نام | معنی نام | جزییات |
---|---|---|
خورشید | کره سوزان، درخشان، و گازی ای که زمین و سایر سیاره... | مشاهده |
خزان | نام سومین فصل سال، پس از تابستان و پیش از زمستان،... | مشاهده |
خاتون | لقب زنان اشرافی، لقب همسر خاقان چین که انوشیروان د... | مشاهده |
خانم گل | خانم(ترکی) + گل(فارسی) خانمی که از زیبایی و لطافت... | مشاهده |
خوشه | تعدادی دانه میوه یا گل که به محوری متصل باشند،دسته... | مشاهده |
خوبیار | یارخوب | مشاهده |
خاور | مشرق | مشاهده |
خجسته | مبارک، فرخنده، سعادتمند، خوشبخت | مشاهده |
خوشین | خوش و زیبا | مشاهده |
ختا | نام سرزمین چین شمالی که محل زندگی قبایل ترک بوده ا... | مشاهده |
ختن | نام شهری در ترکستان شرقی و گاهی هم به تمام ترکستان... | مشاهده |
خدا نظر | کسی که نظرکرده خداست | مشاهده |
خرم بهار | آن که چون بهار خرم و با طراوت است ، نام دختر فتحعل... | مشاهده |
خاتونک | خاتون(بانو) + ک ، بانوی کوچک، نام روستایی در نزدیک... | مشاهده |
خارا | نوعی سنگ آذرین، نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی | مشاهده |
خاره | خارا | مشاهده |
خارک | نوعی خرمای زرد و خشک | مشاهده |
خاطرآسا | خاطر(عربی) + آسا(فارسی) آسایش دهنده خاطر | مشاهده |
خاطرافروز | خاطر(عربی) + افروز(فارسی) شادی بخش | مشاهده |
خاطرنواز | خاطر(عربی) + نواز(فارسی) دلکش، مطبوع | مشاهده |
خجسته لقا | خجسته(فارسی) + لقا(عربی) خوش سیما، خوشرو | مشاهده |
خرام | رفتاری همراه با ناز و زیبایی ، وفای به وعده ، خبرخ... | مشاهده |
خرامان | آن که با ناز و تکبر راه می رود | مشاهده |
خرشا | خورشید،آفتاب، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر خراد از... | مشاهده |
خرم بانو | بانوی شاد و خوشحال | مشاهده |
خرم گل | آن که چون گل خرم و با طراوت است | مشاهده |
خرمچهر | آن که چهره ای شاداب و با طراوت دارد | مشاهده |
خرمدخت | دختر شاد و با طراوت | مشاهده |
خرمن | توده غله درو شده ، توده و مقدار انبوه از هر چیز | مشاهده |
خرمناز | زیبا و با طراوت | مشاهده |
خرمه | نام همسر مزدک | مشاهده |
خندان چهر | آن که چهره ای خندان و متبسم دارد | مشاهده |
خندان گل | آن که چون گل شاداب و باطراوت است | مشاهده |
خوردیس | مانند خورشید، درخشان | مشاهده |
خورشیدبانو | مرکب از خورشید + بانو( ملکه) | مشاهده |
خورشیددخت | مرکب از خورشید + دخت( دختر) | مشاهده |
خورشیدرخ | آن که چهره اش چون خورشید می درخشد | مشاهده |
خورشیدفر | آن که شکوه و جلالی چون خورشید دارد | مشاهده |
خورشیدمهر | آن که مهر و محبتی چون خورشید دارد | مشاهده |
خوروش | تابان و درخشان چون خورشید | مشاهده |
خوش لقا | خوش(فارسی) + لقا(عربی) خوش صورت، زیبا | مشاهده |
خوشاب | آبدار و ترو تازه ، جواهر تابان و درخشان | مشاهده |
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.