من فک کنم ۱۴.۱۵ ساله بودم اسم هامین رو یه جایی خوندم ولی حامین نوشته میشد دیگ همش این اسم رو میگفتم باید بزارم رو پسرم دیگ ازدواج کردم و بچه دار شدیم دوست داشتم محمد هم باشه گذاشتیم محمد هامین با ح ثبت احوال قبول نکرد عاشق اسمشم هستم 🤩🤩🤩
مامان هامین و رادین
سوین به معنای عشق .منو همسرم به محض پیدا کردن این اسم عاشقش شدیم و اسم انتخابی مشترکمون بود.
ومهمتر از همه س اولش از اسم خودم که سحرم و ین از اسم اقام که فرزین و هم که مادوتا رو به هم وصل میکنه کلهم شد
😍سوین😍
مامان سوین
من از اسم سام خوشم میومد ولی چون یکی ازاشناها گذاشته بود دوس نداشتم شبیه هم شه گفتم پس میذارم مهرسام که توش سام داره معنیشم دیدم زده مهربون خوشم اومد
مامان مهرسام
منو همسرم فقط ازاسم پناه خوشمون اومد یه اسم آرامبخشیه به معنی امن
مامان پناه
اسم دختر من قرار بود تا لحظه آخر سما باشه وقتی دنیا اومد پسرم که شش سالشه تو بیمارستان یهویی گفت مامان باید اسم آجی رو بزاریم زهرا؛منم از اینکه پسرم اینطوری گفت خوشم اومد و اسمش شد زهرا
مامان زهراطلا
صالح هم اسم امام زمان بود همیشه تو دلم بود ک پسر دار ک شدم اسم پسرمو یکی از اسم های امام زمان بزارم ک بالاخره گذاشتیم صالح ک چون کسی نمیزاره. معنی اسمش ک میشه درستکار شایسته. ک دیگه حتمی شد ک بزارم صالح
مامان سید صالح
اسم پسر من امیر سام 😍اول قرار بود کیان بشه ولی چون پسر اولم اسمش،امیرعلیه با کیان هم خوانی نداشت .منم اول حرف اسم خودمو همسرم و پسر بزرگمو باهم هماهنگ کردم و امیر هم بخاطر پسر اولم ک امیر داشت ست کردم و شد،امیرسام 😍
مامان امیر سام
من هنوز مجرد بودم خواهر زادم بیمارستان بستری بود اونجا یه پسر بامزه دیدم ک اسمش مانیاد بود خیلی از اسمش خوشم اومد واز اون زمان تصمیم گرفتم پسر دار شدم بزارم مانیاد وهنوزم اسم حاصی هس واسم
مامان مانیاد
ما که هرچی اسم انتخاب میکردیم به نتیجه نمیرسیدیم خلاصه هرکس یه بهونه ای واسه اسم انتخابی میاورد حتی روزی که دخترم دنیاامدتا سه روز که بیمارستان بودم اسم نداشت بلاخره با هزار بحث شوهرم گفت بزاریم ثنا
مامان ثنا
من به محض اینکه از جنسیت فرزندم آگاه شدم با همسرم شروع به انتخاب اسم کردیم نفری یک لیست انتخاب کردیم ۲۰ تا اسم پسر که دوست داشتیم رو نوشتیم بعد لیستهارو عوض ردیم اون اسمهایی رو که دوست نداشتیم خط زدیم رسیدیم به اسمهای مشترک که یدونه بیشتر نبود و این شد که رایان رو انتخاب کردیم
مامان رایان
من سرپسراولم زایمان خیلی سختی داشتم اونجا لحضه زایمان نظر کردم اسمشوبزارم ابوالفضل ولی بدکا اومدم خونه یادم رفت اسمشوگزاشتیم امیرحسین بددوسال بازحامله شدم از وقتی که شروع شد همش خواب می دیدم یه بچه میگن که اسمشوبایدبزاری ابوالفضل این شده نییت ابوالفضل اسمشوگزاشتیم امیرعبااس
مامان امیرعباس
من و همسرم از وقتی ازدواج کردیم اسم سورنا برای پسرم انتخاب کردیم سورنا یکی از سردارهای ایران قدیم بوده و ما هم به تاریخ ایران علاقمند بودیم. .سورنا ما بعد ده سال به دنیا آمد یعنی ده سال انتظار کشیدیم
نظر کاربران درباره اسم سهام