نام | معنی نام | جزییات |
---|---|---|
عزالدین | آن که باعث عزت دین است | مشاهده |
گوهر ناز | دارای غمزه و كرشمه | مشاهده |
آرتیان | منسوب به پاکی و تقدس | مشاهده |
بوار | محل عبور در رودخانه | مشاهده |
جهاندار | خداوند، نگهبان جهان، پادشاه، (به مجاز) بزرگ و قدرت... | مشاهده |
سلمه | زن نازک اندام | مشاهده |
شاهمیر | شاه(فارسی) + میر(عربی) ، امیرشاه ، نام برادر میرک... | مشاهده |
رخشان | درخشان، روشن و تابان، درخشنده | مشاهده |
رخشید | آن که چهره ای روشن و تابان دارد | مشاهده |
بوژان | نمو کردن، شکوفا شدن | مشاهده |
گیو | یکی از پهلوانان داستانی ایرانی پسر گودرز، داماد رس... | مشاهده |
ژابیز | دارویی گیاهی | مشاهده |
رزاق | روزی دهنده، از نامهای خداوند | مشاهده |
جویا | جستجو کننده، جوینده | مشاهده |
ژامک | از نامهای باستانی، آینه | مشاهده |
آلاگل | گل سرخ | مشاهده |
اوتانا | دارای اندام زیبا، نام یکی از یاران داریوش یکم پادش... | مشاهده |
دادفر | دارای فر و شكوه و عظمت | مشاهده |
یاور | یاری دهنده، دوست، پشتیبان، حامی | مشاهده |
سمن ناز | زيباروي داراي ناز و كرشمه | مشاهده |
عظیمه | مؤنث عظیم، بزرگ | مشاهده |
آذرخش | صاعقه، برق | مشاهده |
اورانوس | نام هفتمین سیاره منظومه شمسی | مشاهده |
دادیار | حامی قانون، مجری عدالت | مشاهده |
بینظیر | بيمانند، بيهمتا، یگانه | مشاهده |
داراب | دارنده، شان و شکوه | مشاهده |
اوریا | شعله خداوند، نام مردی یهودی در زمان داوود (ع) که ا... | مشاهده |
شباهنگ | مرغ سحر، بلبل، ستاره ای که پیش از صبح طلوع می کند | مشاهده |
هابیل | عرب از عبری نفس یا بخار، نام پسر آدم (ع) | مشاهده |
چنور | نام گیاهی خوشبو | مشاهده |
رشید | شجاع، دلیر، خوش قد و قامت، از نامها و صفات خداوند | مشاهده |
هاران | کوه نشین، برادر ابراهیم (ع) | مشاهده |
ارغون | مخفف ارغنون، نام نوعی ساز | مشاهده |
دان | قاضی، داور نام یکی از پسران یعقوب(ع) | مشاهده |
میچکا | در گویش مازندران گنجشک | مشاهده |
میخک | گلی زینتی و پُرپَر به رنگهای سرخ، سفید، و صورتی | مشاهده |
دانیا | گشنیز، نوعی سبزی خوردنی از تیره چتریان | مشاهده |
لورا | نام سازی است، چنگ | مشاهده |
ایتکین | آیتکین،غلام ماه | مشاهده |
ایثار | از خود گذشتگی، فداکاری | مشاهده |
آذین دخت | دختری که وجودش موجب آرایش و ارج بستگانش است | مشاهده |
میسان | خرامان راه رفتن، متکبرانه راه رفتن، ستارهای درخشا... | مشاهده |
آناگ | نام یکی از احکام پارت در زمان اردشیر پادشاه ساسانی | مشاهده |
کی زاد | زاده پادشاه | مشاهده |
صمصام | شمشير تيز و محكم | مشاهده |
لیسا | ستوده شده | مشاهده |
عین الله | چشم خداوند، انسان کامل | مشاهده |
نیاوند | از نژاد نیاکان، از نسل اجداد | مشاهده |
اریامن | آرامش دهنده، خوشبختی دهنده ، نام دریا سالار شجاع و... | مشاهده |
کیارخ | کیاچهر، آن که دارای چهره و صورتی شاهانه است | مشاهده |
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.