سلام دوستان سونو انتی جنسیت را دقیق میگه واسه من گفت پسره اگه درست باشه دخترام خیلی ذوق داداشن انشالله که درست باشه
مامان حسین
سلام من رفتم سونو تموم شد رفتم سرویس توسرویس خیلی شدیدخونریزی کردم حالا با دارو قطع شده استراحت مطلق داده دکتر تاحالابرای کسی پیش اومده
مامان حسین
سلام ما ۲۰ساله ازدواج کردیم ده سال اول بچه دارنشدیم یازده سالگی خدا بهمون دختر داد فاطمه گذاشتیم حالا دوتا دختر داریم و سه ماهه باردارم دلمون میخواد پسر باشه حسین بذاریم ازبیست سال پیش اسم حسین انتخاب کردیم و منتظرآمدنش دعا کنیدپسربشه
مامان حسین
من یک بار سقط کردم بعد اون دیگه باردار نشدم دکترا گفتم ذخیره تخمدان خیلییییی پایینه و حتی امکان بارداری با ای وی اف هم خیلی کمه منم از همه جا نا امید شدم گفتم باشه مریم برای ای وی اف هر چی شد حداقل تلاشمو کردم دکترم گفت روز دوم پریودی بیا داروهاتو بدم ک بعدش بیای برای پانکچر من خوزستانی برای کارام باید میرفتم تهران چون پریود هام منظم نبود مجبور شدیم سه روز پشت سر هم بلیط گرفتیم ک به محض پریود شدنم بریم تهران .یک روز از پریودی گذشت خیلی طبیعی بود چون معمولا بین ۲۵تا۲۷روز بود پریودیم.شب اول ک گذشت شب دوم خواب بودم خواب دیدم یه پسر تو بغلمه و به همسرم میگم محمود من پشیمون شدم از اسم ارین ک گذاشتم برو تا شناسنامه نگرفتی اسمش رو عوض کن گفت خب چی بزارم گفتم بزار محمد حسین و من بیدار شدم .صبح برای همسرم تعریف کردم به دلم افتاد بی بی چک بزنم با این ک میدونستم دکترا گفتم محاله.بی بی چک زدم دیدم یهو با هم قرمز شدم چشام داشت در میومد به شوهرم گفتم بدو برو چندتا بی بی چک بخر با مارک های مختلف خرید اومد باز تست زدم ۴تا بی بی چک زدم همش در جا دو تا خط میوفتاد تازه با این که میدونستم بی بی چک معمولا یک هفته بعد از پریودی مشخص میکنه . همینجور شوکه بودیم ک همسرم یهو گفت میدونستی امروز تولد امام حسینه .همین الان ک تعریف میکنم همه بدنم مور مور شده .خدایا شکرررررررررت خدایا هزار مرتبه شکرتتتتتت
مامان محمد حسینم
من یک بار سقط کردم بعد اون دیگه باردار نشدم دکترا گفتم ذخیره تخمدان خیلییییی پایینه و حتی امکان بارداری با ای وی اف هم خیلی کمه منم از همه جا نا امید شدم گفتم باشه مریم برای ای وی اف هر چی شد حداقل تلاشمو کردم دکترم گفت روز دوم پریودی بیا داروهاتو بدم ک بعدش بیای برای پانکچر من خوزستانی برای کارام باید میرفتم تهران چون پریود هام منظم نبود مجبور شدیم سه روز پشت سر هم بلیط گرفتیم ک به محض پریود شدنم بریم تهران .یک روز از پریودی گذشت خیلی طبیعی بود چون معمولا بین ۲۵تا۲۷روز بود پریودیم.شب اول ک گذشت شب دوم خواب بودم خواب دیدم یه پسر تو بغلمه و به همسرم میگم محمود من پشیمون شدم از اسم ارین ک گذاشتم برو تا شناسنامه نگرفتی اسمش رو عوض کن گفت خب چی بزارم گفتم بزار محمد حسین و من بیدار شدم .صبح برای همسرم تعریف کردم به دلم افتاد بی بی چک بزنم با این ک میدونستم دکترا گفتم محاله.بی بی چک زدم دیدم یهو با هم قرمز شدم چشام داشت در میومد به شوهرم گفتم بدو برو چندتا بی بی چک بخر با مارک های مختلف خرید اومد باز تست زدم ۴تا بی بی چک زدم همش در جا دو تا خط میوفتاد تازه با این که میدونستم بی بی چک معمولا یک هفته بعد از پریودی مشخص میکنه . همینجور شوکه بودیم ک همسرم یهو گفت میدونستی امروز تولد امام حسینه .همین الان ک تعریف میکنم همه بدنم مور مور شده .خدایا شکرررررررررت خدایا هزار مرتبه شکرتتتتتت
مامان محمد حسینم
من یک بار سقط کردم بعد اون دیگه باردار نشدم دکترا گفتم ذخیره تخمدان خیلییییی پایینه و حتی امکان بارداری با ای وی اف هم خیلی کمه منم از همه جا نا امید شدم گفتم باشه مریم برای ای وی اف هر چی شد حداقل تلاشمو کردم دکترم گفت روز دوم پریودی بیا داروهاتو بدم ک بعدش بیای برای پانکچر من خوزستانی برای کارام باید میرفتم تهران چون پریود هام منظم نبود مجبور شدیم سه روز پشت سر هم بلیط گرفتیم ک به محض پریود شدنم بریم تهران .یک روز از پریودی گذشت خیلی طبیعی بود چون معمولا بین ۲۵تا۲۷روز بود پریودیم.شب اول ک گذشت شب دوم خواب بودم خواب دیدم یه پسر تو بغلمه و به همسرم میگم محمود من پشیمون شدم از اسم ارین ک گذاشتم برو تا شناسنامه نگرفتی اسمش رو عوض کن گفت خب چی بزارم گفتم بزار محمد حسین و من بیدار شدم .صبح برای همسرم تعریف کردم به دلم افتاد بی بی چک بزنم با این ک میدونستم دکترا گفتم محاله.بی بی چک زدم دیدم یهو با هم قرمز شدم چشام داشت در میومد به شوهرم گفتم بدو برو چندتا بی بی چک بخر با مارک های مختلف خرید اومد باز تست زدم ۴تا بی بی چک زدم همش در جا دو تا خط میوفتاد تازه با این که میدونستم بی بی چک معمولا یک هفته بعد از پریودی مشخص میکنه . همینجور شوکه بودیم ک همسرم یهو گفت میدونستی امروز تولد امام حسینه .همین الان ک تعریف میکنم همه بدنم مور مور شده .خدایا شکرررررررررت خدایا هزار مرتبه شکرتتتتتت
مامان محمد حسینم
من یک بار سقط کردم بعد اون دیگه باردار نشدم دکترا گفتم ذخیره تخمدان خیلییییی پایینه و حتی امکان بارداری با ای وی اف هم خیلی کمه منم از همه جا نا امید شدم گفتم باشه مریم برای ای وی اف هر چی شد حداقل تلاشمو کردم دکترم گفت روز دوم پریودی بیا داروهاتو بدم ک بعدش بیای برای پانکچر من خوزستانی برای کارام باید میرفتم تهران چون پریود هام منظم نبود مجبور شدیم سه روز پشت سر هم بلیط گرفتیم ک به محض پریود شدنم بریم تهران .یک روز از پریودی گذشت خیلی طبیعی بود چون معمولا بین ۲۵تا۲۷روز بود پریودیم.شب اول ک گذشت شب دوم خواب بودم خواب دیدم یه پسر تو بغلمه و به همسرم میگم محمود من پشیمون شدم از اسم ارین ک گذاشتم برو تا شناسنامه نگرفتی اسمش رو عوض کن گفت خب چی بزارم گفتم بزار محمد حسین و من بیدار شدم .صبح برای همسرم تعریف کردم به دلم افتاد بی بی چک بزنم با این ک میدونستم دکترا گفتم محاله.بی بی چک زدم دیدم یهو با هم قرمز شدم چشام داشت در میومد به شوهرم گفتم بدو برو چندتا بی بی چک بخر با مارک های مختلف خرید اومد باز تست زدم ۴تا بی بی چک زدم همش در جا دو تا خط میوفتاد تازه با این که میدونستم بی بی چک معمولا یک هفته بعد از پریودی مشخص میکنه . همینجور شوکه بودیم ک همسرم یهو گفت میدونستی امروز تولد امام حسینه .همین الان ک تعریف میکنم همه بدنم مور مور شده .خدایا شکرررررررررت خدایا هزار مرتبه شکرتتتتتت
مامان محمد حسینم
سلام بعد چندبار بارداری های ناموفق و خطرناک چون همیشه سونوهای غربالگریم بد میشدن و مجبور به سقط میشدم اینار خودم و همسرم نذر کردیم که اگه غربالگری خوب باشه پسرباشه بذاریم حسین اگه دخترها بود بذاریم حسین موقعی که به خانواده همسرم گفتیم میخایم حسین بذاریم کلی حرف درآوردن که دیگه هیچکس اینجور اسم ها نمیذاره ماهم از نذرمون برنگشتیم تا اینکه روز دوم شعبان حالم بد شد کیسه آبم پاره و رفتم بیمارستان و گفتن مجبورم بچه رو ۴۰روز زودتر بدنیا بیارم تا بچه به دنیا اومد شد سوم شعبان ساعت۳نصف شب اینجور شد که حسین من اسم خودش رو با خودش آورد و دیگه خانواده همسرم این معجزه مارو درک کردن
مامان حسین
منم می خواستم اسم پسرم بزارم مرصاد خواب دیدم که رفتم سونوگرافی ودکتر بهم گفت خدا یه نعمت بهت داده اسمش حسین گفتم نه مرصاد گفت خدا یه نعمتت داده واسمش حسین .اسم پسرت حسین واسم حسن نوشت تو کاغذ وبرگه سونو بهم داد منم بعد که رفتم سونو دیدم بچم پسر اسمش رو گذاشتم حسین
مامان حسین
سلام منم نذر کردم روز اربعین اگه پسرم بشه اسمشو بزارم حسین امیدوارم ک امام حسین حاجتم بده فعلن نرفتم برای تعیین جنسیتش
مامان بهار
من برای چکاپ رفتم پیش دکترم چون میخواستم برم کربلا گفتم اونجا ضد حال نشه یه قرصی چیزی بده ک یه هفته زودتر پریود بشم رفتم چکاپ پریود شدم اخرای پاکیم بود ک مشرف شدیم و خداروشکر تونستم زیارت کنم شب دوم ک با دوستان و خانومای همسفر رفتیم حرم یه خانوم عرب داشت شیشه شیر پخش میکرد از بین همه خانومای همراه من آورد داد به من منم چون زن داداشم باردار بود اومدم هتل به دوستام گفتم اینو میبرم برای پسر داداشم یکی از اونا گفت نمیخواد نگهدار برای بچه بعدیت خدارو چه دیدی شاید پسر شد اتفاقا رنگ شیشه شیر ابی بود اربعین مشرف شدم کربلا اینم بگم دوروز قبلش زالو انداختم داخل پیاده رویی کربلا آنقدر سختی بود و فشار برگشتم دوهفته بعدش بیبی زدممثبت بود الان فکرمیکنم به اون روزای اربعین گرمازدگی فشار و کالسکه هل دادن هزار تا سختی دیگه خدا خواست بچه ام موند
مامان سلنا،حسین
من ی پسر دارم اسمش محمده بعد ۴سال میخواستم بارداربشمهرچی دکتر رفتم دارو خوردم باردار نشدم بعد محرم همسرم تو روز عاشورا دعا کرده بود گفته بود امام حسین ی بچه بهم بده اگه دختر بود میذارم زینب ولی اگه پسر بودمیذارم حسین وروز تاسوعا گوسفند جلو هیبت قربونی میکنم برانهار روز عاشورا و امام حسین حاجتمونو داد وقتی رفتم دکتر گفت بارداری الان ۲۹هفتمه دعا میکنم. میگم امام حسین خودت دادی خودتم برام نگه دارید کن آخه من پسر اولمو 32 هفته بدنیا آوردم میترسم اینم زود بیاد دنیا ته دلم امیدوارم ک امام حسین حسینمو سروقت بهم میده آخه معجزه میکنه قربونش برمم
مامان محمدو حسین
من قبل از این که باردار شم همسرم نیت کرده بود که اگه پسر بشه اسمش بزار حسین منم قبول کردم و دوس داشتم
مامان حسین
اسم پسر من حسینه و اسم دخترم فاطمه راستش میخواستم اسم پسرم رو صحراب بزارم ولی چون توی ماه محرم باردار شدم برای همین اسمشو گذاشتم حسین بعدشم اخه من ارادت خاصی به امام حسین دارم و واقعا اسم دخترم و پسرم به هم میاد و خیلی اسماشون قشنگه امیدوارم وقتی بزرگ شدن شخصیتشون مثل اسمشون عالی باشه
مامان فاطمه
لسم پسرمن امیر حسین. پسر خوش اخلاق. و مهربون
مامان امیر حسین زهرا
ما دوتایی وقتی ازدواج کردیم ۲۰ روز بعد عروسی فهمیدم باردارم دوتایی اسم حسینا خیلی دوست داشتیم البته من ارمانم دوست داشتم ولی هرکاری میکردم ته دلم راضی نمیشد جز حسین اسم دیگه ای بزارم گفتم اسمشو میزارم حسین که خود امام حسین همیشه مواظبش باشه و تنش سالم باشه و عاقبت بخیر بشه
مامان حسین و تو راهی
ما بچه ی اولمونه حسین وقتی باردار بودم قرار بود اسمشو ارشیا بزاریم ولی وقتی به دنیا اومد رفلکس معده داشت دکتر ها تشخیص ندادن اوایل گفتن شاید تشنج باشه شوهرم همونجا نذر کرد سالم باشه اسم امام حسین رو براش میزارم اینطور شد که اسمشو حسین گذاشتیم خدارو شکر که سالمه.
مامان حسین
چ عالی .😍 منم عاشق اسم حسین بودم .اسم پسرمم گذاشتم حسین بعد یازده سال صبوری
مامان حسین
من سه تا پسر دارم
علی
محمد
حسین
زمانی که تصمیم گرفتیم بچه دار شیم ایم حسین دو انتخاب کردیم.
زمانی که روزهای اول بارداریم بود و البته نمیدونستم که باردارم ،صفحه ای از قرآن رو باز کردم نوشته بود :او را پسری آید دانشمند
ماهم مصمم شدیم اسمش حسین بزارین
مامان حسین
من دوم محرم زایمان کردم ب همین خاطر اسمشو حسین گزاشتیم و خیلی خوشحالم بابت اسمش..ان شاءالله ک خدای عزیزو امام حسین حافظ همه ی بچه های گل و حسین منم باشن😍😘
مامان حسین
من و همسرم خیلی امام و حسین و دوست داریم و هر حاجتی داشتیم از امام حسین گرفتیم من دو تا سقط داشتم که خیلی اذیت شدم بار سوم که باردار شدم از خدا خواستیم بچه مون فقط سالم باشه ولی از اول ازدواجمون قرار داشتیم اگه پسردار شدیم اسمش و حسین بزاریم خیلی خوشحالم که حسین و دارم خدارو هزاران بار شکر
مامان حسین
من و همسرم اربعین توراه نجف مهمان یک خانواده عراقی شدیم که وقتی من باخانم اون خونه درباره مشکلاتی که داشتم حرف زدم گفت من برات دعا میکنم مشکلاتت حل بشه وخدایه پسر بهت بده وشما اسمش روحسین بزارید،بعداون سفر دغدغه هامون یک به یک حل شد وخدا بهمون یه پسر داد ماهم به عهدمون وفا کردیم،😍
مامان حسین
من و همسرم عاشق امام حسینیم...اما چون تو فامیل نزدیک خیلی داشتیم من دوست داشتم اسم مهدیار و برا پسرم بردارم ولی آقام همچنان رو اسم حسین تمرکز داشت
تا اینکه تو یه مراسمی انگشتر عقیق تربت یافته کربلا رو ب قید قرعه میدادن منم از اونجا که خیلی بدشانسم گفتم یا امام حسین اگر به من بیفته این انگشتر اسم پسرمو هم اسم شما میگیرم...
زد و اولین نفر به اسم من افتاد منم گفتم الوعده وفا...مخلص آقا
مامان امیر حسین
من روز عاشورا فهمیدم که حامله هستم و همون روز به همسرم گفتم که اگه پسر شد اسمشو میزاریم حسین
مامان حسین
زمانیکه باردار بودم منوشوهرم ناخواسته فقط اسم دخترانتخاب میکردیم وهیچ اسم پسری رو انتخاب نکرده بودیم که یه شب شوهرم خواب امام حسین رو دید و گفت اسمشو حسین بذاریم.منم قبول کردم
مامان حسین
سلام ما یکسال بعد ازدواجمون رفتیم کربلا واونجا ازامام حسین خواستم که ی فرزندسالم بهمون بده وباهمسرم تصمیم گرفتیم اگه پسربود اسمشو بزاریم حسین واگه دخت بود اسمشو بزاریم فاطمه ...که خداروشکر امام حسین لطف کردوحسین کوچولو رو بهمون داد ...
مامان امیرعلی
ما هم عاشق اسم حسین بودیم دوست داشتیم بچه مون پسر باشه حسین بذاریم. بعد تو محرمم بدنیا اومد
مامان ❤️حسین❤️
اسم پسرما اوایل قرار بود منان باشه...اما از اونجایی که کوچولمون شب تاسوعا دنیا اومد و صد البته حضرت فاطمه خیلی کمک ردن تو زایمانم و من زایمان نسبتا اسونی داشتم این شد که به حرمت حضرت فاطمه و شب تاسوعا اسم فندقمون شد حسین اقا...والان خیلی خوشحالم
مامان حسین
ما اسم حسین رو خودمون انتخاب نکردیم
این اسم بزرگ قسمت پسرمون بود چون قبل باردار شدن خواب چند نفر اومده بود
خودم هم خواب دیدم بهم گفتن اسم بچت حسینه قبل ماه بعد باردار شدم
مامان حسین
از قبل ازدواج همیشه میگفتم به عشق امام حسین فرزندم پسر باشه اسمشو حسین میذارم وقتی سونوگرافی رفتیم وفهمیدم جنسیت بچه رو همیشه دست رو شکمم میذاشتم بهش میگفتم حسین آقا سلام خوبی مامان .اسم حسین وآهنگی که موقع صدا کردنش هس یه آرامش خاصی داره
مامان حسین
من و شوهرم ۶ ماه بود بعد از یک سال برای بارداری اقدام کرده بودیم اما باردار نمیشدم خیلی نا امید شده بودم تا اینکه از امام حسین خواستم ما رو اربعین دعوت کنه اونجا تو همه حرمها رفتم و با دست به ضریح میمالیدم و به شکمم میزدم از همه ائمه خواستم شفام بدن چون من مشکل تنبلی تخمدان داشتم و گفتم اگه بهم دو قلو بدن میزارم حسین و زینب البته که از ماه بعد از اربعین دیگه مریض نشدم و فهمیدم حامله ام حتی دو قلو هم بودن اما زینب جونم تو ۶ هفتگی سقط شد و ما کلا فکر کردیم همون یکی بوده اما با معجزه خدا و ائمه که هیچوقت دل بنده ها رو نمیشکنن بعد از ۲۰ روز فهمیدم که هنوز یک قل دیگه هست و هنوز حامله ام حسینمو فقط خدا برام نگه داشت و امام حسین عنایت کردن چون کلی داروهای سقط و چهار زیره و ... تو این ۲۰ روز خورده بودم تا رحمم پاک بشه اما به خواست خدا به حسین جانم اسیب نرسید. واقعا اگه عمر یک بنده به این دنیا باشه هیچ کس و هیچ چیز نمیتونه جلوی اراده خدا رو بگیره. قربون خدا و ائمه مهربونمون بشم بهم لیاقت بدید بتونم امانتون رو به درستی تربیت کنم انشالله.
مامان حسین
من تا تو اتاق زایمان ازم پرسیدن که اسم بچه تو چی میزاری گفتم محمدعلی چون من محمد دوس داشتم شوهرمم علی ولی چون دقیقا قربون امام حسین برم که شب اول محرم بدنیااومد اسمشو گذاشتیم حسین
مامان حسین
من اولین باری که رفتم زیارت کربلا نذر کردم اگه خدا بهم پسر داد اسمش بزارم حسین همین که فهمیدم پسره گفتم اسمش حسین باشه ولاغیر
مامان حسین
اسمی که ما اول واسه حسین جون انتخاب کردیم کیان بود ولی من دوران بارداری خیلی سختی داشتم وضعی داشتم که فقط دعا
میکردم بچمو واسم نگه داره دیگه باباش رفت کربلا اونجا تو حرم اقا گفت اگه خدا واسمون بچمو حفظ کنه و خودمم خواب دیدم دیگه تصمیم گرفتیم اسم مبارک حسین و واسه گل پسرمون بزاریم
مامان حسین
شوهرم یک روز خواب دید واسم پسرمون شد
حسین
ومن هم خیلی اسمش و دوست دارم😘❤💋
مامان حسین
من شوهرم یک روز خواب دید وگفت اسمشو بزاریم حسین
ومن وشوهرم عاشق این حسین هستیم
😘❤💋
مامان حسین
من به خاطر ارادت و عشق خاصی که به اربابم حسین ع داشتم ، نام پسرم رو حسین گذاشتم تا هر بار که صداش میکنم یاد آقام بیافتم . و آرزو میکنم پسرم نوکر امام حسین باشه
مامان حسین
من اسم حسین رو خیلی دوس دارم ،برام یه اسم خاصه،چون عاشق امام حسینم،دخترم فاطمه است و پسرمو حسین گذاشتم،قربونش برم😘
مامان 💕حسین💕
منو همسرم وقتی نامزد بودیم مشکلی برای من پیش اومد نذر کردیم که بعد اگه پسر دار شدیم اسمشو بزاریم حسین اینجوری شد که اسم گل پسرمون رو گذاشتیم حسین
مامان حامی
من یه دختر ۱۲ ساله دارم بعداز اون ۴ تا سقط داشتم با کلی دوا و درمون که دکتر به نتیجه رسید شما دیگه باردار نمیشید ...تا که بااینکه جلوگیری داشتم فهمیدم باردارم همش منتظر بودم لکه بینی پیدا کنم تا ۴ ماه هیچ خبری نشد نه دکتر رفتم نه ازمایش بااینکه قبلی ها باید امپول میزدم .۴ماهگی رفتم سونو سالم بود گفت برو غربالگری نرفتم گفتم خدا نگهش داره نمیرم هیجا .۸ ماهگی رفتم سونو گفت ابش زیاده فرستاد انومالی گفتن اترزی مری داره...دنیا روسرم خراب شد ۵ روز بستری شدم تا ظهر ولادت امام حسین پسرم دنیا اومد مستقیم رفت بیمارستان کودکان برا عمل..شناسنامه گرفت شوهرم محمد علی زنگزده بودن بهش بیابچرو ببر جا نداریم براعمل توماشین گریه کرده میگه گفتم شاید چون روز عید اقا دنیااومده اسمش ونذاشتم حسین اینجوری سد .میگه گفتم خوب سه حسین صداش میکنم .همون موقع زنگ زدن که بیا امضا کن بره برا عمل .. .۲۰ روز بستری بود اصلا امیدی نداشتم به بهبودش .شناسنامش محمد علی بود ..نذر اقا کردم پسرم وروز عید خودش بدنیااومد عیدی مو بده شفاش بده الان ۱۸ ماه میگذره خیلی سخت بود ولی خداروشکر الان پسرم یالم وسلامت کنارمه .امام حسین یک حسین بهم هدیه داد.خدا نگه دار همه بچه هاباشه براپسرم دعا کنید
نظر کاربران درباره اسم حسین