نام | معنی نام | جزییات |
---|---|---|
باهوز | گردباد | مشاهده |
بوار | محل عبور در رودخانه | مشاهده |
بوژان | ، نمو کردن، شکوفا شدن ، بةخود بالیدن | مشاهده |
برین | پیشین ، عریض، پهناور | مشاهده |
بسطام | نام دایی خسرو پرویز پادشاه ساسانی | مشاهده |
بابر | ببر، لقب بعضی از پادشاهان ترک | مشاهده |
باشار | مقاومت ، مقابله ، چاره، علاج، درمان | مشاهده |
بهاوند | دارنده نیکی | مشاهده |
بهفر | مرکب از به( بهتر، خوبتر) + فر ( شکوه، جلال) | مشاهده |
بستور | نام پسر زریر برادر گشتاسپ | مشاهده |
بسیم | خوشحال، شادمان و خندان | مشاهده |
بارشین | در اصطلاح مردم فارس، درختچه | مشاهده |
بالاچ | از سرداران بلوچ | مشاهده |
بهبود | پیشرفت تدریجی - حرکت رو به بهتر شدن | مشاهده |
بهفام | مرکب از به (بهتر یا خوب) + فام(رنگ) | مشاهده |
بحیرا | نام عابدی نصرانی که بیست سال قبل از نبوت پیامبر، د... | مشاهده |
بختیاری | خوشبختی، کامرانی ، یکی از تیرةهای بزرگ کرد لرستان... | مشاهده |
برات | اعمال نیک و خیرات - همچنین شب نیمه شعبان که احیا و... | مشاهده |
برادر | اخوی، داداش ، کنایه از رفیق | مشاهده |
بردیس | (به کسر ب ) مرد مغرور | مشاهده |
برزمهر | مرکب از برز( نیرومند، باشکوه) + مهر (خورشید) ، از... | مشاهده |
برزو | بلند بالا ، کنایه از عظمت ،نام پسر سهراب پسر رستم... | مشاهده |
بروان | پیش بند | مشاهده |
بیکس | تنها و بدون حامی | مشاهده |
بریز | محترم | مشاهده |
بریسکه | «بروسکه» | مشاهده |
بریندار | زخمی ، تخلص شاعر معاصر «محمد رستمی» | مشاهده |
بریکار | وکیل | مشاهده |
بزرجمهر | بزرگمهر، بسیار مهربان، نام وزیر انوشیروان پادشاه س... | مشاهده |
بزرگ امید | بسیار امیدوار، نام معلم خسرو پرویز پادشاه ساسانی | مشاهده |
بزوتنوه | حرکت، جنبش ، کنایه از پیروزی آرام آرام | مشاهده |
بزوین | محرک | مشاهده |
بژار | وجین کردن ، شمارش | مشاهده |
بژوار | زمین سرسبز | مشاهده |
بستک | رختخواب ، نام یکی از بزرگان دورة سکایی | مشاهده |
بستیر | نوعی فرش با نقشهای خیلی زیبا | مشاهده |
بسود | دارای فایده | مشاهده |
بسوز | از ته دل | مشاهده |
بسیه | کافی | مشاهده |
بشتاسب | گشتاسپ | مشاهده |
بابوی | از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از دلاوران ایرانی سپا... | مشاهده |
بابیک | امیری که نامش در تاریخ سیستان آمده است | مشاهده |
باپوک | کولاک | مشاهده |
باپیر | پدر بزرگ ، کنایةاز دانای کهنسال ، تخلص شاعر کرد «ب... | مشاهده |
بغرا | نام پادشاهی از خوارزم که به بخارا لشکر کشید و پایت... | مشاهده |
بگاش | نام یکی از سرداران هخامنشی | مشاهده |
بلاش | از شخصیتهای شاهنامه، نام فرزند کوچک یزگرد دوم پادش... | مشاهده |
بلاشان | پلاشان، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی از... | مشاهده |
بادان | از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر پیروز از سرداران دورا... | مشاهده |
بلباس | بة برخی عشایر کرد بلباس میگویند | مشاهده |
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.