نام | معنی نام | جزییات |
---|---|---|
اورمزدیار | خدایار | مشاهده |
پیکان | نوک فلزی و تیزسر تیر یا نیزه | مشاهده |
ژاییژ | شراره آتش | مشاهده |
کندرو | از شخصیتهای شاهنامه، نام پیشکار ضحاک | مشاهده |
ویناسب | نام دوازدهمین جد آذرباد مهراسپند | مشاهده |
یزدان بخت | نام رئیس مانویه در زمان مأمون خلیفه عباسی | مشاهده |
ملورینا | مروارید در صدف | مشاهده |
دیاردخت | دختر سرزمین | مشاهده |
پردیکا | اسم دختر یکی از پادشاهان ماد بوده | مشاهده |
محمدکارن | ترکیب دو اسم محمد و کارن (ستوده و جنگجو) | مشاهده |
سایراد | سایه بخشنده | مشاهده |
خستو | کسی که به امری اقرار و اعتراف میکند، مقر، معترف،... | مشاهده |
آذرمان | آذرمن، دارای فکر روشن | مشاهده |
آذرشب | فرشته نگهبان آتش که همواره در آتش است | مشاهده |
اورند | تخت پادشاهی، شکوه، از شخصیتهای شاهنامه | مشاهده |
برزهم | نام یکی از پهلوانان ایرانی در گرشاسب نامه | مشاهده |
چلچله | پرستو | مشاهده |
شب آرا | آراینده شب | مشاهده |
صبح چهر | صبح چهره،صبح(عربی) + چهره(فارسی) آن که چهره ای سپی... | مشاهده |
لایه | نام زنی در رمان باغ بلور | مشاهده |
مهین دخت | دختر بزرگ، دختر ماه گونه، (به مجاز) زيبارو | مشاهده |
یزدان داد | خداداد، عدل الهی | مشاهده |
دل آذین | زیور و زینت دل، (مجاز) محبوب | مشاهده |
پرسته | ستایش کردنی | مشاهده |
یاردل | یار دل و جان | مشاهده |
روزبان | دربانِ كاخ شاه، نگهبان | مشاهده |
آذرمن | داراي فكر و انديشه روشن | مشاهده |
آذرشسب | مخفف آذرگشب ، آتش جهنده، فرشته نگهبان آتش که هموار... | مشاهده |
اورنگ | تخت پادشاهی، (به مجاز) فر و شکوه | مشاهده |
تابال | نام فرمانداری ایرانی در زمان کوروش پادشاه هخامنشی | مشاهده |
داران | عربی دنیا و آخرت | مشاهده |
سمیرا میس | ملکه آشور و بابل که گویند | مشاهده |
شب افروز | ماه، زیباروی، درخشنده | مشاهده |
صبح چهره | صبح(عربی) + چهره(فارسی) آن که چهره ای سپید چون صبح... | مشاهده |
لبخنده | لبخند | مشاهده |
ویو | گیو، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گودرز و از پهلوا... | مشاهده |
گنجا | گنجایش | مشاهده |
فرنیک | شخص خوب و صالح که شکوه و جلال آن موجب شگفتی است | مشاهده |
شادل | شاه دل و جان | مشاهده |
امیرارشان | ترکیب دو اسم امیر و ارشان (فرمانروا و دلیر) | مشاهده |
والارضا | ترکیب دو اسم والا و رضا (عزیز و خشنود) | مشاهده |
آذرشست | (به ضم شین) پاک منزه شده در آتش ،پنبه کوهی | مشاهده |
ارشز | نام سردار اشکانی | مشاهده |
برزویه | بلند بالا | مشاهده |
بیارش | دو دلیر | مشاهده |
چمانه | ظرفی که در آن شراب میخورند، پیاله، ساغر، جام | مشاهده |
دارانا | نام روستایی در نزدیکی اهر | مشاهده |
ژرفی | عمق، ژرفا | مشاهده |
فرهوش | دارای هوش و ذکاوت | مشاهده |
کهرم | از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور تورانی در سپاه افرا... | مشاهده |
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.