اسم فارسی پسر با آ

نام معنی نام جزییات
آقاجان آقا( مغولی) + جان(فارسی) عنوان محبت آمیز برای پدر... مشاهده
ارژن از شخصیتهای شاهنامه مشاهده
برته از شخصیتهای شاهنامه مشاهده
بوستان افروز بستان افروز مشاهده
شاهیده پارسا، پرهیزکار، نیکوکار مشاهده
وهومن بهمن، نام ماه یازدهم از سال شمسی ، نام فرشته نگهب... مشاهده
محمد بهمن ترکیب دو اسم محمد و بهمن (ستوده و نیک‌اندیش) مشاهده
محمد فرساد ترکیب دو اسم محمد و فرساد (ستوده و حکیم) مشاهده
فرادین ديندار، متدين مشاهده
اسوار سوار مشاهده
آذربرزین آتش باشکوه مشاهده
برجاسپ از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران تورانی مشاهده
جوانشیر شیر جوان، کنایه از جوان زورمند و دلیر است مشاهده
فرمد نام روستایی در نزدیکی طوس مشاهده
ویارش بیارش، دو دلیر مشاهده
رحمدل دلسوز مشاهده
ژافه نام یکی از پسران نوح مشاهده
شاور صورت دیگری از کلمه ی شاپور است مشاهده
فرمند دارای شکوه و وقار مشاهده
نهل از شخصیتهای شاهنامه مشاهده
امیرفرنام ترکیب دو اسم امیر و فرنام (فرمانروا و بالاترین نام... مشاهده
محمد پایا ترکیب دو اسم محمد و پایا (ستوده و پایدار) مشاهده
زرار تیزفهم، سبک روح مشاهده
نورمند دارای نور، منور، روشن، پرنور مشاهده
آذربه بهترین آتش مشاهده
جوانوی از شخصیتهای شاهنامه مشاهده
کسما نام گیاهی از نوع نخود که در سواحل شام می‌روید مشاهده
کاردان دانا و با تجربه، كار آزموده مشاهده
صحتیار داراي تندرستي و سلامتي مشاهده
آذربهرام ترکیب دو اسم آذر و بهرام (آتش و پیروزمند) مشاهده
بردان نام یکی از پادشاهان اشکانی مشاهده
کلاهور از شخصیتهای شاهنامه مشاهده
وهرز نام سردار ایرانی مشاهده
اهرن از شخصیتهای شاهنامه مشاهده
دادآفرید آفریده شده بر مبنای عدل و داد،یکی از لحن‌های قدیمی... مشاهده
کلباد دارای بویِ گل، از شخصیت های شاهنامه مشاهده
سامیز سامان مشاهده
بهمن زاد نکو زاد، زاده‌ی نیک اندیش مشاهده
پیداگشسب از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران بهرام چوبی... مشاهده
دادآفرین آن که عدالت ایجاد کند، از نام ها و صفات باری تعالی... مشاهده
ژاماسب جاماسب مشاهده
ویراب از نامهای امروزی زرتشتیان مشاهده
محمد شهرام ترکیب دو اسم محمد و شهرام (ستوده و مطیع شاه) مشاهده
آذرپاد آذرپناه یا کسی که آتش نگهدار اوست مشاهده
مردافکن قوی و زورمند، نام یکی از بزرگان ایران مشاهده
خورداد خرداد، ماه سوم از سال شمسی، روز ششم از هر ماه شمسی... مشاهده
تارک فرق سر، میان سر، (مجاز) اوج مشاهده
شیدوس دارنده دانش درخشان مشاهده
دوستار یار، رفیق، دوستدار مشاهده
آذرپی دارای قدمی چون آتش مشاهده