نام | معنی نام | جزییات |
---|---|---|
بانیپال | نام بزرگترین پادشاه آشور | مشاهده |
پری تاج | پری(موجودی بسیار زیبا) + تاج ، سرآمد پریان | مشاهده |
خرامان | آن که با ناز و تکبر راه می رود، عشوه کنان | مشاهده |
زلفعلی | زلف (فارسی) + علی (عربی) مرکب از زلف( گیسو، موی ب... | مشاهده |
شکوه دخت | دختر باوقار | مشاهده |
کالو | از شخصیتهای شاهنامه | مشاهده |
گلشهر | از شخصیتهای شاهنامه | مشاهده |
دیماه | زیبارو، مثل ماه | مشاهده |
فریهام | همراه با خجستگی و شکوه | مشاهده |
گل پیکر | کسی که بدنش مانند گل لطیف است | مشاهده |
دیده | آنچه ديده شده است، (مجاز) چشم، نگاه، نظر، ديد | مشاهده |
ساراب | نام دهي در شهر بابك يزد | مشاهده |
پاساد | محافظت | مشاهده |
نازلر | دختر نازلر | مشاهده |
فرارس | بالندگی | مشاهده |
مهرکام | خواهندهی مهربانی و محبت، آرزومند محبت | مشاهده |
باهرام | بهرام، نام ستاره مریخ ، نام روز بیستم از هر ماه شم... | مشاهده |
جانبانو | بانویی که چون جان عزیز است | مشاهده |
خرداد | کمال، درستی، ماه سوم از سال خورشیدی، ماه آخر بهار،... | مشاهده |
شکوه ناز | آن که دارای شکوه و زیبایی است | مشاهده |
کامبوزیا | گویش امروزی کبوجیه، نام پسر کوروش پادشاه هخامنشی | مشاهده |
مهران ستاد | از شخصیتهای شاهنامه، نام موبدی خردمند و راد و جهان... | مشاهده |
کامینه | كامين، آرزومند، دارای اراده و قصد، توانا | مشاهده |
آرام چهر | آنكه چهرهاش نشانگر آرامش است | مشاهده |
ژاله رخ | زيبارو | مشاهده |
گلرخسار | گل رخ، آنکه رخسارش چون گل باشد، گلچهره، زیبارخسار | مشاهده |
توکان | آن كه چون چشم عزيز است، نام يكی از صورتهای فلكی | مشاهده |
شاهنوش | شاه جاویدان | مشاهده |
مهرکوش | کوشا و ساعی برای مهربانی کردن و مهرورزی | مشاهده |
اترک | نام یک رود | مشاهده |
بهرامه | ابریشم، بیدمشک | مشاهده |
پریدخت | دختر پری چهره، (به مجاز) زيبارو | مشاهده |
جاندخت | محبوبه، معشوقه | مشاهده |
خردادبرزین | نام پزشکی ایرانی در دربار خسروپرویز پادشاه ساسانی | مشاهده |
رامدخت | دختر مطیع و آرام | مشاهده |
شکوهنده | با شکوه، دارنده شکوه و جلال | مشاهده |
فرخ بانو | بانوی بزرگوار و فرخنده | مشاهده |
گلعذار | گل چهره، آنکه سیمایی چون گل دارد، زیباروی | مشاهده |
الیتا | فرشته جنگ | مشاهده |
کامدخت | دختری كه معشوق است و مورد آرزوست | مشاهده |
همراه | همدم، مونس، قرين | مشاهده |
سیمین عذار | سیمین عارض، سپید گونه | مشاهده |
راشنو | فرشتهی دادگستر در آئين زردشتی | مشاهده |
یاران | دوستان، رفیقان | مشاهده |
شاهرو | دارای چهره ای شاهانه | مشاهده |
آریومهر | از سرداران داریوش سوم | مشاهده |
مهرمان | اندیشه نیک و درخشان | مشاهده |
مهرکیش | آن که دارای آیین مهرورزی و مهربانی میباشد، (به مج... | مشاهده |
باهک | نام جد آذرباد ماراسپند | مشاهده |
بهرانه | مرکب از بهر (سود، فایده) + انه (پسوند نسبت) | مشاهده |
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.