اسم فارسی

نام معنی نام جزییات
حوری بانو حور(عربی) + ی(فارسی) + بانو(فارسی) زن زیبای بهشتی مشاهده
شاخسار محل انبوهی شاخه های درخت مشاهده
طیهوج معرب از فارسی،تیهو مشاهده
فخرگل مایه نازش گل مشاهده
گل بالا کسی که قد و قامتش مانند گل زیباست. مشاهده
مهپاره زیبا، زیبارو مشاهده
نازنین چهر دارای صورتی ظریف، زیبا و دوست داشتنی مشاهده
وانتیار نام پسر ایرج مشاهده
آیسانا همچون ماه، ماه وش، (مجاز) زیبارو مشاهده
رایسا اندیشه مشاهده
شانیسا قیمتی و ارزشمند مشاهده
گلدوش ویژگی آن که بر روی شانه‌هایش گل نصب شده است، آراست... مشاهده
مه گونه مثل ماه، مانند ماه، (به مجاز) زیبارو مشاهده
محمدیاسان ترکیب دو اسم محمد و یاسان (ستوده و نام یکی از پیغم... مشاهده
امیربردیا ترکیب دو اسم امیر و بردیا (پادشاه و برازنده) مشاهده
فرسیم پسر با ارزش و با شکوه مشاهده
کامروز خوشبخت مشاهده
آریابان نگهبان قوم آریایی مشاهده
افسردخت سرآمد همه دختران مشاهده
بنشاد شاد بنیان مشاهده
پرستک پرستو مشاهده
حوری دخت حور(عربی) + ی(فارسی) + دخت(فارسی) مرکب از حوری( ز... مشاهده
زاور دلیری و یارایی، جرئت مشاهده
شادآفرید آن که شاد آفریده شد، آفریده شاد مشاهده
فخری منسوب به افتخار، نام نوعی انگور مشاهده
ماه خاتون بانویی که چون ماه زیباست مشاهده
مه پیکر آن که چون ماه تابان و درخشان است، خوش اندام و زیبا مشاهده
آرشینا دوست داشتنی و عاقل ترین مشاهده
فاطمه آوا ترکیب دو اسم فاطمه و آوا (رانده شده از آتش و آواز) مشاهده
شروین دخت دختر شروین مشاهده
گلربا رباینده گل، عاشق گل، (مجاز) زيبارو و با طراوت مشاهده
مهکام (به مجاز) آن که وصالش مورد آرزوست، معشوق مشاهده
نیروان نام رودخانه ای در سقز مشاهده
محمد فرشاد ترکیب دو اسم محمد و فرشاد (ستوده و شادمان) مشاهده
بهدوست يار نيكو و خوب مشاهده
بدرام پدرام، آراسته، نیکو مشاهده
حوری رخ حور(عربی) + ی(فارسی) + رخ (فارسی) آن که چهره ای زی... مشاهده
هوده راست، درست مشاهده
آنیکا فرد خوش صورت و زیبا مشاهده
نازنین خدیجه ترکیب دو اسم نازنین و خدیجه (بسیار دوست داشتنی و ب... مشاهده
صبرینا صبور و شكيبا مشاهده
گلرخشان گل درخشان، گل تابنده، (مجاز) زیبارو و لطیف مشاهده
آروز هدف بزرگ مشاهده
پاکیار یار مخلص، دارنده‌ی پاکی  مشاهده
پژوتن پشوتن، فداکار مشاهده
آپیشن گویش کرمانی آویشن مشاهده
آریابرز شکوه آریایی مشاهده
پرسیا منسوب به قوم پارس، (مجاز) پارسی مشاهده
حوری زاد حور(عربی) + ی(فارسی) + زاد(فارسی) زاده حوری، زیبا مشاهده
گل پرست دوستدار گل مشاهده