نام | معنی نام | جزییات |
---|---|---|
پارسا | نام پسرانه پارسا با تلفظ /Pārsā/ واملا /Parsa/... | مشاهده |
پرهام | صورت فارسی اسم ابراهیم، فرشته خوبی | مشاهده |
پوریا | بسیار دارنده، نام پهلوان دلير ايراني ملقب به پوريا... | مشاهده |
پویان | آن که در حال حرکت به نرمی و آرامی است، جوينده | مشاهده |
پندار | فکر، اندیشه، وهم، گمان، ریشه پنداشتن | مشاهده |
پاشا | مخففِ پادشاه، بزرگ | مشاهده |
پویا | پوینده، آن که در جهت پیشرفت حرکت میکند، جوینده | مشاهده |
پدرام | آراسته، نیکو، خوشدل، شاد، سرسبز و خرم، مبارک، شاد... | مشاهده |
پرهان | لقب حضرت ابراهیم و نامی در پارسی باستان | مشاهده |
پیمان | عهد، شرط، قرارداد، میثاق | مشاهده |
پرسام | پهلوان مانند سام | مشاهده |
پارسین | منسوب به پارس، پارسي، اهل پارس، از مردم پارس | مشاهده |
پارسیا | مرد پارسی، اهل ایران | مشاهده |
پادرا | سرزمین باشکوه | مشاهده |
پاکان | منسوب به پاک، طاهر و پاکیزه، تمیز و مرتب | مشاهده |
پایار | سال گذشته، پار، (در کردی) پایدار، سربلند | مشاهده |
پایا | پایدار، پاینده، جاوید، ثابت، ماندگار | مشاهده |
پیام | خبر، پیغام، وحی، الهام | مشاهده |
پرشان | رزمجو، مبارز، دلاور | مشاهده |
پژمان | غمگین، دلتنگ، نا امید، افسرده، پشیمان، متنفر، متو... | مشاهده |
پورشان | پسر دارای قدر و ارزش | مشاهده |
پارسان | منسوب به پارس، پارسی، اهل پارس، از مردم پارس | مشاهده |
پایدار | استوار، جاویدان، از نام های پروردگار | مشاهده |
پارسینا | پارسین، پارسی، اهل پارس | مشاهده |
پرویز | فاتح و پیروز، نام خسرو دوم شاهنشاه ساساني، مشهور ب... | مشاهده |
پورسام | پسرِ سام، زال | مشاهده |
پارس | نام یکی از اقوام آریایی که در جنوب ایران سکونت داش... | مشاهده |
پریس | پارس (قوم) | مشاهده |
پیروز | مبارک، فاتح، خجسته، کامیاب، خوشحال | مشاهده |
پرداد | نخستین آفریده | مشاهده |
پارسامهر | ترکیب دو اسم پارسا و مهر (پاکدامن و محبت) | مشاهده |
پولاد | فولاد، نام پهلوانی در زمان کیقباد | مشاهده |
پارسیس | شکل یونانی پارسی، پارسی، ایرانی | مشاهده |
پژواک | انعکاس صوت | مشاهده |
پنام | روبند، پوشیده، پنهان | مشاهده |
پورشا | پسرشاه، شاهپور | مشاهده |
پوربه | پسر خوب و نیک، پسر بهتر | مشاهده |
پیران | از شخصیتهای شاهنامه | مشاهده |
پهلوان | جنگجوي شجاع و زورمند | مشاهده |
پاکراد | جوانمرد پاک | مشاهده |
پرشین | پارسی، ایرانی | مشاهده |
پویراز | باد صبا که از جانب شمال می وزد | مشاهده |
پامیر | پای میترا | مشاهده |
پریام | پریاموس آخرین پادشاه تروا | مشاهده |
پیما | پیماینده، رونده، اندازه گیرنده | مشاهده |
پاکرای | پاکیزه رای، صاحب رأی پاک، دانا | مشاهده |
پشوتن | فداکار | مشاهده |
پیرداد | داده پیر یا بچه ای که در پیری داده شده | مشاهده |
پاپک | استوار، از شخصیتهای شاهنامه | مشاهده |
پاتیرا | فراوانی | مشاهده |
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.