اسم فارسی دختر با آ

نام معنی نام جزییات
آوام فام، لون، رنگ مشاهده
دل انگیز پسندیده، خوب و زیبا مشاهده
شمیلا شمیل(عربی) + ا(فارسی) ، منسوب به شمیل، نسیم و باد... مشاهده
پارنا نام قله‌ای در نزدیکی پل دختر مشاهده
نیک آفرید آفریده خوب و نیکو مشاهده
نیک آفرین آفریننده نیکی و خوبی مشاهده
تندر تن(فارسی) + در(عربی) آن که بدنی سفید و درخشان چون... مشاهده
تنی در گویش مازندران شکوفه مشاهده
ناردانا ناردانه مشاهده
ناردانه دانه انار مشاهده
مامک مادر،خطاب محبت آمیز به فرزند دختر مشاهده
مانه نام روستایی در نزدیکی بجنورد مشاهده
توسکا توسا، درختی بلند و جنگلی که در مناطق مرطوب و کنار... مشاهده
حورزاد حور(عربی) + زاد(فارسی) زاده حور، زیبا مشاهده
گل اندام دارای پیکر ظریف و زیبا چون گل مشاهده
گل پر دانه معطری به شکل پولکهای زرد کوچک که دارویی است مشاهده
آریادخت دختر آریایی - دختر ایرانی مشاهده
افشان آشفته و پریشان(در مورد زلف به کار می‌رود)، ریشه اف... مشاهده
افشید روشنایی خورشید مشاهده
تیدآ تیدا، دختر خورشید ، زاییده خورشید ، دهتر زیبارو ،... مشاهده
نازیار یار زیبا مشاهده
تیسا در گویش مازندران خالص مشاهده
آریانوش شادکننده و خوشحال کننده آریاییان مشاهده
سبزک مصغر سبز، پرنده ای سبز رنگ که مانند هدهد بر سرش تا... مشاهده
شهنواز مورد نوازش شاه قرار گرفته مشاهده
زرمان مانند زر، بسیار زیبا مشاهده
ماهتاب مهتاب مشاهده
بهاردخت دختر بهار مشاهده
هوروش درخشان و زیبا چون خورشید مشاهده
خاور مشرق مشاهده
آرین دخت دختر آریایی - دختر ایرانی مشاهده
گلچین آن که گل می چیند، گل چیننده، منتخب، برگزیده مشاهده
گلدیس زیبا مانند گل مشاهده
خجسته مبارک، فرخنده، سعادتمند، خوشبخت مشاهده
ماهناز ناز و زیبا مانند ماه مشاهده
زرینه نام رودی که از کوههای کردستان سرچشمه می گیرد وبه د... مشاهده
گلشا بهترین و زیباترین گل، شاه گلها مشاهده
نرسا در اساطیر زوروانیه نام یکی از خدایان مشاهده
جانانه محبوب، معشوق مشاهده
بهرو خوبرو ، نیک منظر ، دختر زیبا ، خوش چهره مشاهده
سرگل اولین گل ، بهترین از هر چیز مشاهده
اختر گلی به رنگهای سرخ، صورتی، نارنجی،و زرد که ریز است... مشاهده
کاناز چوب ریشه خوشه خرما مشاهده
مهرنسا مهر(فارسی) + نسا(عربی) نورانی ترین زن در میان زنا... مشاهده
گوهرتاج تاجی از گوهر مشاهده
گوهرشاد دارای سرشتی شاد و خوشحال، نام همسر شاهرخ میرزا پس... مشاهده
شیرین دخت دختر زیبا مشاهده
آفریده مخلوق، خلق شده، از نیستی هست گردیده، آدمی، انسان مشاهده
انگیزه آنچه یا آن که کسی را وادار به کار کند، محرک، باعث مشاهده
زیور زینت، پیرایه مشاهده