نام | معنی نام | جزییات |
---|---|---|
آدی | امین تر، امانت دار تر | مشاهده |
رحیمه | مهربان، بخشاینده | مشاهده |
رخسانا | مانند رخ، (به مجاز) زيبارو | مشاهده |
پوربه | پسر خوب و نیک، پسر بهتر | مشاهده |
کسا | عبای ضخیم | مشاهده |
فرقان | جدا کننده ی حق از باطل | مشاهده |
مهنام | (به مجاز) زيباروی ماه مانند | مشاهده |
فرناد | پایان، سرانجام، توانایی | مشاهده |
صارم | شمشير تيز، برنده، مرد دلير | مشاهده |
پیروز | مبارک، فاتح، خجسته، کامیاب، خوشحال | مشاهده |
رزمین | پسر جنگجو، پسر مبارز | مشاهده |
صاین | نگه دارنده، محافظ | مشاهده |
کمبوجیه | نام پسر کوروش پادشاه هخامنشی | مشاهده |
ژاکلین | زندگی دوباره | مشاهده |
ارشاک | ارشک ، اشک ، نام موسس سلسله اشکانی است او یکی از ی... | مشاهده |
فرهمند | دارای شکوه و وقار، (به مجاز) خردمند و دانا، نورانی... | مشاهده |
ارغنون | نوعی ساز | مشاهده |
برشان | امت | مشاهده |
لمیس | زنی با پوست نازک و لطیف | مشاهده |
نوشان | نوشاندن، شیرینی بخش | مشاهده |
ژینوس | دختر باهوش، نابغه، ژینا | مشاهده |
برمک | رئیس، اداره کننده | مشاهده |
تارلا | کشتزار | مشاهده |
برهم | بهره، حاصل، نام خوانندةکرد زبان «برهم حسن» | مشاهده |
شری | منطقهای در همدان | مشاهده |
ساتراپ | حاکم ایالت های ایران باستان، استاندار | مشاهده |
حاتم | حاکم، قاضی، داور، نام مردی بسیار سخاوتمند از قبیله... | مشاهده |
نیاسا | کسی که مانند نیاکان خود است | مشاهده |
صمیم | خالص، محض، میان | مشاهده |
فریدالدین | یگانه در دین، بی نظیر در دین داری و دین ورزی | مشاهده |
ایزد | در فرهنگ ایران باستان، هر یک از فرشتگانی که اهمیت... | مشاهده |
شفق | بام، بامداد، سپیده دم، سحر | مشاهده |
فریشا | ستوده شده و ستایش شده | مشاهده |
ایلناز | افتخار ایل، نازنین ایل | مشاهده |
غزل ناز | شعر عاشقانه زیبا | مشاهده |
ساریسا | کوشا، پیگیر | مشاهده |
سولاف | آبشار | مشاهده |
معتصم | چنگ زننده به دامان كسی، پناه برنده | مشاهده |
مینوش | می نوشنده، نوشنده می | مشاهده |
بزرگ | برجسته، مشهور، بزرگوار، شريف | مشاهده |
پادنا | نام یکی از بخشهای تابعه شهرستان سمیرم و نام رودخان... | مشاهده |
سومیا | محبوب، دوست داشتنی | مشاهده |
حره | عنوانی برای زنان و دختران پادشاهان، زن بزرگ و شریف... | مشاهده |
آرتوان | یاری کننده درستکاران، از شخصیتهای شاهنامه | مشاهده |
معظمه | بزرگ داشته شده، بزرگوار | مشاهده |
روشاک | نام یکی از سرداران ایرانی در جنگ اسکندر مقدونی | مشاهده |
ساعده | آبراهه | مشاهده |
نائله | يابنده، بهرهمند، كسی كه به مقصود و مطلوب خود برسد | مشاهده |
فصیح | خوش سخن، تر زبان | مشاهده |
پارسیس | شکل یونانی پارسی، پارسی، ایرانی | مشاهده |
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.