نام | معنی نام | جزییات |
---|---|---|
برژان | کار | مشاهده |
برژانگ | مژة | مشاهده |
بیبون | گلی وحشی کةدر کوهستانهای کردستان فراوان سبز میشود... | مشاهده |
برژنگ | مژه | مشاهده |
برژول | «برژانگ» ، پرز گل گندم یا جو | مشاهده |
بانری | بانوی بانوان | مشاهده |
برسیل | نوعی گرد نان | مشاهده |
برنادخت | دختر جوان، ظريف | مشاهده |
بانورام | خانم مطیع | مشاهده |
بیچم | هیئت ،سیما | مشاهده |
بدرالملوک | ماه شاهان | مشاهده |
برشیو | عصرانة | مشاهده |
برفآب | آبی که از ذوب شدن برف سرازیر میشود و جویباری تشک... | مشاهده |
بیدخت | سیاره زهره، ناهید | مشاهده |
بیدگل | نوعی گیاه | مشاهده |
برقه | درخشیدن جسمی در مقابل تابش اشعه آفتاب یا هر چیز دی... | مشاهده |
برگام | به ضم ب ، ابروهایم | مشاهده |
بیرون | پرندهای که محل زندگی ندارد | مشاهده |
بیری | زنی که شیر می دوشد | مشاهده |
بیریفان | دوشیدن شیر گوسفند توسط دختران در کوهستان هنگام بها... | مشاهده |
بدرالزمان | ماه زمانه، ماه روی روزگار | مشاهده |
بدرالجمال | ماهرو، زیبارو | مشاهده |
بیژه | ویژه، خالص | مشاهده |
بیستان | جالیز | مشاهده |
بیسو | بی گمان، کمینگاه شکارچی | مشاهده |
بیشو | بی حد، بی اندازه | مشاهده |
بسنده | کافی، کامل، خشنود، شایسته | مشاهده |
بیگم | ملکه مادر، عنوان زنان ارجمند، خانم، خاتون | مشاهده |
بروسکه | درخشش و روشنایی | مشاهده |
بینور | دیدنی | مشاهده |
بینیار | بیننده | مشاهده |
بهارسا | مانند بهار، شبیه به بهار | مشاهده |
بريوان | دختري که گوسفندان بازگشته از چراگاه را صدا ميزند. | مشاهده |
بیور | بی بهره ، عدد میلیون در ریاضی | مشاهده |
بهان دخت | دختر خوب و نيك | مشاهده |
باختر | مغرب، در پهلوي به معني ستاره | مشاهده |
بیوی | انسان بی آزار | مشاهده |
بیکژ | هموار، صاف | مشاهده |
برشنا | روشنایی، روشنی | مشاهده |
بیکن | بدون رقیب، یگانه | مشاهده |
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.