سلام مامانا امزوز اصلا حالم خوب نبود کلافه بودم پسرم طفلی گف اجازه میدس برم جلودر با دوستام بازی کنم گفتم باشه برو رفت بعد چند دیقه برگشت گفت یکی از ماشین هامو ببرم باهاش بازی کنم وقتی داشت میرفت بیرون باد شدیدی در اومد منم حیاط بودم میدونستم زورش ب در نمیرسه تا دوییدم درو نگهدارم در کوبیده شد و انگشت شصتش موند لای در کنار انگشتش جر خورد ناخونشم کج شد و مطمئنا میفته اخ مامانت برات بمیره چ دردی کشیدی قربونت برم
شوهرم میگه ببریم بیمارستان بخیه نمیزنن چون جای بدیه و خودشم بینهایت وحشت داره اسم بیمارستانو ک اوردم گریه هاش شدید تر شد و گفت مامان توروخدا منو نبر دکتر خودش خوب میشه
باباش انگشتشو بست الانم خوابیده کلی گریه کردم دردکشیدنشو ک میدیدم چقد مادر بودن سخته کاش اجازه نمیدادم بره کوچه
ب نظرتون ببرمش دکتر یا خودش خوب میشه؟

۶ پاسخ

ای جاااان عزیزم
چقدر ناراحت شدم
ایشالا زود خوب میشه

الان پسرت خوبه انگشت شصتش

عزیزم پسر منم در اتاق بسته شد رو ناخنش ناخنش بلندشد بردم بیمارستان عکس گرفت انگشتش ترک برداشته بود آتل بست تا ده روز بعد شستشو میدادم دوسه روز یبار که عفونت نکنه بنظرم ببرش بیمارستان بهتره

آن شاءالله که خوب میشه ولی مراقبش باشید نیاز شد ببریمش دکتر و یکم با کلام بهش بگین که دکتر رفتن بهتره و اتفاق بدی نمیفته و دلداریش بدین

عکسش میذاشین بهتر میشد نظر داد عزیزم
اگ خارج از ناخن شکاف خورده ببرید دکتر
در کل عزیزم حالا این در بود کوچه اتفاقات بدتری ممکنه بیفته کلا نذارین بره
درکتون میکنم الان چ حالی دارین من دخترم تو حموم ی بار افتاد چونش پاره شد کلا تمام بدنم بی حس شد و سست

ببخشید بابت غلط املایی هام با چشم گریون نوشتم😭

مقالات مرتبط

آیا بازی برای کودکان خوب است
آیا بازی برای کودکان خوب است؟
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
بازی های نمایشی برای کودکان
بازی های نمایشی برای کودکان
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟

سوال های مرتبط

مامان امیرطاهاوتودلی مامان امیرطاهاوتودلی ۵ سالگی
طبق تاپیک قبلی ک چندروز پیش گذاشتم امروز بعد دو سه ساعت کلنجار رفتن با دست پسرم ک گذاشتیم تو اب پانسمانشو باز کردم جون ب لب شدم کلی گریه کرد طفلی منم کنارش اشک میریختم
عکس انگشتشو پایین میزارم ب نظرتون عفونت کرده؟ ببرم دکتر
اینم در نظر بگیرید ک دو سه ساعته تو آبه انگشتش
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آقامحمدفرهان🤍 مامان آقامحمدفرهان🤍 ۵ سالگی
سلام .خانما لطفا بخونید و نظرتون بدید بچه های شمام مثل پسر من وابسته ان؟؟؟ینی تنها ی بازار نمیتونم برم حتی .میشینه گریه می‌کنه ک منم بیام
ی مدت میرف مهد بهتر بود هرچند ک اونم چون پسر خالش اونجا بود میرف راحت الآنم باشگاه می‌ره باید خودم ببرمش بیارمش
دیروز مامانم اینا اینجا بودن ب خواهر کوچیکم گفتم تو ببرش باشگاه
من دیگ مهمون دارم نرم
لباس پوشیدن حاضر رفتن پایین جلو در دیدم خواهرم زنگ زد ک فرهان گریه می‌کنه میگه من نمیام هرچی بهش گفتم تو با خاله برو منم نیم ساعت دیگ میام نرف ک نرف منم گفتم ولش کن بیاید بالا
مامانم اینام کلی ناراحت شدن ک کاش ما نمیومد طفلک بچه از کلاسش جا موند
ینی ب حدی عصابم بهم ریخته ک از دیشب با پسرم حرف نمی‌زنم
با همسرمم قهر کردم گفتم یخورده ام تو وقت بزار بچه با توام بیاد بیرون با توام بگرده شاید بهتر شد انقد با من می‌ره میاد فقط منو میبینه
نمیخام مقایسه کنم ولی بچه میشناسم از فرهان کوچیکتر خیلی مستقلن
چن روز پیش با خواهرم اینا رفتیم پارک پسرش از فرهانم کوچیکتره چن ماه میرف برای خودش دوست پیدا میکرد میرف بازی فرهان میگف چرا سامیار دوست پیدا می‌کنه بیاد با من بازی میگفتم توام برو باهاشون دوست شو بازی کن میگف ن نمیخام
امسال باید بره پیش دبستانی میترسم واینسته گریه کنه
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان مهیار مامان مهیار ۵ سالگی
پسرم دیروز از پله پرید پاش پیج خورده بغل انگشتاش باد کرد بردیمش شکسته بند گفت دوتا انگشت وسطی هاش در رفته کشید جا انداخت گفت تمومه ولی از دیروز هنوزم باد داره دست میزنیم دردش میگیره نمیتونه عادی راه بره ،به نظرتون لازمه ببرمش دکتر؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان گل پسر مامان گل پسر ۵ سالگی
سلام خانما خوبین خیلی حالم بده حالم گرفتس تورخدا بیان بگین چ کار کنمپسرم یه دوست داره همسن خودش همسایمونن بعد پسرم همیشه عشق فوتبال همش دوست داره فوتبال بازی کنه .چشم گوشش کلا بستس تااینکه این دوستش میاد باهم بازی میکنن پسره همش میگ بریم تو تختت پسرم میگ بیا فوتبال اون فوتبال دوست نداره یکی دوبار تو تخت شک کردم بهشون نزاشتم برن تواتاق بازی کنن تا پسره میومد میگف بریم تواتاق درهم ببندیم من نمیزاشتم امروز خودم زدم ب خواب ببینم چ میکنن امدن گوشی بردن ازخودشو عکس گرفتن پسرم رمز گوشی بلد نیس فقط دوربین روصفحع هست امد گف مامان گوشی باز کن تو نبین من شک کردم گوشی باز کردم رفتم تو گالری دیدم پسره شلوارش دراورد واینکه پش هم دیدن میگن امپول بازی .خیلی حالم بد شد امروز سه نفر بودن یکی دیگ هم پیشش بود خیلی حالم بده پسرم کلی دعوا کردم اونا انداختم بیرون پسرم کلی گریه ک ب بابام نگو میکشم .من قصدپ این ب باباش بگم ولی ن جلو خودش خیلی حالم بده چ کارکنم زنگ مامان پسره میزنم میگ کمال سنشون داشتن امپول بازی میکردن ولی باباش میگم خودمم دعولش میکنم .
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان سام مامان سام ۵ سالگی
سلام مامانا به نظر شما من چیکار کنم پسرم از صبح تا شب میگه چیکار کنم حوصلم سر رفته حاضر نیست یک ساعت خودش بازی کنی یا کار دیگه ای وفقط میگه باید من باشم باهاش بازی کنم به هیچ کاریم نمیتونم برسم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان امیرعلی💙ضحی💗 مامان امیرعلی💙ضحی💗 ۵ سالگی
این مادری چیه ک آدم خودشو فراموش میکنه مجرد بودم کلی خوب بود قیافم اش خودم میرسیدم حالا نمیشه نگام کرد همش میگم بچه بزرگ میشه اما نیم ساعت بعد کارخودنو میکنم دخترم از وقتی دنیا اومد بیشتر خواب بود کم شیر میخورد،🥲بخاطر ویروسی شد ازمایش گرفتیم فک کنم یکم کم خونی داشت،بردم دکتر کلی تقویتی داد و آهن هم گفت ۴ماه شروع کنم،،حالا دست تنها باشوهری ک کمک نیس از صب باید بشینم ک خانم شیر بخوره توبغلم ک اصلا شیر نمیخوره روزمینم باید خم شم کمرم داره له میشه موهام همه داره میریزه قیافم داغون پسرمو ک اصلا وقت رسیدگی ندارم بهش🥲شوهرمم اصلا کمک نیس بدترم میگه حال آدمو
نمیدونم چیکار کنم شیطونه میگه شیر خشکی کنم بره خونه بابام و همه فامیل نزدیک فقط خونه بابام میرم تویه کوچه ایم،اما شدیدا تنهام🥲🥲🥲
اینکه شیر نمیخوره و ضعیفه بیشتر رو مخمه
تو همون کرونا خوب بود هیشکی بچتونمیدیدو رو بچت نظر نمیداد
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان زهرا💖 مامان زهرا💖 ۵ سالگی
دیشب رفته بودیم خونه خالم بچه ها گفتن حوصله مون سر رفته ما اومدیم بیرون اینا یکم دوچرخه بازی کنن و بریم خونه
جلو خونشون خیابونه و سوپری
ساعت ۱۱ و نیم بود
یهو دیدیم یه دختره اومد گفت تو رو خدا کمک کنید دوس پسرم میخواد بهم تجاوز کنه ما همه هاج و واج خودش پرید تو خونه
رفت تو اتاق
پسره هم داشت دنبالش می‌گشت
دختره میگفت ۲ سال با هم بودیم اومد خواستگاریم جواب رد دادم الان میخواد اینکارو کنه تا مجبور بشم قبول کنم قمه کشه
پسره اومد دم در گفت یه دختر اومد اینجا ما گفتیم نه رفت
باز با یه شاسی بلند ۳ ۴ تا پسر تو ماشین اومدن اومد دم در گفت مامامانش گفته بیاد منم گفتم خودش نمیخواد بیاد برو
میگفت میترسم اسنپ بگیرم برم مامانش هم میگفت نمیتونم بیام باباش هم میگفت فوت کرده
پلیس اومد همه پول دادن یه تاکسی گرفتن رفت
پیام داده بود رسیدم
دختره ۱۵ سالش بیشتر نبود
واقعا چی به سر جامعه اومده
پسره خیلیییی پرو بود
همه همسایه ها ریخته بودن بیرون
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان رادین و رستا مامان رادین و رستا ۵ سالگی
خسته شدم از دست پسرم.....خسسسسته شدم
پدرم دراومده از سه سالگیش مهد گذاشتمش که مثلا عادت کنه دیگه برای مدرسه اینا مشکلی نداشته باشم
الان رفتم ببرمش کلاس زبان،ی جای خییییلی خوب،فضای باز داره،پارک داره،با بازی آموزش میدن،مربیش خیییلی خوش اخلاق، خوش رو...
دوسااااعت تمام داشتم باهاش کلنجار میرفتم که بره سر کلاس،تمااام این دوساعتو گریه کرد که نره‌
حتی مربیش بخاطر اون کلاسو آورد بیرون،با بچه ها کلی بازی کردن ...
یعنی واقعا انقدر عصبیم الان
یعنی بچه بد قلق تر از این من ندیدم😭😭
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان 👑Samyar👑 مامان 👑Samyar👑 ۵ سالگی
سلام مادرای عزیز. تو رو خدا راهنماییم کنید
امشب مسواک می زدم دندونای پسرم دیدم یک دندون تو دهنش در اورده الان ۵ سال۵ ماهش له نظرتون دندونش کج میشه. ببرم دکتر میگه دندون جلویی بکشه یعنی ؟ تا زیری صاف در بیاد انقدر با دکتر و امپول جور نیست که خدا می دونه. موندم چه کنم شوهرم از اونم بدتر بفهم نیست می ترسم بگم و بگه ولش کن بعد دو سل دیگه دندون شیریش که افتاد دندون زیری کج بزنه بیرون اونوقت دستمون به ارتودنسی و .. هم بند بشه. خلاصه که موندم چه کنم عکس دندونش میزارم تو رو خدا تجربه داربن بهم بگین.
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان محمد حسین👩‍👦 مامان محمد حسین👩‍👦 ۵ سالگی
کسی تازگیا از بچه ش ازمایش خون گرفتن؟؟چیکار کردن؟باورتون میشه ما امروز رفتیم آزمایشگاه سوزن زدن تو دستش ولی اجازه نداد خون بگیرن؟؟فقط یه دستش رگ پیدا شد ولی تا سوزن زدن دستشو تکون داد و گریه کرد رگش پاره شد وقتی مجدد خواستن نمونه بگیرن دیگ خون نداد خانمه هم گفت ببر سه روز دیگه بیار تا جای این ترمیم شه حالا نمیدونم دوباره بریم چیکار کنم😢
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان آروین و پندار مامان آروین و پندار ۵ سالگی
سلام دوستان
اروین امرور از پشت پنجره ی دوست پیدا کرده بود داشتن باهم حرف میزدن و بهم دیگه اسباب بازی نشون میدادن
بعد دختره اومد گفت مامانم میگه نباید با پسرا حرف بزنی😑😑😑
دلم میخاست در بیام بیرون بگم اخه زنیگه احمق بچه تو اصلا میفهمه تو الان منظورت چیه
و چرا داری این مزخرفاتو از الان تو مغز بچه میکنی
اما ب اروین گفتم بگو ما کوچولوییم
مامانم میگه بچه ها رو وارد اینجور بحثا نکنید
دختره همچنان داشت ادامه میداد
ی ساعتی باهم دوستیشونو ادامه دادن تا دختره رفت مدرسه؟
ینی از الان بچه رو باید محدود کرد؟
جای تاسف داره عقایدشون
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان مامان علی مامان مامان علی ۵ سالگی
سلام مامانا عذاب وجدان گرفتم الان نیم ساعتم دارم گریه میکنم کیان ازصبح همش نق میزد وبهونه می‌گرفت منم حالم خوب نبود تا بعد ظهر تحمل کردم اما بعدظهری دیگه اعصابم بهم ریخت زدمش یعنی روشونش نگاه کردم کبود شده بود بخدا دیونم کرد نمی‌خواستم بزنم الان مظلوم خوابیده دارم گریه میکنم که چرا نتونستم خودمو کنترل کنم بخدا دیونه شدم😔😔😔😔
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان شاهان🧒👨‍👩‍👦 مامان شاهان🧒👨‍👩‍👦 ۵ سالگی
جان دل مادر چه زود بزرگ شدی🥺
نمیتونم باور کنم شاهان امسال پیش دبستانی میره 🥺 انگار همین دیروز صورتشو چسبوندن بهم خدااااا نیم وجبی بود تو لباس سایز صفر گم میشد 🥲🥲
احساس میکنم خیلییی کوچیکه از پس مدرسه بر نمیاد 🥺🤦🏻‍♀️
امروز در به در دنبال جای خوب بودم بفرستم بره ولی همش بغض دارم☹دوس ندارررررم بره
این فردا زن بگیره بره پی زندگیش واقعا چیکار میخوام بکنم؟
فکر کنم از اون مادر شوهرهای بدجنس بشم 😂همش به عروسم بگم پسر منو دزدیدی🤣🤣😍
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان شاهزاده محمد مامان شاهزاده محمد ۵ سالگی
سلام خانمای مشهدی لطفا
همکاری کنین
جواب بدین

ب نظرتون واسه عمل چشم،آب مروارید
بیمارستان بینا
یا بیمارستان خاتم الانبیا

و کدوم دکتر خوب هست ؟؟
خواهشا گذری رد نشین و اطلاعاتی دارین ،بگین خواهشا

ب لحاظ کیفیت و کارایی و خدمات و در نهایت هزینه

هر چی ک میدونین بگین لطفا تجربه هاتون رو 🌸🌸
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان 💖متین_متینا💖 مامان 💖متین_متینا💖 ۵ سالگی
سوال:فرزندپروری

سلام خداقوت مامانا ‌ . مامانااااا بچه های شما قدرشناس هستن ؟؟؟ مثلا پسر من همش می‌گفت منو ببر سینما من تا حالا نرفتم . با مامان دوستاش هماهنگ کردم باهم فردا ببریم شون . بهش یکم پیش گفتم برات یه خبر خوش دارم . گفت چی ؟؟؟ گفتم می‌خوام ببرمت سینما یهو داد زد عهههه من نمی‌خوام اصلا خوشحال نشدم نمیام . منم عصبی شدم گفتم پس نمیبرمت و الکی تلفن برداشتم ک مثلا ب مامان دوستش گفتم ما نماییم بعد اون هی اصرار ببخشید بریم فلان بسان هی اصرار اصرار . کلا سر همه چی اول میزنه تو ذوق آدم . حتی کادو می‌دیم بهش. در صورتی ک خودم و همسرم بیش از اندازه سر کوچیک ترین چیز از هم تشکر میکنیم . نمی‌دونم چرا اینجور می‌کنه🥲

فرزندپروری تربیت کودک . فرزند
مشاهده ۴ پاسخ دیگر