ما قبل تعیین جنسیتش میدونستیم که پسره و قرار بود من اسم انتخاب کنم و من آهیر انتخاب کردم و همسرم قبول کردن ولی ایمان دوس داشت دقیقا نزدیکای به دنیا اومدنش گفتم که اسمشو ایمان بذاریم انسان با ایمان زنده هست و با ایمان به همه چی میرسه و شوهرم کلی ذوق کرد و ایمان شد و بسیار دوست داشتنی هست این اسم و همه استقبال کردن
مامان ایمان
سالها داشت میگذشت و همسر میگف اول بایدقرضهاوبدهیهامون روپرداخت کنم بعد پدرومادرشیم. بانگرانی میگفتم سنمون خیلی رفته بالا ممکنه دیگه هرگز پدرو مادرنشیم وهمسر بااطمینان خاطر وایمانی راسخ میگفت خداوند یک بچه بهمون بدهکاره حتما بهمون میده. ویکروز از نگرانی زیاد فال قرآنی گرفتم و داستان حضرت زکریاوهمسرش وبچه دارشدنشون درکهنسالی اومد ونیز آیه ای که فرمود "خواستیم برایمانشان بیافزاییم"
مامان ایمان
من همسرم عاشق اسم ایمان بود همیشه گفت خدا بهمون پسر بده میزاریم ایمان و منم تا فهمیدم بهمون پسر گفتم ایمان بزاریم اسمش
معنی اعتقاد دارم به وجود خدا خیلی جاها جوابم داد
مامان ایمان
من خیلی وقت پیش دلم میخواست یه پسر داشته باشم و دخترم دلش میخواست برادری داشته باشه، اما تلاش من و همسرم نتیجه نمیداد، با دلی شکسته و چشم گریان ، قرآن رو باز کردم و از خدا خواستم بهم چیزی بگه که آروم شم، این آیه اومد که خدا در سن بالا به زکریا پسری داد، زکریا پرسید همسر من نازاست ، خدا فرمود خدا بر هر کاری تواناست، وقتی دیگه قید بچه دار شدنو زده بودم، فهمیدم باردارم، و وقتی جواب سونوگرافی گفت پسره، یهد اون آیه افتادم، گفتم اسمش رو میذارم ایمان تا همیشه به یاد لطف خداوند باشم. و اینکه ایمان برای ادامهی زندگی حتی از امید داشتن هم بهتره، چرا که اونجا که امید میگه شاید بشه، ایمان و باور و اعتقاد میگه حتما میشه.
نظر کاربران درباره اسم ایمان