزایمان کردم وقتی صورت دخترمو واسه اولین باربه صورتم چسبوندن همه خستگیام فراموش شد الان بچم۴ماهشه روزای سخت وشیرینی رو تجربه کردم اگه بخوام تویه جمله توصیفش کنم فقط میتونم بگم تاحالاهیچ کسی رو اندازه بچم دوس نداشتم حتی مادرمو که میگفتم هیچ کس دردنیا عزیزترازاون برای من نیست من تازه معنای عشق و دوست داشتنو فهمیدم وارزو میکنم همه این حسوتجربه کنن وهرروز خداروشکرمیکنم وهمیشه دلواپس روزیم که بچم ب هردلیلی ازم جداباشه
کاش برادرم خوب میشد ک تنهایی کنارم باشه نترسم چون سخت ترین حسه واسم خدایا ب بزرگیه خودت بهمون رحم کن بیمارش بیاد واسه من
بارداری بدی داشتم استراحت مطلق،افسردگی..داغون و له شدم بعد بدنیا اومدن بچه سخت تر شد ،روزا و شبای بدی و کذروندم الان یکسال و نیمشه یکم بهتر شده مراحل زندگی با بچه ولی بازم مسئولیت سختیه ،نمیتونی براخودت باشی به سختی ارایشگاه میری یه سختی خرید میری حمام دل سیر نمیشه بری سخته همه چی،ولی بازم شکر ،میگذره
تو دوره بارداریم بخاطر دیابت وتیروئیدم خیلی عذاب کشیدم وهمش خدارو بخاطر این نعمت قشنگش شکرمیکردم؛الان که بدنیا اومده عاشقانه میپرستمش وباوجود همسرم که برام همه کس بود؛میدونم پسرخوبی خواهدشد.
خداروششششکر میکنم بهمون این لطف رو کرد و یکی از بنده هاش رو امانت داده به ما قراره بیاد و زندگی مون رو سه نفره کنه
من دلم میخواد الان شوهرم کنارم بود فقط یه لحظه بغلم میکرد میگفت نترس کنارتم همین خیلی تنهام خیلی دلم گرفته خیلی میترسم ولی هیچکس نیس کنارم خدا کمکم کن
من بارداری خیلی بدی داشتم شوهرم با خانواده اش خیلی عذابم دادن چون بچم دختر بود الهی که مادرشوهرم و شوهرمو خدا نبخشه انقد اذیتم کردن تا زایمان زودرس کردم بچم یک ماه موند بیمارستان منم بااون حالم یک ماه بیمارستان بودم از زندگی قبل بچه الان که بچه هس هم نگم که جهنمه نمیدونم چکار کنم حس میکنم شوهرم با زن دیگه اس بهش پیام میاد گوشیشو ازم قائم میکنه اصلا خونه نمیاد باهام حرف نمیزنه بهم میگه نزدیک من نباش خیلی دارم عذاب میکشم برام دعا کنید خیلی خستم دلم میخواد بمیرم ولی اگه من نباشم هیچکس نیس دخترمو بزرگ کنه 😭😭
واقعاً از کس یا کسانی که برنامه ی خوب گهواره رو راه اندازی کردن خیلی خیلی ممنونم گهواره خیلی دوست دارم از اینکه همیشه کنارمی
منم تازه متوجه بارداریم شدم و دقیقا حس نگران کننده ای که دارم که میتونم فرزندمو تو این جامعه که زیبایاش خیلی کم شده درست بزرگ کنم 🥺🥺
من وقتی قدم👶 ب دنیای بزرگا گذاشتم و بلوغ شدم 🥸کاش همچین همراهی کنارم بود🙃 تا ناگفته ها و ناپذسیدنی🗣️ هارو دقیق بهم بگه🤔 تا از اشفتگی درونم نجاتم 😵💫بده
یا وقتی ازدواج کردم🥰 و قرار بود با مردی ک دوسش دارم 😍زیر یه سقف زندگی کنم 🥳ب این مدل حامی خیلی نیاز داشتم 🥺
من دوست داشتم بلد باشم😌
حرفه ای باشم ☺️
توی مسائل زناشویی👩❤️💋👨
توی ارتباط مفید برقرارکردن و مزاکره و حرف زدن با همسرم 👩❤️👨و تفکیک قائل شدن بین خودی و غریبه🌓
توی آشپزی 🥞و غذای مفید و 🍡مغزی درست کردن
توی پزیرایی 🍬از مهمونایی 🍱ک میان خونمون وارتباط برقرارکردن باهاشون🍃
توی مسایل 💼کار و تحصیل🎓
توی مسائل مهم و حیاطی سیاست 🐣و مالی وپولی👩💻
و خلاصه یه حامی شبیه گهواره
که توی دنیای مدرن امروز بهم یاد بده ب روز باشم و قوی💪🫠
غیر چند ماه اخر که خیلییی حرص خوردم بقیه اش عالی بود. یعنی من میخوام فکز کنم که عالی بوده وگرنه حالت تهوع و ویار و کمردرد و اینا که بود
درد و دل من زیاده کسی نیست گوش بده 😔نه خانواده خودم ن شوهرم هم دردم نیستن تنها دلخوشیم این بچه کوچیکه که حرفم بلد نیست بزنه. حرفامم نمیفهمه
بزرگترین مشکل من دوری از خداس. من از آفریدگار خودم دور شدم خیلی.به قدری که دیگه تو دنیام نیست
مامان رستای رستگارگفتی دردپریودداشی مثل من دکترت دارو چی دادبهت من امپول هفته ای یدونه باشیاف پروژسترون استفاده میکنم
من به شدت به بچه اولم وابسته ام به طوری که شبا گریه میکنم هیچ جوره دوست ندارم از خودم دورش کنم و تمام ترس و دلهره از اوردن بچه دومم اینه که بچه اولم یه وقت بهش سخت نگذره یا از عشقم لحظه ای بهش کم نشه نمیدونم با این افکار چیکار کنم
بعد از گذشت ۱۳ سال دوباره بچه دار شدم به سختی تونستم خودمو راضی کنم که نگهش دارم و داشتم،اینبار هم برای سومین بعر پسر دنیا آوردم یه پسر ناز و خوشکل اما،،،،بیشتر وقتا که خسته میشم به خودم و گاها بچه بدوبیراه میگم که چرا دنیا آوردمت،۴۱ سالمه و خسته از همه چی،،بیست ساله با مادر شوهر تو یه ساختمون زندگی میکنم و الیته با جاری،،،گاهی،وقتا از حرفام عذاب وجدان میگیرم،،آیا این حقو دارم که خسته بشم و کم بیارم یا نه،چون مادرم حق اعتراضی ندارم😞
من الان دقیقا توو اون لحظهای هستم که یهو پرت شدم توو یه دنیای عجیب و بزرگ و نمیدونم میتونم والد خوبی برای جگر گوشم باشم یا نه. اما همسرم انقدر انسان محترم، باسواد، باشعور و مهربانیه که مطمئنم بچمون در اینده از همه نظر تامین و خوشبخت خواهد بود
دلم تنگه برای روزای بارداریم چون واقعا به بهترین نحو گذشت درسته خیلی اذیت شدم ولی با وجود همراه و شریک زندگیم خیلی راحت بودم نزاشت دست ب سیاه و سفید بزنم الانم داریم شیرین ترین روزای زندگیمونو میگذرونیم
من توی یه کشور غریب و تنها باردار هستم. به جز همسرم و گربه مون کسی پیشم نیست. گاها حالم خیلی بد میشه... تنهایی بیشتر اذیتم میکنه
این برنامه تاریخ تخمک گذاری دقیق میزنه
مال من زده ۲۱ بهمن یعنی همون روز تخمک گذاری دارم
واژینیسموس چیه؟؟؟
من تو بارداری اولم خاطره خوبی دارم ولی دوباره باردار شدم به تازگی خاطره خوبی ندارم چون الان داره سقط میشه نمیدونم دلیلش چی بود افسردگی گرفتم
آخه از کدوم دردم بگو از چی بگم اگه بگم یه کتاب میشه تنها باید بگم ای کاش .....
جان
یه مادری که بچه اولشه هر لحظه به یه همراه خوبی مثل گهواره نیاز داره،گهواره ازت ممنونم که کنارمی و من ازت آرامش میگیرم🌹🌹🌹
سلام دوستان من تو هفته هفتم هستم امروز زیر شکمم درد هم پشتم طبیعه ؟نگرانم
من که تو هچ کدوم از بارداری یه خاطره خوش ندارم چون شوهر خوب ندارم نه حرفی نه احساسی فقط فقط گوشی واقعا سخت دارم کم میارم شما بودین چه میکردین به طلاق فکر میکنم باز پسرم میبینم دلم بحالش میسوزه
اگه امکان داره تخفیف روز مادر رو برای اشتراک گهواره دوباره اعمال کنید.ممنون
من خدا رو شکر از همون اول زندگی تا الان که بچه دومم رو باردار هستم یه همراه همیشگی و مهربون داشتم و بابت این یار خوبم خدا رو شکر میکنم ❤️🥲
اگه حالت رو بهتر میکنه بخور. من حتی دمیترون تهوعم رو بیشتر هم میکرد. الانم چشم به این قرصا میوفتم حس ویار میگیرم. خیلی بد ویار. آدم از زمین و زمان حالش بهم میخوره! ایشاله بسلامت زایمان کنی
یوقتایی خ کم میارممممم
خانمای عزیزو مستقلی ک که دنبال کار در منزل میگردن پاره وقت و آنلاین و درآمد بالا میتونم راهنمایشون کنم فقط ب چن نفر نیرو نیازدارن هرکی زود تر اقدام کنه اولویت قرارشون میدم آیدی روبیکامه پیام بزارید در خدمتتون هستم@Bara12nn
منم دمیترون خوردم از اول بارداری تا هشت ماهگی هیچ اتفاقی برا مون نیفتاد خدارو شکر
اگه بخیه سرکلاژ باز بشه کی زایمان میکنید؟
تو همه ی مراحل زندگیم نیاز به همراه داشتم. ولی همه شونه خالی کردن، حتی مادرم. ولی خودم و همسرم شدیم تکیه گاه هم و الان قویترین هستیم و روزگار بهم یاد داد که آدم ضعیف نمیتونه همراه و تکیه گاه خوبی باشه. اینجور کارها فقط کار آدمهای قویه. من تو زندگیم گاهی فقط احتیاج داشتم که با یه کلمه ی ساده ی "کنارتم" آروم بشم، انتظاری که از پدر و مادرم فقط داشتم و نکردن. الان از هیچ کس انتظاری ندارم. چون شدم یه تکیه گاه قوی برای خودم و همسرم و بچه هام.
سلام مامانا من بخیه.سرکلاژمو باز کردم دیروز از دیروز تا الان لکه قهوه ای دارم عادیه
موقع زایمانم، خیلی حس تنهایی میکردم افسردگی خیلی شدیدی گرفتم شوهرم مجبورم کرد برم خونه مادرش بمونم اونا هم اخلاق خاصی داشتن من واقعا توان تحمل کردن نداشتم بعدشم که بچه داری و روز و شب تنها تو خونم خانواده شوهر هم که توقع دارن من ۲۴ ساعت برم اونجا البته که منو نمیخوان چون مادرشوهرم گفته ۱۰ سالم نیای برام مهم نیست من میخوام فقط نومو ببینم 😏 انشالله هیچ دختری نصیب اینجور خانواده هایی با طرز فکر قاجار و ناصرالدین شاهی نشه
سلام مامان گل پسرام عکس دخترم رو فرستادم تو گفتگو خواهش میکنم نگاه کن اگه گردنش کج بود فردا ببرم دکتر
من دختر اولم خیلی دوران بارداری سختی داشتم از یه طرف بد اخلاقی همسرم از یه طرف فوت پدر شوهرم و بچه ۹ ساله خواهر شوهرم و خیلی چیزای دیگه ولی تو این باراریم خیلی همه چیز اوکی شده امیدوارم همینجوری خوب خوش بگذره
کاشکی ما هم تصمیم میگرفتیم برای بچه دار شدن ما عقد کردیم یکماه بعد من باردار شدم 🥲😔
اَههههههههههه
چون شوهرم یا سر کار بود ، یا بقول خودش خودش حوصله ی این مسخره بازیارو نداشت، سونو تنها میرفتم، آزمایش تنها، بیمارستان تنها، حتی زیر سرم تنها. بازم خداروشکر قوی بودم و هستم . گذروندونم، و به یاری خدا میگذرونم
الان مثلا تبلیغ گهوارست🤔🤔
من که هر وقت کم آوردم از خدا کمک خواستم بهم قدرت بده، شده همسرم حوصلش به بچه ها نرسیده و از خونه رفته و بعد رفتنش من خدا رو صدا زدم و آرامش مطلق رو ازش گرفتم. الانم اگه بخوام ناله کنم میتونم، ولی خدارو هزاران مرتبه شکر.
سلام مامانا
امیر علی من یک سال و سه ماهش هست ولی زیاد صحبت نمیکنه ،بنظر شما طبیعی؟
سلام چهار هفته ام گلو درد شدید دارم راهنماییم کنید
مامانایی که نتونستن برای بچه هاشون ماهگرد بگیرن،جشن دندونی بگیرن،تولد یا جشن الفبا،جشن تکلیف و غیره..بگیرین،الانم دیر نشده عزیزان ما میتونیم تمام مناسبت های گذشته رو براتون زنده کنیم بدون حسرت و نگرانی ☺️
برای سفارش عکس در روبیکا پیام بدید
آیدی👇
@Nazi600
من خودم اول عروسیم دیر حامله شدم همه خانواده شوهرم وقتی یه وقت جرو بهث میکردیم میگفتن برو تودیگه حامله نمیشی بعد نه ماه حامله شدم وقتی ۲۰ هفته شدم اون موقع ماشین نداشتیم با ماشین پدرشوهرم رفتیم سونگرافی شوهرم آمدوقتی هم توراه سونگرافی بودیم پدرشوهرم فکر میکرد دوروغ میگویم وقتی دراز کردم یهو دکتر گفت میدونی بچت دوقولو هست یکی پسره یکی دختره خودم دیگه نمیدونستم چی بگم وقتی رفتم سالن شوهرم گفت چیشد گفتم گفته دوقولو بارداری پدرشوهرم گفت چی گفته گفت گفته دوقولو است منو باور نکرد رفت پول داد به پرستار گفت راست میگه گفت آره رفت به همه تلفن زد گفت خدا عزیزم زد تو دهانشون والان بعد این سال میرن مدرسه اول میخونن والان ۲۱هفته حامله ام بچمم پسره جز خدا به کسی اعتماد نمیکنم امیدم خدا عزیزم است
دختراکسی توبارداری دردپریودداشته،من ۶ماهه ام واز۴ماهگی دردپریوددارم همش میترسم اززایمان زودرس 😥🥺
من که از دوران بارداری اصلا خاطره ی خوبی ندارم، چون هیچکس کنارم نبود،
سلام دوستان توروخدا منو راهنمایی کنین شوهرم وقتی میخواد باهام رابطه برقرار کنه انقد ترس و استرس دارم چیکار کنم رابطه م خراب نشه کمکم کنین تازه عروسم
حس خوبی خداروشکر
سلام دوستان
من تهوع شدیدی و استفراغ شدیدی دارم و هفته ۷ هستم اما دکترم هیچ قرصی نمیده و حساسیتش بالاست
کسی بوده که برای جنینش با دمیترون مشکلی پیش اومده باشه خدای نکرده؟
سلام مادرای عزیز خواهش میکنم اگه کسی شیرخشک اضافه داره کمکم کنه انشالله که خیر ببینید
در دوهفته هفته میتونی ۱۵۰۰شاید بیشتر درآمد داشته باشی با همین گوشی تو دستت🤩🤩
راستی میتونی خودتم عکسای بچهاتو و خودتو آتلیه ای درست کنی فقط در چند ساعت یاد میگیری 🥰
برای آموزش در روبیکا پیام بدید هزینه آموزش فقط ۵۰هزار تومان
آیدی روبیکا.
@Nazi600
من موقع زایمان اولم مادرم مریض بود ۱۰ روز بعد زایمانم مادرمو از دست دادم😞سختترین و بدترین روزای عمرم خیلی تنها شدم خواهرم ندارم ولی دخترم که روز به روز بزرگتر میشد دلگرم میشدم به زندگی الان بعد ۵ سال باردارم با اینکه خیلی استرس تنهایی و بی مادری داشتم اما دوست ندارم دخترمم مثل من تنها باشه ان شاءالله خدا کمک میکنه
بمن جایزه ندادیددد وخیلی برام سنگین بود...دوست داشتم حداقل گهواره همراهم میبود و دم عیدی بهمون پول میداد.....خیلی سخت گذشت این لحظه برام
من فقط یکیو تو زندگیم کم دارم که فعلا نیس
امیدوارم بیاد 😍👍
هیچکدوم 😎👍
سلام خانومایه گل
من ۳۸ هفتمه. کاهش پلاکت دارم. شهرستانمون زایمانمو قبول نمیکنه گفته برم مشهد مشهد کدوم بیمارستان میشه زایمان کنم. طبیعی؟؟؟
منم تو خونه مادرشوهرم زندگی میکنم ۶ساله ولی بخاطر شوهرم تحمل میکنم بازم خداروشکر میکنم بعد چند سال تازه میخوام جدا زندگی کنیم زندگی کردن سخته خیلی
من بعد پنج سال بچه دار شدم و الانم دوباره باردار هستم و عاشق بچه کوچیک هستم هم خودم هم شوهرم و خداروشکر میکنم شوهرم کنارم بود تنها سختی که کشیدم موقع زایمانم درد شدید و از حال رفتم خداروشکر میکنم فرشته کوچلو بهم داد بی خوابی کم حوصله بازم میگذره فقط صبور باشیم بهشت زیر پای مادران هست
روزایی که سقط کردم سه تا بچه از دستم رفت الکی سقط شد کاش الان میبود جلو چشمم راه میرفت دستمو میگرفت بهم میگفت مامان کاش میتونستم ببوسمش ولی این روزای خوش ازم گرفته شد الان نمیدونم چیکارکنم میترسم ازهمه چیز حتی از زنده بودنم ،😭😭😥😥
سلام عزیزان شوهر من دو سال از ما دور بود الان بعد دوسال کنار هم هستیم ولی حیف که اخلاقش عوض شده شده ی نفر دیگه دیگه دوستش ندارم اصلا برام مهم نیست نمیدونم چکار کنم میترسم تنها بمونم واسه همیشه از مادرم دور شدم ولی اصلا براش مهم نیست حالم همش دلم میخواد گریه کنم بی انگیزه شدم همش دوست دارم بخابم خیلی نا امید شدم
چرا اینجا همه چس ناله میکنن، اصلا میام پیاما رو میخونم حالم گرفته میشه😑
من پسرم دوسالشه شیرخشکیه ولی سینم ترشح داره فشار بدم چن قطره شیر میاد علتشو نمیدونم.ایا امکان بارداری وجود داره
چقد گهواره پولکی شده یبار من ندیدم بگه در راه خدا همش پول باید داد اه اه 😏😏
کسی اینجا هست از بچه دار شدن پشیمون شده باشه؟ واقعا اون چیزی که آدم فکر میکنه نیست😢
سلام من تنبلی تخمدان دارم آیا کسی با تنبلی تخمدان و آمپول باردار شده
چند وقت بود که تصمیم گرفتیم بچه دار شیم و نگران بودم به خاطر شرایط شغلی دچار نازایی بشم که باردار شدم ولی از اوایل همش گریه کردم به خاطر مشکلات متعددی که تو بارداری به وجود اومد و در اخر مجبور به سزارین اورژانسی شدم و بچه به خاطر اینکه منو نتونسته بودن بیهوش کنند اکسیژن کم داشت و به خاطر قند بارداری من دچار افت قند خون شد که رفت تو دستگاه وبعداز ترخیص مجددا به خاطر حساسیت به شیر و اسهال مجددا بستری شد و بچه من تا روز ۱۵ تولد پیشم نبود ولی خدا رو شکر میکنم که خدا بچه رو بهمون داد و با دیدن بچه همه خستگی و سختیا از پیش چشمش کوچک میشه و صبور شدم
از همون لحظع اول نیاز داشتم تا الان اما کسی نیست 😔💛
پیش بینی های ک فکر میکردم باردار بشم و چقدر روزگار برام خوب میشه و چقدر قشنگ بود فکر کردن ب دورانی ک من باردار بشم و حالم خوب باشه ، ولی متاسفانه هیچ کدوم از اون فکرایی ک تو سر من گذشت برام اتفاق نیوفتاد الانم تقریبا ب اخرای بارداریم نزدیک میشم و در هر لحظم بیشتر نگران اینده تو دلی قشنگم میشم ک وقتی ب دنیا بیاد خود تنهام بتونم جای همه کسی را براش پر کنم و ب عشقش تا الان سرپا موندم و لحظه شماری میکنم واسه دیدنش 🥺🥺🥺😔
سلام به همگی
دختر من ۲ ماه و پنج روزشه وشیر مادر میخوره دو روزه شکمش مار نکرده و نفخ زیاد داره
کسایی که تجربه دارن میشه زاهنمایی کنین؟
ای ولرم و ترنجبین دادم.ماساژ با روغن زیتون دادم ورزش پا هم همین طور ولی فایده نداشت.
به نظر من دوران بارداری از همه سخت تر اس و به همراهی بیشتری نیاز داره چون خیلی سخته آدم کسی رو نداشته باشه درکش کنه به خصوص همسرکه نقش مهم توی زندگی داره
درخواست بدید دوست بشیم مامانای خشکل 🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰
سلام به همه عزیزان من بعد شیش سال ازازدواجم باردارشدم اونم بعدکلی اقدام بی نتیجه استفاده از امپولای دورنافی قرصای هورمونی چون فولیکولم کوچیک بود.... تا اومدم خوشحال باشم که باردارم افتادم لکه بینی رفتم سونو گفت بارداریت پوچه تو شیش هفته سقط شد😔😔ومن چه قد افسرده شدم الانم استرس بارداری آینده دارم که دوباره این اتفاق نیوفته برام
زندگی چیزی جز رنج ها نیست عزیزان.فقط این ماییم که از بین رنجها باید انتخاب کنیم که کدومشو بکشیم،درد بی بچگی،یا رنج بزرگ کردن بچه ها و....
سلام ما زمانی که تصمیم به بچه داری گرفتیم به روزای سخت پیش و رو فکر نکردیم همه چه خوب بود حاملگی بعدش ولی الان تو این سنش کم حرف میزنه نگرانی گریه از سر حوصله سررفتنش یایه چیزی میخواد گریه پشت گریه همش دلم میخواد سرش داد بزنم منو عصبی میکنه بازم خداروشکر
۲۸هفته بودم یهو کمردرد وشکم درد گرفتم مامای شهرستان گفت سنگ کلیست.رفیقم گفت بیا ببرمت مرکز استان ساعت ۱۰شب رسیدم بیمارستان گفتن داری زایمان میکنی هیچکس نبود.شهر غریب تک وتنها من وشوهرم.بچه ای که بعد ۱۳سال نازایی حامله شده بودم بهش نارس دنیا اومد ومرد.هیچکس نبود فقط من بودم وشوهرم وخداودوساله که شده کابوس هر شبم
بارداری چه راحت نگهداری از نوزاد چقد وحشتناکه حاملگی ناخواسته بود میخاستیم سقط کنید نشد الان ناراحتی اعصاب گرفتم از بس تو خونه لعنتی بودم نمیتونم برگردم محل کارم حماقته بچه چقدم هزینه پرستار دادم که فقط چند ساعت از خونه کوفتی برم بیرون اصلا بچه رو توصیه نمیکنم نیارید که بدبخت میشین آخرشم میزاره میره فقط خانومها هستن که دهنشون سرویس میشه پیر میشن شوهر من مثل همیشه میره سر کار خوشحال و خندون میاد خونه من داغون شدم حالم از این زندگی بهم میخوره هیچی بهتر از مجردی و تفریح و سلامتی و شادی نیست
هعیییییی خدایا شکرت شکر کرمتو شکر....
من خداروشکر دوران بارداری خوبی دارم و هر روز و هر لحظه ابن دوران از خدا برای دوستام و کسایی که بچه خواستن از خدا بچه خواستم
امیدوارم خدا چشم انتظار نذارتشون❤️
توجه کنید 😍سلام ب همه میشه از همگی یه خواهش کنم واسه چند لحظه ک شده واسه آرامش خودتون. واسه تسکین دلهامون بیاین همش از بدی و خیانت خستگی و افکار ک اذیت میشیم بذاریم کنار بیایم یکم از خودمون خوبیهامون صبوریهامون از قلب بزرگمون خاطرات قشنگ با عزیزانمون بگیم از داشته هامون بگیم مثلا بیاین هر کدوم هر چی داره و نداره بگ خداروشکر ... مثلا خداروشکر هر ماه بیمارستان نیستم تنم سالم. خداروشکر همسرم معتاد نیست وگرنه با دستها خودم میکشتمش😂😂 خداروشکر با تموم مشکلات نداری همسرم کنارم همیشه میگ یه روز پولدار بشم جبران میکنم خوبیهات😂😂 اما خداروشکر با کم زیاد کنار هم کنار گل پسر ۳ ماه میگذرونیم خداروشکر و........
سلام ازمن یک مادرک ۱۶روززایمان کردمه وفقط ۲روزش بچموسلامت دیدم و فک میکردم هیچ مشکلی نداشت وسلامته ولی ازاون روزب بعدش بچم رفته دستگاه ویه شهرغریب ومنم توخونه مثه دیونه ها میگیرم یعنی فقط نفس میکشم درحال حاضرهیچی غیرسلامتی بچم برام مهم نیست هیچ تاالانم نفهمیدیم مشکل تنهاامیدزندگیم چیه جواب ازمایشش دوماه دیگه میادومن تااون موقع میمیرم دکتراهمش میگن امونیاکش بالاس لاکتاتش بالاس وامکان داره متابولیک باشه ک میگن متابولیک درمان نداره توروخدابرام دعاکنیدبچم خوب بشه متابولیک نداشته باش لطفا خواهش میکنم
من همه دردامو مشکلاتموپشت سرگداشتم برااین بچه حتی روزی ک خواستم زایمان کنم شوهرم رفته بودمراسم وکنارم نبود اخه چرا خداب همون روزمم نگاه نکرد خدا
از چی بگم ازدواج مزحرفی داشتم همون شب اول بخاطر یه حماقت حامله شدم ۴ ساله با زجر و بی پولی و نداری ساختم خسته شدم
سلام دخترا اونایی که اضافه وزن دارن و بخاطر اضافه وزن نمیتونن باردار بشن
میتونن بیان گروه لاغری ما
و با کاهش وزن راحت باردار بشن
از کدوم دردم بگم که با مادر شوهرم زندگی میکنم خونه ام نیمه کارست وسیله هامو برده گذشته اونجا قرارسیمونی بره تو خونه سفید نشد گاز نداشته ولی شکر میکنه خدا تودلیم بهم داد اونم دخترشد🩷🩷🩷چشم بعضی ها کور شد 🙂🙂🙂ولی دست بالامون تنگه ولی بازم میگم شکرت ای خدای من وقت خودش بهم صبر بده
هم بارداری سختی داشتم هم قبل موعد کیسه آبم پاره شد و اورژانسی سزارین شدم هم بچه ی سختی دارم که شبها نمیخوابه و کم شیر میخوره😔چه جوری بگم کم آوردم؟
بارداری خوبی داشتم ولی زایمان خیلی سختی داشتم که میخواستم بمیرم هم حال خودم بدشد هم بچه ام بخاطر همین افسردگی گرفتم هرموقع زایمانم یادم میوفته عصبی میشم میزنم زیر گریه
سلام مامان گل پسرام اسم دکتری که بردی رو میکی منم ببرم
سلام مامان گل پسرام پیش چه دکتری بردی منم راهنماییم کن
من هم بارداریم افسردگی گرفتم هم بعد زایمان🥲خیلی سخت بود
بارداریام خوب بود ولی بچه داری سخته
مامانا اگه چیزی میدونین بگین دارم از غصه میمیرم شب تا صبح گریه کردم
دیگه از درد و دل کردن خسته شدم. تصمیم گرفتم نذارم هیچی حالم رو بد کنه و زندگیم رو یا قدرت ادامه بدم بخاطر شوهرم اصلا امیدوار نیستم ولی به خدا توکل کردم و سعی میکنم همیشه حالم خوب باشه
سه ماه اولی که دخترم به دنیا اومد خیلی سخت بود.خیلی.الان خداروشکر خیلی بهتر شده
بردمش گفت پیش بهرام اجلی بردم گفت ببر فیزیو تراپی میترسم
خانمای عزیزو مستقلی ک که دنبال کار در منزل میگردن پاره وقت و آنلاین و درآمد بالا میتونم راهنمایشون کنم فقط ب چن نفر نیرو نیازدارن هرکی زود تر اقدام کنه اولویت قرارشون میدم آیدی روبیکامه پیام بزارید در خدمتتون هستم@Bara12nn
دخترم وقتی به دنیا اومد دنیارو دادن به من فقط گردنشو کج نگه میداره خیلی میترسم چی کار کنم
واقعا بارداری فوق العاده شیرینه انقدر دوس دارم همیشه بار دار باشم با وجود اینکه بارداری خیلی سختی رو تجربه کردم کل سختی که مادر میکشه بعد زایمانه ولی همه جا فقط بارداری و میگن که سخته ولی من میگم سختیش به بعد زایمانه
سلام من به همه مادران دنیا قدم نو رسیده شون رو تبریک میگم وآرزوی سلامتیشون رو دارم
ما بابا ها درد زایمان رو نمیفهمیم وتجربه اش نمیکنیم
ولی متاسفم برای باباهای که کنار همسراشون نیستن موقع حاملگی یا زایمان چرا که زن تو این مدتی که حامله میشه و زایمان میکنه کلی سختی میکشه درد ها رو تحمل میکنه .من کنار همسرم بودم و دیدم چه دردهای که تحمل میکرد به سختی
من درد یه سنگ کلیه رو برای دو روز نتونستم تحمل کنم
بعد فکر کن این بنده خدا ها تو این نه ماه چی میکشن.
ما مردها نمیتونیم درکشون کنیم چون دردش رو تجربه نمیکنم
خدا بخاطر این میگه که بهشت زیر پای مادرانه
من از طرف تمام باباهای که نسبت به همسراشون کم لطفی میکنن وکردن طلب بخشش میکنم
خاک پای همتونم الخصوص مادرم
آخی من چی بگم
پسرم دنیا اومد مثل فرشته ها آروم صبور و من خوشبخت ترین بودم
از دوماهگی دیگه شیر نخورد نه شیر خودم نه شیر خشک و من 5ماهه حتی نمیتونم آرزوی مرگ کنم یه بچه همیشه گرسنه، بیدار
چون کسی نمیتونه به بچم رسیدگی کنه
خدایا بهم صبر بده، بهم توان بده، بهم جون بده حقم این نبود احساس میکنم این 5ماه 5سال عمرم کم شد.
از کدوم دردم بگم زیادددددد
از نق نق های الکی بچم کلافه وخسته شدم هرروز سردرد دارم چیکارکنم راه هلی هست بچم ۸ماهش
سلام من ۸هفته ۵ روزمه سرما خوردم چیکارکنم
من کامنت ها رو خوندم هرکس یک مشکلی داره اما خداتون شکر کنین اگه بچه دارین یا باردارین و حتی روزاتون سخت میگذره بازم شکر کنین من که بعد از یک سقط دوباره بعد سه سال باردارشدم و بازم تو اوج امیدواری سقط شد بازم خداروشکر کردم و ناراحت نشدم چون میدونم خدا بهترین ها رو برای ما میخواد.
وای هیشکی مثله من نبود شوهرم روزای آخر زایمان خیلی اذیتم کرد و تحت فشارم گذاشته بود اصلا یادم نمیره بجا اینکه کنارم باشه ..فقط رو اعصابم بودو لج میکرد ولی بعدش رفتارش تغییر کرد ک دیگه برام اهمیتی نداشت امیدوارم برا هیچکدومتون پیش نیاد و بهترین خاطره بمونه نه بدترین
خداروشکر پسرم و دارم 🥰🥹
من مهاجرت کردم و باردار شدم. غربت و تنهایی خیلی منو افسرده کرده بود و همش گریه میکردم. ۳ ماهم بود که همسرم به زوور منو فرستاد ایران. چون حال بدم رو جنین هم اثر داشت. دوران بارداری رو بدون همسرم کنار مامانم گذروندم.
خونه مامانم شهرستان بود. ولی خودمونم تهران یه خونه خالی داشتیم. ماه ۸ بارداری خودم تنها هم برا خونه خرید کردم و پرش کردم هم سیسمونی خریدم. دوران سختی بود.
همسرم ۲ روز قبل زایمان امد پیشم. الان پسر قشنگمون ۳ ماهشه. تو این ۳ ماه همسرم همه جوره کمکم کرده و خانواده هامونم همینطور. الان چند روزه دوباره برگشتیم به کشور غریب و من و همسرم تنها شدیم. ارزوم اینه که روزهامون با همه سختیهاش قشنگ و آروم بگذره تا بموقعش که این تنهاییا تموم بشه❤️
همین الان بی اعصاب ترینم احتاج دارم یکی بچمو دوساعت داشته باشه تافکرم ازبهونه هاش گوشم ازجیغ هاش اروم بمونه
و منی که با خوندن کامنتا درد خودمو فراموش کردم.و فقط برا بقیه مامانا اشک ریختم.فکر میکردم فقط کنم تو شرایط بدی ام🥲.کاشکی خدا یکم هوای بنده های سختی کشیده و تنهاشو داشت🥺
الان بیشتر از همیشه به یه همراه نیاز دارم. متاسفانه شوهرم همراه خوبی نیست
و همچنین اگه یه بخش جدا هم مخصوص والدین وروانشناسی والدین در این دوران بود عالی میشد
من خودم واقعا زندگیم از بدو تولد پسرم خیلی تغیر کرده،رفتارم، اخلاقم، توقعم، رابطه زناشوییم
کاش کمکمون میکردید در این زمینه هم
کاش در برنامه گهواره نظارتی هم بود مثلا مشاوری که جواب سوالا رو بده،حس میکنم فقط با یه رباط طرفم وشخصی پشت این برنامه نیست
کاش یه قسمت هایی هم بزارید که تعامل والدین با مشاور و پزشک و روانشناس واین چیزا باشه، مثلا این پیام منو فقط کاربرا نخونن سازنده هم بخونه و کاری کنه
منم بعد از پنج سال باردار شدم خیلییییییییی سختی کشیدم مریض شدم اوایل ازدواجم خون لخته شد تو سرم خداروشکر ک گذشت ......
منی که سی سالمه وصاحب سه تا بچه ام واقعا خیلی راه سختیه یه دختر ۱۰ساله ودوقلوهای ۱۸ماهه تو این راه سخت خانوادم به خصوص خواهرم خیلییییی هوامو دارن بعضی مواقع از خدا شاکی میشم که چرا بهم دوقلو دادی من فقط یه دونه ازت میخواستم
من یکماه بعد ازدواجم باردار شدم
همیشه هم فکر میکردم بارداری خیلی راحته تا اینکه خودم دارم تجربش میکنم خیلی دوران سختیه هر روزش یه جور داره میگذره و فقط باید تحمل کرد الانم دکتر بهم گفته دهانه رحمت نرمه خیلی میترسم 47 روز دیگه هم مونده تا زایمانم😔😔
سلام دیروز بچه ام رو ختنه کردم چند روز طول میکشه حلقه بیفته
من پسرم ۵ماهش بچه اول منم هستش اول زایمانم خیلی سختی کشیدم مامانم پیشم نبود جاریم بنده خدا ۶روز اومد پیشم مهمون هم زیاد داشتم تا ۶۰روز بخیه هام خوب نشد از بس راه رفته بودم بلاخره گذشت الان دیگه راحتم بچم بزرگ شده
گهواره برنامه خوبیه ففط اشتراکش گرونه.واسه یکماه ۵۹ تومن خیلی زیاده.اگه میشه که هزینه اشتراک رو کم کنید..ممنون میشم.🫶
عزیز کاری که من کردم رو بکن یه عالمه کتاب بخر از هر نوعی دلت می خواد و بخون خیلی حال می ده یا مثلا نقاشی کن
دم عید پول لازمم میشه÷÷
جایزه پول بزارید دیگه÷÷÷
وقتی زایمان کردم وبچها کوچک بودن
من 17سالمه و ی دختر 5ماهه دارم خداروشکر مامانم کمکم کرد و شوهرم خیلی اذیتم کرد یکم سخت گذشت🙂
والا ما همراهی نداشتیم کلن🙂
خودم بودمو خودم برای خودم💔🚶🏻♀️
من مادرم را ازدست دادم مادری که مثل یه دوست یه رفیق واقعی واسم بودهمه چیزم باهاش بودتوی روزای قشنگ زندگیم کنارم نبود.خیلی واسم سخت بودالان دوسالی میشه که ندارمش..والان خیلی بهش احتیاج دارم..وقتی میرم بیرون میبینم بچه هابامادرشونن خیلی دلم میسوزه که من مادرندارم.ازخدامیخام.هیچوقت هیچ بچه ایی رابی مادرنکنه خیلی سخته😭😭😭😭
31سالمه و پسر سه ماهه دارم
چهل روز اول زایــــــمانم خیلی سخت گذشت با داشتن مادر مهربون و فداکارم و همسر عزیزم اون روزا هم گذشت
من بچه سومم رو باردارم خداروشکرشوهرم کمک حالمه یه دختریازده ساله دارم که خیلی توکارای خونه کمکم نمیکنه ویه پسر۸ساله دارم
منم الان ۳۱ سالمه دخترم ۸ ماهشه غربت خیلی بده تو غربت بتونی دوران بارداری رو به سلامت بگذرونی خیلی حرفه ولی من برا زایمانم رفتم پیش مامانم با وجود اینکه خواهرمم با من فارغ شد شوهرم چه تو دوران بارداری چه الان که تو شیر دهی هستم با وجود اینکه خسته از سر کار میاد خیلی کمکم میکنه خیلی درکم میکنه خدا رو شکر همیشه با حرفهاش آرومم میکنه دوران بارداریم خیلی سخت بود چون احتمال سقطم خیلی بالا بود با وجود همسری مهربان دلسوز تونستم به سلامت زایمان کنم
اوایل زایمان تا بچه بیاد جون بگیره خیلی سخته حتما یه نفرو میخوای واسه کمک .خداروشکر زمان هست که بگذره .بچه داری سخته ولی میگذره همینجور که اوایلش گذشت
تازه نشون کرده بودم و تازه اوج شادی مادرم بود از اینکه بلاخره منو راضی به ازدواج کرده بود تو سن ۳۸ سالگی . که خدا نزاشت طعم شیرینی رو بچشه و خدا مادرمو ازم گرفت . نفهمیدم یه سال چطور گذشت و خودمو تو خونه شوهر دیدم و بعدش الانم که بارارم . خیلی سخته نبود مادر تو عقد وخرید جهیزیه و حالا هم جمع کردن سیسمونی . خیلی سخته یه دستت به مراسم ختم باشه یه دستت به خرید جهیزیه ات . همش با آه و اشک و حسرت گذشت . الانم هم همسرم ازم دوره هم بی مادر . سخت اونجاست که بشینی و در مورد بارداریت با پدرت حرف بزنی و مجبور باشی یه چیزایی که از سر حیا جلو پدرت نمیگفتی الان وقتی میپرسه جواب بدی ...
سلام دوستان روزتون بخیر
شوهرم پارسال بهم خیانت کرد روزی نیس به این مسئله فکر نکنم
منم تو غربت بسر میبرم حامله شدم اوایل بارداریم هس خانوادم نیستن استراحت دارم بخاطر دوبار رو خونریزی افتادم
غربت خیلی سخته دلم هواشونو میکنه بخاطر بارداریم نمیزارن برم پیش خانوادم 😭😭😭😭خیلی برام سخت
افسردگی گرفتم دوس دارم مدام گریه کنم دل نازک شدم تا ی حرفی میزنن میزنم زیر گریه اوضام داغونه 😭😭😭
من تو۲۱سالگی دوتابچه داشتم یکی ۲سال وهفت ماهه ویکی نوزادوغریب بودم خیلی مسافت زیادبودهم تاشهرخودم هم تاشهرشوهرم واونوقتاشوهرمم کم سن وسال وخام بودوفکرمیکرد کمک کردن به من زن ذلیلی حساب میشه یامن پرتوقع میشم هروقتم پشت تلفن واسه مامانم دردودل میکردم میگفت فکرکردی خودت همینجوری بزرگ شدی خلاصه تنهایی دوتابچه ی شیطونابزرگ کردم وهیچ لذتی نه ازبارداری نه ازبچه داری نبردم اماالان تو۳۲سالگی سومی راحاملم پسرام بزرگ شدن وخیلی هوامودارن وشوهرمم جاافتاده شده وخیلی بهم کمک میکنه الان تازه میفهمم چقدربارداری شیرینه
توی تربیت بچه هام
چی بگم......
زندگی قصه ی تلخیست که از آغازش بسکه آزرده شدم چشم به پایان داشتم...
دوران زاجی،مادر و پدرم فوت کردن،خیلی دوران سختی بود،دوران حاملگی هم توی غربت بودم با کلی قرض و بدهی که شوهرم داشت،خیلی دوران سختی بود.
بنظرم همه ی دورانم سخت بود.
الانم که هنوزم توی غربت هستم و همسرم تا شب سرکاره وقتی میاد خسته و...،تمام مسئولین بچه به گردن من هست.نمیدونستم آینده ام اینشکلیه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.