نام | معنی نام | جزییات |
---|---|---|
پیلسم | از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی، برادر پیرا... | مشاهده |
دادفرین | نام یکی از سرداران زمان اسکندر مقدونی | مشاهده |
ژاو | خالص و چکیده هر چیز | مشاهده |
نوذر | از شخصیتهای شاهنامه، نام فرزند منوچهر پادشاه پیشدا... | مشاهده |
ویسه | از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر پیران سپهسالار پشنگ ف... | مشاهده |
آلب | (سکون لام و ب) دلیر، پهلوان | مشاهده |
برزفر | دارای قامتی با شکوه،بلند پرواز ، از سرداران کرد دو... | مشاهده |
آذرداد | داده آتش، نام پدر آذرباد از خاندان کیانیان | مشاهده |
آلب ارسلان | شیر شجاع،کنایه از مرد شجاع و نترس ، نام یکی از پاد... | مشاهده |
برزفری | فریبرز | مشاهده |
چاکان | نام روستایی در نزدیکی لاهیجان | مشاهده |
سمک | ماهی، نام قهرمان داستان سمک عیار | مشاهده |
مرشد | راهنمایی کننده، ارشادکننده | مشاهده |
آلب تکین | مرد دلیر، نام مؤسس سلسله غزنویان، نام یکی از امرای... | مشاهده |
اورداد | اهورداد،خداداد، نام یکی از سرداران کوروش پادشاه هخ... | مشاهده |
برزما | ماه شب چهارده. بدر | مشاهده |
چراغعلی | چراغ(فارسی) + علی(عربی) روشنایی ای که از علی می تا... | مشاهده |
دادهرمز | داده هرمز، خداداد، نام موبدی در زمان ساسانیان | مشاهده |
سمکنان | از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور ایرانی در نبرد کیخس... | مشاهده |
صبار | بسیار صبرکننده، صبور، از نامهای خداوند | مشاهده |
کنارنگ | فرماندار، حاکم، لقب مرزبان ابرشهر در زمان ساسانیان | مشاهده |
ویگن | بیژن | مشاهده |
برزمند | باشکوه ، نام یکی از فرمانداران ایرانی که براسکندر... | مشاهده |
ژاییز | ژاییژ | مشاهده |
سمیح | بخشنده ، بلندنظر ، کریم | مشاهده |
عفیف الدین | عفیف در دین، پرهیزکار | مشاهده |
کندر | صمغی خوشبو،از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان تورانی... | مشاهده |
یزدان آفرید | آفریده خداوند | مشاهده |
ارشانوش | از نامهای باستانی | مشاهده |
اورمزدیار | خدایار | مشاهده |
پیکان | نوک فلزی و تیزسر تیر یا نیزه | مشاهده |
کندرو | از شخصیتهای شاهنامه، نام پیشکار ضحاک | مشاهده |
ویناسب | نام دوازدهمین جد آذرباد مهراسپند | مشاهده |
یزدان بخت | نام رئیس مانویه در زمان مأمون خلیفه عباسی | مشاهده |
آذرشب | فرشته نگهبان آتش که همواره در آتش است - نام آتشکده... | مشاهده |
آلپ تکین | آلب تکین،مرد دلیر، نام مؤسس سلسله غزنویان، نام یکی... | مشاهده |
اورند | تخت پادشاهی، شکوه، از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر له... | مشاهده |
برزهم | نام یکی از پهلوانان ایرانی در گرشاسب نامه | مشاهده |
نورالله | نور و روشنایی و فروغ خداوند | مشاهده |
آذرشسب | مخفف آذرگشب ، آتش جهنده، فرشته نگهبان آتش که هموار... | مشاهده |
اورنگ | تخت پادشاهی، فر و زیبایی | مشاهده |
تابال | نام فرمانداری ایرانی در زمان کوروش پادشاه هخامنشی | مشاهده |
داران | عربی دنیا و آخرت | مشاهده |
ویو | گیو، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گودرز و از پهلوا... | مشاهده |
ارشز | نام سردار اشکانی | مشاهده |
برزویه | نام پزشک نامدار ایرانی که کتاب کلیه و دمنه را در ز... | مشاهده |
بیارش | دو دلیر | مشاهده |
کهرم | از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور تورانی در سپاه افرا... | مشاهده |
نوراهان | نورهان، تحفه، سوغات، ارمغان | مشاهده |
آذرشن | آفتاب پرست سمندر - نام پهلوانی ایرانی در گرشاسب ن... | مشاهده |
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.