معنی اسم محمد رضا

من یه شب خواب امام رضا رو دیدم بعد باخودم گفتم هروقت بچه دار شدم اسمشو رضا میذارم.البته ما یه رسمی داریم تو گوش بچه اسم ائمه میگیم اما شناسنامه رو چیز دیگه ای میتونیم بذاریم.اما من دوست داشتم هرچی میذارم رضا داشته باشه.کلی گشتم.اخرسر تصمیم گرفتیم اسمشو امیرسام بذاریم و توگوشش رضا صدا کنیم.اما تو بیمارستان شب لیله الرغائب تولد امام محمدباقر ساعت ۸شب موقع اذان پسرم به دنیا اومد و به دلم افتاد اسمشو همون محمدرضا بذاریم😍

مامان محمدرضا

با سلام منم دوتا دختر داشتم که یکی از دخترام همش گریه میکردو نذر هر وقت میخواستم برم روضه میگفت منم میام میخوام دعا کنم خدا بهم داداش بده منم باخودم عهد بسته بودم تا خونه دار نشدیم اصلا بت بچه فک نمیکنم که گریه های دختر کوچیکم عهدمو شکست یه جایی خوندم نوشته بود هر کس بچت پسر بخواد اگه اسمشو محمد بذاره خدا به خاطر حضرت محمد بهش نه نمیگه منم با خودم گفتم اگه خدا پسر به ما داد اسمشو محمد بذارم شوهرم هم عاشق اماو رضا بود گفت بذاریم محمد رضا این طور شد که با قطعییت اسمشو محمد رضا گذاشتیم به لطف خدای مهربان وبخشنده😍🤗

مامان محمدرضا

من دوست داشتم اسم پسرم را محمد بزارم اما جاریم زودتر از من باردتر شد و اسم پسرش را محمد گذاشت من سه سال بچه دار نشدم و بعدش به امام رضا (ع)توسل کردم و حامله شدم و اسم پسرم را محمدرضا گذاشتم

مامان محمدرضا

سلام وقتی ۴ماهگی رفتم سونو شهادت امام رضا بودش منو بابای محمدرضا داشتیم میرفیتم سونو گفتیم ایشالله سالم باشه اگه بچمون پسر بود اسمشو رضا برازیم اخه دایی محمدرضا فلج بودش دختر عمش هم فلج بود هردو فوت کردن ماهم خیلی میترسیدم بخاطر همین اقا پسرمون نذر امام رضاست بعد که من زایمان کردم پرستار از مادرشوهرم میپرسه اسم کوچولو چیه مادرشوهرم میگه محمدرضا این شد که پسر کوچولوی من شد محمد رضا

مامان محمدرضا

سلام خسته نباشین محمدرضا اسم پدر شوهرم هست شوهرم خیلی دوست داشت اسم باباش رو بزاریم رو بچه مون منم مخالفتی نکردم و این شد که الان اسم پسرمون هست محمدرضا😊

مامان محمدرضا

سلام ما واسه اسم محمدرضا. اصلا دنبال اسم و كتاب اسم و اين داستانها نبوديم. از وقتي فهميديم بچه پسر هست اسمش شد محمدرضا محمدرضا اسم پدر مرحومم هست كه من خيلي خيلي بهش وابسته. بودم والبته هستم اميدوارم محمدرضا هم مث پدربزرگش نامدار و بزرگوار باشه تو زندگيش هميشه

مامان محمدرضا

من عاشق امام رضام از اسم محمدرضاخیلی خوشم میومدوقتی فهمیدم باردارم تودلم گفتم اگه پسرشداسمشومیزارم محمدرضا

مامان محمدرضا

ما بچه ی اولمون دختر بود که بعد از دوسال دوباره باردار شدم و بچه دومم پسر شد اما قسمت نشد که به این دنیا بیاد و هشت ماهه باردار بودم که از بینمون رفت .بعد از چهار سال از اون ماجرا تصمیم گرفتیم با همسرم بریم مشهد اولین سفر مشترکمون بود .باهم قول و قرار گذاشتیم اگه خدا بهمون یه پسر بده اسمشو بزاریم رضا حالا که میریم مشهد اسمشم رضا باشه واز اونجای که خودمم اسم محمد رو دوست داشتم دیگه تصمیم گرفته شد اسم پسرمون بشه محمد رضا .بعد از برگشتمون از مشهد چهار ماه بعدش حامله شدم و به لطف خدا بچه پسر شد و ماهم سر قولمون موندیم اسمشو محمدرضا گذاشتیم

مامان نفسم پسرم

سلام .من همیشه بعد ازدواج از امام رضاوحضرت محمد بچمو میخواستم ومیگفتم اگه دختر یاپسر بشه حتما مذهبی اسم بچمو میذارم .شوهرم اسم پدرشون رضابوده ومتاسفانه برحمت خدارفتن ایشونم دوست داشتن اسم پدرشون رو زنده نگه دارن از طرفی هم مامان بزرگم میگفت مادر بچه دار شوزودتر اسمشم بذار محمدرضا که هم اسم پدر شوهرت باشه چون خیلی مرد نماز خون ودین داری بودن. یبارم رفته بودم بازار توی راه یه پیرزن بهم گفت پول بهم بده اول گشتم پیدا نکردم پول خرد .گفتم مادر دعا کن پیداکنم برات از توی جیبای دیگه چون خودمم دوست داشتم کمکش کنم داشتم دنبال پول خورد میگشتم ومیگفتم مادربرام دعا کن فرزند صالح خدابهم بده دیدم گفت پولم که ندی من دعات میکنم من پول وپیداکرم بهش دادم خوشحال شد توی همون حین هم داشت دعا میکردومیگفت خدا به حق رسولش بچه ی خوووووبی بهت بده وچراغ دلت راروشن کنه .خییلی ذوق کردم که حضرت محمد صلی الله علیه وآله را برام قسم داد .ونیت کردم اسم بچمو بذارم محمدرضا ..همه ی اینا خیییلی قبل تر از بارداریم بوده. خداروشاکرم که محمدرضاروبهم دادوان شاءالله کمکم کنه بچم درراه دین ویاور وسرباز امام زمان باشه همیشه. وهرکی بچه نداره خدا چراغ دل وخونشوروشن کنه ودامنشوسبز کنه براش ان شاءالله.

بابای محمدرضا

سلام من ۷ سال بچه دار نمیشدم بعد اون رفتیم مشهد از امام رضا خواستم بهم بچه بده اگه پسر شد اسمشو بزارم محمد رضا هین طور هم شد خداروشکر

مامان محمدرضا

من وقتی باردار بودم بیش از ۵بار خواب امام رضا رو دیدم و اسم محمد رو هم خیلی خیلی دوست داشتم بخاطر همین گذاشتم محمدرضا .انشاالله که امام رضا پشت و پناه همه کوچولوهامون باشه

مامان محمدرضا

سلام من از ابتدا اسم محمدرضارو دوست داشتم ولی همسرم اسمشو گذاشته بود علی اکبر و من میگفتم سنگین برای ی نوزاد اما قبول نمیکرد تا اینکه شب شهادت امام رضا من زایمان کردم و گفت اگه امشب دنیا بیاد اسمشو آورده و خدا هم ب دل من کرد🙂

مامان محمدرضا

سلام من ازدواج کردم به شوهرم گفتم هروقت بچه دار بشم اسمش میذارم محمدرضا

مامان محمدرضا

اسم پسر منم محمدرضاس

مامان محمدرضا

سلام.سر مزار شهید رسول خلیلی (اسم شماسنامه ایش بود محمد حسن ) نذر کرده بودم که اگه بدون هیچی مشکلی بچه دار شدیم اول اسم شهید رو میذارم رو بچم .بعد اونم رفتیم مشهد از اقا امام رضا خواستم بدون هیچ مشکلی بچه دار شیم‌.بعد اقدام کردنمون سه ماه بعدش باردار شدم برا همین گذاشتیم محمدرضا 😊😊😊

مامان محمدرضا

در دوران نامزدیمون منو شوهرم همیشه میگفتیم اسم پسرمونو رضا میزاریم دخترمون رقیه ولی وقتی ازدواج کردیم ۳ سال بچه خواستیم و نمیشد که باردار بشم بعد تو یه دعا خوندم که توسل به حضرت محمد که اگه بچه دار بشم و بچم پسر باشه اوایل اسمشو محمد میزارم منم این دعا رو خوندم و بعدش رفتم مشهد که اونجا هم خیلی دعا کردیم بعد یک ماه باردار شدم دیگه هم اسمشو محمدرضا گزاشتم خدارو شکر که خدا واهل بیت منو به ارزوم رسوندن اونم اسم محمدرضا بیشترازهمه اسما به بچم میاد

مامان محمدرضا

سلام من هم بعد دوتا دختر وبین جاریام وخواهرشوهرام درکل ۹تا نوه دخترمن یهویی باردارشدم وتصمیم به سقط کردم ولی نشد چون همه می گفتن که این بار هم دختر باردارهستی من هم مشکلی با دختردارشدنم نداشتم وهمچنین همسرم ولی فاصله سنی اخرین دخترم با بارداریم خیلی کم بود ومن کم حوصله شده بودم ودراخر هر کارکردم که سقط بشه نشد وارادی خدابالا تمام ارادها بود وموند رفتم سنو بهم گفتن که بچه سالمه و پسر هست من وهمسرم رواسم محمدنظرداشتیم ولی چون سال های قبلش از امام رضا هم خواسته بودیم به نیت امام رضا محمدرضا شد والان خداروشکر ازاسمش خیلی راضیم انشاالله خوش نام هست وامام رضاوپیامبرواهل بیت نگه دارش باشه😍

مامان محمدرضا

من خیلی ب این در اون در زدم حامله بشم سه بار ای وی اف یک بار ای یو ای همش منفی شد بعد 7سال انتظار دیگه نا امید بودم نذر کرده بودم اکر پسر دار بشم اسمش بزارم محمد رضا دختر دار بشم بزارم فاطمه ماه بعد اینکه از مشهد با دلی شکسته اومدم در کمال ناباوری دیدم حاملم اونم منی ک دکترا گفته بودن خودت نمی تونی باردار بشی بدون روش های ای وی اف و میکرو خدایا شکرت باز🤲🏻❤️

مامان ایلین

قبل از باردارشدنم شوهرم دوست داشت اسم پسرمون بزاریم محمد چون داداش مرحومش اسمش محمدبود. مادرشوهرم میگفت دوتااسم بزارید مثلا محمدرضا یا محمدطاها یا محمدامین .من گفتم حالا ببینم فکرهامو بکنم ببینم چی میشه. اسم محمدرضا قشنگ بود به دلم نشست ❤

مامان محمدرضا و محسن

من یه دختر دارم اسمش مهرساس.خدا بعدش بهم پسر داد که اسمشو گذاشتم محمدرضا.‌.اسمشو خودم انتخاب کردم یهو قبل از اینکه دخترم بدنیا بیاد گفتم اگه خدا بهم پسربده اسمشو میذارم محمدرضا خیلی از این اسم خوشم اومد.پارسال رفتم پابوس امام رضا قربونش برم حاجتمو داد.پسرمم نظرش کردم ببرم پابوسش‌‌.ایشالا که امام رضا نگهدارش باشه...🙏🙏

مامان محمدرضا

بعد از دخترم که ۱۲ سال داشت هر کاری کردم باردار نشدم یعنی مصلحت خدا بود خیلی بچه دوست داشتم ولی نمیشد که نمیشد پیش هر دکتری رفتیم ولی فایده نداشت تا اینکه رفتیم پا بوس امام غریب از ته قلبم خواستم بهمون نظر کنه بعد برگشتن دوباره همسرمو به زور راضی کردم بریم دکتر ..رفتیم دکترم گفتم باید ازت عکس بندازی شاید رحمت مشکل داره اومدیم خونه و منتظر بودم پریود بشم و برم عکس بگیرم ولی 😍😍باورم نمیشد باردار بودم اونقدر خوشحال بودم که حد نداشت اسم پسرمم گذاشتم محمدرضا.....خدا همه اونایی که‌آرزوی بچه دارن دامنشون سبز کنه

مامان محمدرضا

مهسا

مامان mahsa

ریدصمسمسذسایاصدسپسد

مامان محمدرضا

من‌به شدت اسم محمدو دوس داشتم ولی هی تغییرمیدادیم تااینک پسرم توتاریخ ۹۸/۸/۸ساعت ۸ صب به دنیا اومدشب قبل زایمانم‌همسرم خواب دیدکه پسرم میگ تاریخ تولدم عددامام رضاست کاش اسمم محمدرضا بودوهمون صب تواتاق عمل نذرکردیم وشد آقامحمدرضا وازاین اسم به شدتت راضیم چراکه هیچ اسمی‌انقد به پسرم نمیومد🥰ایشالا همه ی نی نی ها نامدار باشن😘

مامان محمدرضا

من و همسرم چون ارادت خاصی به امام رضا داشتیم بخاطر همین اسم رضا رو انتخاب کرده بودیم از زمانی ک هنوز باردار نبودم و همسرم اسم محمد رو بخاطر پدرم ک اسمشون محمد ب احترام ایشون اسم پسرمون رو محمدرضا گذاشتیم

مامان محمدرضا

قبل از اینکه باردار بشم رفتیم حرم امام رضا شوهرم نذر کرد اگه بچه داشتیم سالم و بود و پسر بود اسمشو میزاریم محمدرضا

مامان محمدرضا

سلام من چندین سال برای بچه دوم اقدام میکردم وبچه دار نمیشدم خیلی دوست داشتم خدا بهم یه بچه دیگه بده یه روز بخاطر مسائلی خیلی ناراحت شدم و با دلشکسته از ته دلم از امام رضا خواستم، یه شب خواب دیدم توی حرم امام رضا علیه السلام هستم ویه خادمی یه چاقو بهم هدیه داد والحمدلله همان ماه باردار شدم وچون بارداری خیلی سختی داشتم وتحت مراقبت بودم من وشوهرم نذر کردیم بچمون سالم باشه اسمش رو آقا محمد رضا بزاریم،خیلیا بهمون گفتن اسم قدیمی یه اسم دیگه بزارین،ولی ما به عشق امام رضا این اسم مبارک رو گذاشتیم.

مامان محمدرضا

من و همسرم ماه عسل رفتیم مشهد زیارت آقا امام رضا علیه السلام و اونجا با خودمون گفتیم اگه بچه مون پسر بود اسمشو میذاریم محمدرضا. و حتی همون اوایل باردارب قبل از اینکه جنسیتش رو بفهمیم آقا محمدرضا صداش میکردیم

مامان محمدرضا

سلام من سه دختر داشتم ولی دختر سومم عمرش به دنیا نبود و دیابت گرفت ودر چهار سالگی منو ترک کر د من دیگه فکر نمیکردم حامله بشم چون سنم زیاد بودو خیلی دلم میخواست اگر حامله شدم بچم پسر باشه تولد امام رصا ع بود منطر کردم بهم پسر بده وداد خدا رو شکر واسمش شد محمد رصا

مامان محمدرضا

اسم رضا ازبچگی مورد علاقه م بود،اسم همسرم علیرضا شد،اسم برادر همسرم رضا،پس اسم پسرم باید ترکیبی می شد،برای همینم شدمحمدرضا؛هم ستوده و هم راضی وخشنود😍یه اسمی که خدا بخاطر دوتا ازبنده های برگزیده ش هم که شده، پشت وپناهش باشه وآینده ی خوبی داشته باشه ان شاءالله.

مامان محمدرضا😘💖

بارداری اولم پوچ بود و من خیلی نا امید و ناراحت بودم بعده اون ماجرا عید رفتیم مشهد و از امام رضا خواستیم ی بچه ی سالم بهمون بده ک اگه پسرشد اسمشو میزاریم محمدرضا ک واقعا قربونش برم آقارو ک سه ماه بعدش باردارشدم و الان محمدرضام در استانه ی یکسالگیه

مامان محمدرضا

پسر من توی ۲۹هفته با وزن یک کیلو بدنیا اومد. و ۵۳روز nicuبستری بود. شوهرم از قبل میخواست اسمشو محمدنیکان بزاره اما ی روز توی بیمارستان بدحال میشه. به هرم گفتم محمدرضا بزاریم و از امام رضا بخوایمش.. خدا هم کمکمون کرد و الان ۱سال و ۲ماهشه

مامان محمدرضا

من چون در بارداری بیماری داشتم و حرم امام رضا قسمتم شد نذر کردم

مامان محمدرضا

من چون عاشق امام رضا بودم و هستم اسمش رو گذاشتم محمد رضا

مامان محمدرضا

من از وقتی که نوجوون بودم اسم محمدرضارو خیلی دوست داشتم و همیشه با خودم میگفتم اگه اسم شوهرم این نبود، اگه پسر دار شدم دلم میخواد اسمشو بزارم محمدرضا. وقتی هم باردار بودم چنتا اسم پسر و دختر که دوست داشتم و نوشتم و همسرم هم از محمدرضا بیشتر خوشش اومد و قرار شد اگر پسر شد اسمشو بزاریم محمدرضا. جالب اینه که هنوز به کسی اسم انتخابی رو نگفته بودیم که مامان بزرگم پدربزرگ مرحوممو خواب دیده بود که با یه بچه تو بغلش اومده و به مامان بزرگم تبریک میگه. مامان بزرگم میپرسه اسمش چیه؟ اونم میگه محمدرضا. واسه همین مامانبزرگم قبل سونوگرافی هم میگفت بچت پسره و همش میگفت آقا محمدرضا چطوره😁بعد که ما اعلام کردیم اسمشو چی میخوایم بزاریم مامانبزرگم میگفت ننه هرچی دوست دارین بزارین حالا چون من گفتم محمدرضا نمیخواد بزارین. منم گفتم ما از اول خودمون همین اسمو انتخاب کرده بودیم خانوم جون خیلی هم قشنگه😊😊❤