اسم فارسی دختر با م

نام معنی نام جزییات
مه آسا همانند ماه، شبيه به ماه مشاهده
مینورام آسمان آرام، نام فرشته خوشی مشاهده
مروئه هویدا، پیدا، آینه مشاهده
مهریاس مانند گل یاس مشاهده
ملک ناز فرشته زیبا مشاهده
ماه آفرید آفريده‌ی ماه، (در شاهنامه) نام دختر تور، نام دختر... مشاهده
مهکام (به مجاز) آن که وصالش مورد آرزوست، معشوق مشاهده
مهدانا دانای بزرگ، مِهتَر دانا مشاهده
مهر آذین ترکیب دو اسم مهر و آذین (محبت و زینت) مشاهده
مینوش می نوشنده، نوشنده می مشاهده
ماهوار مانند ماه، مثل ماه، [مجاز] زیبا، نیکوروی، ماهیانه،... مشاهده
مانیان بی نظیر و بی همتا مشاهده
مهرآگین همراه با محبت مشاهده
مانیتا مانند زندگی ماندگار مشاهده
مه رخ ماهرو، زیبارو، ماهرخ مشاهده
مه کیا پادشاه ماه، ملکه ماه، دختر یا پسر زیبا روی مشاهده
مهرمانا ترکیب دو اسم مهر و مانا (محبت و جاوید) مشاهده
مادیا نام همسر آخرین پادشاه ماد مشاهده
مامک مادر، خطاب محبت آمیز به فرزند دختر مشاهده
ماندا ماندگار، جاوید مشاهده
مهرشینا ترکیب دو اسم مهر و شینا (محبت و کوشش) مشاهده
ماه آفرین آفریننده ماه مشاهده
مهرتاب آنچه خورشید برآن میتابد مشاهده
مهرنسا خورشید زنان، (به مجاز) زن زیباروی مشاهده
مرسین درختی با برگ‌های هميشه سبز معطر، مورد مشاهده
مهادا مهاد، گهواره مشاهده
میخک گلی زینتی و پُرپَر به رنگهای سرخ، سفید، و صورتی مشاهده
میهن خانه، خانمان، قبیله، وطن، زادگاه مشاهده
ماه نگار ترکیب دو اسم ماه و نگار (زیبا و معشوق) مشاهده
مانه نام روستایی در نزدیکی بجنورد مشاهده
مهروشا مانند خورشید مشاهده
ماه سیما آن که سیما و چهره او چون ماه زیباست مشاهده
مهسایه (به مجاز) پرتو ماه، مهتاب، زیبارو مشاهده
ماهانه منسوب به ماه مشاهده
ماهنا عشق سوزان، شور عشق مشاهده
ماهتا همتای ماه، لنگه ماه، (به مجاز) زیبارو، مهتا، مانند... مشاهده
ماهناز ناز و زیبا مانند ماه، ماه‌روی زیبا مشاهده
مهر آفرید آفریده‌ی مهربانی، آفریده‌ی خورشید، (به مجاز) زیبار... مشاهده
مهرجانان خورشید جان مشاهده
محنی به حنا رنگ کننده مشاهده
ملیح سا دوست داشتنی و مورد پسند مشاهده
مهیتا زیبا و درخشان مانند ماه مشاهده
مهر آیه ترکیب دو اسم مهر و آیه (خورشید و نشانه) مشاهده
میشکا میچکا، گنجشک در زبان مازندرانی مشاهده
میشی منسوب به میش، دارای رنگ قهوه ای مایل به سبز مشاهده
منسا زیر سایه و کنایه از در آرامش بودن مشاهده
میناز نازنین من، افتخار کن مشاهده
ماهریز ریزنده ماه، (به مجاز) زيباروی مشاهده
ماه سا چون ماه، به سان ماه، (به مجاز) زيبارو مشاهده
ماجان مانند ماه مشاهده