نام | معنی نام | جزییات |
---|---|---|
سمیح | بخشنده ، بلندنظر ، کریم | مشاهده |
صبح آسا | صبح(عربی) + آسا(فارسی) مانند صبح سپید و روشن | مشاهده |
عفیف الدین | عفیف در دین، پرهیزکار | مشاهده |
کندر | صمغی خوشبو،از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان تورانی... | مشاهده |
مرصع | آنچه با جواهر تزیین شده است، جواهرنشان | مشاهده |
نورافشان | نور(عربی) + افشان(فارسی) آنچه از خود نور و روشنایی... | مشاهده |
یزدان آفرید | آفریده خداوند | مشاهده |
آذررخ | دارای چهره ای چون آتش | مشاهده |
ارشانوش | از نامهای باستانی | مشاهده |
اورمزدیار | خدایار | مشاهده |
بی خم | آرامش | مشاهده |
پیکان | نوک فلزی و تیزسر تیر یا نیزه | مشاهده |
ژاییژ | شراره آتش | مشاهده |
صبح جبین | سپید چهره ، سپیدپیشانی | مشاهده |
کندرو | از شخصیتهای شاهنامه، نام پیشکار ضحاک | مشاهده |
ویناسب | نام دوازدهمین جد آذرباد مهراسپند | مشاهده |
یزدان بخت | نام رئیس مانویه در زمان مأمون خلیفه عباسی | مشاهده |
آذرشب | فرشته نگهبان آتش که همواره در آتش است - نام آتشکده... | مشاهده |
آلپ تکین | آلب تکین،مرد دلیر، نام مؤسس سلسله غزنویان، نام یکی... | مشاهده |
اورند | تخت پادشاهی، شکوه، از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر له... | مشاهده |
برزهم | نام یکی از پهلوانان ایرانی در گرشاسب نامه | مشاهده |
چلچله | پرستو | مشاهده |
ژربرا | گلی زینتی به شکل مینا ولی بسیار درشت تر از آن به ر... | مشاهده |
شب آرا | آراینده شب | مشاهده |
صبح چهر | صبح چهره،صبح(عربی) + چهره(فارسی) آن که چهره ای سپی... | مشاهده |
لایه | پوشش، نام زنی در رمان باغ بلور | مشاهده |
مهین دخت | دختر بزرگتر | مشاهده |
نورالله | نور و روشنایی و فروغ خداوند | مشاهده |
یزدان داد | داده خداوند، نام دختر انوشیروان پادشاه ساسانی | مشاهده |
آذرشسب | مخفف آذرگشب ، آتش جهنده، فرشته نگهبان آتش که هموار... | مشاهده |
آلتنای | زر، طلای ناب | مشاهده |
اورنگ | تخت پادشاهی، فر و زیبایی | مشاهده |
بی وینه | بی نظیر | مشاهده |
تابال | نام فرمانداری ایرانی در زمان کوروش پادشاه هخامنشی | مشاهده |
داران | عربی دنیا و آخرت | مشاهده |
سمیرا میس | ملکه افسانه ای آشور که به زیبایی و دانایی معروف اس... | مشاهده |
شب افروز | ماه ، زیباروی، درخشنده | مشاهده |
صبح چهره | صبح(عربی) + چهره(فارسی) آن که چهره ای سپید چون صبح... | مشاهده |
لبخنده | لبخند | مشاهده |
ویو | گیو، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گودرز و از پهلوا... | مشاهده |
آذرشست | (به ضم شین) پاک منزه شده در آتش ،پنبه کوهی | مشاهده |
آلتون | آلتنای،زر، طلای ناب | مشاهده |
ارشز | نام سردار اشکانی | مشاهده |
اورنینا | ربة النوع فراوانی نعمت | مشاهده |
برزویه | نام پزشک نامدار ایرانی که کتاب کلیه و دمنه را در ز... | مشاهده |
بیارش | دو دلیر | مشاهده |
چمانه | پیاله شراب | مشاهده |
دارانا | نام روستایی در نزدیکی اهر | مشاهده |
ژرفی | عمق، ژرفا | مشاهده |
فره وش | مرکب از فره( شکوه) وش( پسوند شباهت) | مشاهده |
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.